بسم الله الرحمن الرحیم—":پارادیم – شیفت": قبل ازانکه وارد بحث شوم- این نکته بیان کنم- رابطه انسان واجتماع انسانی بطبیعت ومقایسه- باهم باید درنظر داشت که انسان یک بعد طبیعی وبقول علما حیوانی ولی یک بعد فرشته گونی دارد که خارج ار بعئ حیوانی است با عالم فرشتگان هماهنگی وهمگونی دارد- بعنوان نمونه جناب اقای داروین در اندک جائی انسان مانند طبیعت است لذابعداخواهیم کرد تئوری ایاشان یابهتر بگویم پارادایم ایشان که توضیح خواهم داد دربعضی جاها جواب نمیدهد ودربعضی جاها به بن بست میرسد که مورد مسخره افکارعمومی ونویسندگان شده است- تئوری همیشه یک جهت دارد- مثلا دلیل توسعه یک ستاره ویا دلیل کاهش یک ستاره- یک تئوری دیگر است ولی وزن اضافه کردن ویاکاهش وزن یک ستاره یک پارادایم است-جناب اقای": فیگن بااوم ": که تئوری هرج ومرج وبحران دراتم را اثبات کرد از این مطلب نتجه گرفت که هرچقدرسرزمین ها به لم یزرع بروند(وحشی بودن) افراد زیادانجا اهل چنگ وجدال هستند- زیرا منفعت لازم را بدست نمیاورند-البته باداشتن شرایطی حال بگویئم اغلب اینطور است لذا ایشان درفیزیک به این نتجه رسید که بحران دراتم بعضی قسمت ویا کل ان انرژی لازم رابدست نمیاورند واین موضوع باعث ایجاد تفکرات زیای دردانشمندان کرد- پارادام- شیفت- که یک پارادام- اولا درخوداش تاثیرات داخلی وخارجی را میپذیرد ولی سرانجام درجهت تکامل گام میزند نمونه ان فردی موهای جلوی سرش میبنید درشناخت اول از یک شناخت ظاهری است بعد متوجه میشود که این مو نمیتواند رشداش درخوداش باشد به ریشه مو میرسد میشود پارادیم- حال تاثیرات داخلی وخارجی درمو اثردارد چناچه سرانجام بهسمت تکامل برود –میشود پارایم-شیفت