بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-مجله اوقاف در زمان رژیم منحوس پهلوی- البته انچه در ذهن من است متاسفانه بسیار گسترده است- اصلا علم به این نحو است هرچه مقدمات زیادتر باشد وشرح وبسط بیشتر بهتر درک میشود- درعلم دو دایره داریم یکی دایره بزرگ که معلومات زیادیرا باید بدست اوریم- ویکی دایره کوچک ان دایره ای است صحبت میکنیم ویا مقاله تحقیقی مینویسیم- درغرب از محقق هردو دایره را درهشتاد صفحه سئوال بایدجواب دهد- بالاترین میزان که از دایره بزرگ استفاده شداست چهارده درصد است- لذا هرچه به عقب برمیگردیم مثلا شخصیتهای مانند ابن العربی وابن سینا میزان معلومات که بیان شده است حداکثر چهاردرصد بوده است؟ یک دانشجوی پژشکی دانشگاه لندن بامن بحث میکرد که بوعلی سینا بسیاری از معلومات اش درکتب دیگران که نیاز ی ندیده است که انهارا وارد کتب خود کند- وما انهارا کشف کردیم وتعجب میکنم کهدانشمندان شما نتوانستند انهارا کشف کنند دراین زمینه تحقیق کن علت انرا بر ای ما باز کن- سر کلا سبودم دانشجوی جملی گفت – استادفرمودند برو دربخش ثبت مقالات ان جمله را ثبت کن- تعجب منرا دید فرمودند که هرکس جمله ای از کسی شنید ویا مقاله ای خواند که درجائی بکار میتواندبرود واین مطلب بر ای اولین بار درک میشود بایدانرا به بخش دانشگاه ها بدهد بعد فرمودند اینها طبقه بندی میشود واز یک که کترین الی مشاالله درجه دارد وفقط بخش اول برای خارجیان میدهند ولی بعد دریک کلوب دانشگاه لندن دانشجویان گفتند بخش بالاتر فقط برای پانصد دانشمند داده میشود- پس این نقل قول از شخصیت ها ی انگلیسی سطح ساده اول هست- بعداز انکه ازنگلستان به شیراز امدم یکی ازمتولیان معروف شیراز یک مجله اوقاف را به من داد- مجاله بود باجلد کلفت سیاه که شهادت به یگانی خداوند منان قرمردر کادر سیاه بود—مقالات پاستورزیه واسترلیزه بود اکثر صفحات درباره اوقاف در زمان مغول درایران بود درشیراز شروع اوقاف گسترده بامغول ها شروع میشود کاری کردن کارستان نظیر درعالم نداشت- البته همه شیرازی هارابکار گرفتند از صدرا بیست واندی کیلومتر طی چندین نسل تا مدرسه حوزه ابابا خان داخل شیراز قنات کندند- واطراف ان تمام وقف است وکشاورزی کردند واز این اب مجانی میتوانستند استفاده کنند واز فکله اطلسی نزدیک به دروازه قران تا فلکه گاز دوچهاراه انراهم وقف کردند به عرض هفتصد متر که درا ن کشاورزی میکرذدن یک شیرپاک خورده دادگستری مجاب کرد که این زمین های فلکه اطلسی کهامروزه فلکه قائم رحمت الله علیه گفته میشود به اعتبار مسجدیکه در حاشیه ان است وانام اش مسجد قائم رحمت الله علیه والسلم است- تبدیل کرد به ساختمان سازی ومغازه سازی زمانی که اطراف ان بیابان بود ومردم به خاطره ارزاتر بودن ومیتوانستد قسطی خریداری کنند وفقط سالی دوازه ریال ونیم پول به اوقاف میداند وپنجروزی عزاداری امام حسین علیه السلام که درزمان به داوزده وتومان ونیم- رسید بود در این مجله یک مقاله ای بود درباره حروف مقعطه که شصت وپنج دلیل بسیار منطقی برای ان اورده بود و من انر را کاغذی نوشته بودم وانرا حفظ میکردم وهمیشه همراه من بود- نزدیک منزل یک شخصیت یک