سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خونِ جوشانِ امام حسین علیه السلام


 بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-کشور اذربایجان که امروزه سال گرد سال 103 ازادی باکورا چشن میگیرد- خوب شما مداوم از چاله به چاه افتادید- که باکو توسط بلشویک وارامنه تسخیر شده بودتوسط ارتش اسلامی قفقاز از شد که درحقیقت خون انها پایمال شد وامروزه هیچ نصیبی برای انها نیست- چون ارتش اسلامی قفقاز  کم توان بود از حکومت عثمانی کمک خواستند عثمانی یک نیروی نظامی به فرماندهی -نورپاشا  فرستاد ترکیب این دوتا ارتشی بنام ارتش ملی اذربایجان بوجود اورد این کدام شیرپاک خورده بود-که  برای  این دوارتش اسلامی  کلمه ناسیونال ملی را جای گزین کرد ومردم ازاده هم واردصحنه شدند وباکورا از دست- ارامنه وبلشویک  ازاد کردند-درپانزده سپتامبر 1918 این اتفاق افتاد- وبعدا اسم باکورا گذاشتند پایتخت اذربایجان جمهوری دمکراتیک- قبلا به زرافه که اخیرا انرافراموش کردم تصور میکنم گاوشتروپلنگ میگفتند که به بیشتر این نوع کشورهاگفته میشدکه بهترین انها مال سوریه بود که زیرنظر جناب ژنرال حافظ اسدبود  وبیشترهم از ایشان تقلید میشد کلمه اسلامی چه شد ؟؟چراانرا دزدیدند؟؟ تصور من این است که دیکتاوری در  کشوراذربایجان بمراتب بیشتراز ارمنستان است واسلام رادرقفس کردند شاید قضا وقدر برنامه ای دارد- وبیانیه به این عنوان  منتشر کردند-  - باعث شده است که اولین کشورجمهوری دمکراتیک درکشورهای شرق اسلامی است- باکدام هنر؟؟-درکل-1132جنگجوی ارتش اسلامی قفقاز شهید شدن برای انها سنگ قبر سرباز گمنام هم  درست نشده است واگر زنده میشدند چه میگفتند-!!در غروب 1918 بیانیه استقلال خوانده شدولی هنوز اوضاع بسیار پیچیده ویک موقعیت نظامی سیاسی  خطرناک بوجود امد- کل سرزمین کشور اذربایجان منجمله باکو را که درتحت نیرو های خارجی بود-  تهدید کننده استقلال و حیات مردم اذربایجا ن هم-  تصور میشد- بنا بردلائل تاریخی عینی  زمانی که  اعلامیه جمهوری اذربایجان دمکراتیک انتشار وسیع یافت- به اندازه کافی نیرو برای حفظ این استقلال نداشت-بنابراین حکومت اذربایجان از امپراطور ی عثمانی کمک نظامی خواست- بعداز این درخواست- ارتش اسلامی قفقاز درداخل ارتش ملی واقع شد- ونیروی نظامی  ترکیه هم رسید-که درتحت فرماندهی نورپاشا عمل کند-در اخرین روز های ماه جولای 1918 نیروی اسلامی قفقاز  باکو رامحاصره کرد- نیروی باکو سویت( اشتراکی) که از نژادارمنی  به رهبر ی استفان شائو میان -اداره  شهر باکو به منشویک-ها و وداش ناک دادند- کمونیست روسیه اول متحدبودند ومیخواستندطبق روش اقای مارکس عمل کنند چون روسیه فئودال بود باید فئوادل با ضعف روبرو شود وسرمایه داری بیاید وسرمایه داری هم  باضعف روبرو شود انزمان از کمونیست ها درخواست کنندکه حکومت کندولی  با انقلاب مردم برضد تزارها که بعلت شکست فاحش از ژاپون اقای لنین فرمودند نان برای پختن اما ده شده است وبایدبتنور چسباند برخلاف قولی که به المانها وغرب داده بود حرکت انقالبی خودرا شروع کرد-کمونیست دوقسمت شدند یکی بلشویک  یعنی اقلیت ویکی هم منشویک یعنی اکثریت- ریس منشویک یکی فرد  طراز اول کمونیست  بوداقای تروتسکی بود که افراداقلیت را جز لنین بیسواد میدانست ولنین راجاه طلب معرفی میکرد-که برنده شد  منشویک  برخلاف اوبودند وتروتسکی چندبار بدستور  استالین خواستندترور کنند او فراربه امریکا کرد وبعد به مکزیک رفت سازمان جاسوسی  روسیه یک فرد  امریکائی طرفدار شوروی  را اجیر کرد که اورابکشد اومدتها تروتسکی را  در مکزیک  رصد میکرد که یک دفعه درخیابان یک کسی بساط داشت وکلاهای میفروخت ان جوان نزدیک شد به نظر میرسد همان جا یک تبر خریدوگردن تروتسکی رازد)-حکومت منشویک ها وارامنه دولت خودراحکومت دیکتاتوری مرکزی بحر خزر نامیدند- وان را انتشار وسیع دادند- ورهبریت با داشناک بود ایشان از ارتش انگلستان دعوت کرد که به انها کمک کند انگلستان یکنیروی نظامی با هدایت ژنرال دانستر ویل از ایران برای انها فرستاد- درنتجه  اولین گروهان از گردان 39 به باکو امد-  که از طریق کشتی ازبندر انزلی حرکت کرده بود درچهار اگوست1918- اولین حمله با مقیاس بسیار بزرگ در پنجم اگوست 1918 توسط ارتش اسلامی قفقاز ترتیب دادشد که باکورا پاکسازی کندولی بعلتکمبود منابع وتداراکات-که مورد  انتظاربود ومشکلاتی در   وسایل بود نمیتواست جنگ را ادامه دهد- بعداز تجزیه وتحلیل درمورد خط مقدم -اذربایجان از وزیر دفاع ترکیه درخواست فرستادن نیرو بیشتر کرد که هرچه زودتر بیایند- انور پاشا دستور فرستادن تیپ پیاده 15 را داد که بنزدیک باکو بروند-بر اساس محاسبات- می مبایست که نیروها میکانیزه شوند وباخودرو حرکت کنند-واحد  اقداش که درحدود دو سوم تیپ بود به کمک نیروهای ملی در اطراف باکوپیوست- وبخش از نیرو های ملی دراطراف گنجه و قزاخ را محاصره کردن ودستورات لازم هم برای انها ارسال شد در ده سپتامبر  ارتش اسلامی قفقازتحت نظر- فرمانده نورپاشا-وارتش اذربایجان با فرماندهی - علی اقا شیخ لینسکی - بنظر میرسد  روسی ویا لهستانی باشد دراطراف باکو بود وحمله را سازمان داد نور پاشا وعلی اقا شیخ لینسکی  که بسیار باتجربه ومهارت لازم را نسبت به موقعیت شهرراداشتند-نور پاشا طرح یک حیله راتنظیم کرد وامضا کرد- که دستورات یک طرح حیله برای حمله به باکو  باید اجراشود- که درشب 14 سپتامبر انجام شود-درساعت هشت شب نیروهای انگلیسی عقب نشینی کردند ورهبران دیکتاوری  مرکزی خزر نیروی اصلی خودرا ازدست دادند-گرچه باکو تسخیر بوسیله ارتش اسلامی قفقاز نشد در روز چهارد سپتامبر -ولی نشان داده شد که دراینده امکانپذیر است -ادامه دارد



