بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به فیلم ارگو- بخش دوم-مقدمه دوم-درانگلستان یک کشورایدولوژی زده ومکتب سیاسی زده است وبه نظر میرسد که عمدی است تنها اسلام بسیار اندک است- خانمی دردانشگاه لندن که مخصوص کمک کردن به داشنجویان برای خرید کتاب از شهر بود من را طلبید وگفت که ساواک اجازه دارد از طرف انگلستان هرایرانی که کتاب کمونیستی را میخرد اسامی انهارابدهد علت اسمایرا گرفتن درکتاب فروشیها به دوعلت است یک به دانشجویان تخفیف میدهند دوم یک پرسشنامه میدهند که فرد کتابی خریده است وانرامیخواند نظر خوداش رابدهد ویا همان جا میخرد خصوصیات خودرامیدهد ونظر خوداش رامیدهد ومن به این نتجهرسیدم که استادان دانشگاه توی این کارها سهیم هستند زیرا خانم استادی درمسائل سیاسی این نکته رابیان کرد وبه من گفت شما کتابی که خواستید به من بگوئی منبرای شما ذمیخرم وپولش را ازشما میگیرم ولی من قبول نکردم ودوم من را راهنمائی به کتاب دفروشی تنها درباره ایدلوژی ومکاتب سیاسی بود ویک کتاب خانه معظم بود ولی بر خلاف کتابفروشی دیگر پرنده پر نمیزد ومن انجا متوجه شدم که ایدلوژیهایغرب بنیان محکمی ندارند ومردم نمیدادنند کدام را انتخاب کنند بیادتمام این کتابخانه رابخوانند ویک دانشجوی انگلیسی به من میگفت که سازمانی بیادپنچ تا ازاین ایدولوژی های برجسته راانتخاب بکند تا مردم بتواند یکی را انتخاب کنند تمام روزنامه پراازایدهای مختلف است که بعدعرض خواهم یک هزارم مسائل مادی ومعیشتی وتفریحی وسکولاربازی هروز بت عیاربشکلی وزندگانی درغرب پیچیده است وفرد نمیتواند به این سادگی انتخاب کند- شاه میخواست همین روش بکارببرد حقه اولش این بود که شایعه کرده بود که اشرف دنبال عیش ونوش خوداش است وتجارت خانه معظمی دارد وموادمیفروشد ودرخارج مستغلات وشرکتها است شاه هم به نحوی وفرح هم به نحویی کار به کارمردم ندارند درحالیکه اطاق فکر انجا است جناب هویدا که خوداش افعی است میگوید دربارمحل افعی ها است ومردم میگفتند که اگرکمونیست بیاید به همه چیزکار دارد وبدتر از او اخوندها هستند که اینراهم ساواک درست کرده بود که مرغ خانه نگاه میکند که غذای طیب داده شده است ویانه وذبح شرعی شده است ویانه وتوی دیگ نگاه میکند اسراف شده ویانه وبعد تنها دزدها کاربلد هستند اگر حکومت دست اخوند باشد ظرف چند روز ته دیگ بالا میاید وهمه چیز ازدست میرود وانطرف شاه میدانست کارخانجات معظم کار دستش میدهدزیر بنا درست میکرد وانهم برای ایجادکار ل یروبنا درست نمیکرد واز خارج میاورد وهمه رامیخواست دلال کند وانهم که کارندارندپول توجیبی بدهد وذهن انها فقط مشغول دنیا کند ومداوم با وردن کالاهای گرانقیمت چشم وهم چشمی ایجاد کند ویک افس رمداوم دراینفکر باشد که فروشگاه مرغ به اندازه کافی میاوردیانه ومسائل دیگر زیرا میدانست که ایرانیان اگر رفاه نسبی داشته باشندحداقل درویش ویاصوفی هستند سراتاسرامریکاهم همین است