بسم الله الرحمن الرحیم- به بهانه مقاله اقای ": اریک جویس:" مفسر روزنامه گاردین ایشانمقاله با عنوان: جنگ افغانستان- بازی تغیردهنده سیاست انگلستان مرقوم کردهاند- نظریات شخصی است- گرچه ایشان بسیار محاقظه کارانه وفقط چند قلم را بسیار سطحی برخورد کردهاند ولی دارای نکات جالبی هست- به چند نکته مقدمتا –اشاره میکنم کشورهای دسته دوم شکست های کوچک شکست های بزرگ محسوب میشود وکشورهای دسته اول بخصوص امریکا که درصدر است شکستهای بزرگ هم شکستهای موچک تلقی میشود به همین علت سیاست انگلستان درتمام ابعاد مثلا داروسازی تا کاملا برنده نباشدوارد میدان نمیشود برعکس امریکا اما امریکائی یک خصلت ویژه دارند انکه مقداری جا پا درست کنند وارد میشوند ومدیریت تکامل وگسترش درحین ادامه ان بوجود میاورند انهم بعلت داشتن امکانات فراوان وعدم شناخت کامل این کشور وچهره ماسک زده انها است- درست مانند معاویه که ابن راگل الود وخونین میکند ودرضمن سیاستی که مان نام نار یار گیری نامیدهام انجام میدهد که چه بالاختیار باشد ویاا زسر جبر وارد گود جناحی میشود وبرنده از میدان خارج میشود که نمونه موفق ان عیدی امین دراوگاندا است ونمونه شکست خورده ان لبنان است لذا سیاست مداران باید بدانند که کوچکترین اشتباه اب به اسیاب دشمن ریختند وباید درمسائل سیاسی وسعت نظر داشته باشند که همه اندیشه مطرح شود وسعه صدر زیادی بخرج دهند زیرا غرب در استفاده ار خفقان وزور بخوبی میتواند استفاده کند وامروزه تروریست راهم جزو زرادخانه سیاسی خود کرده است وقتیکه اب گل الود شد سعی میکند نگذارد که خاموش شود شانتاژ های سیاسی را شروع میکند وتا ترور وچنگ تمام عیار پیش میرود وچون دیده است که ضربه مستقیم اش به نفع طرف تمام شد درلباس ایادی منطقه ای وارد میشود تا چهرهاش کاملا پوشیده باشد وسیاست مدارن هم بایدبدانند راه اسان همیشه بهترین راه حل نیست وخوشبینی بیش از حد به غرب صحیح نیست همان طور که طرفداران شهید رفیق حریری ادعا وبیان میکنند- غرب به تاکتیک های روانی سیاسی زیادی دست پیدا کرده است- اولین ان که تاحدود جناب نویسنده به ان اشاره میکندوبهدرستی هم اشاره میکند درمرحله اول جنگ را در حالت اشقته وگیچ وسر درگم نگاه میدارد واجازه میدهد که حزیق به اصطلاح شالتاق کند بلکه کم کم جنگ را به سمت به ظاهر بلبه سقوط میبرد ولی مداوم اطمینان میدهد پیروزی بزرگ دراه است چرا برای انکه به درستی اشاره کرده است قدرت مدیرت ودرک را خود رانشان دهد وهمچنان ایشان کرده است ویک پدیده تاریخی هم است شکست درجنک بعنوان ضعف مدیریت محسوب میشود ودر داخل هم شکست میخورد درست مانند انگستان درجنگ عراق پیروزی درمدیریت بیشا ر تسخیر دهها چاه نفت با اهمیت است بخصوص برای ابر قدرت ها اثار اش به خوبی روشن است رفتن هند به سمت غرب ومتحد شده بعضی کشورها به خاطر ایران هراسی واسلام هراسی وفرذوش اسلحه زیاد ارجمله ان است همانطور که ایشان ذکر کرده است تبیلغات بسیار ماهرانه وفنی که به موازات وهماهنگ با چنگ رخ میدهد سربازان