بسم الله الرحمن الرحیم-روزی درخدمت استادمعززحضرت ایت الله زبرجد رزحمت الله علیه بودم بحث از اوضاع واحوال پیش امد از اوائل انقلاب کم کم مشخص میشد افراد درچه فکری هستند وبعضی افراد مومن مانند عظمت جناب اقای شهید صابررحمت الله علیه کلاف حوصله وصبر گاهی از دست اش درمیرفت چه ازدرون خانواده وچه ازبیرون بسیار خوداش را منترول میکرد وبعضی موارد منفجر میشد ومن نمیخواستم ایشان به تنهائی به جبهه برود که فشارخون اش زیاد شود وضربه های روحی کهبعضی موارد دیگر قابل کنترول نیست به ایشان دست بدهد که نتواند کاری انجام دهد وخداوند منان خوئاست راحت شود به محض ورود به جبهه مجنون از طرف بچه نیریز که وحانی جبهه مجنون صبح ان روز قم ایشانرا خواسته بود چای ایشان نماز بخواند ایشان همیشه فرار میکرد وطفره میرفت بدستور فرمانده مجبور بود که پیش نماز شود در رکعت اخر عشا یک بمب شمیایی بسیار قوی کوتاه مدت ده متری ایشان به زمین خورد واز عجایب این بود که چند صف اول بچه ها به زمین افتادند ایشان همچنان در تشهد نشسته بود با بلندگو مداوم میگفتند اقای صابر فرار کن بعداز نیم ساعت ایشان به سجده رفت وانزمان درک کردند که به شهادت رسیده است- بقول یک فرهیخته دانشگاهی به این جوانان بادی از اسلام خورده است- جناب استاد رحمت الله علیه فرمودنددر زمان حضرت موسی علیه السلام یک سامری فتنه ایجاد کر د بشر درمسائل تاحدودی تنبل است مگر اجبارباشد کمترین توجه درامر دین است وبدنبال لذت است در زمان حضرت مسیح علیه السلام یک شهر شروع فتنه سازی کردند ومردم بودن توجه عقلانی هرکه چیزی گفت پذیرفتند ولی امروزه فتنه جهانی است چه کمونیست باشد وچه سکولارغربی باشد نیروی های عظیمی باقدرت زیادی درکار فتنه سازی هستند وما اگرقدرتمندنشویم ما را میبلعند وتبلیغ بسیار مشکل شده است بعضی فکر میکنند که مثلا داستان حضرت یوسف علیه السلام بر ای نوجوانان خوب است این داستانی است که یک اقیانوس اب بر میدارد بزرگان را مغلوب واز پای درمیاورد میبایدفکر اساسی کرد به نظر حقیر اول بایدعادت به مطالعه ایجاد کرد مثلا دردبستان تارزان مسلمان-ویا سه ماجراجوی مسلمان درتهران اکثریت عدهای که تهران مصوررا میخواندبرای پاروقی سه ماجراجوی امریکائی درجنگل خاصی بود امیداست باروش های منطقی وبا لحاظ روانشناسی انگیزه سعی کرد که نوجوانان رابه اسلام متمایل ساخت