بسم الله الرحمن الرحیم- اخلاق ائمه-بخش دوم- انواع اخلاق- اخلاق یعنی – روابط انسان با خدا –(خدامحوری)- با خود( خودباوری-وعزت نفس)-وبا دیگران(مردم داری) ودرنهایت همه ی بخش های اخلاقی- انسان را به قرب الهی نزدیک میکند- یعنی اخلقی که خداوند منان دیزاین کرده است(طراحی وسازماندهی وساخت وسازداده شده) انسان رابه قرب الهی میرساند نه اخلاقی که بشر دیزاین کرده باشد1-اخلاق حدامحوری- خداباوران همواره خداوند را دررفتارهای شخصی واجتماعی خویش درنظر میگیرندودر دایره باید ها ونباید ها الهی با کمال دقت راه رشد وبالندگی را میپیمایند-هدف انها رضای الهی است وخداوند قطب نمای تنظیم کارها ورفتار انها است- انها بایبه کارهای بودن صفات حسنه روحخود را از الودگی ها پاک میسازند ودر نتجه- به کمال وسرافزاری میرسند که در زیربه نمونه هایی از احادیث مربوط به این صفات اشاره میشود—انسان ازدوبعد تشکیل شده است- یکبعد قولی یانظری مدوام شعار میدهد وخطبه میخواند وحرف میزند- علمای اخلاق فرد زیادصحبت کند را قبیح میدانند زیرا فرد ممکن است خودرا میخواهد بزرگ نشان دهد با بیان انسان درمرز صفر جاده ایمان واقع شده است انسانی ساده است بقول غربیان وعرفا اگر ایمان بعمل دراید –اخلاق عملیاتگاه موقعیت فردبه میزانی که کجای جاده است مشخص میشود یکنور ایمان دارد که ضعیف است ویک نورکه درجاده بر اومیتابد اور منورتر وپیچیدهتر میکند وارتقا پیدا میکند کهبرای فر د عقب تر از اومشخص نمیشود مگردربحث وعمل- غربیان مثالی دارند غذا دردهان اندکی از مفیدبودن خودرا اشکار میکند هرچه مراحل طی کند مفیدبودنش بیشتر مشخص میشود ایمانهم چنین است-چرابایدخودرا باور کرد چون خداوندمنان میفرماید اثین باور با-باور سکولار فرق دارد- جاده ایندو هوباهم فرق دارد سکولار درتاریکی گاممیزندتصور میکند درجاده کمال است گرچه به علومی ست پیدا میکند وسرانجام به دره پرتاب میشود-ادامه دارد