حمایت از نیازمندان: در سالهای آخر حضور ایشان در بروجرد به علت جنگ دوم جهانی، قیمت آذوقه و مواد غذایی، افزایش پیدا کرده بود و مردم در تنگنا قرار گرفته بودند، از این رو همه بزرگان شهر را به خانه خود دعوت و تشویق کرد به بیچارگان کمک کنند و بیشترین کمک توسط شخص ایشان و از مایملک پدری تأمین گردید.
تأسیس کارخانه برق: در زمان حضور ایشان، شهر بروجرد از نعمت برق محروم بود. با درایت و مدیریت ایشان و نیز پیگیری و حمایت برخی از خیرین متدین، این شهر، دارای کارخانه برق شد.
گسترش کیفی و کمی حوزه علمیه قم: با مدیریت ایشان تحولاتی از نظر سیاسی، اجتماعی در زمینه تألیف، تصنیف و ترجمه، چاپ کتب فقهی و... و همین طور در اداره حوزههای علمیه و سازماندهی آن پدید آمد.
نشر مجلات و کتب با محتوای دینی اسلامی: نخستین نشریات علمی حوزوی از جمله نشریه مکتب اسلام که توسط جمعی از فضلای خوشفکر و روشن اندیش منتشر می شد، با حمایت ایشان بود.
تجدید حیات حوزه علمیه بروجرد
ایجاد ابنیه بزرگ مذهبی و علمی: از جمله: مسجد اعظم قم، مدرسه نجف، مدرسه کربلا، مسجد بغداد، بیمارستان نجف، حسینیه و حمام سامرا، مدرسه کرمانشاه، مسجد بزرگ طرابلس لبنان، چهار مسجد بزرگ در آفریقا، قبرستان وادی السلام قم، مدرسه آیت الله بروجردی در قم، بیمارستان نکویی قم، مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ آلمان، کتابخانه مدرسه نجف، کتابخانه مدرسه کرمانشاه و....
بسم الله الرحمن الرحیم- -بخش اول-جت الاسلام والمسلمین محمدتقی اسلامی، عضو هیئت علمی مرکز اخلاق و تربیت در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی هستند که از سال 1385، در این مرکز به پژوهش اشتغال دارند. وی در سال 1362، وارد حوزه علمیه قم شده و پس از پایان تحصیلات سطح، از محضر استادانی چون حضرات آیات وحید خراسانی، جوادی آملی و مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی، در زمینه دروس خارج فقه و اصول و تفسیر قرآن کریم، بهره بردند.
در سفر تبلیغیتان، از کدام مراکز علمی و تربیتی بازدید کردید؟
ما از مراکز علمی بسیاری بازدید کردیم که مهمترین آنها عبارت بودند از بیش از ده دانشگاه مهم و فعال در عرصههای علوم دینی، علوم انسانی و علوم اجتماعی، مانند دانشگاه منونایت شرقی(Eastern Mennonite University= EMU)؛ دانشگاه ویرجینیا؛ دانشگاه جورج تاون؛ مجموعه کلیسای بزرگ شهر واشنگتن، موسوم به (National Cathedral)؛ دانشگاه تمپل؛ دانشگاه ایالتی نیویورک؛ دانشگاه پرینستون؛ دانشگاه هاروارد؛ حوزه علمیه مسیحی هارتفورد، موسوم به (Hartford Seminary)؛ دانشگاه یِیل و دانشگاه شیکاگو.
ضمن بازدید از این مجموعههای دانشگاهی، با گروهها و مؤسسههای آموزشی و پژوهشی گوناگونی نیز دیدار و گفتوگو و تبادل نظر داشتیم. همچنین با چندین مرکز از مراکز اسلامی، مانند المعهد العالمی للفکر الاسلامی شاخه واشنگتن، مؤسسه اسلامی نیویورک و حوزه علمیه و مسجد شیعی بیت العلمکه در محله استریم وود ـ که در ایالت الینویز، در حومه شیکاگو واقع است ـ آشنا شدیم که درباره برخی از این مراکز توضیحاتی عرض میکنم.