ارسال شده در توسط علی

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است رجمه سلام:

السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاتة: سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت خدا و برکات او بر تو باد.


السلام علینا و علی عبادالله الصالحین: سلام بر ما وبر تمام بندگان صالح خدا.

 
السلام علیکم و رحمة الله و برکاتة: سلام بر شما ای جمعیت نمازگزاران و رحمت و برکات او بر شما باد.- این نکته ظریفی که علما بحث میفرمایند- سه سلام نباید درنماز باشد چون نماز بخشی ماازخداوندمنان میخواهیم وبخشی خداوندمنان از مامیخواهد به  همین دلیل  صلوات برای   پیامبر اکرم و اهل بیت ایشان درست است زیار این صلوات ااه از خداوندمنان میخیواهم اللهم- اما سلام  چیزی از خداوندمنان نمیخواهیم ویاخداوند منان چیزی از ما طلب نمیکند مثلا بگوثیم شکرا لله- یا الحمدالله کما هوحقه ومستحقه ویا الحمد الله کما ینبغی له- درضمن سلام برای کسی که زنده است- اینامر دال براین بوده است پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم زنده است درست مانندان است که جلوی مانشسته است وبرای ایشان از خداوندمنان طلب رحمت وبرکات میکنیم که تاحدی مسئله رفع ورجوع میکند عجیب است بعضی اقایان  درموردسوم ورحمت وبرکات خداوند را برای  بخش سوم قبول نداشتند  اگر اشکال است دربخش دوم است اشکال دربخش دوم-که سخت است  بگویم سلام الله ولی درواقع باید بگوئیم  تاز طبق قانون شود چون نماز میخاینم  میشود به سلام الله گفت چون زنده است-درهرحال   باید روی ان دقت زیادیکرد


