بسم الله الرحمن الرحیم-بحران ها –بخش هفتم- بعلت اهمیت مسئله پیام محرنامه العظیم الشان انقلاب این موضوع را جلوتر مورد بحث قرار میدهم-گرچه موضوع برای اهل فن روشن است- کنفرانس گواد لب نشانمیدهد تنها امریکا درمسئله ایران دخیل نیست بلکه غرب منافع خودشان رادارد- واهمیت مووع هم بسیار زیاد است وبه این نتجه میرسند که کار شاه تمام است—اقای کارتر درانجا میفرماید—"| که چندان نگران از دست رفتن متحد استراتژِک خودنبوده است –او به مشاورنش میگوید که بعداز رفتن شاه مجلس ایران میتواند منشاثبات در کشور باشد ویک ایران حقیقتا -: غیر متهد:" که به هیچ بلوک های قدرت جهانی وابستگی نداشته باشد ک نبیاد برای امریکا ناکامی تلقی شود-": این یکدروغ اشکار است وامریکا وغرب هرگز اجازه نمیدادند که یک کشور غیرمتهد مانند ایران برا شود—غرب وبخصوص امریکا نونه های فراوانی داشتند- خودایران درزمان دکتر مصدق کودتا شد ودرشیلی کودتا – نیکسون فرمودند تا اخرین فشنک در ویتنام می جنگم- کسی تصور نکند که ما ازمنافع خودمان کوتاه می ایم- کندی ترور شد—کارترهم ترور میشد-کارتر اضافه میکند- که اوضاع به مرحله ای رسیده که بعید است ماندن شاه درایران به حل بحران کمک کند—ویلیامسالیوان سفیر امریکا درتهران- پیامی فوری دریافت کرده بود- -که لحظه سرنوشت ساز فرا رسیده -: شاه بر سردوراهی بزرگی قرار دارد زمام امور را به شاهپور بختیار بسپرد وبرود یابه محافظه کاران وارتش اجازه سرکوب بدهد- بعد من بیان میکنم سولیوان مایل بوده است شاه باشد وسرکوب کند که این اتفاق افتاد جریان سرکوب هفده شهریور- رخ داد- سالیوان هشدار میدهد که عدهای از افسران ارشد چنان از دودلی فرمانده کل قوا=شاه9 به ستوه امده اند- که قصد کوتاه دارند- سالیوان چناچه شاه اقدامات گفته شده راقبول نکند- حتی میوید روز کودتا هم مشخص شده است- ولی دلیلی ندارد که شاه را اخراج کنندکه مردم را سرکوب کنند که کودتا نوژه برای همین بود-برژنیسکی مخالفت با رفتن شاه میکند- ونس وزیر امور خارجه- وترنر- ریس سازمان سیا که میل بودن شاه خارج شود دراقلیت قرار میگیرند- یک دلیل پرداخت قسط های اسلحه بوده است که میابیست شاه پرداخت کند –که ممکن بوده است دیگران- پرداخت نکند واین چنین هم شد- تشکیل شورای سلطنت خودنشان براین است که سلطنت خواهدبود—کارتر همچنین تاکید میکند—": ازنظر ما بسیارمهم است که فرماندهان ارتش متحد باقی بمانند- وبا شاه کشو.ر را ترنکنند- مهم است- که فرماندهی ارتش منسجم باقی بماند- وحافظ روابط نزدیک امریکا- ایران باشد- پس غیرمتعهد معناندارد- ویکی از اهداف امدن ژنرال هایزر بر اساس گفته جان استمپل از کارکنان ارشد سفارت امریکا درایران-که به بی بی سی فارسی می گوید- برای امرای ارتش روشن کند که:" سرجای خود محکم بنشنید ومشکلرا یچیده نکنید:" نشان ازان است کودتا نکنید وازرژِیم شاه-دفاع کنید ومنتظردستور امریکا باشید—حضرت ایت اله الخمینی محکم وعلنی میگفت- شاه باید برود ومقامات دولت کارتر هم در مراحل مختلف به تدریج بهاین نتجه می رسند که بیاد شاهرا رها کنند وبهفکر حفظ منافع استراتژِک خود درایران اسلامی باشند-چرا چون ارتش ان قدرت ندارد که درمقابل از خوداش دفاع کن چه برسد که از شاه دفاع-کند-تنها کسی غرب میتوانست روی ان حساب کند ئکتر غلام حسین صدیقی بود که از دوستان دکتر مصدق بود وشاه اورا رقیب خود میدانست دکتر صدیقی مایل