بسم الله الرحمن الرحیم- بحثی با افراد کمونیست وفدائیان اقلیت- بخش دوم-جو ان انگلیسی در لندن پیش من امد- که زلزله امده است بچه درشکم ومادراش ودیگران نابود کرده است هیچ تمیزی نداده است همه را یکسان نابود کرده است- باران میاید هزاران مورچه وغیره رانابود میکند ومن پرسیدم که شما هم به مور چه هم کار دارید فرمودند بله ما مته به خشخاش میگذاریم بخوبی اثبات میشود این جهان کر وکور است وهمه چیزاش تصادفی است- خوداش میدانست کهمن خواهم گفت که موجدات این جهان بخصوص انسان کار این جهان نیست قطعی است که جهان کور وکر وتصادفی نمیتواند انسان بسازد فرمودن اثاری کشف شداستکه از کرات پیشرفته موجودات بسیار پیشرفته این موجودات ساختند ودراثر تکامل انسان ساخته شده است وانهم دراین امر کمک کرده است ونطفه انسان ذر ظرف خاص به این جهان منتقل کردند- دو اصطلاح داریم مفید شانی – یعنی امری بدیهی ومفیدفعلی که دران مطالبی جدید است- عقل از بدیهیات شروع میشود یعنی معیار بدیهی دارد بخصوص عقل محض ولی اثبات عقل محض بشر درباره اثبات خداوند که زیادسخت نیست چون قابل دیننیست وقابل تجربه نیست بشرمداوم دران شک میکند که دلیلی ندارد- وخداوندمنان درقران واحادیث وانکشافات وکرامات ورفع حاجات وانواع دیگر خودرا مداوم به طریقی نشان میدهد مانندمفیدفعلی عمل میکند گفتن اینکه جهان راماده ساخته است بسیار اسان است یاباران کار ماده است هنری دران نیست پیچیدیگی ندارد وبرفرض دارد کار کارگاه ماده است راحت بیان میشود- ولی زمانی که روی ان کار علمی میشود وپیچیدگی پیدا میشود به جای روی ان تعمق کند میفرماید اگر خداوند منان حکیم انرا ساخته است چرا درشورزارها باران میاید؟ چرا برای جوامع تشنه باران- باران نمی اید؟ مگر خداوندمنان حکیم ورئوف والرحمن الرحیم-نیست تعداد زیاد حیوانات ودرختان ازبین رفتند وانسانها به سختی دچار شدند وان زمان به مامیفرماید حکیم باش این مسخره کردن مانیست- جالب انستکه غربیان به اینتجه رسیدند که ظاهر زیاد ملاک نیست باطن ملاک است- وتصور میکنند که روزقیامت خداوندمنان عاجز از اثبات این مسائل است ویامیفرماید عشقم بود دلم خواست؟ لذا هرکسی نمیتواند انبیا باشد زیرا ظرفیت درک ندارد ومیزانی هم بیان شده است شما ممکن است هیچگاه بفکر انکه حقایق این هستیچیست نیافتده باشید؟ ولی جامعه بشری این چنین نیست بدنبال کشف حقایق این هستی است وان سئوالات بسیارمهم تر از این مسائل مادی روزمره میداند وبسیاری حقایقی درک است چاپ کردن یک نمونه عرض کنم روزی یک جوان فلیپینی دانشجوی دانشگاه لندن کهباهم سریک کلاس زبان بودیک پیش من امد که این انگلیسی عجیب از جهان اطلاع دارند- گفتم چطور- ایشان گفت داستانی دارد- یک فرد ثروت مند در مانیل بعلتی ضدمار بوا میشود ومداوم به جنگل میرفته است وبه وسیله ای ماربوا به دام میانداخته است ووسیله مداوم دروگردن تنگ تر میشده است تا مار بکشد واین فردتماشا میکرده است ولذت میبرده است سپس حیوانات درنده را میکشت است- ایشان تجارت خانه ای داشته وپول خوبی درمیاورده است وهنر تجارت است کم کم حس میکند تجارت روبه افول است وروحیات ایشان مانندسابق نیست خیلی تلاش میکند ولی نتجه عوض نمیشود- باخوداش خداوندمنان من این کار را رها میکنم وشما من رابه شرایط سابق برگردان وضع اش بهتر از سابق میشود یک اطاق در دم ورود جنگل میسازدمجهز وهرکس که میخواست حیوانی راشکار کند باایشان برخورد میکند به عبادت های خاصی میرسد که کم کم مریض های ر وانی به نزدایشان میرفتند ازجمله دودانشجوی روانشناسی بالینی دانشگاه مانیل روی ایشان تحقیق میکنند ونتجه را مثبت اعلام میکنند وبورسیه دولتی در دانشگاه هاروارد میشوند درانجا مسئله رامطرح میکنند که ایا تحقیقات ما درست بوده است ویاغلط بوده است دانشگاه هاروارد جریان به سیا خبر میدهد که روی ان تحقیق دقیقی انجام شودتحقیقات بسیاردقیق انجام میشود ونظریات دانشجویاندانشگاه مانیل بخوبی اثبات میشود وامریکا این اطلاعات به دانشگاه لندن میفرستد دانشگاه لندن فلیسوفانی انتخاب میکند به سرپرستی یک شخصیت ممتاز که با ایشان صحبت کند که نتالیج شناختی ان جناب درباره خداوندمنان که بدیع بوده است صحت فلسفی انرا ارزیابی کنند ونتجه را درست ودقیق وابتکاری وخلاق میشمارنند وحاظ بودن باهرکس دراین باره مباحثه داشته باشند- وباز نمونه دیگری که که یک متخصص دریا نوردی درافریقا کرده است بیان میکنمکه درکشوری که فقیرترین ملت ها دارد خودکشی کمترین است درحالیکه مردم درجوانی بعلت فقر میخواهند خودکشی کنند بزرگان میگویند به خداوندمنان اعتقا د داشته باش کاردرست میشود- ادامه دارد