بسم الله الرحمن الرحیم-نگاهی به چالش ایران وامریکا—امریکا قبل از انقلاب اسلام ومدتی بعد از ان هرنوع درخواست کمک از امریکامنوط به ارتباط با اسرائیل بود و وزمانی که ایران استارت جبهه گیری استراتژیک خودرا برعلیه اسرائیل اشکار ومداوم تقویت میکرد امریکا دوترس را پیدا کرد- یکی همسایگان عرب اسرائیل ودیگر جامعه کلی اعراب ومسلمانان وبا این تاکتیککه اگر اسرائیل توسط انان به رسمیت شناخته شود واسرائیل از حالت مخاصمه خارج شود مشکلات هردوحل خواهد شد وبازی زیگزاگی خودارا شروع کرد وچون درعمل هیچ اتفاقی نیافتاد بلکه وضع بدتر هم شد وغزه به محاصره درامد دمکراتها علت نرسیدن به صلح رابه گردن جمهوریخواهان انداختند- وتمام ملاقاتهای جناب عباس وناتان یاهو تمام نقشه های اقای اوباما رانقش بر اب کرد بطوریکه ملاقات دهای اقای اوباما با اقای محمود عباس بسیار کوتاه وتشریفاتی شد وبلافا صله پس از انتخاب مجدد اقای اوباما یک برنامه بسیار ضعیفی دراین باره مطرح شد- برنامه حمله به ایران رد شدد لیل نیروی یک ملت هفتاد میلیونی بود وساختار های وسیع وگسترده وحساب شده بخصوص از لحاظ امنیتی ونظامی کهبرخوردبان یک کار ساده نبود وتبدیل به جنگ تمام عیار میشد وضربه قعطی به ایران هم وارد نمیشد وممکن بود ایران را وارد فاز اتمی کند وضرباتی که به اسرائیل واردمیشد کاری بود وممکن بود یک اتئلاف باهمسیگان اسرائیل ایران بتواند ضربه های جبران ناپذیر وارد کند وجنگ به چه سمتی ودرچه ابعادی کشیده بود از لحاظ دیپلماسی قابل تعین دقیق نبود لذا باید صورت مسئله رابه نحوی مینوشتند که قابل قبول جهان نیان وتاحدودی حکمرانان اعراب منطقه باشد- ولذا دوموضوع – یکی کمک به ترویست های منطقه ودوم غنی سازی که میتواند روزی به بمب اتمی تبدیل شود وبرای منطقه هم خطرناک است وشیعیان جهان را بخصوص درکشورهای اسلامی عامل تحریک برای اشوب وایجاد حرکات انقلابی ورادیکال معرفی کردند- همانطور که خبرنگاران امریکائئ بیان کردند- امریکا- اسرائیل- ایران مداوم سئوالات زیادی را بوجود میاورد وبر عکس پاسخ ها مداوم روبه کمی است وبا این تاکتیک که اسرائیل با اطمینانی که نسبت به امریکا دارد به اقدامات امریکا درباره ایران متکی میشودکه تاحدودی اسرائیل از لبه پرتگاه به بیرون کشیده شود- واسرائیل باهمسیگان خود به توافق برسند وبا انها یک جبهه واحد بر علیه ایران بوجوداورند که دراین راستا قطر وعربستان واردن ومصر وتعداد دیگری مخفیانه مانند لیبی این جبهه رابوجوداوردند که بسیار موردتعجب دنیا بود وماهیت انها شناخته شد که این عمل ازلحاظ سیاسی به هیچ وجهه به نفع انان نیست ودر دراز مدت شگافی عمیق بین ملت ها ودولت ها بوجود میاید بخصوص که اسرائیل دارای مراکز اتمی است که جزوسازمان انرژی اتمی نیست ولی همیشه برای منطقه دراین مورد دستور میدهد- - ودر لبنان هم مسئله خلع سلاح وترور رفیق حریری را دامن زدند که بتوانند لبنان را واداربه تسلیم کند وباتمام سعی که ان جبهه کرد وحتی جنگ داخلی راه انداخت ولی سرانجام شکست خورد ونشان داد ملتهای عربی بخاطر نفرتی که از امریکا پیدا کردند باجنگ داخلی تغیر عقثیده نمیدهند بلکه مصم تر از گذشته وارد کار زار میشوند- طرح صلح بزرگ مطرح کردند که با حرکت مصر متوقف شد که نقشه بعدی ان بود که سوریه دراین مذاکرات هم وارد شود برای انکه الگونشود ونگویند انها بخوبی راه راتشخیص داده اند ودرضمن تز ودکترین ایران کم رنگ شود بر خلاف طرح قبلی به سوریه حمله کردند اقای اوباما اعلم کرده بود طرح صلح بزرگ امری خلق الساعه نبوده است از سال2009 درقاهره دربارهاش صحبت کرده است کهموردنیاز منطقه است وحتی اشاره کرد سرز مین هائی که