بعد از آن نیز و در اعصار بعدی، باز هم پوشیده نگه داشتن و تحفظّ جامعهی شیعی از درگیریها و گرفتاریها وجههی همّت علما و زعمای وقت شیعه بوده است، عملکرد بزرگانی چون مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره) و حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) در نوع برخورد با طواغیتی چون رضا پهلوی قلدر و محمدرضای پهلوی که کمر به هدم اسلام و حوزهی علمیِ شیعه و یا حداقل استحاله و انحراف آن بسته بودند نیز در همین راستا برآورد می گردد و البته که این امر نشان از آن دارد که خط رهبری و هدایت تشیع در تمام طول تاریخ از مرکز عصمت و ولایت کلیه ی الهیه که همانا وجود امام معصومِ حیّ و حاضر و ناظر است، کنترل شده است.
تا اینکه با سپری شدن ایام، زمان رسیدن این حقیقت نورانی به دوران شکوفایی و آمادگی جهت ورود مستقیم به صحنه های اداره جامعه و قابلیت پنجه در پنجه شدن با سران طواغیت و استکبار فرا رسید.
اینجا بود که زعیم وقت حوزه های علمی تشیع، آغاز مبارزهی پایان ناپذیر با شیاطین را اعلام کرد و در این راه هر سختی و گرفتاری را به جان خریده و پای در عرصه مجاهدهی فی سبیل الله گذاشت و عَلَم رهبری و امامت امّت اسلامی را بر دوش گرفت. کلید واژه های آن عارف روشن ضمیر، گواه این مدعا است، آنروز که بانگ برداشت «امروز تقیه حرام است ولو بلغ ما بلغ» به راستی از کدام تقیه حرف میزد و منظور او از هرچه بادا باد! چه بود؟
آیا جز این بود که نقطه قوت و تمرکز اسلام ناب و تشیع اصیل را که سالیان دراز در گهواره ی تربیت علمای بزرگ رشد و نمو کرده است را آشکار می کرد؟ همو بود که با علم و اطلاع از ظرفیت عظیم توده های اسلامی خطاب به دشمنان فرمود: «سربازان من اینک در گهواره ها هستند» و جهانیان بعد از پانزده سال از آغاز نهضت امام راحل عظیم الشأن(ره) شاهد «انفجار نور» و «طلوع فجر» انقلاب عظیم اسلامی و تحقق وعده های الهی آن یار سفر کرده یکی پس از دیگری بودند. لهذا وقتی که فرمود «ما در انتظار رویت خورشیدیم» و «اسلام سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد» طواغیت و شیاطین عالم به تکاپو افتاده و اتحادی کم نظیر را رقم زده و جنگ احزابی دوباره عَلَم کردند تا ریشه های این انقلاب نو پا را بخشکانند و همین امر، نشان از قدرت و عظمت این حرکت اصیل اسلامی دارد و به قول امام راحل عظیم الشان(ره): اگر آنچنان که سران کفر و شرک ادعا می کنند که اتفاق مهمی در ایران رُخ نداده است، پس این همه سر و صدا برای چیست؟
آری تمام توان استکبار جهانی به میدان آمد و انواع و اقسام ترفندها و مکر و حیله ها به کار بسته شد تا جلوی حرکت سیل آسای انقلاب اسلامی و امواج خروشان بیداری اسلامی که از این مرکز علم و فقاهت و معنویت به گوش مستضعفان عالم می رسید، گرفته شود. که فقط و فقط یک قلم از آن هزاران، تحمیل جنگ ناجوانمردانه ی هشت ساله بر مردم ولایتمدار و مظلوم مسلمان ایران بود، چه خون های پاکی که به ناحق ریخته شد و... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
اما با گذشت زمان و افزایش روز افزون قدرت تاثیرگذاری انقلاب اسلامی، اینک دشمنان قسم خورده ی اسلام با ناامیدی از انواع و اقسام حیله ها و مکرها و فشارها و تحریم های اقتصادی و سیاسی، و تهاجم ها و شبیخون های فرهنگی و... آخرین تیرهای ترکش خود را با تمام توان به سوی این مرکز انتشار نور و بیداری پرتاب می کنند. اینکه می گوئیم آخرین تیرها! نیز برگرفته از کلام زعیم و رهبری عزیز این نهضت است که دقیقا و طابق النعل بالنعل پا جای پایِ رهبر و پیر و مراد سفر کرده ی انقلاب اسلامی گذاشته و عَلَم مبارزه و مجاهده را بر دوش می کشد. آنجا که فرمود: «ما در حال گذر از پیچ مهم تاریخی هستیم...» که انشاء الله با گذر از این پیچ مهم تاریخ دشمن به گرد پای این نهضت هم نخواهد رسید.
