بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-خانم مسیح علیزاده- که اخیر به امریکا رفته است ومبارزه برای بی حجابی میکند- اخیرا بایک جوان تهرانی مصاحبه کرده است—وان جوان میفرماید اگر کسی گرسنه باشد وبوی یک غذارا استشمام کند ایا تحریک میشود یانه- ایشان قیافه تعجب میگیرد واشاره به دستان لخت میکند کهایا این دستان من مانندغذا هستند؟؟ ویک امریکائی احمقی هم دارد که فارسی بلد است انهم قیافه تعجبی میگیرد غذا است ؟؟- خانم علیزاده- میفرماید اگر – این جناب به امریکا بیاید – انجا چه میکند وچرا مردم امریکا چنین نیستند؟؟-جناب اقای فروید فرمودند تصور من این است رابطه جنسی اگرازاد شود- این نیرو متعادل میشود وانسان ازلد میشود وحتی کمک میکند که مدارج را طی کند- اگر چنین نشد به حرف من توجه نکنید انچه عقل است عمل کنید- خوداش یک تجربه دارد که بعد ذکر میکنم—د.وتا مقدمه من باین کنم- سایت مشهور- یاهو0- ذکر کرده است که این سایت یکس سایت تجارتی هم است- مثلا شرکت ها روزنامه ها مطب ها –فروشگاه – مقلات علمی میفروشد عکس میفروشد سیدی موسیقی میفروشد وغیره مقداران برابر است بانصف درامد سایت یا-هو- ونصف دیگر درامد یاهو از فیلم ها وعکس های – پرونو- است یعنی مستهجن- که سن خرید جوانان بهزیر چهارده سا ل رسیده است وپیش بینی میکند که به ده سال برسد- اوج خرید سن سی وپنج سال است—اخیر خانم ها هم میخرند که به چهارده درصد رسیده است- اقای راسل فیلسوف معروف میفرماید درسن چهارده سالگی که برای اولین بار پستان یک خانمی را دیدم- بسیار لذت بردم- دریک کلیسای درلندن- چند دانشجو- روی امراض روانی کارتحقیقاتی میکردند که یک انجمن خیریه متعلق به ان کلیساا اسپانسر انها بود وبودجه انهارا تامین میکرد وانها یک جلسه عمومی گفتمان داشتند که بسیار تعدادکمی میامدند من گاهی ازدانشگاه میزدم ودران جلسه شرکت میکردم که تنهاخود من ب.دم- تمام اسناد ومدارک انها از سازمانهای بسیارمعتبر بود-- یک مسئله این بود که دانشجو باوجودانکه چند دوست دختر دارد عاشق یک دختر میشود ولی انخانم دل درگروی دیگری دارد ایشان مریض روانی میشود وبه دکتر مراجعه میکند ومداوم افسرده است وبعضی از انها خودکشی میکنند—تحقیقات نشان میدهد که جامعه انگلستان سنتی تر از جامعه کانادا است بسیاری ازجوانان بر ای لذت بیشتر جنسی ازانگلستان به کانادا میرونند- ایشان یک بودجه تحقیقاتی میگیرد- به کانادا میرود .وروی جوانان انگلیسی به کانادا امدند تحقیق میکند- انجا متوجه میشود جامعه کانادا نسبت به امریکا سنتی تر است- عدهای از جوانان انگلیسی بعداز کانادا به امریکا میرونند مثلا ده پس وده دختر سوار یک کشتی کوچک میشوند وبه سمت قطب شمال حرکت میکنند .ه بزن وبه کوب هستند ومداوم دخترها طبق یک نقشه تغیر میدهند- درکانادا پزشکان یک مرض جدیدی بنام مرض شهوات- شناسائی کردن وانهارا معالجه میکنند- بنام- سیک –او پلژِر- انها درامریکا ازدواج میکنند وبه انگلستان بر میگردند وپس ازمدت کوتاهی زن امریکائی را طلاق میدهند- جناب اقای فروید نیم های روز برای استراحت نیم ساعتی به پارک نزدیک مطب میرفته است ومشهور بوده است وروی یک نیم کت می نشسته است- اقایان فرهنگ انهانمایشی نیست- من شاهد بودم که درهاید پارک اقای سگ خوداش را میاورد سگ را رها میکند- روی صندلی مینشنید وپیپ میکشد وروزنامه میخواند وبعداز سگ میاید ایشان مقداری نوازش میکند ویک وسیله دارد انرا پرتاب میکند وسگ میاورد ومقداری با سگ قدم میزند .گاهی هم کمی باسگ میدود وبع با سگ میرود حلا یک خانم مسن میاید خلیل با حتاط بند سگ رد دست اش است که انرانکشد وسگ غالبا کوچ ظریف است وانرا بغل میکند وب شیشه شیر میدهد درحالیکه سگ دربغل اش است یک یک نیم دایره عقب وجلو- میرود- شاید برای ان است که شیرسگ هضم شودوووو-اقای فروید همه زیر چشمی نگاه میکند ومتوجه میشود خانم ها خیلی مراقب سگ هستند به یکخانم مسن دعوت میکند که کنار ایشان بنشنید وخودرا معرفی میکند خانم سگ را رهامیکند لبخند به لب میاورد وکمی سینه ها باز میکند اقای فروید بحث را نیمه تمام رها میکند که وقت مطب است خانم خشمگین میشو.د وبا نارحتی سگ را صدا میکند وافسارانرا بافشار میکشد وسپس دوباره ژست قبلی را تکرار میکند- پس مسئله به این سادگی نیست خانم ها مردان رادرک نمیکنند بطور کامل واقایان خانمها را درک نمیکنند به صورت کامل- خداوندمنان است که هردورا بخوبی درک میکند