بسم الله الرحمن الرحیم-مقاله از اقای ونداد زمانی که من تصور میکنم از کارمندان رایدیو زمانه است- که ایشان ملحد هستند وجزو کانون ملحدین ایران درغرب هستند-عنوان مقاله- بنیاد گرایان مذهبی وارث زمین خواهند شد بخشی از بیانات ایشان چنین است-اولین بار که مقاله را خواندم از شب تا صبح کابوس دیدم. باورنکردنی بود. ولی هر چه بیشتر به آن فکر میکنم احساسِ تلخ و ترسناکی به سراغم میآید که نفسگیر است.فیلیپ مورگان جمعیتشناس آمریکایی، به کمک تئوری تکامل داروین و پشتیبانی آمار و تحقیقات، به این نتیجه رسیده است که« آینده متعلق به بنیادگرایان مذهبی خواهد بود».
فیلیپ لانگمن که از اعضای عالیرتبه چندین مؤسسهی تحقیقاتی آمریکاست، در راستای تخصص اصلیاش که آمار و جمعیتشناسی است، کتابهای تاثیرگذاری چون « گهواره خالی» و « افزایش کهنسالان جهان» را به رشته تحریر در آورده است. ایشان در یک مقاله بسیار شخصی، به روند خطرناکی در ساختار جمعیتی جهان معاصر اشاره میکند که منجر به تسلط مذهبیون افراطی میشود.
نویسنده پنجاه ساله مقالهی« تسلط خداپرستان»1 به یاد میآورد که در اواسط دههی شصت میلادی وقتی که نوجوانی بیش نبود بر روی جلد مجلهی « تایم» به این عبارت برخورده بود که « آیا خدا مرده است؟»؛ عبارتی که همنسلان او به امید آن بزرگ شده بودند ولی هنوز به حقیقت نپیوسته است.
او میافزاید شاید هنوز خدا در اواخر قرن بیستم نمرده بوده، ولی بیشک از صحنهی اصلی دغدغه های بشر کنار گذاشته شده بود. روند فروپاشی اعتقادات مذهبی در شهرنشینان جهان تا چندین دههی دیگر ادامه یافت و بعد از اوج گسترده سکولاریسم، شاهد نزولِ ارزش و مقام خدا به سطح «بابا نوئل» موجود در فرهنگ عامه گشتیم.- ایشان اشاره کرده است- شب تا صبح کابوس دیدم؟؟ باورنکردنی بود- چرادوست من دروغ میگوئی شما اگرقراربود کابوس ببینی تا حال هفت کفن خاک کرده بودید این کابوس دیدن ها مال غرب است دوطرف چالش سنگنینی دارند ولی به ظاهر چنین خوداش نشان نمیدهد- ولی به انحای مختلف طرف مقابل به سمت خودبرای بحث وگفتگو راغب ومتمایل میکند- کاشکی یککمونیست پاکستانی یکدفعه بهمن درانگلستان میگفت شما ایاحاظرهستید با من بحث کنید- درک ایدولوژی باتحقیقات زیادی کهغرب کرده است یکمعمای بزرگ است تعدادی دانشجوی بودائی کره جنوبیدر کرهجنوبی یک گروه مسیحی تعلیم درسی دادند وسپس انهازابه انگستا اوردند ومداوم روی انها کار کردند تمام افرادرافردی بسیار منطقی اشخیصدادند زمانی که خواستندبه کره جنوبی باز گردند هیچکدام مسیحی نشدندوحاظر هم نشدنددلیل واقعی انرا بگویند- درغرب معتقد هستند علم یک اصل کلی دارد تطابق دقیق ذهن باعین(واقعیتها)-درزمان قبلدرانگلستان اسب را زمانی که از جاده ای باریک وخطرناک عبور میدادند برای انکه نترسد وبه حرکت خود ادامه دهد یک چشم بندی میزند که فقط مقداری از اسمان را ببیند- افراد یکبعدی را بااین مثال تعریف میکنند وبه این راحتی نمیتوان چشم بند رابرداشت- مراقبه دردین تعریف مصطلح او این است نفس پلید وشیطانی وامارته به سو یعنی تحریک به کار زشت کردن راتبدیل به نفس الرحمانی کند ولی عرفا معتقدهستند درحقیقت اول این چشم بندرابردارد- یقظه- یعنی بیدار شود-لطفا ادیا غربی ها نباید-دراورد-دراسلام دستور این است که شادی انسان روباشد وحزن در دل مخفی باشد- یعی باید ازادی داد ودرباطن فکر چگونه میشود غیر مستقیم افراد را دین دارکرد هیچگاه ائمه اطهرعلیم السلام اجمعین نفرمودندچرادیدن دارنشدی ولی گفته اند چرافساد میکنی وازطرق های خاصی افراد رادین دارکرده اند ولی قران هردو روش مستقیم وغیر مستقیم را مطرح کرده است که خود مسئله ساز میشود- یکخان امریکائی است کهکانل ماهوارهای خاصی دارد وبه زبانهای مختلف بیانات ایاشانترجمه میشود که اخیرا من به زبان ترکی وارمنی انرادیدیم- ایشان میفرماید من درجوانی گول سکولار ها خوردم-کههرکس بیشتر عیش وعیشر کند سبک بالتر- شادتر وموفقتر وهرچه خوبی است تروترین ان مال سکولار ها استوما به سمت اسمان عروج میکنیم ومذهبیون به اعماق زمین سقوط میکند وهم بدترین مال انها است واز ترس موهوم خداوندمنان انرا انجام میدهند شیرینی را هرگز نمیچشند وووو- من مداوم مشروب میخوردم هرنوع لباس کهدوست داشتم میپوشیدم که خانواده شاخه اش درمیامد وهمه همکاران حسرت خوشی منرامیخوردند وشب مست به خانه میامدم ویک تلفنبه یک پسرزیباروی باادب دارای وتیک وخوش وخوشحال کنند را دعوت میکردم-روزی باخودم خلوت کردم دیدم من پس ازمدتی دارم سنگین میشوم خوشی ها زودگذر وبرای من بچگانه شده بود من اثری از صعود وتکامل دران میدیدم باخودم فکرکردم روش راخودراعوض کنم مطالعات ن درانجیل چندجمله پاسخ منراداد ومن عمل کردمدرخالیکه فکر میکردم تمام عمر سختی خواهدبودبرعکس همراه سختی شیرینی ها زیادی هم بود ومن احساس کردم درحال سبک شدن وپرواز هستم ولی اینمطلب همکاران باورنداشتندبعدابه سختی درک کردند وبرنامه دمنرسرلوحهخود قراردادند وبه نتجه ای من رسیده بودم انهاهم رسیدند-ادامه دارد