بسم الله الرحمن الرحیم- بنام خداوند منان- بحث ولایت فقیه مطلقه – بعضی از بزرگان میفرمایند که ما حدیثی درباره ضرورت ولایت فقیه مطلقه نداریم-عجب- از ائمه اطها رعلیهم السلام- سئوال میشد که شنا به حکومت میرسید میفرمیدند ولایت مطلقه ما زمان ظهور امام زمان علیهم اسلام است- وهرکس چینن ادعائی کند- دروغگو میگوید- برای انکه امامز مان علیه السلام اقیانوس عقل واقیانوس وحی هستند وهیچکس نمیتواند چنین ادعائی داشته باشد امام هرفرد به اندازه معلومات تخصصی اش درباره هرعلم مسئول است علم تفنن- بخصوص در مسائل اسلامی فقیه هم به اندازه درک عقلانی و وحیانی مسئول است- عده ای خدمت امام باقر علیه السلام رسیدند وگفتند وما یک روستا کوچک ودریک مکان صعب العبور هستیم واکثریت فقیر هستند زیادخدمت شمانمیتوانیم برسیم- درمسائل اگر دچار شک شدیم چه کنیم- امام باقرعلیه السلام فرمودند من شخصی عالم نزد شما میفرستم درست مانندانکه من انجا امدم-ایشان احترام میکنید واطاعت میکند و امام به انعالم نفرمودند شمادرباره بعضی احکام چیزی نگوئید وچهاذچوب تعین کنند هیچکدام از ائمه اطهارعلیم برا یتبلیغ چهار چوب معین نکردند- ولیامام علیه السلام به انعالم فرمودند حکم بده واستنباط کند واستنباط خود هروقت فردی به نزدما انر بفرست- چناچه دست بود که هیچ واگر مناسب بود ماحکم را میفرستیم انرا پیاده کن- امام صادق علیه السلام به جناب ابان علیه السلام فرمودند درمسجدنبی بنشین حکم بوده وحکم را نمیدانستی استنباط بگو- وبعدا استنباط خودرا نزد من ار اگر دست بود که هیچ واگر غلط اگران فرد مراجعه کرد وانگاه حکمرا بگو- برای تبیلغ هممین دستور را میداند ولی بهنحوی عمل میکنند که حکام جور تصور میکردندکه شیعه تبلیغ ندارد- حال همین طور است فقط مقداری پیچیده است—دوم بزرگان فرمودند که ولایت فقیه از لحاظ امور حسبه درست است یکی از زیبائی ها ومئرن بودن وعظمت اسلام دراین مورد حسبه است- حسبه یعنی تخصص- در زمان ائمه اطهار علیم السلام یک عده مانند حال طلبه همیشگی بودند- عدهای به مراتب بیشتر بعلل مختلف مثلا سالی دوماه خدمت امام صادف علیه السلام میرسید وفقط درباره مسئله حج سئوال میکرد شخصی درباره بازرگانی ویا خرید فروش پرندگان وحلا وحرام ان وبعضی رید وفروش حیوان وحی وپوست ویعضی خرید ومسافران به سرزمین شرک وکفر وبعضی فقط نماز وغیره اینان هم درموقع خودشان محل رفت وامد سئوال بودند- عباسیان روی کار امدند این علوم را دوقسمت کردند یکی علوم مذهبی کهفقط مخصوص روحانیت بود وکسی دیگری نمیتواسنت دخالت کند جریمهم یشد ودیگر علوم ومسائل غیرمذهبی که به ان امورحسبه میگفتند درحالیکه درشیعه یکی است کم کم در شیعه هم این سبک بوجود امد-