بسم الله الحمن الرحیم-تراژدی سوریه- بخش دوم- شورشیان از مرکز دمشق تا پنچ کیلومتر ی دمشق که بیشتر درخارج از دمشق مستقر شدند که البته این خود بر اساس تاکتیک های نظامی است ومیبایست سوریه مراکز واحدها رپراکنده کند که نتواند با تلفن وضع را بخوبی ر ای گروهای درگیری در نواحی دمشق توجیه کن وتاکتیک های حیله رابزند که گمراه شوند در نظامی میبایست دشمن اطلاعات دقیق را نتواند بدست اورد واگر بتواند بسختی انرا پیدا کند ومیبایست دشمن را مداوم گول وفریب داد- وشورشیان در اوائل از اسلحه های نیم سنگین استفاده میکردند ودر نتجه اراتش سوریه هم از اسلحله سنگین استفاده کردند ظرف هفته های اول درحدود 4500 نفر کشته شدند وکم کم مردم از اطراف انها پراکنده شدند وشهرک ها خالی شد گرچه مدتی نرخ کشتار کم نبود ولی طرح های تاکتیکی شورشیان را بهم زد وانسجام انها را تا حدودی بهم زد سرح دمشق از لحاظ نظامی یک اشتباه بزرگ است وباید در اواخر پیروزی به ان مبادرت کرد ولی چون از لحاظ تبلیغات بیسار حائز اهمیت است وبریا جلب افکار عمومی وجهان به این طرح دست زده بودند- سیاست وارتش مداوم دورغ هائی میگویند که دشمنان فریب بخورند وفقط متخصصین انهائی که اطلاعات دقیق ا از سازمانهای سطح متوسط وپائین دارنند میتوانند یک سری حدس هایی بزنند سطح بالای رهبری چگونه فکر میکرده است وانجا که اقای کامرون عصبانی میشود درست مسئله بر عکس است ودارد به ریش همه میخندند که دشمنانش پی به حقایق نبرنند بعنوان مثال درتاریخ ایران محمد شاه پدر ناصر الدین شاه یک فرد شجاع نامیده شده است درحالیکه بسیارهم ترسو است قائم مقام فراهانی که انزمان عباس میرزا پدر بها الله با اوهمکاری میکرد این مطلب رافهمیده بود وبه اوگفته بود مواظب انگلیس باش که هرات را از ایران جدا نکنند ودارند نقشه میکشند وایان بایدلبخندی زده باشد که شما من راهنوز نشاختید وانگلیس ها مقدمتات راتهیه کردند- وهراتی گفتند میزان مالیات راتخفیف دهید ونصف انرا در هرات خرج کنید مسئله حل میشود ایشان بر عکس بدستور انگلستان کرد وبهانه را برای مردم هراتدرست کرد وهمه چیز دیگر خیمه شب بازی است ومردم که اول حرف محمد شاه راقبول میکردند خیلی تعجب کرد ند وفهمیدند قائم مقام درست میفهمید لذا ایشان به انگلستان گفت این چه کاری بود که کردید؟ گفتند مهم نیت قائم مقام رابکش اب ازاب تکان نمیخورد وکشت عباس میرزا ازترس به سفارت روسیه پناه برد- یا اغامحمدخان قاجار ادم بیسواد بدون درک نظامی البته به ایشان گفتند که باگرگین خان راه بیا وایشان فکر میبکرد خیلی مسائل نظامی میداند رفت کنار قلعه که کاری اشتباه بود حال تاکیتک این است که بیاد نردبان انسانی درست کنید ولوهمه بمیرند وارد شهر شوید ونیم ساعت من وارد شهر باید شوم وقتیکه دید همه کشته میشوند وراهی نیست در چادر خودرا مخفی کرد ودستور باز گشت نداد- ادامه دارد