بسم الله الرحمن الرحیم- من مایل بودم این مطالب را افشا کنم-ولی بعلتی که مداوم ذکر جناب اقای دکتر ملاز اده این است که قبر پرست به شیعیان میگوید- پاسخ دهم اگر چنین است شما که دروره کعبه میچرخید سنگ پرست هستید وسنگ به سنگی بعنوان شیطان میزنید دراوج خرافات پرستی هستید- بیاداز پیامبر اکرمصلواته الله علیه واله والسلم این سئوال شده باشدکه پساز رحلت شما چگونه نبودن شمارا تسلی دهیم کهفرموده اند درکنارقبر اگر درست من راتصور کنید امنند ان است که درکنار من هستید- در مکه مکرمه بودم بدنبال جا هائی بودم که پیامبر اکرم درانجا ها یا مقیم بودند ویا گذر میکردند جائی است که کنار کوهی که قبلا محل پاتوق بوده است وزمانی شعرای عرب جاهلی به خاطر انکه جای دنجی بوده است وچاه داشته میرفتند وپیامبر اکرم صلواته اله علیه واله والسلم زمانی انجابودند وزمانی که خو.استندمدتی نرونند کوه ناله کرد من درمکه از هرعربی ادرس را سئوال کردم گفتندبه تنهائی بروید گم میشوید درحالیکه از پشت بام هتل قابل دیدن بود درلندن میتوانیدهرادرسی رابه راحتی پیدا کنید ولی درمکه مکرمه این امر امکان ندارد- از پنجره داشتم یک مسیر مطالعه میکردم- یک مرد-هم کاروانی پیش من امد باچهره عجیب وخاص وفرمودند دارئی مسیررا مطالعه میکنی ومن چیزی نگفتم وتغیر تاکتیک دادم-در دمشق متاسفاته مفاتیح جنان رایادم رفت ببرم- برسر قبر مطهر حضرت یحیی علیه السلام وسنت من بیشتر بیوگرافی واحادیث عظمتها را بیاد میاورم- وتنها من درانجا حضور داشتم یک جوانی زبز زرنگ امد یک سرکشی کرد ورفت ومن فهمیدم که یک مامور اطاعاتی استدر همین یک تعداددختر غربی امدند که اول من فکر کر دم که امریکائی هستنددربین همه زیر سن بیست سال داشتند یکی ازانهابه یقین فرشته اسمانئ بود از خصوصیات رفتاری وچهره ایشان ویک خانم پا به سن خیلی مدیر همراه انهابود از مدیران مقتدرگرا ان جوان امد وگفت این ها از دبیرستانی از ایتالیا میایدند وزیاد میایند وفقط قصد انها زیارت حضرت سلام الله علیه میباشد ورفت ان دخترخانم باشوق وذوق به داخل ضریح نگاه میکرد وچیزی میگفت وکی از انها ماند درحالیکه انها چرخیدند ویک به نگاه به من کرد که من خشکم زد- همین که عرفا اسم اش تسخیر ویاتصرف گذاشتند وفقط سرم کمی میتوانستم تغیر دهم –خانم سرپرست درست درکنج مقابل بود وقتیکه چهره منرادیدی کمی وحشت کرد وبا گام سریع امد وکنج مقابل من ایستاد یک نگاه به اندختر ویک نگاه به من میکرد به دختر بادست دستور دادبچرخ وایشان امتناع کرد وتاسه بار وان دختر خوانم رفت ومدتی به من خیره شدبا کمال تعجب به محضی ان خانم از نظرمن دور شد من از تسخیر برون امدم وبازگشتم