بسم الله الرحمن الرحیم-چهل تیکه از شناخت جلال ال قلم- جلال ال احمد-نظریات شخصی است علت انگیزه نوشتن من مقاله فاخر رهبر انقلاب در باره جلال ال احمد در مجله نه دی- شنبه 18 شهریور بود- روش نگارش مقاله ایشان بسیار درغرب مو ردتوجه است البته این تنها موردنیست درباره نحونوشتن وتهیه کتاب هم طبق بالاترین روش نگارش دنیا که متعلق به شرکت فویلز انگلستان بود روش نگارش ایشان بقول استادمن در دانشگاه لندن تلگرافی حاوی نکات کلیدی راهگشا برای کشف حقایق پیچیده است که مشهور به سبک جعبه سیاه هواپیما است جعبعه سایه شخصیت جلال ال احمد است- دونکته اولیه که شناخت ان نسل بسیار اهمیت است وکمتر در جهان سوم به ان توجه شده است برخوردفرهنگها است تحقیقات درغرب نشان میدهد که فردی از هوای بیسار گرم که به ان عادت دارد به مکان بسیار سرد ببرید ویا فردی از ثروت به فقر ویا بلعکس ویا ازمحیط جنگلی به محیط بیابانی ببرید تاثیرات ان بسیارناچیز است برخورددوفرهنگ است که درحد خوردکننده است وایشان هشدارمیدادکه فکر نکنید-که درلندن هستید کار اسان است وبیشتر بچه ها اوائل لندن بر امریکا ترجیح میدادند زیرا نزدیک تر است به ایران تا امریکا- ومتاسفانه درکشورهای جهان سوم این فرهنگهای بیگانه بودن هیچگونه پاسپورتی و ویزائی وارد شدند ودرنتجه استاد فرووزانفر سبک دانشگاه را غربی بر سبک حوزه ترجیح میدهد وازاسلام عرفان رامیذیرد که برای غربی ها جاذبتر است ومیخواهند در ان مطلب کار کنند درحالیکه امت اسلامی به فقه توجه زیادی داشته است ودارد- در هرعلمی وفنی وموضوعی انسان دنبال دوچیز است یکی انکه سئوال ذهن خودرا پاسخ دهد دم به نکته جالب وبسیار بارارزش که به اصطلاح استادفقه مزه زیردندان داشته باشد ودقیقا غربی ها هم به همین موضوع رسیدند ومداوم سوال میکنند- جناب استاددرفقه میفرمودند که زمانی درحوزه قم بودم مسئلهای من بهخوداش گرفتار کرد ومن مداوم از خودم یپرسیدم که انرابا حواشیه اش درست میفهم ویانه وخدمت بزرگان میرفتم ومطلب را باانها درمیان میگذاشتم تا خدمت ایت الله العظمیمرعشی رحمت الله علیه رسیدم ومسئله رامطرح کردم وجریانراگفتم وایشان برقی چشمانش زد وخندهای برلب اورد وفرمودند که این مطلب یک نکته دیگری هم دارد که مزه زیر دندان است ومنرا تا این سن رها نکرده است وروزی جناب استادفرمودند که در درس امروز مزه زیر دندانی وجودندارد ویکی از اقایان فرمودند استادیکی هم خودش ما اضافه کنید- ایشان فرمودن چشم اگر چیزی به ذهن من رسید- بشر طبع اش براین است درتضاد رشد کند زمانی بی خدایان زیاد هستند مبحث توحید پر هیجان وپر مشتری است ولی اگر کسی مخالف توحید نباشد سریع ازان میگذرد درحالیکه مهمترین وجذابتراین بحث- بحث توحید است- دردوره نسل جناب جلال الاحمد بعضی موضوعات درحدی که لب زیر دندان باشد به زبان فارسی موجودنبود وبرعکس فرنگهای بیگانه درانموردها کار کرده بودند- وانهارا لب زیردندان کرده بودند- از عظمتهای جلال ال احمد مانندکوه میماندکه از فاصله دور عظمت خوداش را اشکار میکند- هیچگونه خودباختگی ندارد ویک انسان جاری است وبدنبال ارمان است وارمان رادرافق میبنید ویک اختلاف فاحش با ببعضی از روشنفکران که درضمن دیدن افق دره وپرتگاه بین راه هم میبیند کاری که قران وبخصوص علی علیه السلام درنهج البلاغه بخوبی انراتبین میکند ومانند غربی هانیست که به سمت پرتگاه میرود وسعی میکند راه حل پیداکند ویا پل بزند ویا ارام ارام بالا وپیائین برود وسرانجام هم دیر ولی به ته پرتگاه برسدوبقول حضرت رهبر علیه السلام اهل توبه نیستند- ار بحث های جناب جلال ال احمد بخوبی روشن میشود که مسئله جبر واختیار وسرنوشت را ازدیگاه اسلامی دراوائل خوب درک نکرده است زیرامطالبی که سئوالات روز پاسخ دهد موجود نبوده است ونکته ازادبودن از قید تعصب مذهبی است که دلیل انرابیان کنند جناب خانم استاد میفرمودند که روشنفکر تعصب دارد زیرا پله کانی برای پیشرفت میخواهد وبقیاد به ان پله کان یقین داشته باشد همانطور که فرد دراهنما ورانندگی به چراغ قرمز وسبز ایمان دارد وتعصب دارد واما تعصب سنتی ایشان میفرمود فرض کنید اول یک رودخانه زندگانی کند وهرگز طول رودخانه رانپیموده باشد تا انجا که رودخانه میبیند یکسان میبیند وفکر میکند که درطول رودخانه این چنین است ولی کسی جاری شده است میفهمد که درطول رودخانه یکسان نیست وبایدان فرد راجاری کرد حالاچرا بعضی روشنفکران ما جاری نمیشوند موردبحث انشاالله قرارخواهیمداد