اما این آخرین ترفند و حیله ی دشمنان چیست و سرفصل های آن کدامند؟
دشمن با رصد طولانی و صرف هزینه های هنگفت، علیرغم رها نکردن دیگر ترفندها، به شدت روی این مساله متمرکز گشته، چون اثرگذار ترین سلاح شیاطین در طول تاریخ نیز همین حربه بوده است. «با سلاح دین و معنویات به جنگ دین رفتن» که در غالب ارائه نسخه بدل! و جایگزین تقلبی! در افکار عمومی و بین مسلمانان و خصوصا شیعیان و با هدف به دست گرفتن پرچم مبارزه و در نهایت تخریب و به انحراف کشاندن جریان اصیل دینی و انقلابی عمل می کند.
این نوشتار گنجایش بررسی و شمردن همه مولفه های این حرکت دشمنان دیرینه اسلام و انقلاب را ندارد ولکن جهت تنویر افکار مخاطبین عزیز، برخی از سرفصل های این جریان را نام برده و فصل مشترک این حرکت و جریان اغواگر با دیگر جریانات منحرف و فاسد را بر می شمریم تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد.
1- ایجاد تفرقه بین شیعیان و اهل سنت (بوسیله توهین به مقدسات اهل سنت و...)
2- تایید شعار نه غزه نه لبنان! به بهانه ی اول بقیع بعد غزه! و منحرف کردن ذهن شیعیان از دشمن شماره ی یک اسلام یعنی صهیونیسم بین الملل.
3- کوبیدن دولت حاکم در ایران و وانمود کردن چهره ی جمهوری اسلامی بعنوان دشمن اهل بیت(ع)!
4- دفاع از آمریکای جهانخوار به بهانه ی آزادی بیان در آن کشور (بعنوان نمونه شخص هتاکی مثل الله یاری! در آمریکا نه تنها مانند علمای بزرگ و معروف شیعه در لیست سیاه و ممنوع الخروج نیست بلکه با ویزا و اقامت رایگان شبکه ی تبلیغی دارد)
5- اعتقاد به عدم ایجاد شرایط ظهور و تعطیلی جهاد و...
6- رواج انحرافات و خرافات و ایجاد بدعت در دین (مثل ترویج قمه زنی و روی ذغال و خار راه رفتن و روی شیشه غلتیدن و...)
اما فصل مشترک این جریان با تمام حرکت ها و ترفندها و گروه های مختلفی که در حال ستیز با اسلام و مانع تراشی در مسیر حرکت انقلاب اسلامی است یک چیز است که با همین ملاک و معیار می توان میزان کج اندیشی و اعوجاج فکری ایشان را دریافت و این فصل مشترک چیزی نیست جز «مخالفت و عناد با مرجعیت بیدار شیعه و روحانیت اصیل و انقلابی» که البته در شکل ها و لباس های گوناگون خود را عرضه می کند. از مستکبرین عالم و سرویس های جاسوسی غربی و عبری و مزدوران رژیم صهیونیستی گرفته تا گروه های وهابی و تکفیری و تا منافقین و سلطنت طلب ها و بهائیت و فرق ضاله دراویش و منافقین جدید، همه و همه مستمرا بر طبل مخالفت با علما و مراجع تقلید اصیل و بیدار شیعه کوبیده و دائما این جریان اصیل و معنوی و انقلابی را تخطئه می کنند.
تا جائیکه جدیدترین مدل این جریان که در لباس روحانیت شیعه! و سینه چاک! محبت اهل بیت(ع) آن هم از نوع تندرو و هتاک و عصبی آن و با چندین شبکه ی ماهواره ای جلوه می کند، با شدت و حدّت تمام، علمای راستین شیعه و مراجع معظم تقلید و عارفان بالله و عالمان ربّانی، حتی کتب ناب و اصیل و حاوی معارف عالیه اسلامی را مورد عتاب و هتک و حتی لعن و نفرین قرار می دهد. به خیال اینکه در عوض پول های هنگفتی که از اربابان لندن نشین و... خود گرفته است، خوش خدمتی کرده و تفرقه ای در صفوف به هم فشرده ی امّت اسلامی بیفکند. هیهات که با یک حرکت روشنگرانه و اشاره ی عالمانه ی ولی امیر مسلمین همه تلاش مذبوحانه ی این جریان بر باد می رود. آنجا که فقط به اشاره ای فرمود: «تشیعی که از انگلیس تبلیغ و ترویج بشود به درد نمی خورد».
بصیرت و روشن بینی، رمز ادامه ی مسیر اسلام ناب و تشخیص راه از بی راه است و شرط داشتن بصیرت، اطاعت از ولایت در جمیع شئون است و اگر اینچنین بودیم و پشتیبان ولایت فقیه، زحمات دشمنان و شیاطین چیزی جز خُسران نصیبشان نخواهد نمود، همچون همه ی تاریخ.
یُریدون لِیطفئوا نورَ اللهِ بأفواهِهِم وَ اللهُ متمُّ نورِهِ و لو کَرِهَ الکافرون (صف/8)
*حجت الاسلام و المسلمین مهدی محب زاده