بسم الله الرحمن الرحیم به فیروز ابولولو- بخش سوم-باتحقیق اندکی بخوبی روشن میشود که باتعدد روایت هاکه هیچگونه قرابتی ونزدیکی باهم ندارند دست سیاست تغیرات خاصی رابوجواورده است که تشخیص کدام روایت درست است کمی کار را مشکل میکند گرچه بنظر حقیر حقیقت قابل تشخیص است یکی از مشکلات دیگر این است که در زمان عباسیان فردی بنام فیروز ابولولو وجودارد کهمشخص میشود کاشانی های شیعه متعصب اسم فرزندان خودرا فیروز ابولو لو میگذاشتند ایاشن همدرمدینه بوده است وفردی دانشمند است وازپیروان سرسخت شیعه وطرفدار سرسخت علی علیه السلام است تبلیغلت زیادی برعلیه عباسیان داشته9 است تادستور کشتن ایشان را صادر کرده اند وایشان متوجه شده است وبه کاشان فرار کرده است ودرتعقیب ایشان بر امدند وایشان هم ازراه میانبر کهبسیار خطرناک بوده است باراهنما رفته است واین دوموضوع باهم خلط شده است-روایتی که کشتن خلیفه دومرادرمسجد در روز جمعه ودرنماز جمعه بیان میکند- اشکلات زیادی دارد ولی درکشف حقایق کمک میکند- مهمترین کمک اش این است که فیروز ابولولو دونفر هستندبه این دلیل اگر فیروز ابو لولو یکنفر بود وان یکنفر باز دوروایت دارد یکی انکه پس از خنجر زدن با مسلماننان حاضر درمسجد درگیر شد پس از اتمام نماز؟؟ که درفیلم نشان میدهد که عقلانی نیست وشش نفرا کشت؟؟ اینهم عقلانی نیست- یاانکه بالافاصله خودرا کشت این ساختگی هرکدام دلیل سیاسی خاصی دارد کدام اول ساختند وکداوم رابعدا ساختند بایدمشخص شود ولی روایت شده است بدنبال فیروز رفتند دو روایت است یکی انکه بالافاصلهدنبال فیروز رفتند وروایت دیگری باتاخیر رفتند وتا کاشان رفتند- دلیل مشخص است کهجناب اقای عمر فرمودند فیروز نقشی نداشته است ولی پی از انکه کشف شد خنجر به زهرالوده است مسلم بود بایداولا نوع زهر مشخص شود وسپس این زهرراچه کسی فراهم کردذه است وایاپشت قضیه چه کسانی هستند ویانیستند که از لحاظ علمی درست است- از اینکه ابولولو بدستورفرد دیگری انجام داده استشکی نیست خود جناب خلیفه دومدربستر بیماری اصحاب سئوال کردن نظرشما درباره این حادثه چیست فرمودند که روزی حضرت علی علیه السلام به من فرمودند عمر ماردراستین میپرورانی ان روز من نفهمیدم-امروز میفهم وگفته دیگر ایشان که ذکر خواهد شداما کمی فضادران زماندقت کنیم متوجه قضیه تاحدودی میشویم جناب خلیفه دوم به قریه فردی فرستاد که از زکات سهمی برای مدینه درنظربگیرد وبهنظر میرسد میزان سهم رامشخص کرد-انها فردی فرستادند که شما اهل این قریه نیستید از اوضاع خبرنداریدما مستضعف هستیم بایدد زکات بگیریم چناچه اصرار کنید ماخودمان برای خودمان خلیفه تعین میکنیم وباایاشن بیعت میکنیم وشاید گفتند چرا از مکه وبزرگان نمیگیرید-ادامه دارد