ساده لوح را زود قانع میکند وخبرنگاران درشک وتردید قرار میدهد واولین تاکتیک سیاسی نظامی که میزند این است که چنگ نشان دادکه ارتش ما به خوبی تعلیم ندیدهاست وابزار این نوع جنگها را بهخوبی تدارک نکرده است- ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- به بهانه مقاله اقای ": اریک جویس:" مفسر روزنامه گاردین ایشانمقاله با عنوان: جنگ افغانستان- بازی تغیردهنده سیاست انگلستان مرقوم کردهاند- نظریات شخصی است- گرچه ایشان بسیار محاقظه کارانه وفقط چند قلم را بسیار سطحی برخورد کردهاند ولی دارای نکات جالبی هست- به چند نکته مقدمتا –اشاره میکنم کشورهای دسته دوم شکست های کوچک شکست های بزرگ محسوب میشود وکشورهای دسته اول بخصوص امریکا که درصدر است شکستهای بزرگ هم شکستهای موچک تلقی میشود به همین علت سیاست انگلستان درتمام ابعاد مثلا داروسازی تا کاملا برنده نباشدوارد میدان نمیشود برعکس امریکا اما امریکائی یک خصلت ویژه دارند انکه مقداری جا پا درست کنند وارد میشوند ومدیریت تکامل وگسترش درحین ادامه ان بوجود میاورند انهم بعلت داشتن امکانات فراوان وعدم شناخت کامل این کشور وچهره ماسک زده انها است- درست مانند معاویه که ابن راگل الود وخونین میکند ودرضمن سیاستی که مان نام نار یار گیری نامیدهام انجام میدهد که چه بالاختیار باشد ویاا زسر جبر وارد گود جناحی میشود وبرنده از میدان خارج میشود که نمونه موفق ان عیدی امین دراوگاندا است ونمونه شکست خورده ان لبنان است لذا سیاست مداران باید بدانند که کوچکترین اشتباه اب به اسیاب دشمن ریختند وباید درمسائل سیاسی وسعت نظر داشته باشند که همه اندیشه مطرح شود وسعه صدر زیادی بخرج دهند زیرا غرب در استفاده ار خفقان وزور بخوبی میتواند استفاده کند وامروزه تروریست راهم جزو زرادخانه سیاسی خود کرده است وقتیکه اب گل الود شد سعی میکند نگذارد که خاموش شود شانتاژ های سیاسی را شروع میکند وتا ترور وچنگ تمام عیار پیش میرود وچون دیده است که ضربه مستقیم اش به نفع طرف تمام شد درلباس ایادی منطقه ای وارد میشود تا چهرهاش کاملا پوشیده باشد وسیاست مدارن هم بایدبدانند راه اسان همیشه بهترین راه حل نیست وخوشبینی بیش از حد به غرب صحیح نیست همان طور که طرفداران شهید رفیق حریری ادعا وبیان میکنند- غرب به تاکتیک های روانی سیاسی زیادی دست پیدا کرده است- اولین ان که تاحدود جناب نویسنده به ان اشاره میکندوبهدرستی هم اشاره میکند درمرحله اول جنگ را در حالت اشقته وگیچ وسر درگم نگاه میدارد واجازه میدهد که حزیق به اصطلاح شالتاق کند بلکه کم کم جنگ را به سمت به ظاهر بلبه سقوط میبرد ولی مداوم اطمینان میدهد پیروزی بزرگ دراه است چرا برای انکه به درستی اشاره کرده است قدرت مدیرت ودرک را خود رانشان دهد وهمچنان ایشان کرده است ویک پدیده تاریخی هم است شکست درجنک بعنوان ضعف مدیریت محسوب میشود ودر داخل هم شکست میخورد درست مانند انگستان درجنگ عراق پیروزی درمدیریت بیشا ر تسخیر دهها چاه نفت با اهمیت است بخصوص برای ابر قدرت