دعوتکننده و میزبان ما، دانشگاه منونایت شرقی بود. منونایت نام فرقه منشعب از مسیحیت کاتولیک است که بیشتر آموزههایش صلحطلبانه، و دارای نگاههای عرفانی صلح است. پیروان این فرقه، کلیساهایی خاص، و یکی ـ دو دانشگاه مخصوص نیز دارند. منونایتها، کارهای خیریه و عامالمنفعه جهانی و بینالمللی انجام میدهند. آنان چنانکه خودشان میگفتند، با دولت امریکا قرارداد بستهاند که حتی در زمان جنگ هم به عنوان سرباز جنگاور، با ارتش امریکا همکاری نکنند. آداب، مناسک و احکام ویژهای دارند که مفصل است. در ادامه این نکته را هم اضافه کنم که بسیاری از دعوتهایی که از مراکز علمی و پژوهشی قم صورت میپذیرد، از سوی مرکزی در دانشگاه منونایت است.
درباره حوزه علمیه مسیحی هارتفورد، باید بگویم که هارتفورد شهری نزدیک نیویورک است؛ شهری مذهبی به شمار میآید و بیشتر سکنه آن کسانی هستند که پایبندی بیشتری به دین و مذهب از خود نشان میدهند و به اصلاح امریکاییها، conservatist، یعنی محافظهکار مذهبیاند. آنها خانوادههایی هستند که نسبت به خیلی از آزادیهای لیبرال یا بیبند و باریهایی که ممکن است وجود داشته باشد، حساس هستند و نسبت به آنها واکنش نشان میدهند. برای نمونه، نسبت به اینکه بچهها باید با انضباط رشد کنند، تأکید ویژهای دارند. از این رو، بسیاری از روشهای آزادی را که در آموزش و پرورش آمریکا وجود دارد، قبول نمیکنند و نامهها و تأییدیههایی را که مدرسه از والدین دانشآموز درخواست میکند، امضا نمیکنند، چون در آنجا برای بسیاری از برنامهها، از جمله آموزش اختلاط دختر و پسر و آموزش جنسی از حدود سال سوم یا چهارم دبستان از خانوادهها، رضایتنامه میخواهند. معمولاً خانوادههای مذهبی این رضایتنامهها را امضا نمیکنند. این خانوادهها در آمریکا، حضور نمایان و پررنگی نیز دارند.-ادامه دارد
بسم الرحمن الرحیم- با دورد وسلام فر ا وان به ارتش دلاور عراق-که انشا الله بخواست الهی پیروز است- دشمن خودرا به یاوه گوئی وحتی برخلاف اعتقاد اش وا داشته است- درحال متلاشی شدن است- چند نکته- به نظر حقیر ملتسم دعا های خیر شما رسیده است- من فیلم های پخش شده رادیدم- هیچگونه قوانین نظامی چه در حالت دفاع ویا حالت حمله ویا دشمنرا مشغول ساختن وخسته کردند یا طرح های برای نفوذ درشب را ندیدم- خیلی سرخ پوستی ومغولی عمل میشد ودرنتجه شهدای زیادی بی جهت دشمن میگرفت – اولا خط مقدم سنگر اش باید بالتر از منطقه اتش دشمن باشد که نبود شما با ید اشراف بر انها داشته باشید نه انها بر شما- پس ساختمانی بالتراز سنگر شما هستند هدف قر ار دهید ونابود کنید فقط چهارتا در سمت ها ویکی هم درمرکز باقی بگذارید که دراینده از ان استفاده کنید- نیروهای به دوقسمت تقسیم کنید نیروی رزمی ونیرو در احتیاط نیروری رزمی تا نصف قدرت لازم بر ای کوبیدن دشمنرا نداشته باشد- جنگ را میبازد وتا زمانیکه نصف نیرو دارد با ید دفاع کند ودشمن را خسته کند وتلفات ایجاد کند ونیروی احتیاط حداقل پنج کلیومتر باید عقب باشد وتضمین سلامتی اش دویست درصد جبهه رزمی باشد ونیرهای پژشکی وتعمیرات وانبارها تا پانزده کیلومتر بایدعقب باشد-وتضمین انها سیصد درصد باشد- در مرحله کانالهای زیادی درپشت سنگر که شهرت دارد به کانال های موش