اسرائیل در سال1967 گرفته است هم شامل ان خواهد شد که درحقیقت ایشان ونخست وزیر اسر ائیل لباس گوسفند را در تن کرده بودند وتقریبا همه ساکت شدند تا ایشان این برنامه را تحقق بخشد- ولی هم فلسطینی وهو اسرائیلی ها هرکدام با دلائل خاصی این طرح پس از مدتی رد کردند وجناب اقا ی اوباما کاری کارستان نکرد بلکه بافرستادن افرادی سعی میکرد که درحقیقت وقت کش کند وداستان گربه وموش را راه بی اندازد وتمام تحلیلهای الیت های اعراب گناه به گردن اسرائیل وامریکا نداختند وعلنا انهارا شیطان نامیدند وهمه گفتند انتقام انرا از ایران درمسئله اتمی خواهند گرفت- وخبرنگاران امریکائی با کمال تعجب گفتند که مشخص شد که برنامه اقای اوباما همان برنامه اقای بوش هست حتی موبه مو واین تاکتیک اقای اوباما به ضرر سیاست امریکا است- که به مراتب بدتر از عملکرد اقای بوش است واعتمادی که ایشان دراعراب بدست اورده است یکباره همه راازدست خواهد داد وحکمرانان دوست ما راهم بی اعتبارخواهد کرد تنها سودان مال ایران وسوریه است- گرچه اقا ی اوباما هم تاکتیک های خاصیرا اجرا میکرد-که زمانی که رهبر اسرائیل به امریکا رفت اقای اوباما فرمودند که ایشان بعلت مشغله زیاد فرصت ملاقات با ایشان ندارند ولی سفرها زیادبود وبیان میشود که نسبت بههم شک وتردیدهائی بوجود امده است- وگروه های افراطی شروع شایعه پراکنی وایجادفشار کردند ولی خیلی زود اقای اوباما فرمودند- اتحاد نظامی ما بین مادونفر بسیارقوی وتحت تثیرات بعضی مسائل واقع نمیشود- وسفر اقای اوباما به مصر وترکیه شروع شدودر اسرائیل افکار سنجی نشان داد که اقای اوباما فقط ده درصد طرفدار دارد-لذا طرفدان کسانیکه که مایل بودند که زمینهای بیشتری از اعراب با دخالت نظامی گرفته شود حزب لیکود مخالفت کرد وخانم- تزپی-لیونی- رابعنوان مسئول تعقیب واجرا صلح تعین کرد- وجریان ساختمان سازی اسرائیل در سرز مینهای فلسطین که نفرت زیادی ایجا دکرده بود- باعث ایجاد کدورت بین اقای اوباما ورهبر اسرائیل شد؟؟ که غیر قانونی از طرف مجامع بین المللی شده بود که تقریبا 500000نفر شامل میشد وخانه سازی در کناره غربیرود اردن هم دوبرابر شده بود ومداوم اسرائیل اعلام برنامه ها ی جدید میکرد که بعنوان شغل سازی هم مطرح بود واین امر منافات با طرح دودولت مستقل بود- وجریاناتی درخاورمیانه ودر کشورهای عربی رخ میداد باعث اختلاف بین امریکا واسرائیل میشد واسرائیل از اقدامات امریکا درمنطقه خشمگین بود بخصوص با خلع اقای حسنی مبارک که صلح بین اسرائیل ومصر در زمان اقای سادات یک اقدام راهبردی برای اسرائیل بود- وتقربیا جریانات خاور میانه خواست خودرا به امریکا تحمیل کردند وامریکا ساده لوحانه اقدام میکرد- وامریکا بیان میکرد دراین جریان تارخی دروسط راه نخواهد ایستاد ولی مذاکرات باحکومت جدید شروع خواهد کرد وسعی در تقویت انان خواهد کرد وگرنه شکست سختی امریکا خواهد خورد- گرچه اسرائیل معتقد بود از مسلمانان افراطی ورزمی در سوریه استفادنشود وامریکا وارد این مقوله نگردد زیرا ایجادیک خلا بریا معتدلین خواهد شدکه افراطی ها سرانجام قدرت درداخل این کشور را بدست خواهند اورد ولی امریکا روش اسرائیل نپذیرفت – وبرای شکست حلقه رادیکال ها حمله به سوریه توسط افراطیون سازمان داد که درحقیقت دکترین ایران وموقعیت ژئو پلتیک وتبلیغات سوریه وتاثیرات نیروی مقاومت درلبنان که امرزوه گستره زیادی در کشورهای عرب دارد رابتواندخاموش کند زیرا اسرائیل در نزدجهانیان از لحاظ اپارتاید به مراتب شدیدتر از انگلیسی ها در افریقای جنوبی شدند واز طرف تمام سازمان های مهم غرب به تبعیض بر علیه فلسطینی درمحاکمه بین المللی شناخته شده اند—ادامه دارد