 


ارسال شده در توسط علی

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-با الهام از سایت ویکی پیدیا-گرچه بعضی موارد  برای من اولین بر  است که به ان برخورد میکنم ومقاله  هم اشاره دارد که میتواند اساطیری باشد یا واقعیت داشته باشد-  امام سجاد علیه السلام هیچگاه درنزد ایشان لیوان ابی نمی گذاشتند تا ایشان انرا طلب کند وبهمحص دیدن لیوان زمان زیاد گران بودند احوال ایشان در افسردگی وغم شدید  سپری میشد  یک روز خدمتگذار  به امام علیه السلام -گفت این گریه شما وغم شما کی پایان میا بد-امام علیه السلام فرمودند -وای برتو حضرت یعقوب علیه السلام خداوندمنان به ایشان دوازده پسرداد ویکی از نزد ایشان دور کرد چشمان ایشان سفید شد که بعلت گریان بودن مداوم بود وموی ها ی ایشان خاکستری شد ازشدت غم وافسردگی- وباز بعلت رنج درونی کمراش خم شد گرچه فرزنداوبود   زنده  امامن شاهد سلاخی شدن -پدر - برادر عمو- وهفده نفراز اعضای فامیل خودبودم کهمه اتفاقات دراطراف من رخ داد چگونه ممکن است غم من به پایان برسد یک نکته دراین جا حقیر میخواهم متذکرشوم-مقام انبیا علیم السلام اجمعین بخاطر مقام والای ایشان برای مستکبران حسادت اور است- وظرفیت انراندارند که مردم بسمت انان  متمایل شوند انبیا واولیا الهی صلواته الله علیهم اجمعین اهل غلووکم جنبه بودن واحساساتی مفرط شونیستی نیستند--  درعدالت وکمال هستند -حق این است کهخداوندمنان میخواهد ارزش انان برای جامعه مشخص کند-دوم درراه الهی این عظمت اگرپرپر شدن ریز ریزشدن کاری صحیح است تا ارزش توحید و دستورات الهی ارزش انها مشخص شود که باز ناسیونالیست فریبکار وپرمدعا وسفسطه بازخوداش را مطرح نکند وفرد بداند تا چهحد باید درعمل کوشا باشد-ولو دیگران انرا  نپسندند وبرچسبهای کور وکر ولال بزنند-درطول تاریخ بارها مستکبرین  از برپائی راه پیمائی اربعین جلوگیر ی میکردند لذا بیداری که ایجاد میشد برای انها خطرناک بود-بنابر بیان این سایت- صدام حسین که اور ناسیونالیست عربی میداند وبرضد اسلام  شروع به اقدام برای متلاشی کردن ان شد-صدام حسین به محض انکه در سال  حمله به کویت--  راهپیمائی اربعین رادر سال 2003 ممنوع کرددر سطح رسانه های جهانی منتشر شد-که دلیل حمله او مذهبی نیست وبرخلاف شرع هم است ولی جنبه ناسیونالیست عربی خاص اودارد وبا جنبه مذهبی هم درگیر میشود- دقیقا من بیاد دارم رقاصه وخوانندگان  درچشن ها بنفع او حتی درمقابل او برنامه  اجرا میکردند-که کار فرعون بود-درحالی که اربعین یک گردهمائی صلح اوردرمقیاس بسیاربزرگ است- رزم امام حسین علیه السلام با دیکتاتور خون اشام ونسل بینان-کن بود- اسلام دین صلح ساز است وبا کسانی که ضدیت دارند بخاطر صلح واحرار بودن مبارزه میکند - این پیاده روی که با پای برهنه حرکت میکند نشانه فروتنی است نه نشانه رزمی بودن-درسال 2013 بیست میلیون از 45 کشور امده بودنددرسال 2014- هفده میلیون- درحالیکه قلمروی داعش درنزدیکی انها بود -درزیارت نامه امام حسین علیه السلام که ایده ال امام حسین علیه السلام دران مطرح شده است امام حسین علیه السلام وارت ششش پیامبر است که حضرت ادم علیه السلام حضرت نوح علیه السلام حضرت ابراهیم علیه السلام- حضرت عیسی علیه السلام وحضرت محمد علیه السلام که برای همه کلمه سلام به معنای صلح دوست امده است-ادامه دارد


