بسم الله الرحمن الرحیم- چرا هائیتی چنین رنجی را داراشد- بخش سوم- نژادی پرستی عمیق ومقاوم- امریکا واروپا باعث جلوگیری از شناختن هایتیی بعنوان یک کشورمستقلبه مدت 60 سال شدوحتی تجارت به معنای مصطلح وعرفی ان با ان کشور بوجود نیامد- کشور با قوانین نظامی اداره میشد که اوج ام منجر بهقدرت رسیدن دیکتاتوری سبعانهاقای روولیرشد که امریکا از او حمایت میکرد وبه هیچوجه یک جامعه نیرومندی بوجود نیامد- هیچ گونه احزاب حتی یک کلوب تفریحی هم بوجود نیامد- هیچ گونه سازمانهای مختلفی که موردنیاز یک جامعه پیشرفته است هم بوجود نیامد- فرار مغزها کشور را ازمغزهای درخشان خالی کرد مادامیکه امریکا با یارانه دادن به محصولات صنعتی خوداش محصولات کشاورزی خوداش را به کشورهایتی صادر میکرد درحالیکه قیمتانان کمتر از قیمیت کشور هایتیی بود- درنتجه کشاورزانزمین های خودشان را رها کردند وگره گروه رهسپار پایتخت شدند وشهرک های کلبهای را ساختند که امرزوه در وتودهای اهن واجر سیمان فرو رفته اند بگناهانومجروحین- قوی نیرومند وضعیف مانند هم دفن شده اند- مردم هایتیی متحمل یک فاجعه طبیعی بسیار وخیم که با شرایط انسان ساز بوجود امده است شدند که یک کوره انگری برای روان انسان است- وهمچنین یک بحران شناخت که درک عمیق مسیحیت را بکنند که مسحییان باید ایمان قوی خودرانگهدارند وامیدوار باشند وخیرات ومبرات خودشان را بخوبی اداکنند- بخصوص برای پروتستانهای اصول گرا- ودباره به روح خدائی باز گزدند وکمک های خودشان را انجام دهند ومنتظرمراجعه حضرت مسیح علیه السلام باشند وبرای دهریون دوباره تعادل به زمین باز گردد وهمجنین روح ارامش به روح ناپیدای جهانبازگردد- برای بسیاری از دانشمندان جامعه شناس – میبایست ظرفیت مردم هایتیی را زیاد وقدرت ببخشند که بتوانند به خود کفائی برسند وهمچنین بتوانند اززیر .وام های اقتصادی رهائی یابند – ودباره جنگل های گذشته را احیا کنند وبتوانند به قدرت اقتصادی نائل شوند که از کمک های زمان وابستگی جدائی حاصل کنند- چگونه ما میتوانیم رنج مردمان خوب هائیتیی را تفسیر کنیم- که سرزمینشان را اماده میکنند تا ببینند که ما چگونهدرانجا قدم به پیش میگذاریم- پایان