ها اثار اش به خوبی روشن است رفتن هند به سمت غرب ومتحد شده بعضی کشورها به خاطر ایران هراسی واسلام هراسی وفرذوش اسلحه زیاد ارجمله ان است همانطور که ایشان ذکر کرده است تبیلغات بسیار ماهرانه وفنی که به موازات وهماهنگ با چنگ رخ میدهد سربازان ساده لوح را زود قانع میکند وخبرنگاران درشک وتردید قرار میدهد واولین تاکتیک سیاسی نظامی که میزند این است که چنگ نشان دادکه ارتش ما به خوبی تعلیم ندیدهاست وابزار این نوع جنگها را بهخوبی تدارک نکرده است- ادامه دارد
بسم الله الحمن الرحیم- برادری بزرگوار دریکی ار کانالهای ماهوارهای در به دونکته که ظاهر شیعیان به ان تمسک میجویند که به نظر ایشان خلاف قران وسنت است- یکی شفاعت وتوسل یافتن به پیامبر اکرم صلواتالله پس از رحلت ایشان شخصی در ضمن تلفن فرمودند که همانطور که مامردمان اگر کاری پیش بزرگی داشته باشند ومن اضافه میکنم که فرد هم مقصر باشد از بزرگی تقاصای وساطت کند خداوند هم همین طور که بزرگانی مانندپیامبر اکرم صلواتالله علیه واله والسلم وائمه اطهار علیم السلام را واسطه شفاعت قرارد داه است دوست ایشان فرمودند که استاد قبلا فرموده اند که بعد هم جناب استاد معزز تائید کردند که شما کار خالق را باکار مخلوق باهم قیاس میکنید – من درجا خشکم زد- خداوند بارها فرموده اند چرا تعقل نمیکنید وما طبق دستور استاد بگویم بایدبگویئم چگونه تعقل کنیم که تعقل ما با تعقل خداوندجل وجلالهالشریف مگر یکی است؟ باید ازخداوندبپرسیم ایا خداوند منان دو بعلاوه دو را چهار میداند ویا نمیداند حصرت نوح علیه السلام به خداوند گفتند که این قوم را اگر مهلت دهی فرزندان کافر بار میاورنند وچون منطقی بود خداوند پذیرفت وای زمانی که گفت این پسرم من است خداوند نپذیرفت ولی مقام ایشان همچنان باقی ماند ومتوجه اشکال فکری خودشان شد- خانمی نزد پیامبر اکرم صلوات الله علیه واله زمانی که پیامبر اکرم صلواتالله علیه واله والسلم درمیان اصحاب نشسته بودند امدند وخود را نماینده زنان مدینه معرفی کرد وگفت پاداشهای مردان مشخص شد ولی پاداشهای ما مشخص نشد حضرت خوشخال شدند وعقل ان خانم را بهرخ اصحاب کشیدند ونفرمودند مگر تو خداوند هستی ویا پیامبری ومن باید ازخداوند کسب تکلیف کنم ومسلم هم خداوند از این سئوالاین خانم مانند پیامبر اکرم صلواتالله علیه شاد شدند ویک فرد حکیم هم همین نحو عمل میکند- همه چا که بین انسان وخداوند درفهم تضاد نیست هم انسان عقل خداوند منان را قبول دارد وهم خداوند عقل انسان را قبول دارد واین استنباط اصل اش مال امام صادق علیه السلام است—نکته دوم خداوند در سوره حمد درمرحله اول که شما استناد کردید که خداوند میفرماید که منرا فقط پرستش وفقط از من یاری بطلبید بلافاصله باید انسانهای مومن بگویند پس خداوند صراط را به مانشان بدهد- چرا صراط برای انکه بفهمیم چگونه خداوند را پرستش کنیم وچگونه از خداوند یاری بطلبیم- دراین جا وارد حوزه حکیم وعلیم بودن خداوند میشویم که بهسه بخش تقسیم میشود ایات محکمه وفریضته عادله وسنت