صحرائی باید زیادکنده شده باده باش وتوس نیم دایره ها به هم متصل باشد ور نقاط مختلف میدان کوچکی برا ی خمپاره فراهم اید نیروهای جابه جا بشوند خمپاره خط مقدم شدمن واز همه مهمتر توپخانه دشمنرا بکوبد وگودا ل های برای ا نبار مهمات که لبه روبه دشمن زیادبالا باشد وراحت بتوان از مهمات برداشت ودر دید دشمن هم نباشد- واطاق هاید درجای امن بر ای مجروحین واطاق نقشه- واطاق استراحت درست کرد از تانک بسیار باید استفاده کرد از فاصله دور که فقط با توپخانه بشود زد تیراندزی کند ومداوم جای خود را عوض کند ودرپشت ارتفاع جابه جا شود ودر شکاف ها که تنها راه دقیق تاکتیکی بر حمله است نیروها اگر سنگر درستی ندارند ودرروی زمین با فاصله دارز کش کنند ولی در نزدکی انها دفاع تانک وتوپخانه وسنگرهای جمعی وانفراد باشد بهترین جا جلوی تپه ها است وشکاف نفو ذشبانه را پیدا کنید وطرحی دقیق فراهم سازید ودرشب با استتار نفوذ کنید امید است باکمترین شهدا وبالاترین ضربه به دشمن پیروز گردید انشا الله
بسم الله الرحمن الرحیم- برگرفته از کتاب-منتخبی از شرح نهج البلاغه- حضرت ایته الله العظمی مکارم شیرازی رحمت الله علیه ومد ظل العالی-مدح مولای متقیان حضرت امیرا لمومنین سلام الله علیه-نقاب گر فکنی از جمال ذات علی- شوند خلق جهان از رخ تومات علی جان-ببام معرفتت کوته است یابه عرفان –که نیست عارف ذات تو جز فدات(پیامبر اکرم- وفاطمه الزهرسلام الله برهردو شان) علی جان-فتاده جان صعیفم شها به بحر طبیعت- بیا بیا که توای کشتی نجات علی جان- ازانزمان که شنیدم فمن یمت یرنی(پساز مرگ حضرت اش را میتوان دید)- هوای موت بسر دارم ونقاب علی جان- خدا نخواسته باشد که دوری تو را ببینم- چهدرحیات علی جان چه در مملت علی جان- طمع زچشمه کوثر بریده ام که شاید-دهی زکوثر لعل لبت برات عی جان-شعری از حضرت ایت الله سیدحسین یزدی- مگر اینجا همیشه می میمانی-ای که دربند قصر وایوانی- مگر اینجا همیشه می مانی- همرهانت یکی یکی رفتند- تو یکی درقطار ایشانی-گر بیاید اجل به میدانت نه گمان بر که مرد میدانی- چونکه ایدبگوش بانک رحیل نه گدا گوید نه سلطانی- یک نظر کن به سوی اهل قبور- ساکنان دیار تحتانی-همه خاموشوخاک تیره به دوش- صدهزار رجال ونسوانی- پس دراین چند روزه غره مشو- که دراین باغ کاخ وایوانی- انچه همره میبری همه جا-عمل صالح است وایمانی- ورنه گر مالک جهان باشی- بگذری وبگذاری انی-
بسم الله الرحمن الرحیم- مصاحبه شاه با یک خبرنگار انگلیسی میفرماید- که انگلستان بد عمل کرده است پولش را هدر داده است زیرا حقوق سطح بالا میدهد وشهر هارا بسیار مدرن کرده است-درتعادل غرب با شرق اگر بمب اتمی نباشد غرب ظعیفتر است- ازشاه سئال میکنند خرید تانک از انگلستان سه باررخ داده است- ایا کافی است میگوید خیر شما با میزانی که ناتو در اروپا تانک دارد مقایسه کنید- راجه بهدمکراسی میگوید ایشان میگوید هرفاکتوری از دمکراسی درغرب است درایران هم است مافکتوری را پیدا نکردیم که درغرب باشد ودرایران نباشد بعد مپیرسد ایا غرب خلا هم دارد میگوید اگر خلا هم باشد درانجا زود باحرف پر میکنند؟؟!! وراجع به غب مگیوید بعضی از انها کشورهارا میترسانند می پرسد انگلستان چطور میفرماید انهم یکی از انها است؟؟!!