بود شاه باشد ولی سلطنت کند- وتنها افرادی رااز جبهه ملی میخواست انتخاب کند فقط هشتنفر حاضر شدن مسلم بودن دیران از شاه میترسیدندکه پس از تمشیت امور جریان دیکتر مصدق ودکترفاطمی تکرار شود وبخصوص مردم هم دیران ملت سابق نبودند واربدست حضرت معمار انقلاب بود رحمت اله علیه که ایشان هم انتقام بگیرد لذا جناب اقای دکتر صدیقی وقت کشی میکردکه راه چارپیداکند سالیوان مایل بود هرچه زودتر دولت تشکیل شود ومردم رافریب دهد واوضاع درست شود وشاه بماند وتاخیربه ضرر شاهبود ولذا ایشان متقلب وشیادخطاب میکرد وارتش درحال دوقطبی شدن بود شاه که متوجه جریان شد به سالیوان گفت اگر دکتر صدیقی ظرف دوهفته دولت تشکیل ندهد-او به بهانه بازدید از نیروی دریائی به جنوب برود- وارتش مردم را سرکوب کند- سالیوان درواقع مایل بود ولی چون اقای کارتر با دکترین ضد دیکتاتوری درجهان به ریاست رسید موافقت نکرد-گزینه بعدی شاپور بختیاربود- یک مقدمه دیگری نیاز است- طبق بیانات جناب سرهنگ گلشنی رحمت الله علیه زمانی رضاشاه شروع به بلعیدن روستاهای شمال کرد انگلستان موافقت کرد-کم کم در شما مالکین شروع به ترویج اسلام کردند و رضا شاه مسلما بدستور –انگلستان مبارزه با اسلام به رضا شاه دستور دادند مداوم درشما ارتش حکومت نظامی ایجاد میکرد- وفحشارا بشدت گسترش میداد- زمانی که حکومت بود این ساعات مثلا از ساعا یازده ویا دوازه شروع میشد از ساعت ده شب افسران درخیابان تخت خواب بودند وبافحشا درارتباط ومردم نظاره میکردند وهرکس بیان میکرد که این امر زنا است محاکمه میشد وبعدازان جریان مسجد گوهر شاه شددرسال – 1318-ارتشییان- مذهبی وجبهه ملی وکمونیست مشترگا نقشه کشتن رضا شاه در دستور قرار دادند که رهبری با ارتشیان مذهبی بود- طرح به این صورت شانزده هزار نفر- به گروه های پنج نفری تقسیم میشدند که سرگروه هر پنج نفر فقط افرادخودرا میشناخت وتعدادپنچ نفر کلیه را میشناختند که اینافراد درروز معین بالباس یونیفرم- نظامی وبادادن اسلحه فردی به-انها- درشبی که زمستانی وتریک .ابری وبارانی درسر میدانها قرار بگیرنند وکلا به سه قسمت میشدند- قسمت مهاجم مثلا به کاخ سعد اباد وقست میانی وقست عقبی که قسمت جلوی نقش مهجم داشت که فقط رضا شاه بکشد- قسمت عقبی جنگ تاخیریداشت وقت کشی میکرد که نیروی تدافعی برای کمک به کاخ زمین گیر کند- نیروی وسط حافظ مهمات بود وبهکدام نیروها کمک میخواست باان همکاری میکرد وافراد زخمی از میدان خارج میکرد وافراداسیر نیروهای رضاشاه- به محل خاص میبرد وسپس پس از کشتن را شاه فرار میکردند-تعداد از این گروهاجریان را تا حدی لودادند- انگلستان متوجه شدتعدادبایدزیاد .پلیس رضا شاه قدرت کشف همه انهارا نخواهد داشت لذا شروع به ناسزا گفتن به رضاشاه کرد علما دستور توقف دادند با این توصر که انگلیسی رضا شضاه رابیرون میبرنندواین بهتر است ودرضمن بی گناهان کشته نمیشوند- انگلستان دوسال طول کشید تا تهران گرفتند- باز ان افراد گفتند اتفاقا وضع بهتر شد وما بایک تیر دونشان راخواهیم زد وان این است چون اتذشی وجودندارد ومحافظت ازتهران به وسیله انگلیس وروسیه است ان برنامه تکرار میشود واگرانگلستان وروسیه وارد عمل شوند ضربه هولناک میخورند وازتهران فراری میگردند وبا تشکیل یک حکومت مذهبی درتهران شهرستان همدست به قیام میزنند- باز انگلستان متوجه شدلذا بهانهای درست کرد ورضاشاه به خارج فرستاد-ادامهدارد