قائمه این مجموعه یک سیستم میسازد- شما به قران توسل یافتید وایاتی مطرح کردید که غیر الهی نقشی دراجابت وکار کشائی ندارد- درهمین قران زمانی بین دوقبیله یهودی نزاعی شد وفردی کشته شده وشکایت به حضرت موسی رسید حضرت توسط دم گاوی فرد رازنده کرد دعا هم کرد ولی دم گاو بود که قران نام انار وسیله نامیده است ولی مسی چناب حضرت موسی علیه السلام خارج توحید ویا شرک نه نامید ایا این ایه اثبات نمیکند که هم دعا وهم وسیله اشکالی ندارد وهمین طور تابوت حضرت موسی علیه السلام پیروزی میاورد وبه همین نحو عصای حضرت موسی علیه السلام- پس وسیله به راحتی اثبات میشود سنگ حجر یک مورد بسیار مشخص ان است- شما برایم بسیار تعجب انگیز بودکه هم امام مالکی راقبول دارید وهم امام شافعی وهم ابن تیمیه که درمورد زنده بودن پایمبر اکرم پس ار رحلت وپاسخ دادن متضاد هستند از امامین نقل کردید که زادز زمانی که به به مرقد رسول الله اکرم میرسد باید دست راست راستاش بالاببرد وسلام بدهد پس رسول الله اکرم صلواتالله علیه واله والسلم زنده هستند وسلام را میشوند ولی جناب ابن تیمیه میفرماید رفتن به مدینه برای پیامبر اکرم صحیح نیست برای مسجد باید رفت واجماع علمای زمان ابن تیمیه ایشان را مرتد دانستند - داستان حضرت خضر سلام الله علیه وحضرت موسی علیه السلام حتما در قران خوانده اید ومتوجه شدهاید که حضرت موسی علیه السلام بر اساس علم خوداش استنباط کرد وحضرت خضر علیه السلام بر اساس علم خوداش عمل کرد ومشخص شد که علم حضرت خضر علیه السلام دقیق است که میباست دران موارد خاص به ان عمل شود وما میبایست در دین بگردیم ومسلما موارد خاصی وجود دارد که با استنباط ظاهری ما هماهنگی ندارد ولی عقلانی است ونقش ائمه اطهار هم روشن کردن این پیچ وخم هااست خداوند همه مارا به راست هدایت بفرماید که عقل بقدر ی باور شود که تعقل ما مورد تائید الهی واقع شود-
بسم الله الحمن الرحیم- برادری بزرگوار دریکی ار کانالهای ماهوارهای در به دونکته که ظاهر شیعیان به ان تمسک میجویند که به نظر ایشان خلاف قران وسنت است- یکی شفاعت وتوسل یافتن به پیامبر اکرم صلواتالله پس از رحلت ایشان شخصی در ضمن تلفن فرمودند که همانطور که مامردمان اگر کاری پیش بزرگی داشته باشند ومن اضافه میکنم که فرد هم مقصر باشد از بزرگی تقاصای وساطت کند خداوند هم همین طور که بزرگانی مانندپیامبر اکرم صلواتالله علیه واله والسلم وائمه اطهار علیم السلام را واسطه شفاعت قرارد داه است دوست ایشان فرمودند که استاد قبلا فرموده اند که بعد هم جناب استاد معزز تائید کردند که شما کار خالق را باکار مخلوق باهم قیاس میکنید – من درجا خشکم زد- خداوند بارها فرموده اند چرا تعقل نمیکنید وما طبق دستور استاد بگویم بایدبگویئم چگونه تعقل کنیم که تعقل ما با تعقل خداوندجل وجلالهالشریف مگر یکی است؟ باید ازخداوندبپرسیم ایا خداوند منان دو بعلاوه دو را چهار میداند ویا نمیداند حصرت نوح علیه السلام به خداوند گفتند که این قوم را اگر مهلت دهی فرزندان کافر بار میاورنند وچون منطقی بود خداوند پذیرفت وای زمانی که گفت این پسرم من است خداوند نپذیرفت ولی مقام ایشان همچنان باقی ماند ومتوجه اشکال فکری خودشان شد- خانمی نزد پیامبر اکرم صلوات الله علیه واله زمانی که پیامبر اکرم صلواتالله علیه واله والسلم درمیان اصحاب نشسته بودند امدند وخود را نماینده زنان مدینه معرفی کرد وگفت پاداشهای مردان مشخص شد ولی پاداشهای ما مشخص نشد حضرت خوشخال شدند وعقل ان خانم را بهرخ اصحاب کشیدند ونفرمودند مگر تو خداوند هستی ویا پیامبری ومن باید ازخداوند کسب تکلیف کنم ومسلم هم خداوند از این سئوالاین خانم مانند پیامبر اکرم صلواتالله علیه شاد شدند ویک فرد حکیم هم همین نحو عمل میکند- همه چا که بین انسان وخداوند درفهم تضاد نیست هم انسان عقل خداوند منان را قبول دارد وهم خداوند عقل انسان را قبول دارد واین استنباط اصل اش مال امام صادق علیه السلام است—نکته دوم خداوند در سوره حمد درمرحله اول که شما استناد کردید که خداوند میفرماید که منرا فقط پرستش وفقط از من یاری بطلبید بلافاصله باید انسانهای مومن بگویند پس خداوند صراط را به مانشان بدهد- چرا صراط برای انکه بفهمیم چگونه خداوند را پرستش کنیم وچگونه از خداوند یاری بطلبیم- دراین جا وارد حوزه حکیم وعلیم بودن خداوند میشویم که بهسه بخش تقسیم میشود ایات محکمه وفریضته عادله وسنت قائمه این مجموعه یک سیستم میسازد- شما به قران توسل یافتید وایاتی مطرح کردید که غیر الهی نقشی دراجابت وکار کشائی ندارد- درهمین قران زمانی بین دوقبیله یهودی نزاعی شد وفردی کشته شده وشکایت به حضرت موسی رسید حضرت توسط دم گاوی فرد رازنده کرد دعا هم کرد ولی دم گاو بود که قران نام انار وسیله نامیده است ولی مسی چناب حضرت موسی علیه السلام خارج توحید ویا شرک نه نامید ایا این ایه اثبات نمیکند که هم دعا وهم وسیله اشکالی ندارد وهمین طور تابوت حضرت موسی علیه السلام پیروزی میاورد وبه همین نحو عصای حضرت موسی علیه السلام- پس وسیله به راحتی اثبات میشود سنگ حجر یک مورد بسیار مشخص ان است- شما برایم بسیار تعجب انگیز بودکه هم امام مالکی راقبول دارید وهم امام شافعی وهم ابن تیمیه که درمورد زنده بودن پایمبر اکرم پس ار رحلت وپاسخ دادن متضاد هستند از امامین نقل کردید که زادز زمانی که به به مرقد رسول الله اکرم میرسد باید دست راست راستاش بالاببرد وسلام بدهد پس رسول الله اکرم صلواتالله علیه واله والسلم زنده هستند وسلام را میشوند ولی جناب ابن تیمیه میفرماید رفتن به مدینه برای پیامبر اکرم صحیح نیست برای مسجد باید رفت واجماع علمای زمان ابن تیمیه ایشان را مرتد دانستند - داستان حضرت خضر سلام الله علیه وحضرت موسی علیه السلام حتما در قران خوانده اید ومتوجه شدهاید که حضرت موسی علیه السلام بر اساس علم خوداش استنباط کرد وحضرت خضر علیه السلام بر اساس علم خوداش عمل کرد ومشخص شد که علم حضرت خضر علیه السلام دقیق است که میباست دران موارد خاص به ان عمل شود وما میبایست در دین بگردیم ومسلما موارد خاصی وجود دارد که با استنباط ظاهری ما هماهنگی ندارد ولی عقلانی است ونقش ائمه اطهار هم روشن کردن این پیچ وخم هااست خداوند همه مارا به راست هدایت بفرماید که عقل بقدر ی باور شود که تعقل ما مورد تائید الهی واقع شود-