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است اقای است بنام-جناب دنیس مک اییون از کشر بلفاست –ایرلند شمالی- مدرس پیشین اسلام شناسی- متخصص در تشیع- شیخیه- باب وبهایت وبهائی سابق کهمن تصور نمی کنم که به پای طلبه یکسال برسد!!-مدتی هم در دانشگاه شیراز مطالعه کرده است- بقول خوداش درباره باب وبهائیت وشیخیه کار اکادمیکی کرده است؟؟ بهائی گفتند که ضد ما نوشته است !! ودرست میگویند ایشان یک کتاب دار 800 صفحه بنام ": مسیح شیراز:" یعنی جناب باب- ایا عقلا باب وبهائیت وشیخیه انهم بقول ایشان برا ساس-":اوصولیسم:" شیعه مطالعه شود این میزان صفحه خواهد داشت؟؟- ایشان هنوز متوجه نشده است که باب وبهائیت .شیخیه اینها ": اخباری هستند- نه اصولی زیرا کسی اصولی است که تمام مبانی خودرا درتمام ابعاد اثبات عقلانی کند-مانند ریاضیات—به نظروی اینکه چرا میرزاحسینعلی نری یعنی بها الله- من یظهر الله؟؟ پایمبر وخداوندمنان- به کردستان رفت وچهشد از انجا به به بغداد بازگشت ونیز مشخصا": مصدر امر:که به گفته بها الله در کتاب ایقان به دستور وی از کردستان به بغداد امد مناقشه ایمز است- این فرد کسی جز سفیرانگلیس دربغداد نیست-جناب اقای دکتر دنیس مارتین مک اویین- استاد زبان عربی واسلامی دانشکاه کمبریج یک معرفی راجع به کتاب –مسیح شیراز- نوشته است- میفرماید در قرن نوزدهم یک انشعاب بسیارمهم که همرا با پیروز در دین بود مکتب مذهبی اوصولیسم بوجود امد که قدرت رهبران مذهبی راز یاد کرد؟؟ قدرت رهبران مذهبی چه ربطی به اوصولیسم وغیر اصولیسم ندارد!! که این بخوبی شناخته شده است- کمتر تاثیرات اندرتوسعه قدرت شیخیه به موازات ان شناخته شده است- شیخیه با اصل نائب خاص برای خود خودرا کافرکرد وهرگز از اوصولیسم پیروی نکرده است و ادامه میدهد انشعابات نشات گرفته از شیخیه بخصوص بعدا درشکل گرفتن بابیت است ؟؟ که اصلا معنا نمیدهد!! شیعه ادعا داردقدرت روحانیت اش وکارز ماتیک اش در یک اغراق سنجیده شده؟؟!! در مرزهای اثبات شده مذهب الهی است- مگرقبلا نبوده است؟؟ مکن است یک اختلافات کوچکی با اخباری وجود داشته باشد – این کتاب به دو قسمت تقسیم میشود- اول- یکمطالعه چگونه شیخیه نشات میگیرد وبسیاز نزدیک به متد ارتودکسی میگردد وسپس بسیار غیر متد غیر ارتدوکسی میشود که جنبش بابیت را بوجود میاورد- قسمت دوم درحال چالش بابیسم است که چگونه- پس از سال 1850 میلادی روز اعدام اقای باب رهبریت باب بوجود می اید- اما کلمه ارتودو امروزه معنای ها مختلف دارد که اخیرا مطلب بسیار درست را میگویند - دیکشنری استند فورد- مثال می اورد- اقای ریس جمهور بیل کلینتون گفته اند که کار اقای هری ترومن با تاکیدارتودکسی بوده است یعنی