بسم الله الرحمن الرحیم- هانطور که حضرت استادشهید علامه دهر ایت الله فهل جناب مرنضی مطهری فرمودند- پیامبر وامام ان است که روش خاص حکومت کردن دارند مه من انراشان معلمی درحکومت نام گذاشته ام حکومت در اجرا شان های زیادی دارد مانند دیکتاتوری همه روزهای اول گربه دم حجله میگشند وتااخر عمر راحت زندگانی میکنند که معروف ترین انها معاویه است که حکومتاش را گداشتهام حکومت خاص الهی عشقی- یک ازعلما روزی به من میفرموند که من درباره معاویه زیادمطالعه کردم وبه این متجه رسیدم که ایشان به کارگزا خود گفته بوده است که اعجاز وکرامت منرار بیشاز اعجاز وکرامت پیامبر اکرم صلوات اله علیه واله والسلم بالا نبرید ودرمقابل شیخین هیچ کرامتی ذکر نکنید وهرچه میتواند درباره انها بنویسید وعثمان را بیشا زاندو بالاببرید ومن را هم بیش از عثمان بالا ببرید- زمانی که جناب حضرت ابوذسلام الله علیه پیش ایشان رفت وفرمود که بیتالمال حق شما نیست حق امام علیه السلام است حال که درنزدتو است مانند سنت رسول اکرم صلولتالله علیه واله والسلم عمل کن ایشان گفتند زمانی کبیتالمال دردست پیامبر اکرم صلواتالله علیه واله والسلم بودن هر طور که میواستند میتوانستند عمل کنند ولی ایشان ان رویه رانتخاب کردند ولی ها نوبیت من است ومن هرطور که دلم ام بخواهد عمل میکنم خداوند ازمن حساب نمیگیرد وبعهده من گذاشتند شما ازمن حساب وکتاب میخواهید؟ امام علیه السلام اولا دمکرات بود که خصلت مهم معلمی است ودوم میخواست هر گامی که بر میدارد فلسفه وچرائی انرا برای دیگران بیان کند واز سئوال منطقی بشدن احساس رضایت میکرد ولو این سئوال در میدان جنگ باشد رهبری زمانی که ترور شد قاتل خودرا خواست وسئوال کرد من برایتو بد رهبری بودم؟ که درتاریخ نمونه ندارد این سیره دراصل مال خداوند است خداوند مخلوقات برای شناخت خود خلق کرد ومیخواهد تمام صفات خودرتا انجا ممکناست به مخلوق خودنشان دهد که این امر بالاترین رشد انساناست درغرب من میزان رانرا نمیدانم ولی میزانش اندک است که سیاست مدران فلسفه کار خود رابیان میکنند که بعضی ازانهادورغ از اب درمیاید وبعضی ازانها چالش بر انگیز است وبعضی دیگر احمقانه به نظر میرسد ولی همین میزان اندک رشد غرب را بوجود اورده است وهمچنان که استاداعظم فرمودند امام حشین علیه السلام ویرانش وقامیلش به عمد سئوالاتی درباره نبرد شورانگیز وپرارزش ایشان رامطرح کردند تادرتاریخ حتی امربه معروف ونهی از منکر بر اساس سنت رسول اکرم صلواتهالله علیه واله والسلم را به جامعه نشان بدهند واهداف پیامبر اکرم صلواتالله علیه واله والسلم کاملا بار دیگر مبرهن سازنند به یقین یزیذ علیه العنت ایمانی به اسلان نداشت ودین راتنها مسحیت میدانست وبه انهم عمل نمی کرد درحقیقت سنت قبائلی را ملاک خود میدانست وان کسانیکه برای رهبران جز روش مسیحیت که مطابق میلشان باشد نمی پسندند تاریخ اسلام را بهدقت مطالعه کنند ظریفی درلندن به من گفت اگروحانیت روی کار بیاد کارش بسیار دشوار است سالهای غمانگیزی خواهد داشت زیرا یک مشت بیسواد وکم سواد تمان واژها برای اینخاندان کثیف پهلوی بکار بردند که هیچ بلکه واژهای زیادیهم اختراع کردند وهر استدلالی موجود بوداست چشمانشان رابستن ونوشتن55 سال این کار طول کشیده است تزدیک منزل من یم اقای بهائی بود که بچه اسماش امام جهارم بهائیت گذاشته بودند روزی به من گفت درطول تاریخ گذشته وحال واینهد هیچ مردی که بتوان به امرد گفت بجز رضا شاه نخواهد بود