بسم الله الرحمن الرحیم- بعد ناسیونالیسم یک بعد ایدولوژیکی نیست وحتی استراتژیک هم نیست بلکه هم عقلانی است وهم ایدولوژی اسلام انرا پذیرفته است مانند- زبان ولباس وغذا ومانند انان دخالتی در تکالیف واجب ومستحب ومکروه وحرام ندارد بلکه بیشتر درمباح ها ورش های عمل است- افتخاری هم ندارد وبر طبق تعالیم اسلامی مسلمان باید دیگران را برتر از خود بداند- این تز شیطان بود که نزاد را مطرح کردوناسیونالیسم نژادی عامل برتری دانست وکشورهائی عامل نژادی عامل برتری میشناسند به این علت است درایدولوژی برتری ندارند واز یک عامل جبری میخواهند پشمی برای کلاه خود تهیه کنند که درحقیقت یک حقه وفریب است- غرب هرگاه به عامل موثری دست پیدا کرد ازان برای بدست اوردن برتری وچپاول استفاده کرده است ولی مخفیانه تا بتواند دیگران رافریب دهد نمونهای ها را ذکر میکنم امریکا به یک فولاد بسیار سبک وبسیار نیرومند که میتوانست تورقی بسیار نازک دست پیدا کرد کشور سویس برای قعطات ساعت خریدن تکنولوژی اورا خواستار شد ولی امریکا امتناع کرد که برای موشک ساخته است ایشان خرید یک تن انرا درخواست کرد امریکا شروط زیادی گذاشت ازجمله کمتر ساعت در امریکا فروختن وقیمتی برابر15 برابر اصلی و شروط دیگر سویس قبول نکرد وده سانتیمتر انرا بدست اورد وهمان فولاد را باروش بسیار ازرانتر ساخت وامریکا که بشدت طالب بود مجبور به قبول شروط سنگین خود کرد- فرانسه درخواست موشک برای ارسال ماهواره خود کرد امریکا نپدیرفت وشروط سنگین گذاشت منجمله خرید ماهواره های امریکائی واستفاده ازماهوارهای دیگرامریکائی وفرانسه قبول نکرد وخوداش موشک ساخت کره شمالی درخواست سیمان از امریکا کرد باز ایشانشروط گذاشت وکره شمالی سیمان خوداش راساخت- تمام کشورهائی که اول خود تابع امریکا میدانستند به ورشکستکی رسیدند وضع اینده مابقیه که هموز خودشان را از سلطه غرب رها نکرده اند روز به روز بدتر خواهد شد پس تحریمات سرانجام پیروزی به بار خواهد اورد وهمین مسئله باعث سرخوردگی وعصبانیت غرب شده است درحالیکه همین عامل علت به هلاکت انداختن خود غرب هم هست- اما درمورد حجاب حجاب درتمام ادیان الهی بوده است وغرب نمیتواند حجاب را از حضرت مریم سلام الله علیها بر دارد ودر نزد برادرن سنی حجاب مستحب است نه انکه مکروه ویا حرام باشد ودر ایران باتمام زورازمائی غرب برای بر داشتن حجاب- نتوانست انرا ضد ارزش کند وسرانجام این حجاب علاوه بر یک ارزش الهی یک ارزش سیاسی هم شد ومورد انکار جامعه ایران واقع نشد مگر پس از انقلاب عوامل وابسته به غرب پرچ مدار حقوق بشر شدند وافتخار غربی شدندر بیحجابی دانستن این بزرگوران باید بدانند که سکولاریسم زمانی میتواند به راه خوداش ادامه دهد که دلیل عقلائی وعلمی داشته باشد وانهم درهمان محدود