صحیح بوده است—معنا قدیم جزمیت وقعطیی لذا کسی اوصولیسم است باید جزمیت وقعطیت داشته باشد پس اورتودکسی است- معنای دیگر این است که فرد احساس کند ویا تصور کند و ویارفتار کند امری که مدتها بیاد انجام دهد وبه معنای رسمیت پیدا کرده است- تنها معنای صحیح درمتن ایشان دوتا است یاجزمیت وقعطیعت ویا درست بودند چون نه بابیت ونه شیخیت هیچ گاه رسمیت پیدا نکرداگر برای خودشان است نمیتواند برای شیعیان صحیح باشد
بسم الله الرحمن الرحیم- نیم نگاهی برای درک مطالب استاد حضرت ایت الله محمد نیکنام عربشاهی رحمت الله علیه- ایشان درسایت شان نگاشته اند- حضرت استاد-علامه حسن زاده املی رحمت الله علیه نکته490ام-از هزار ویک ام نکته- فرمودند-در لیالی(شبها) قدر قران را بدل کن- نه فقط بر سر- که اولی جوهر ذات تو گردد( بنیه= ساخت- بر شرط تعینات= به قعطیت رسیدن)- دومی خارج از گوهرتو است- اول حقایق قران در سر است- چناچه ریشه درقلب پیدا کرد ودوباره درقلب مبلور شد وساخت جدید پیدا کرد وقلبی شد ان زمان رشد را ایجاد میکند- نکته جالب درشب بودن است- حضرت علی علیه السلام در مکاسب بیان میکند گیاهان مردابی به تعبیر من روزها مواد تهیه میکند ورشد کمی دارند ودر شب رشد واقعی را دارند- انسان هم به همین نهج وروش است- نکته دیگر از استاد- حقیقت لیله القدر—فرمودند بدان هر رقیقه(موجود بسیار ریز ولطیف)- اسرار علمی دارد وبرای هر صور ملکی باطنی-ملکوتی وغیبی است- هر صور فعلا مقید میکنم به یک موجود مادی باطنی دارد که غیر از ظاهر است ونهاد ان موجود است که ظاهر به ان وابسته است- وملکوت هر موجودی دارای دارائی ها است که توسط ملکوت بران موجود چیره میشود وجبرا از ان قوانین تبعیت میکند- غیبی که بسیارمهم است علاوه بر ناشناخته –تحولاتی که در درون اصلا قابل دیدن نیستند – تا انکه تغیرات را در ظاهر هویدا کنند-مثلامادر به بچه میگوید من نزدیک گربه یاخروس نمیشوم-چون میترسم – بچه مدتها ساکت است بعدازمدتی باخوشحالی میگوید-من میترسم ومداوم این کلمه درحالی که بازی میکند ومشغول باز ی است تکرار میکند ویکدفعه به داخل اطاق میاید که مادر ن را پیش گربه ببر من میترسم واقعا میترسد تا من اوراپیش کنم-این جزو غیب است- میکانیسم ان قابل درک است چنین چیزی دربزگ سالی در اشراق وجلوه رخ میدهد-مطلب همیشه به ظاهر شیرین نیست- فرض کنید ناگهان اعراب جاهلی مرد وزن بدنبا لش – مرد چون شمر وزن هم چون سوفیالرون بسیار لوندنر وبالباس سکسی تربلای سر مسلمانان در وضعیت نزدیک به نماز که نشسته اند درحال حرکت هستند- خیلی سینمائی وبهدل مینشنید ولی عبرت اموز است جناب اقا حافظ اینمطلب پرحلاوت می بیند تشبیه به چه کند به معشوقه بی وفا میکند