بسم الله الرحمن الرحیم-خاطره از مرکز زرهی-مابرای تمرین نظامی وتیراندازی به منطقه ای رفتیم- ودرانجا شکل های ساده ارایش نظامی بعضی بچه ها با تانک نشان دادند وهدف بیشتر تیراندازی بود درهمین زمان یک جناب سرتیپی برایگرفتن درجه سر لشگری باید یک امتحان تاکتیکی میداد که همهیش از زمانی که شیراز مرکزدانشکده زرهی شده است درهمان جا این امتحان گرفته میشود البته من ازیک سروان پرسیدم چند تاکیتک درحدگروهان بلد هستید- فرمودند صدتا وجناب سرهنگ معاون دانشکده که فردی مذهبی ودانشمند بود- فرمودند که درامریکا استاد من فرمودند ما 250 تاکتیک داریم ولی صدتای انرا وارد بازار کردیم ودر حد لشگر فرد باید حداقل پنج هزارصفحه از حفظ باشد وتا بطن هفتادم انرا را بخوبی بداند وبا تمام این وجود در زمان جنگ دست وپایش میلرزد وبقول ارتشی ها با ربات روبرو نیست واین نفس امام راحل علیه السلام بود که ما دوام اوردیم وبه جلو رفتیم طرح را دانشکده زرهی برای ایشان کشیده بود .وطرح مقابل تهران کشیده بود وتاحدودی هم معلوم بود طرح تاکتیک معکوس بود که از مقابل عمل میشد که بصورت نمادین بود ایشان امدند بافرمانده ما صحبت کرد وپنچ تانک با افراد ما گرفت که بعنوان تانکها انتهائی عمل کند ریس اینها یک جوان دبش تهرانی از موند بسیار بالا قد بلند ومهندس اکثر انها مهندس بودند- سه ساعت باانها بحث کرد که میابیست باعلامتی به انها میدهد از کنار تپه وکوه وکنار دره به سمت هدف حمله ور شوند وتانک های مقابل که مزاحم هستندچناچه نابود نشدندنابود کند وبرای نفر برها ونیروی پیاده روحیه واتش تهیه ایجاد کند عملیات شروع شد سربازان مرکز زرهی به انها تعلیمات لازم دادبودن واز جمله کارانها همین بود من دیدم به راحتی رفتند سر گودال ها وافراد تک تیرانداز تانک اسیر کرد ند بعد ها فهمیدند بسیار کار مشکلی است وقابل شناخت نیست که عراق به صورت پیچیده وسپس ما درپاتک ها از این تاکتیک استفاده کردیمودر شب هر فرد میتواند به راحتی تا ده تانک بزندودر طرح هدفکشته شدن نفراد واسارت هدف بود که مقداری تانک را میگذارند وفرر میکنند وتانکه به موقع درکوه مقابل ظاهر میشوند ومنجر به محاصره نیروی انسانی میشود- حرکت کردند نوبت انها که رسید انها به جای انکه ازکنار تپه عبور کند تانکها را به بالای کوه کشیدند وبر کوه سوار شدند در این طرح ایسشان میتوانست سه بارعملیات کند وفیلم برداری میشد وایشان مانند عقاب رفت بر سرانها وان حجوان قد بلند یقه راگرفت ومیگفت – ای کمونیست- ای بی وطن-ای ضد رژیم تومیخواهی چهار نمره منفی من بگیرم ایشان فرموده بودن اولا جرقه درمغز منزد واگر شمانمره منفی گرفتید من صدهزارتومان تا یک میلیون تومان خواهم داد وفرمانده ما دعوا را خاتمه داد وازنو طرح پیاده شد وان فرد نزدمن امد وگفت اولا در ذهن من جرقه زد وثانی من میخواستم ببینم تانک تا چه حد بالا میرود-ادامه دارد