خوداش ولی چنان چه بخواهد ابزار سیاست شود که امروزه فرانسه علم دار ان است شکست خورد همان طور که پاپ ها شکست خوردند وانان بخوبی میدانند که فرهیختگان اسلامی جوابی دندان شکن به انها خواهندداد در سایت رادیو وتلویزوین المان در بخش قنطره خبرنگار المانی مینویشد که حجاب درترکیه باعث رکود کار سلمانی ها شده است ورنک کوی المانی همفروش کمتر شده است ودوری جامعه المان بخصوص زنان از فرهنگ غرب وتوچه به فرهنگ اسلامی که نتچه تمایل به فرهنگ اسلا می ایراناست نزدیک تر شده است وایشان به غرب هشدار داده است وخنده دار است که مردم ایران میخواهند خودشان ودیگران را ازورطه هلاکت نجات دهند وانها نسبت به ایرانیان غضبناک هستند واین خبرهم بد نیست بدانید بخصوص ان دسته که شیفته ازادی ازنوع امریکائی هستند اخیر پلیس امریکا کشف کرده است کهتعدادی کارخانه هروئین سازی وجود دارد وباید گفت- این هنوز ازنتایج سحر است
بسم الله الرحمن الرحیم- بخثی دربارتن شیفتگی ( اروتیک) رابطه ان بااسلام- به چند مقدمه نیازمند است- اول خدواند انسان را زیبا ساخته است چه جسمی وچه روحی- دوم تمام مخلوقات الهی محتاج جفت دیگری هستند که نشانه از بی جفتی خداوند است- سوم روح انسانها مانند یک اداره پست است که خانه خانهای است ودرهرکدام باید پاکت خاص خوداش راداشته باشد نمیتوان یک خانه را خالی گذاشت ویا یک پاکت را دردوخانه گذاشت تعادل انسان بهم میخورد تمام موجودات حد دارند به اصطلاح ادب دارند وموجودات مختار که میتوانند تغیرات دهند اگر حد را رعایت نکنند تعادل انها به همیمخورد- چهارم معنویت- یعنی حالتی که انسان با ارامش ولذت وعقلانی وبا اشتیاق پتانسیل مثبت به قول هندی ها انرژی مثبت پیدا میکند که درافریفا بیشتر از انگلستان است-یکی از خصوصیات انسان است نمیتواند حدها را بخوبی تبینکند وهمیشه بین چند فاکتور به یک فاکتور توجه میکند وانر میخواهد به علت خاصیت روح به سمت بی نهایت برساندکه به بحران برخورد میکند ازجمله انها که همیشه مشکل افرین بوده است رابطه عشق به زن وعشق به معنویت به معنای عام ونتوانسته ماتریس انرابخوبی حل کند وفقط دراسلام است که ماتریس ان حل شده است وازطرفی علاقه به ماده وعلاقه به ماورای ماده- چناچه درمسیحیت بخوبی روشن میکند این گناه زنان نبوده است کهدر کلیسا بحران سازی میکنند این خصوصیات خود مردان است که تحت تاثیر واقع میشوند لذا زنان میشوندشیطان وباید از کلیسا خارج شوند در زمان هشام اموی هم این امر رخ داد زیرا مردان وزنان مخلوط نماز میخواندندلذا مسئلی بنام غیرت مطرح شد وپرده به میان امد بعد ازرنسانس چون میخواستند فوران جنبش به وجود اورنند واز قلموری مذهب مسیحی دور شوند درست بعکس عمل کردند ماده دوستی جسم دوستی وزن دوستی وجسم زن دوستی را مطرح کردند وبقا استاد درانگلستان هرگاه تا حدودی فروکش میگرد مثل سنگی دریخ رها شده است ودرجائی می ایستند یک لگدیدیگر به ان میزنند وبرای تحریک بیشتر یک فلسفه وخواص زیادیرا مطرح وبرای تضمین بیشتر ضعفهائی در مذاهب بدست میاورنند وسعی میکنند تمدن انها را ناقض ومریض جلوه بدهند این جا استکه باید اسلام دقیقا مرزهای خود را برای انها تبین کند وسلامت معنویت خوداش برای انها مستدل بسازد باید توجه داشت که تنها رمح الهی است که یک صفت دارد یعنی یک پاکت دارد که بی نهایت است
