بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به حافظ علیه السلام- بعضی بزرگان عرفان رابا اخلاق وفلسفه وفلسفه احکام ویا فلسفه سنتهای اجتماعی یکی گرفتنددر حالیکه این طور نیست گرچه عرفان مانند دیگر اصطلاحات عموم وخصوص دارد وکاری نمیتوان کرد عرفان همچنان استاد معزز حضرت ایت اله العظمی اقای جوادی عاملی رحمت الله علیه فرمودند دیدن ودرک عینی بعضی مسائل است که یا واقعیت میبیند ویاجلوه ای که دقیقا مانند واقعیت است که این که شناخت دقیق عدالت عرفان است بطورعموم مطرح است- ویا درک وحدت انسان باطبیعت ومانندان- حافظ خودرا –رند – نامیده است به نظر حقیر رندان اوباشان تاحدودی منصف ومعرفت دار بودند وکسی باانها چالش میکیرد وقیافه میگیرد وتحکم میکرد ناگهان ایشان چماغی جائی مخفی کرده بود ویا اشاره میکرد عدهای روی سرایشان میرختند وکتک مفصلی میزدند که امروزه به ان کمین میگویند- شعر حافظ هم کمین دارد- راز درون پرده( عرفان) زرندان مست پرس- کاین حال-نیست زاهد عالی مقام را- یعنی باطن شعر برخلاف ظاهر شعر است – درقران لغتی است بنام –القیت- این ایه درلندن ارامش ای عجیب به من داد ظاهر ایه این است این اصطلاح در بعد منفی بکار رفته است القیت یعنی تور برروی پرندگان درشب انداختن ویاتور درشب برای ماهیگیری انداختن است ماننداصطلاح –مرصاد است که حیوان به نقطه شکار کردن میرسد خداوندمنانهشدارمیدهدمغرور از قدرت ستمگران نشوند من انهارا شکار میکنم ولی معنای مثبت دارد از حضرت علی علیه السلام به خانمی یا فردی فرمودند ناراحت نباش چنان ضمیر خوبی داشته باشد خداوندمنان انهار تور میکند—این شعر—میخواست گل دم زنداز رنگ وبوی دوست- ازغیرت صبا نفس شدر دهان گرفت- بادصبا هردووجه مثبت ومنفی تعریف کردند بعضی دوستان گفتند والد سختگیر یافرد طاغوتی- بخاطر انها نمیتواند حقایق بگوید- ولی دربسیارجاها جناب حافظ رحمت الله منتظربادصبا درصبح است تاجام شراب بزند ویاباد صبا پیک خوش خبر است- بهنظر حقیر ازغیرت بادصبا یعنی اندوست مخالف بوده است که حقایق رابگوید- شعر- بارها گفته ام وبار دگر میگویم- که مندلشده این ره-نه به خودمیپویم