بسم الله الرحمن الرحیم- نگاهی به کتاب-اشکهای پراکنده- به نگارش خانم سارا باستانی- روایت گونه از خانم اقدس کشاورزی ارشدی مادر سه شهید بنام های- جنابان محمد حسن-محمد جواد-محمد محسن روزی طلب رحمتالله علیهم اجمعین- صفحه75- همسرم پس از شهادت محمد حسن به عنوان مددکار افتخاری وارد بنیاد شهید شد- اوبر ای خانواده ی شهدا احترام زیادی قائل بود وهمهی دغدغه ی زندگانی اش رابر ای ان ها گذاشته بود دوست نداشت . بچه های شهدا به دلیل نداشتن پدر- احساس کمبود محبت کنند- روز های عید فطر –عید قربان- وایام تعطیل- با برنامه ریزی انهارا همراه خانوده هایشان سوار اتوبوس میکرد وبه تفریح به بیروناز شهر میبرد- محسن به دلیل هوش اش- کارخودرا درگروه اطلاعات وشناسائی شروع کرد وروزهای قبل از عملیات برای شناسائی مناطق عملیاتی تا نزدیک ترین سنگر های عراقی پیش میرفتند-