بسم الله الرحمن الرحیم- دو نکته ک بسیار مهم است در افراد مذهبی کراماترا چه میدانند ودر غیر مذهبی چه ادعائی دارنددرافراداصلا ظاهر ملاک نیست بیادشخصیت واقعی کشف شود دوگروه حائزاهمیت هستند- یک وهابیان سعودی .ئیگر کمونیست ایران البته براساس اکثریت- در عربستان من متوجه کرامات شدم درخارج مسجد بعلت شلوغی درکنار خیابان نماز میخواندم- تصور میکنم یک ترگایرانی پیرمرد نقلی زیبائی ایشان نشسته بود ونما زمیخواند نماز اول تمام شد یک عربی بلند سرش خم کرد وبه ایشان گفت ایرانی ایشان بخنده نخودی ارام سرش تکان داد مردم باتعجب گفتند سوادداری گفت همه وحشت زده گفتند کرامات- نمونه این ها فراوان است مخصوص پلیس که یک ایراد بگیرنند انهم بعلت عدم مدیریت بچه گانه انها فوری خورا چنان شکر میکنند که گوئی حضرت ابوذر علیه السلام خداوند شگر میکند بلافاصله دستک وکاغد برون میاورند که گزارش ریس پلیس کنند اگر کسی ماشن دقیقا رویخط پارک کند از کرامات اعظم است همه سئوال میکند چه سوری امروز خوانده است چه دعائی کردهاست وچه کارنیک کردهاست اشک درچشمانشان جمع میشود- هیچ کشوری به اندازه انها غرب زده نیست اگر بحثی بیش اید مشخص میشود که چه زود ازغالب عربی خارج وبه غربی بودن افتخار میکنند این انقلاب ایران بزرگترین خدمت را به انها کرده است که ارتش انها جزو ناتواست ایران سهل است ناوگان شو.روی رادرخلیج فارس باهمکاری امریکا برق اسا درهم میکوبند ودراین راه سرمایه گذاری وحشتناکی کردهاند- وحاظر هستند ملیادرها دلار باج دهند .ه سطح دانشگاه مثلا درهوائی تا دکتری درعربستان داشته باشند وامریکا صلاح ندانسته است ویمی کمونیست ایران که فقط چهار کلمه از موضوعی سواد داشته باشند که انزمان کن وفیکن میکنند
بسم اللهالرحمن الرحیم- یک از بچه های شیراز که مهندسی اش را ازدانشگاه شیراز گرفته بود یک نامه برای ادامه تحصیل به امریکا مینویسد ویکی هم برای دانشگاه معتبر ترکیه هم از سفارت امریکا درترکیه نامه ای میاد وهم از دانشگاه ترکیه ایشان روزی را انتخاب میکند که هردو باهم یکروز اختلاف داشتند ایان روز اول مبرود دانشگاه ترکیه وسه استاد از ایشان امتحان بعمل میاورند وقبول میشود ومگویند شما باید چند واحد هم زبان ترکی را بگذارانید وایشان میگوید من به ایران بر میگردم وزبان ترکی را یاد میگیرم وبر میگردم وجنابان میفرمایند اینجا هم میتوانید یاد بگیرید وایشان از محیط دانشگاه خیلی خوشش میاید وثبت نام اولیه را میکند بلافاصله به خانواده اش در شیراز زنگ میزند که شما ازترکیه من چه چیزی برای شما بخرم خانواده