بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- من بسیارتعجب کردم –که اقای رنه دکارت شاگرد اوگستین باشد که یک رند روزگار است- ازترس تثلیث راقبول کرده است ولی زیراب تثلیث را زده است- میفرماید- حضرت مسیح علیه السلام وروح القدس علیه السلام درحالی کم مخلوق هستند کارخدائی میکنند- یعنی باذن الله - شناخت خداوند وانسان را هم ازادیان های مختلف تحقیق میکرد وحقایق رابدست میاورد- ابژکتویته روح با ابژکتویته –جسم اختلاف ماهوی زیادی دارد- ابژه بودن حسم ودرک ان مستقیم است ولی درک ابژه روح ویا روان باواسطه است روان مانند یکموجود مادی قابل دیدن نیست- همانطور که قران عزیز فرموده است روح مال عالم امر است وجسم مال عالم خلق است-انسان بالفعل ترکیب دوگانه دارد- به شیوه دکارتری شناخت درست وقابل اندازه گیری از طریق جسم است ومیتوان قوانین جسم را شناخت وازطریق فیزیک .یاشیمی –ریاضی انرا تبین کرد واثار روح درجسم قابل اندازه گیری است-که امروزه خیلی متداول است-ولی شناخت روح به دلائل زیادبسیارپیچیده تر از شناخت جسم است-در زمان رنساس این سئوال مطرح شد که تحقیقاتاز کجا شروع کنیم به این نتجه رسیدند که تحقیقت گذشته ازنوع تحقیق علمی کنند وخرافات وحقایق کشف کنند- بسیاری از خرافات درباره مسائل جسمی میخواستند توسط فلسفه حل کنند یعنی نتجه گری عقلانی میکردند واین امرخرافات بود تحقیقات علمی برروی ماده شروع شدکه یکی ازانها درباره اب بود به ده خصلت که رسیدند گفتندمابایدساختار ماده راتشخیص دهیم که کمک به شناخت مختلف ماده خواهد کرد وبه دنبالشناخت ماده رفتند- ولی در روح- نمیتوان به ساختار روح رسید گرچه سعی میکنند که باخصصویات روح که کشف میکنند به ساختار روح ممکن است دست پیدا کنند- هرکس جامعه شناسی تنها از بعدی قبول-دورکیم رابطع علت ومعلولی تصمیمات سازمان- یک دانشگاه امریکائی جامعه شناسی میگوید تنهابرای علت چسبندگی افراد به سازمان ویاعدم چسبندگی افرادبه هم وسازمان دیگری میزان زیاد پذیراش احکام سلسله مراتب چهاز لحاض قلبی وعقلانی-واقای کانت – اخلاق وارزش درسازمان- است وانواع دیگر درک متفیزیک درزئیات وکلیت کمی مشکل – است وپیدا کردن راه حل هم مشکل است لذا اقای کانت به سمت عقل درعلوم تجربی را انتخاب کرده است ومتاسفانه به نظر میرسد بحث بسیارناپخته درباره خداوندمنان ودین زده است