بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-همان زمان من فیلم اقای رضا علامه زاده درکانال خارجی وهم چنین مقاله- خوب اقای محمد قائم خانی رحمت الله علیه- در مجله خرد نامه اذر95- بنام سهراب کشی- که من نام انرا خون نامه گذاشته ام-چند مقدمه لازم است تا وارد بحث شویم-اولین اشکال غرب دراین استکه هب راستین نمی شناسدحتی در زمان جناب اقای دکارت قرار شد عدهای به شرق بروند بخصوص ایران وراجع به مذهب تحقیق کنند ولی بعلتهای زیادی جلوی ان گرفته شد وهربار هم این سعی میخواهد انجام شودحکومت های غربی بیان میکنند که نتجه ای نخواهد داشت- حتی دین راستین حضرت مسیح علیه السلام نتوانستند تاکنون بشناسند—نه جنگ های صلیبی مطابق امر حضرت مسیح علیه السلام- است نه جنگ های داعش مطابق دستور اسلام است-اول باید دین راستین کشف کرد واین امر به نظرعقلای اسلامی از اوجب واجبات است-وهرکس کوتاهی کند دریان دنیا وان دنیا سخت درعذاب خواهد بود واب گوارا دراین دنیا از گلوی او فرونمیرود-درغرب سکولاریسم شروع به رشد کرد- امروزه تعریف سوکولارسیم درغرب این استکه معیاراصلی فرد است وبایدخواسته های فردبر طرف شود جمع وظیفه دارد خواسته های فرد را برطرف کند- چهار چوب دیگری نیست- این فتنه اخرالزمان است که کسی از دست ان نجات پیدا نمیکند- مگرلطف الهی شامل حال اوشودحال اگرکسی باجمع هماهنگ نبود ازا جمع بایدبیرون بیاید- فردا یا بایک جمع دیگری شروع بکار کند ویا انشعاب بدهد- وتصور میکنند که بالاترین انگیزه وحرکت را میتوانند بوجود باورند-باپیشرفت درتکنولوژی وتعریف ارزش های جدید-0ایجاد رفاه ولذت – وقدرت دادن به فرد وانسان0- به پیشرفت هائی نائل شدند که درمسیحیت پاپی نبود ومداوم میدان رابرای مذهب تنگ کردند وبه حاشیه رانده شد- وتوجه به مذهب یعنی نابودی سکولارسیم معنا شد- یک دید بچه گانه نسبت به مذهب را بوجوداوردند-کهدارار فقر فرهنگی وعقلی ودرتمام ابعاد عقب افتاده- معنای مرتجع همین است- وروشنفکر کسی است به این درجه از شناخت درباره مذهب برسد- وخصلت دیگر روشنفکر این است-که بایارد گرفتن به وضع حاضر افراد به سمت هرچه بیشتر ارتقادادن بکشاند وثالثا- نقاط ضعف وضع حاضر رابیان کند که این سه مورد درحزب جمع میشود-در اسلام ما اصلا روشنفکر نداریم مگر درمسئال ماد ی وسکولار- مادرمذهب عالم تر داریم- چه کسی میتواند به خداوندمنان اشکال بگیرد؟؟ چنین چیزی محال مطلق است-درفیلم چند جمله- اسان- که داستان از این قراراست یک پسر ایرانی پناهنده شده به پارک می اید ومتوجه میشود یک سگ بزرگ یک کبوتر چاه ایکه درپارک بر ای انها دانه ریختند به دادن میگیرد وایشان دنبال سگ میکند وسگ کبوتر را رها- ایشان کبوتر که مجروح شده است زیر کاپشن خود میگیرد وداخل اتوبوس میشود که به منزل بیاید وان کبوتر را معالجه کند ولی اورامخفی میکند میداندکه شکاران ممنوع است- پشت سرایشان دراتوبوس- دوخانم پیر نشسته اند که یکی ازانها سگ کوچکی دارد که درقفس است- اینسگ بوی خون راتشخیص میدهد وشروع بع پارس میکند خانم هاج واج است سسگ ناگهان از سبد بیرون میپرد وبروی جوان خیز در میاورد وبه سمت سینه اومتمایل میشود- وجوان به هلندی میگوید این کاررا نکن- انخانم سگ رابرمیدارد-وبه جوان میگوید این تربیت شده است وکاری نمیکند- بعدروبه پیرزن بعدی- میکند-و- میگوید- سگها ازمردم هلند باوفا دار تر هستند- این اوج اخلاق سکولارسیم- تنها منافع رامیشناسند وفاداری تا زمانی است- که منافع هم وجود داشته باشد- علت طلاق ها ومسائل دیگر به خاطر همین فلسفه سکولارسیم بوجود می اید که درزمان جاهلیت بسیاری از انها رخ نمیداد- وهرجا رخ میداد بخاطر منافع بوده است- خانم به جوان میگوید سینه ات راباز کن تا ببینم علت اینکار سگ چی بود- ایشان جای اش راعوض میکند ولی انخانم مصر است تجوانی لباس ایشان را کنار میزند وکبوتر پرواز میکند- راننده ماشین را نگه میدارد ولباس جوان بازرسی میکند ومتوجه میشود که تیرکمان ندارد-جوانی انجا است که جامعه شناس است مداوم بر اثرقوانی جامعه شناسی کشورها تجزیه وتجلیل میکند- ولی علتی که این جوان نتوانسته به زبان هلندی سبب کارخودرا بیان کند فقر فرهنگی مذهبی این جوان میداند- البته اگرایشان اینکبوتر به مسئول پارک میداد بهتر بود- بالاترین فقر- فقر فلسفی است وفقر عقلی است- پیشرفت تکنولوژی نشانه هوش است ومیزانی هم توجه بله عقل باعث نجات انسان نمیشود چه بسا باعث نابودی انسان شود- انسان را گرگ انسان کند-ادامه دارد