بسم الله الرحمن الرحیم- فرض کنیم سازمان ملل متحد- بتواند در یک طرح وچهارچوب کلی به یک تفاهم نسبی برسد که بتدریچ به شکل حقیقی وحد واندازه واقعی نزدیک شود ولی هرگزدر جزئیات موفق نخواهد شد- وخط قرمز کلیدی درسرجای خود خواهند بود- متن واحد تنها از طریق خداوند منان قابل پذیرش اکثریت خواهد بود وعده ای وبعضی باز با ان مخالفت خواهند کرد- مگر بالاجبار به ان تن دهند- امادگی روح وروانی میبایست از طریق یکعقل کامل بوجود بیاید- نه از طریق احساسات ویا اجبار ومیبایست امراض روانی وجهل وندانم کاری ونواقص ومعایب افراد شفا پیدا کنند وتخلیه شوند وبه اخلاق الله که اساس حکمت وعقل ورحمت است ازارایش وتزئین پیداکنند-اساس خلقت برای رحمت است- که میبایست درک این عرفان ومعرفت وچه ازلحاظ نظری وعملی به مهارت کامل برسند- وافراد تقریبا هم اندازه شوند- وچالش های جهانی باید دراین مسیر حرکت کند وهسته نیرومندی راهم بوجود اورد-دراین راستا ملت هامیتوانند- ظرفیت وتوان خودرا بالا ببرند- وبر چالش های کاذب پیروز وموفق شوند- تا زمانی که اختلافات زیاد وبعضا باهم تضاد دارد چهرچوب های کلی قادر به تقرب افکار واندیشه هانخواهند بود- میبایست نظریات وبرنامه ها ملتها هم پوشانی ودریک راستا باشند- موافقت های تکنیکی وتاکتیکی حلال مشکلات نخواهد بود- استراتژی چالش ها زمانی به یک نتچه نائل میشود که به یکمنش وادبیات واحد برسند- این که وسعت ظرفیت شخصیت های سیاسی که وسعت زیادی بیابد خط قرمز ها واستراتژِی ملت را درهم نخواهد ریخت یک شعار توخالی است ارزشها- قوانین-دیدگاه ها واستراتژیک ها وخط مشی ها درجائی باهم برخورد خواهند داشت مطالبی مانند شجاعت سیاسی وتحمل کردن- وکوتاه امدن دربسیار موارد امکان پذیر نیست- دیپلماسی بدون یک ایدولوژی خاص یکنوع نفاق وحماقت است وباید گفت ایدولوژی شاگرد مستمع ازاد ندارد-به نظر میرسد که سازمان ملل متحد میخواهد یک ایدولوژی فراگیر بوجوداورد که ایدو لوژِی ها دیگر خودراتابعی ازان بدانند-چنین چیزی امکان ندارد تضادهای درونش انرا نابود میکند—استفاه بهینه از جمع زمانی امکان پذیر است که به مجازات کسی نی انجامد وانهم باید دریک درک عمومی برجسته وبا نکات ممتاز دریک چهارچوب منطقی صورت بندی شود- که مثلا حقوق بشر بتواندبه این اهداف نایل شود-ادامهدارد