بسم الله الرحمن الرحیم-اقایان وهابی براساس یک سنت جاهلی تصور کردندکه باید درشخصیت های خودشان غلو کنند که متاسفانه بشر چنین عادت زشتی دارد که به نظرحقیر بعد از شهادت امام حسین علیه السلام- ایرانیان متوجه خطر اعراب شدند بخصوص امویان وایرانیان مقیم کوفه کم کم به سمت اهلبیت مکرم صلواته الله علیهم اجمعین متمایل شدند تا ایران اگاه شود زمان طولانی را طی کرد ومداوم میگفتند مغز ایرانی اول در دنیا است نمونه ان جناب سلمان رحمت الله علیه است هرگز مانند ان نخواهید داشت وشیعه تابع نجف شد واز سادات وسپس علویان تبعیت کرد- بعدها هم دونوع سنی بوجود امد- سنی عرب وسنی ایرانی- باز ایرانیان تابع ابوحنیفه شدند وگفتندکه ایشان شاهزاده ساسانی است اجداد ایشان شاهزاده ایرانی بوده است چنین مغزی شما پانصد سال دیگر هم نخواهید داشت وسپس بخاری ودیگران وکم کم سنی ایرانی بر سنی عرب پیشی گرفت- تا ابن تیمیه وسپس محمد بن وهاب است- ابن تیمیه سعی کرده است کمتر رای عقلانی دهد وبیشتر ولو یک حدیث مجعول باشد ویا حدیث به نحوی تفسیر کندکه مطابق میل خوداش شود انجام داده است ولی جناب ابن وهاب حتی رعایت مقرارات فقهی ابوحنیفه که چزو مکتب عقلانی است هم نکرده است وتمام طبق یک نقشه انگلیسی برای درهم کوبیدن اسلام واماده ساختن شرایط تجزیه کشورها به نفع غرب عمل کرده است- بحثی ایشان درباره شرک دارند که بسیاربچه گانه واحمقانه است – حتی کی عر ب بیسواد بادیه به ریش ان میتواند بخندند- وتصور کرده است که اگر ایات شرک رادرقران جمع کند وجمع بندی کند مسئله حل است وخوداش متناقض همین قاعده هم دستورداده است- درقران مجید خداوندمنان سه اشکال به بت ودرنتجه بت پرستی وشرک وارد میکند-اولا بتی وجود خارجی ندارد اقایان میفرمودند ارواحی است در اسمان معلق هستند قابل شناخت نیستند وراه پرستش انهارا نمیدانیم چگونه عمل کنیم باتراشیدن مجسمهای ویا قراردادن سمبولی ان ان دران سمبول حلول میکنند ویادران مکان قرار میگیرند وان زمان قابل ارتباط با انان است که این امر متعلق به فرهگ سابق جهانی است شرک یک فرهنگ جهانی دنیای کهن است ودر احادیث داریم که برا ی اولین بارشیطان که بعضی خاندان حضرت ادم علیه السلام حضرت شیث علیه السلام به پیامبری قبول نکردند شیطان پیشنهاداد که مجسمه حضرت ادم علیه السلام برپا کنند واوراستایش کنند وتنهافرمان حضرت ادم علیه السلام را بپذیرند- دوم اگربت وجود داشت- بت تابع امرالهی بود یعنی درطول فرمان الهی عمل میکرد نه انکه قدرت داشت هرکاری ولو درعرض الهی باشد عمل کند یعنی هرطور که دلش خواست عمل کند ولی اقایان میگویند خلیفه؟؟!!رسول اکرم صلواته الله علیه ازاد است رای خودرا پیاده کند ولوبرعلیه قران وسنت روسل اکرم صلواته الله علیه واله والسلم باشد عدهای که درزمان بعثت متوجه خطا ها ی خود شدند وگفتند این خدایان فقط کارانها شفاعت از مردم در دنیا واخرت است وعدهای دریونان اخرت را برخلاف نظر کلی تمدنهای کهن رد کردند که تاثیراتی هم در مکه گذاشتند وباز خداوندمنان این مطلبرا رد کرد که شفاعت کننده را خداوندمنان انتخاب میکند وچنین حکمی هم درباره بت ها صادر نکرده است- امادرقران حضرت سلیمان علیه السلامازخداوندمنان خوات حکومتی به ایشان خداوندمنان بدهد که به هیچکس نه درقبل ونه در بعدداده نشده باشد البته امام زمان علیه السلام استثنا هستند خداوندمنان این قدرت رابه حضرت سلیمان علیه السلام داد ولی ایشان بهاندازه خاصی ازقدرت استفاده برد کهمنطقی ومطابق حکمت الهی بودگرچه عوام شایعه کردندتخت جمشید حضرت سلیمان گرفته است دیگرتمدن ها ویرانی انها بعلت قدرت قاهره حضرت سلیمان علیه السلام است ولی این نظریه خامی است وصحت ندارد