جلسات مذهبی برا ی نوجوان- ترتیب داده بود وروز ی من به انجلسه رفتم جناب متولی اصرار کرد ده دقیقه من صحبت کنم- من سیزده از ان را از روی کاغذ خواندم اگرنیاز به توضیح داشت دادم- ایشان ان برگه را گرفت بعدا بدون انکه من متوجه شوم تکثیر کردوچند مسجد انرا تکثیر کردن بدون انکه من متوجه شوم- دیگر مجله اوقاف من برای من نیامد-من به اداره اوقاف رفتم بقول ابن عربی تعادل من بهم خورد کاری که یک دانشمند باید بکند وامروز درتعلیم وتربیت به همین نکته رسیدندتعادل قبلی بقول ابن عربی کاذب است- یک اقای سفید روی بسیار زیبا وتاحدودی چاق اهل کرج ریس اوقاف بود من جریان به ایشان گفتم که الین مجلات رابرای من بفرستید وهرچقدر هزینه دارد من پرداخت میکنم لبخنی مشکوک زد یک لبنخد مایوسانه تا حدودی ترسناک برای خود والبته برای من هم شد وفرمودند شماهم بله- شما هم دردام افراد طلبه افتاده اید- وقتیکه تعجب زیاد دید متوجه شد که من خام هستم فرمودند ما بیست وچهار منطقه اوقافی داریم- هرکدام انها یک کتابخانه دارند ودستور این است که درهرکتاب خانه یک مجله باشد- ودربخش به یک متولی یک مجله بدهیم میشود چهل وهشت مجله ولی حداکثر برای ما نه عددمیاید- واقایان طلبه تصور میکنند من اینچنین گفتم من به انها وکالت میدهم به تهران بروم ومابیقه مجلات بگیرنند دست واز پا درازتر بر میگردند ومن حاضر هستم به شما وکالت هم بدهم ولی ابروی من درشیراز رفته است وهرچه من تقاضا میکنم که بههمان امازاده کرج بر گردم که درانجا خیلی کار کردم انجام نمیدهند- من گفتم علت چیست فرمودند میگویندبودجه نداریم؟؟- من از یکفرد داش خوب شیکاگو نودپنج درصد-داش های غرب خوب هستند-داش نیستد یکنوع نژآد است فرهنگ اش این تیپی است- ماند دارویش ما البته ان فرهنگ است دریک چهارا شهر شیگاکو یکفرشته بودن انکه انرا بتواند ببیند زمانی که میخواسته از میدان عبور کند موردخطاب قرار داده است کهتواز طرف حضرت مسیح علیه السلام پذیرفته شده وساختمانهای غول اسای سمت چپ بخر وکلیسا کن ومطابق عقاید دین مسیح را انتشار ده ایشان به فرشته گفته است با کدام پول فرشتهفرموده است پولش اماده میشود تو همین جریان رابه مردم بگو درست مانند مسجد جمکران اول ایشان رامسخره میکردندکه پول لازم داری به تومیدهمیم ولی بعدا معتقد میشودوهمین اتفاق می افتد ویک اوقافی درست کرده است درجهان نمونه است ومن انرا شرح دادم وایشان فرمودند اینراکتبا بنویس ومن انرا فاکس کنم ومن نوشتم- یکروز دائی بچه نزد من امد وفرومدند جریان شما بااوقاف چه بوده است دیدم کمی ناراحت است- فرمودند از تهران دستور امده- ان بیست وپنچ تومان به شصت تومان میشود وبعداز مدتی به یکصد وبیست تومان تبدیل میشود گفتن برای انتشارمجله است گفتند خیر وتنها درشیراز است فرمودند من نماینده افرادی که خانه ان منطقه دارند هستم ومن ان پول به اداره مالیات نداندند وشما ان مطلب را گفتی باز برا من بنویس من بایددبه تهران بروم وبگویم پول اوقاف بای مشروب خوردن بعضی ها نیست وهرمیزانی ما پول میدهیم بایدبیلان ان مشخص باشد وپولی که به تهران میرود باید بیلان ان مشخص باید باشد- ومطالبی گفتند بعدا خواهم نوشت ورفتند