بسم الله الرحمن الرحیم- - فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها- بخش بیست و هفتم- اجماع یعنی افرادی که دارای یک رای دریک مورد خاص هستند- ودر مسائل سیاسی وشهودی دارای اهمیت هستند چناچه اکثریت داشته باشند میتوانند تعین سرنوشت سیاسی بکنند ولی چناچه مشروع از لحاظ مذهبی باشند رای انها دارای اعتبار شرعی هست ولی چناچه از لحاظ شرع مشروع نباشند رای انها اعتبار شرعی ندارد ولی اعتبار عرفی دارد بعناون مثال شیطان دارا افراد ولشگرهای زیادی هست که شخص شیطان ولی امرانها است وپیروان شیطان هم شیطان را بعنوان ولی امر خود قبول دارند ولی این اجماع اعتبار شرعی ندارد- اجماع باید از افرادی که هم مسلمان متعهد وهم عاقل وهم اگاه باشد وهرکس بر اساس اجتهاد خوداش به یک وحدت نظر رسیده باشد که امروزه درتمام علوم ومکاتب علوم عقلی هم به همین نتجه رسیده اند وحتی امروزه به اجماع عرفی را یک اجماع مسکن می نامند- اگر امروز به نظریات های علمی بخصوص در بعد علوم عقلانی وانسانی یک نظربی اندازید یک نظریه سالم پیدانمیکنید وتماما دارای نقص حداقل جزئی شده اند وزمانه با سرعت بسیار زیادی دراین راستا حرکت میکند ولی در صدر اسلام یک نفر میشود جبری اکثریت را جبری میکند ویک نفر میشود معتزلی اقلیتی را معتزلی میکند البته امروزه همه رسانهای غربی بعنوان مثال سعی میکنند چنین رفتاری را داشته باشند وبه مهارت های بسیار زیادی هم دارند ولی عمر انها کوتاه خواهد بود لذا خداوند در بسیاری از احادیث از معصوم سلام الله علیهم اجمعین فرمودند قبول تکالیف براساس میزان عقل است- عبیدالله بن زیاد یکی از پلیدترین فرد زمانه خوداش برای طولانی کردن حکومت یزید العنت الله علیه به شیر بیشه شجاعت وکوه استقامت واقیانوس صبر حضرت زینب سلام الله علیها والها ولعلها میفرماید عملکرد خداوند چگونه دیدی ویا دیدی خداوند مارا پیروز کرد – که نشان از جبری بودن را اشکار میکند- پس باید بپذیرد که قابیل حضرت هابیل راکشت ان هم پیروزی خداوند بوده است وپس چرا قابیل قاتل به جهنم میرود حضرت الزهرا سلام الله علیها والها وبعلها در مسجد در به ابو بکر فرمودند": که میزان واندازه ها که بوجود اورنده حکمت ها است را فقط انبیا عظام میدادند علم یعنی شناخت اندازه ها که درتحت قوانین وسیستم هابه گرداش درمیایند وسیر تکاملی را بوجود میاورنند- ایا جناب ابو بکر به این اندازه تسلط داشت یا تصمیماتایشان بقول بهدچه ها قزل قورتی بوده است این علوم جزعلوم لدنی است که حضرت ان را نور الهی نامیدند وفقط مطهرین دارای این نور هستند مانند نور الهی پیامبراکرم صلوات الله علیه واله والسلم میباشد ودیگران خود سر عمل میکنند وسرانجام به ناامیدی وخزلان دچار خواهند شد ومورد لعنت الهی وبنبالاش به کسب جهنم نائل میشوند وجز سیاه روزی وضخیم کردن پرده در جلوی چشمان انسان نتجه ای ندارد تنها مطهرین سلام الله علیهم اجمعین هستند که میدانند که پایمبر اکرم چه حدیث های فرمودند ومنظور ایشان چه بوده است وچه احادیثی اگر عمر ایشان طولانی میشد میفرمودند وهر نوع ایرادبرمطهرین سلام الله علیهم اجمعین افترائی بیش نیست که برای گمراه کردن عوام الناس پرتاپ میشود- قفران میفرماید هیچ تر وحشکی نیست مگر انکه انرا ما بیان کردهایم یعنی تمام حق ها واندازه وقوانین ها وغیره چه کسی غیر از مطهرین سلامالله علیهم اجمعین میتوانند این ادعا را دشته باشند که به کل ان مطلع هستند وشخص است باید افرادی باشد که ازان مطلع باشند وگرنه این حدیث هم دروغ وهم عبث خواهد بود- ایا انتخاب ولی امر جزو این تر وخشک هست یا نیست مسلما هست وایه هم در این باره امده است چرا نحو تعین ولی امر را مشخص نکرده است ولی در قران هشدار کوبندهای در باره را خطا رفتن را داده است که باید راه همان راهی باشد که خداوند انتخاب کرده است برای انکه رهبران اگاه به این صراط را مشخص کرده است وگرنه پیامبراکرم انقدر سوائل از خداوند منان وجل وجلاله الشریف میکردند تا ابها مها از بین برود- هیچ گاه خداوند رهبران الهی را به عهده مردمان قرار ندادهداست وبه خصوص کسانیکه مایل بودند خود به رهبری برسند وبا پیامبران در ستیز بودند سخت انها را گوشمالی داه است امامت با نبودن اجماع از امامت خلع نمیشود و فقط کاربرد اش محدودتر میشود پس حق با شیعه است که امامت را برگزیده است وانان درمقابل ولی امرهای جور وظلم چون پولاد مقاومت کردند واز حق خداوند وخویش که امامت انان را خداوند منان وجلاله الشریف نصب کرده است به خوبی دفاع کردند سلام الله علیه اجمعین