بسم الله الرحمن الرحیم- ازادی عقیده بر گرفته از سایت اوینی –بخش مقالات حضرت اوینی رحمت الله علیه-قسمت اول:
یکىاز اظهارات فریبندهاى که بسیار شنیده مىشود اینست که: «عقیده هرکس براىخودش محترم است». از آنجا که امروز در سراسر جهان حاکمیت با فرهنگ و نظامارزشى «غرب» است، این گفته بصورت یک اصل محکم لایتغیر و معیار مطلقى مطرحمىشود که واجب الاتّباع است و جاى هیچگونه تردیدى در آن وجود ندارد. امّابراستى آیا «عقیده هرکس براى خودش محترم است»؟ آیا هرکس اجازه دارد که هرعقیدهاى داشته باشد و هیچ حقّ اعتراضى نیز نسبت به او وجود ندارد؟
پیشاز بحث در اطراف حقیقت و یا بطلان این نظر، باید گفت که این اصل از ارکاناصلى نظامِ ارزشى خاصّى است که حکومت «دموکراسى» بر آن بنا شده است ومتأسّفانه در این عصر، از آنجا که همه کره زمین در تسخیر تمدّن معاصر غربقرار دارد، نه تنها تا پیش از پیروزى انقلاب اسلامى هیچ کس جرأت و قدرتمخالفت با این معنا را در خود نمىیافت، بلکه «اصول دموکراسى» بمثابهمعیارهاى مطلقى بود که همه فرهنگها و مکاتیب غیرغربى را با آن مىسنجیدند. و اینگونه، «تمدّن غرب» و نظام ارزشى متناسب با آن، امروزه از «اصالتى» برخوردار است که پیش از «رنسانس» از آنِ «کلیسا» بود [یکى از مباحث آیندهاین سلسله تحقیقات انشاءاللَّه به «نظام دموکراسى» اختصاص خواهد داشت،امّا اینبار به تناسب مبحث، مورد اشارهاى گذرا قرار گرفت].
«خودباختگى» بشر امروز تا بدانجاست که حتّى در منطقه اسلامى و بعضاً در ایران، بویژهدر نزد روشنفکران و تحصیل کردههاى دانشگاه، احکام اسلام تا آنجا اعتباردارد که با «معیارهاى مطلق تمدّن معاصر غرب» مخالفتى نداشته باشد و چه بساکه عدّهاى از متفکرین نیز از سر خود باختگى و شیفتگى نسبت به تمدّن معاصرغرب، به تبیین معارف اسلام براساس دستاوردهاى تجربى و یا حتّى به انطباق «آیات قرآنى» با «محصولات تکنیکى» تمدّن مغرب پرداختهاند و این سرطاندردناکى است که متأسفانه حتّى به رگ و ریشه و پیکره برخى «تألیفات مذهبى» نیز سرایت کردهاند [اشاره بیشتر به این مطلب را به مبحث دموکراسى وامىگذاریم].