بسم الله الرحمن الرحیم-کشور بدون سنگر—یک دنشجوی چینی اصل انگلیسی- برای من تعریف میکرد-کهقبل از انکه انگلیسی ها به چین بیایند-چین دارای دانشکده های محلی که عبارت از یک سالن بزرگ بود .چند اطاق که توسط فئودالها اداره میشدتعداد زیادی از افرادمثلا درسفال سازی که دراواخر دوره قبل از ورود انگلستان به سرامیک سازی رسیده بودندرا به افرادزیادی تعلیم میدادند که انها درکارگا ههای همکان محل دوره عملی میدیدندوگاهی یکنفرراهم استخدام نمیکردند وانها بعدا باتکپ وی خودشان وکمک دیگران کارگاه ای میزدند وهم چنین نساجی وحتی ورزش های بومی ومحلی- زمانی که انگلستان دربار وفئودال ها راکلان خرید وحقوق ماهیانه زیادی میداد واین کارگا ه ها بسته شد .جنس انگلیسی بسیار ارزان وارد شد وحتی ورزش بومی تعطیل شدفقط رشت ه هائی مانند داروسازی وطبابت درروستا ها وشهرستان های بسیار دور به کار خوداش ادامه میداد- بعنوان مثال ورزش تنیس درکاخ چند زمین داشت که مربی ان انگلیسی بود وخارجیان درچین تنجا تنیس بازی میکردند فقطدرپکن چهار زمین ورزش تنیسبود که مربی انها انگلیسی بو.د وبیشتر خارجیان انجا بازی میکردند واین ورزش دیگر هیچ جا اغاز نشد که مایه بسیارشگفتی است- و ورزش بومی کنار زده شد- تا کمونیست ها امدند گرچه ایشان ضد کمونیست بود-تمام جهان سوم این چنین بودند با اندکی تغیرات وتمام سران کشورهای جهان سوم به هیج کس اعتماد نداشتند بجز غرب حتی فامیل خود که شاه این چنین بود- روزی من درلندن به بانک رفتم که پول بگیریم ومشخص بود کهمن ایرانی هستم چون پول از ایران می امد- پول پرداز از من پرسید ایرانی هستی گفتم بله ن ایرانی هستم- ایشان گفت قتلی که دریکی کوچه های نارمک که اسم انکوچه را گفت شنیده ای- گفت ایشان گفت قاتل بسیارباهوش وزرنگ بوده است! فردی راکه کشته است درکوچه بغلی منزل داشته اسم کوچه را گفت ولی مدانسته دران کوچه بکشد راه فراراش به فلان خیابان میرسد کهنه تاکسی خور است ونه اتوبوس دارد ون ازدحام مردم ومسیری طولانی را باید طی کند ولی درفلان کوچه سریع به فلان خیابان میرسد که هم ازدحام دارد وهم اتوبوس میخورد وهم تاکسی خور است موثعی که همه سرگرم یک برنامه تلویزونی محبوب بوده است تیراندازی میکند خود را سریع به خیبان میرساند با ارامش سوار تاکسی میشود وفرار میکند پلیس همه اقدامات لازم را کردولی هنوز به دام نیافتاده است که من تصور میکنم اصلا به دام نیافتاد- من همان لحظه فهمیدم که میخواهد این مطلب به گوش شاه برساند که پلیس مقصر نیست وکاسه ای زیر نیم کاسه نیست ولی تعجب من ازا ین بودکه این جناب بانکی از کجا فهمید ادم عادی بخوبی این مطالب رادرک نمیکند بعد درجریانی فهمیدم به خواست شاه- ماموران بانک انگلیس از ماموران اطلاعاتی انگلستان هستندکه وضع اقتصادی مملکت وافراد رابه شاه گزارش میدهند شاه از این خواسته است درقسمتی میتوانیدبه من کمک کنیدگفته بودند درقسمت پلیس هم میتوانیم کمککنیم ولی مهم ان است که ایرانی که باانگلستان همکاری میکنند مهم هستند و.علت ان این استدرقلعه فکری وایمانی درستی قرار ندارند ودرتحت تاثیرات انگلستان هستند-ادامه دارد