بسم الله الرحمن الرحیم نیم نگاهی گذار را به تفکر اقای هایدگر-درباره فرهنگ وتمدن بیش از هشتادتعریف بیان شده است مرحوم روشنگر وروشنفکر مجاد دوعظیم الشان دکتر شریعتی رحمت الله علیه- فرهنگر را محصول ملت ها میداند وتمدن را جهانی شدن ان فرهنگ میداند حقیر فرهنگ از یکنفر شروع میشود تا به ملت میرسد وانرا تبلور استعداد های انسان درجهت تبلورایده ها وعمل ها برای رفع نیاز میداند- وتمدن اصولهائی هست که به -اثبات عقلانی محض رسیده است وجاودانه است- نگرش علمی وعقلانی یادگیری انه مهم نیست بکاربردن وازان دفاع کردن ان مهم است- درجهان غرب افراد شهامت دفاع کردن از ایدهای خود راندارند مگر دردانشگاه مدت زیادی تا حدی تربیت شده باشند ویک ترس انها از مسلمان هم به این علت است- وخودرا زیر چتر ازادی پنهان میکنند- -تحقیقت گسترده ای درلندن شده است- که یکطر تفکراز کجا منشا گرفته است- رسیده اندبه یک بزاز این ایده رابه یک مشتری گفته است- کم کم جماعتی که نشنیده ا ند به ان اعتقاد پیدا کرده اند ولی این ایده جریانی رابوجود نیاورده است- تا به یک غول رسیده است- غول یک دفعغه سرربلند کرده با مانند کوه هیمالیا سربلند کرده است وبا کلمات سحر انگیز انرا جذاب کرده وازان دفاع کرده است دراین حالت تبدیل به یکجریان شده است ومعتقد هستند جهان تمدن نبرد غول ها است- جناب اقای هایدگر بدنبال کشف این مطلب است وجالب میفرماید که باطل هم سخن وزبان سحرانگیز دارد- قران میفرماید ما به دوستان خود وحی میکنیم وحی هم مخفی است وهم سحرانگیز است شیطان هم به دوستانش وحی میکند- انهم مخفی است وسحرانگیز است- حال این غول الهی باشد یااستعمارساخته باشد چناچه در شرایطیکه میباست یک غول ظاهرشود اگرنشدتغول استعمار میتواند جامعه رافریب دهد- اما جریان فریب تاریخ نشان میدهد طرفداران لذتدراتاریخ همیشه تعداد زیادی بودند واین مکتب همچنان پر رونق خواهدبود لذت بر دو نوع است لذت حرام ولذت حلال- لذت حرام علت انکه بر لذت حلال پیشی میگیرد- این است سه فاکتور دارد یکی فراوان است دوم اسان بدست میاید وسوم مسئولیت ندارد وبرحلال برعکس است- علما میفرمایند خداوندمنان هردستوری داد باطاقت انسانی بدست می اید وگرنه خلاف عقل – وجدان وانصاف است- اما در سبد نمیکنند که از اسمان بیاید- امکاناتات اش بالقوه موجود است- قبایدبالفعل کرد یعنی انراتهیه کرد کفرهم مجبور است- امکانات رابالفعل کند واگر کرد به ایده خود اش اجازه بروز وظهور ومانور میدهد- نه به ایمان-جناب اقی هایدگر به کفر گفته است باطل که دراوهام است-قران میفرماید بعضی یهودیان تورات درست دارندحمل میکنند ولی اندیشه انها تورات تحریف شده است واشاره میکنند این مطالب درکتاب است مانند الاغی هستند که کتاب تورات برانها حمل میشود بعضی ناراحت از این مثال میشوند باطل واوهام اولین خطرانها ذائقه فکری واحسای وصفات دیگر انسان راتغیر میدهدودثانی اساس انسان ضمیر اگاه نیست ضمیرناخوداگاه است که دقیقا انرا غربیان بوضوح درک نکردند ولی اثار مهمی را پیدا کردند وقران نام انرا فطرت میگوینددفطرت را بهترین تعریف ان متعلق به علامه شهیر حضرت ایت الله العظمی محمد حسین طباطبائی است به نظر حقیر- میفرماید روح یک نقطه است- تمام استعدادهای بشر وتمام معلومات های بشر دران یک نقطه است منجمله عقل هرچه از بیرون واز درون وارد روح میشود وارد این نقطه میشود لذا بر روی همه استعداد انسان تاثیر میگذارد واز همه استعداد ها اثر میگیرد این نشانه هوشمندی این نقطه است ولی عقل را زایل نمیتواند بکند ولی میتواند انرا خفه دکند وپوششی برروی ان قرار دهد این نکته راغرب قبول دارد لذا میفرمیاند تجربه نشان داده است بازور وحتی با یک دیکتاتوری نمیتوان یک اندیشه غلط را از کارانداخت بلکه برعکس میش.ود وایجاد تعصب شدید میکند- بلکه باازادی وتضارب عقاید میتوان عقل هارابیدار کرد البته درغرب دو گروه هستند گروهی بدبین که باطل سرانجام حق رانابود- میکنند وعدهای خوش بیت مانداستادانگلیسی من که سرانجام حق باطلرانابود میکند دلیل هم نابودی باطل های گذشته است باطل ها همه جدید هستند غیر ازانکه استادعلامه فرمودند به هیج طریق مادی تاثیرات حقایق خارجی بر انسان برتمام ابعاد امکان پذیر نیست-ادامه دارد