بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- بخش سوم- بیانات- اقای دکتر فخر اور- جناب اقای فخر اور ان کردن – که ادله بسیار قوی؟؟ بخوبی میتوان درک کرد که سه بمب گذاری کار حضرت رهبرمعزز وتوسعه دهند اسلام عزیز درسطح جهانی است میباشد تا رقیبان را از میدان بیرون کند وحذف کند وخودرا مظلوم نشان دهد- واقایان مسعود کشمیری و محمد رضا کلاهی هردو جزو رژیم بوده اند وبعد خواستند انهارا حذف کنند که اسرار انها لو نرود وکلاهی راتوانستند درهلند حذف کنند-د وهیچگاه منافقین انهارا از خود ندانسته ولی اگر کسانی از انها درامری شرکت کرده باشند ولو کشته شده باشند انرا اعلام کرده اند- دلیل ندارد که بسیارمهمی مانندان را به خود نسبت ندهند-که بنفع انان تمام میشد—اما- جواب منافقین درایران تخمین زده بودند- که بین- یکصهزار تا سیصدهزار- سمپات دارد یعنی طرفدار- اینان درخانه تیمی نبودند وگروه بندی شده بودند وهرگروه زیر نظر عد ه ای خاص بود کلیه کادر از همه انها مطلع نبودند وبه انها دستوراتی محول میشد چناچه در دستورات بخوبی عمل میشد نمره میگرفت به حدی که میرسید از طرف گروه پیشنهاد میشد- وامتحانان سختر میشد مثلا گربه بخورد دقیقا از روی روش های فیدل کاسترو عمل میشد یا مثلا چند روز بی غذا زیر شیروانی باشند- یکی از انها بعداز انقلاب گفت- من درخانه درجمعی از مسعود رجوی تعریف کردم- سازمان انرا خطا گرفت ودستورداد بایک قممه اب ویک کوله پشتی بامقداری نان ویک نفشه وبایک قطب نما از بیراه از شیراز به کازرون بروم که کسی منرا مشاهده نکند وشبها با چراغ قوه حرکت کنم- من هم کردم- وانواع واقسام- وزمانی که از ایران نرفتند یا ان اسمائ نزد افراد خاصی گذاشتند ویا سوزندان ویاباخودبردند- روز ی یک بچه های انقلابی مذهبی مال گروه دیگری من را دید فرمودند- که ساواک منرا تعقیب کرده بود تا دم خانه به محض انکه من وارد خانه شدم زنگ زد واردخانه شد وهمه جارا گشت مقداری کتاب واعلامیه از داخل خانه پیدا کرد ومن را به بازداشتگاه برد- من اول تصور کردم از درون گروه لو رفتم ولی درزندان متوجه شدم از داخلذ گروه نیست از بیرون گروه است- اشتباه من این بود-که یک سرهنگ باز نشسته من تصور میکردم که روشنفکر است باایشان- مطالب داغی ورادیکا ل صحبت میکردم وساواک دستور بود افراد شاه پرست جلسات دورهای همسایگی بگذارند وافراد داغ را معرفی کنند وساواک روی انها مدتی کار میکرد که شاید سرنخی بدست اورد وتاحدی هم موفق شد من جمله من- مواظب باش- اتفاقا برا ی من عینا روی داد-دردانشگاه پهلوی من گاهی به رستورانمیرفتیم کهاز معلومات بعضی سال بالائی استفاه کنیم ویا اخباری رادرک کنیم- دونفربودند مداوم بیانات شاه که بعداز مدتی بعداز خردادچهل دو مداوم سمینار گذاشته میشد وچندنفری خدمت شاه میرسیدند وایشان دستورات انقلابی میداد من اوائل متوجه نبودم موضوع چیست کهمیخواهد دور را ازدست حضرت امام خمینی رحمت الله علیه داراورد وطرفداران ایشان داراورد امام راحل عظیم الشان را بهانه جو- بی انصاف- قدرت طلب وخودرا رقیب ویاحریف شاه نشان دهند- اینموضوع جناب مرحوم عباس یمین شریف رحمت الله علیه روشن کرد درقضیه که ایشان برا یامر اموزش وپروش جزو پنج نفراساسی انتخاب شده بود وایشان مقاله خودرا باقیچی- ریز ریز کرد وبه امریکا برا ی معالجه رفت داستانی دارد- از این دونفر یکی شیرازی بود ولیسانس ریاضی گرفت- بعداز مدتی بعداز انقلاب من ایشان دریکمغازه نزدیک خانه دیدم- گفتم یادهست که چه میگفتی برای تو الان حقایق روشن شده است ؟؟ ایشان فرمودند همان زمان هم برای من روشن شده بود من سمپات یک گروه کمونیستی بودم لو رفتم شرط ازادی من راساواک همین کار قراردارد من مجبوربودم ولی الان دراموزوپرورش استخدام شدم وازذاین انقلاب سخت مایوس هستم وفکر نمیکنم دست از ارتجاع بردارد ورژیم شاه به مراتب بهتراز اینها است ومن شاگردان به نحوی روشن میکنم وشما هم همین کاربکن- من گزارش ایشان به اداره دادم ویکروزهم اداره ما باهم دریک جلسه رودرو کرد وسپس ایشان اخراج شد-ادامهدارد