بسم الله الرحمن الرحیم-گفتگو مختصری با استاد رجائی- ایشان قرانراحفظ نکرده بود ولی بعلت کار زیاد باقرانمجید تقربیا حفظ بود نسیت به نهج البلاغه هم چنین وضعی داشت ولی قانون بوعلی سینا تا 70درصد حفظ کرده بود وکتب عربی درمورد طب راحفظ کرده بود علت انهم ان بود که دکتر کم بود وایشان هم به طب اسلامی اعتقاد زیادداشت ودرجوانی شهرتی به هم میزند درحالیکه دراینمورد تبلیغی یا کاری انجام نداده بود از طرف بعضی ملاکین که همبرای بحث عرفانی که دراین مورد مطالب واشعار زیادی را حفظ کرده بود استفاده ببرند وبعضا دربعضی امراض به ایشان کمک کند وبراساس تفنن گیاهان استان فارس تادحدودی شناخته بود وبعضی گیاهان هم که همریشه با بعضی گیاهان داروئی بود دستورداده بود به گوسفند مریض بدهند چناچه مرد ایشان قیمت انرا بپردازد وبه ریاضتهائی در بیابانهای بعض دهات انجام میداد که ازجمله دوماه سرپا ایستاده به عبادت الهی به ایستد وفقط موثع نماز وخوراک بنشیند ویک دفعه درحال نزدیک به بیهوشی بوده است که یک سوار پیدا میشود وایشان سوار اسب میکند وبعربی میگوید دیگر این کارنکن- ایشان میفرمودند دریکدهی درحال گفتگو بودیم پسر صاحب خانه به بالای بام رفت که کبوتر بگیرد وار بالای بام به پائین پرت شد دستاش شکست فردی اوردند که دست اورا موقتا جا بی اندازد تا اورا به شیرازببرند ایشان کمی دست را جا به جا میکرد .به پسر تکان بده ومن متوجه شدم که از طرزکاردست ومیزان درد میتواند تشخیص دهد که دست جا افتاده است ویانه وبعد دست را مجکم بست وسمت دست شکسته سفت کرد وسمت دیگررا نرمتا پسر به سمت دست شکسته نچرخد وسپس براق به بچه نگاه گرد .گفت اول ابگرم وبا کمی ابلیمو ودو ساعت بعد کمی شیر داغ ودوساعت بعد کمی شیرینی ومن متوجه شدم دارد بعد روانشناسی بکا رمبرد ولبخندبچه را بوجود اورده است- من هم دست بر سر اوگذاشتم وسوره حمد خواندم وچند دعا وبه ایشان فوت کردم وقتیمه ان بچه به شیراز بردند گفتند دقیق عمل کرده است ومن هم گفتم دفعه دیگراگر حیوانی دست و پایش شکست منرا احضار کنیدومن پای شکسته یک گوسفند را معالجه کردم- در دانشگاه که شایعه شدنش عجیب به نظر میرسید وبعد هم درمدارس شیراز بخصوص در دبیرستنها شایعه وتا حدودی یک استادفنی امریکابه نحوی در ان مسئله دخالت داشت که منطق اسلامی دیگر هیچ ارزشی ندارد وعلم بردار مدار منطق ریاضی راسلی میچرخد وهمانطور جناب راسل فرموده است که اسلام یک اخلاف ساده ولی بهتر ازاخلاق مسحیت است ودرمسائل زندگانی دنیائی هیچ نقش مهمی نداشته است وانها عرض میدانسته است ولی با تمدنها هم بعلت مردم باشعور کاری نداشتهاست واین علوم مال تمدن گذشته انها بوده است که تحت فشار بودند و بعد ازادشدند استاد فرمودند منطق اسلامی وبطورکلی علوم اسلامی یک اشکال دارد وان این است دیر جواب میدهد وکار بردی ان کمی مشگل است درحالیکه منطق غربی سریع جواب میدهد وزود کاربردی میشود ولذا باید دومنطق را فراهم بکنیم که مثلا درمرحله اولیریع به تجریه وترکیب برسد وایشان13 صفحه ازان نوشتند وبروی مطالب کتاب قانون ونجوم اسلامی واتم جدید پیاده کردند ولی دانشگاه ازچاب ان خوداری کرد وایشان هم ازخدا خواسته که تاکتیک ایشان بود که ریس دانشگاه گفته بود که اماده هستیم هرنوع مطالب استادان ودانشچویان به سرعت چاپ کنیم واجازه کلاس دراین مورد برای دانشچویان را نداند وان استادفنی سریع ایران ترک کرد ودیگراستاداجازه چاپ انهم رانداد وانها هم خدا خواسته بودند- ایشان درنجوم اسلامی تمام شهرها اعراب براساس ستاره گان درشب معین کردهاند وحتی جاده ها که بخوبی تشخیص میداد شهرا وجادهها به چه صورت و درامر حساب برای انکه کاغذ کمتر استفاده شود یک نوع الگوهای حسابی درست کرده بودند فرض کنید مانند جدول ضرب وتمام کارهای حساب را توسط این الگوها ذهنی عمل میکردند که انسان مات ومبهوت میشوند وایشان درجوانی بدنبال ساختن الگوها بوده است که استاداش منع میکند- ادامه دارد