ادرس یکنوع انگشتر را میدهند ایشان وارد مثلا بازار میشود اولین مغازه وارد میشود که ایشان هم نمیدانسته که ان جناب فارسی تا حدودی بلد است وایرانیان راهم خوب میشناختهاست- ایشان انگشترهارا میخرد واز یک انگشتر مردانه که که به نظر ایشان زیبا بوده است باقیمت مناسب برای خوداش هم میخرد فردا به سفارت امریکا میرود صف طولانی بودهاست به نوبت میرود وجلوی میز درازی مینشیند یک جوانی مامور ایشان بوده است پرونده ایشان میاورد ایشان متوجه میشود که ایشان با دلسردی دارد ورق میزند ومداوم درحال اوجگیری عصبانیت است ودلش بکار نمیرو- یکدفعه مگوید این انگشتر رابرای ماخریده ای ایشان تعجب میکند ومیگوید خیر برای خودم خریدهام میگوید این انگشتر علامت هم جنس باز ها است فکر کردهای باخریدن ان من به تو ویزا میدهم؟ایشام مانند انکه اب سردی برروی ایشان ریخته باشند از خوداش وا میرود وعرق سردی میکند وبلند میشود وبر میگردد یکدفعهمتوجه میشود یک کارمند بلند قامت امریکادی صدایش میکند سالن دراز بوده است ایشان توجه نمیکند وایشان کنارایشان نزدیک درب میاید ومگیوید ریس با شما کاردارد وایشان جواب میدهد ما با رئیس کاری نداریم چند با ایشان میکوید وایشان دیگر جواب نمیدهد تا انکه ان اقا باایشان گلاویز میشود ومیفهمد که زوراش به ایشان نمی رسد ودرحال التماس کردن بر میگردد توی اطاق ریس جناب رئس خیلی عصبانی بوده است واز ایشان عذر خواهی میکندکه من الان یک توبیخ نامه کتبی برای ایشان درپرونده اش گداشتم واز جناب ایشان از شما عذر خواهی میکنم و ایشان با شما بدرفتاری کرد ویک نیم خیزی میشود وپرونده ان اقا از توی جا پروندهای بیرون میکشد ونشان میدهد وپاسورت جنابرا میگرد ویک مهر ویزا میزد وایشان بیرون میاد ایرانیان که خیلی عصبانی بودن مگیوند موضوع چیست وچرا درگیری ایجاد کردهای فکرنکردی با دعوا درست نمیشود چرا کارمارا خراب میکنی؟ ایشان متوجه میشود اگر حقایق را میگوید بدتر خواهدشد جریان را میگوید ویزا رانشانرمیدهد همه ادرس مغازه را میپرسند وایشان به هتل بر میگردد قرار نداشتهاست به خیابان میرود ودرمسجدی نماز میخواند دوساعت بی هو میگرد وسپس به هتل میاید ریس هتل متوجه میشود وایشان جریان را میگوید وایشان مکوید چیزی مهم نیست وبرو انرا پس بده ایشان به مغازه درساعت 5 میرود ومیگوید چرا شما به من نگفتی جریان را ایشان میفرماید که حق سئوال کردن نداریم وتنها برای هم جنس بازی هم نیست ومشتری هم به خاطر قیمت مناسب زیاد دارد جریان چیست/ ایشان جریان راتعریف میکندمغازهدار میگوید شما ایرانی هستی؟ ایشان مگوید بله بعد به فارسی میگوید من دیدم که خیلی ایرانی که من قیافه ایرانی رابخوبی تشخیص میدهم امروز این جا مدند وخیلی ازاین نموه خریدند ومداوم میگفتند سفارت- ایشان تحقیق متوخ میشود جند روز قبل یک جناب بسیار پیری دوگوشواره بلند درگوش کردهاست وایرانی پرسیدند این چیست گفته کار بهان نداشته باشید اینرا برای زنم درامریکا خریدهام به محض انکه سوار هواپیما شوم میگذارم درجلداش