بسم الله الرحمن الرحیم-نظر ها شخصی است-تحلیلی درباره اخبار علائم ظهور- امروزه بخوبی روشن میشود که این علائم چقدر زیبا مطرح شده است وجه میزانی کاربرد داشته است ودارد- اول مسئله سفیانی است- امویان در فران بعنوان شجره معلونه ذکر شده است یعنی ازانها حذر کنید و وانها را بسیار پلید وخطرناک نام میبرد وتا زمان ظهور این چنین خواهد بود – اینان مطابق شرایط زمان به سمت پلیدی خواهند چرخید اینان دارای یک خصلت بسیار خطرناک هستند مانند بعضی ار افرادیهود که دنبال عیش وعشرت ودنیا گرائی هستند شخصی نیست اینان با کسانی به هرنحوی با عقاید اینان مخالف باشند خصومت میکنند ودر صدد نابودی انان هستند مانند فرعون ونمرود وامروزه هیتلر وکم کم استالین یک چنین افرادی هستن وبه راحتی مهره استعمار میشوند ومیتوان افراد زیادی را گمراه کنند- جالب است که کشورهای سوریه واردن وفلسطین را قتح میکند معلوم میشود که فلسطینی ها بر بخشیاز فلسیطن حکومت میکنند وبیشتر ان دراختیار صیهونیست خواهد بود- و مشخص میشود کل فلسیطن رانمی گیرد پس با یهود هماهنگ است وسیاست ان روز این چنین خواهد بود کامل مشخص است که سفیانی فقط ماموریت اودرکشهای عربی در منطقه را داردکه عمده عراق است وعلت حمله به عربستان بعلت ظهور حضرت است چرا مختصر میگویم دراخر زمان تنها شریعتی درمقابل غرب ایستادگی خواهد کرد شیعه است وکشور منطقه در وضعیت خوب اقتصادیی نیستند ولی ازلحاض ژئو پلتیک وتاثیر گذاری بروی جهان فوق العاده هستند لذا غرب برای درهم کوبیدن انان توسط صیهونیست ها درست مانند عبدالوهاب این سقیانی مجهر به لشگری جرار میکند وتز او همان تز صیهونیست است وکشورهای عربی دخالتی نمیکنند در انزمان ایران قطب جهان اسلام است وعراق قطب جهان اعراب است ایران کلا دراحادیث یک تافته جدا بافته است به نظ رمیرسد به حد اغراق رسیده است وقابل قیاس به هیچ کشور اسلامی نیست که من ازذکر احادیث میگذرم وسیاست جهانی به نظر میرسد که اعراب یک امت داخلی مخصوص بخود هستند به همین دلیل برتر بودن هدایت یمانی به شخص اوبر میگرد که جامعه یمن را متحول میکند اتفاقاسیر حرکت ایدولوژی یمن راهم باید دقت بکنیم اثاری را مشخص میکند اما سئوال این جا است این فرد نابغه کجا تحصیل کرده است مخفی است وچگونه به یک ارتش نیرومند دست پیدا کرد- قه نظر میرسد که ارتش ایران برای کمک به او به سمت عراق حرکت میکند ولی نبرد بین او سفیانی است که ریشه تاریخی دارد- ایران ومصر وترکیه دخالتی زیادی در مراحل اول ندارنند ولی درمراحل بعدی ایران وترکیه سهم مطلق فتح کشورهای غیر عرب را بعهده دارند واین امرملاحظه سیاست زمان است لذا وضع تمام کشورهای تاثیر گذار چه مثبت وچه منفی بخوبی تبین شده است