ارسال شده در توسط علی

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- یورو نیوز یک مقاله چند خطی درباره اربعین نوشته است- که محل تلاقی-  شهرهای  شیعیان درکربلای شاخص وبرجسته است-چون لغت کم دارد- گاهی فستیوال وگاهی  مارژ نظامی  بیان میکند- ومیگید طبق برنامه ایینی - روی سر وسینه میکوبند- البته  کلمه پیلی گریم - به انگلیسی  همین مهاجرات مذهبی را میگویند که درتاریخ یهود ومسیحیت فراوان رخ داده است که به سمت کربلا است- بعد میگوید  تصور میشود مانندیکی از مهاجرتهای بزرگ مذهبی دنیا است ان مهجرات یهوید ومسیحی  ویهودی  در این طبقه نیست انها یا مجبور بودن مهاجرت کنند ویابرا ی یک نقشه ا ستعماری مهجرت کردند- تنها درمذهب مسیحی  کاتولیمک که بهخدمت حضرت پاپ میرسند  تاحدی مانند این جریان  شیعه است- بعد میفرماید اندکی - لغت انگلیسی دی فورمینگ- یعنی تغیرات کوچک؟؟ با هجرت های مذهبی وحج دارد فقط تاحدی باحج  میتوان مقایسه کرد ولی حج در سایه  کربلا است نه برعکس اختلاف زمین تا اسمان است- برادارن اهل سنت درفضای مسمومی بودند که ترکش اش  به شیعیان هم رسید ایشان درست کنار همین مطلب عکسی از یک برگ انداخته  است نیمی ازبرگ  بنفش شده است ونمی ازبرگ سبز است یعنی محیط زیست درحال نابودی است یک تغیر با ضربه مثبت نیاز دارد معلوم میشود طرفدار سبزها است وبعد میگیود داستانهای زیادی دراین رابطه است انرا مطالعه کنید شیعه وهود مسائل دنیائی واهم اخرتی  همین حرف را میزند ولی درحج زیادنمایان نیست وقابل کنترول است وقابل تحریف است ولی کربلا چنین نیست ونکه جالبی گفته است امام حسین علیه السلام باشهادت خود فاصله شیعه را وبخصوص سنی را  یک بلوک سیمانی  بین ایندو کشید تنهاحرف منطقی همین است- چرا امام حسین علیه السلام چنین کرد همان مسئله برگ بخوبی روشن میکند


ارسال شده در توسط علی

بچسابنند

بسم الله الرحمن  الرحیم- نظریات شخصی است- دوستی از هلند بیان کرد که تازه به هلند رفته است یک راه پیمایی-که معرفت امام سین علیه السلام به مردم هلند   بیان کنیم ایشان دریک شهر کوچک هستند واقای رجبی انجا  یکی از معروفترین افراد است- ایشان گفتند چون نفرات ما کم است با شهری که درحدودسی وپنچ کیلومتر هست ملحق شویم که روی هم  درحدود شانزده نفر میشدیم- ایشان قراربود گل تهیه کند به یک مغازه گل فروشی میرودجریان را میگیود ایشان میفرماید حسین علیه السلام کیست وقتیکه ایشان شرح میدهد میفرمیاد تمام گلهاراببر- قراربوده است بافردی دیگر بروند بهتعداد کاپشن یک رنگ بخرند ویک برچسب خاص به بچسابنند ان وقتیکه جریان  را میگویند  ایشان بازسئوال میکند حسین کیست  وقتیکه شرح میدهند  بیست درصد تخفیف میدهد- باز واردیک گل فروشی میشوند که گل سرخ بخرند- یک خانم هنددرحال خریدن تعدادی گل سرخ است انهاجریان میگیویند خانکم هندی مگوید من برای راه پییمائی میخواستم بخرم وتعداد یمیخرم از ایشان سئوال میکنند شما مسلمان هستید میگوید بله وبعد میپرسند سنی هستید میگوید من شیعه هستم وباز سئوال میکنند شما حجاب درستی ندارید ایشان میگیود ماشیعیان درهند تقیه میکنیم وحجاب مداریمحال اینجا یک شال می اندازیم- این هند  درقرون وسطی بهتراز حالا بود بقول معروف صابوان انگلیسی ها به تن شان خورده است خودشان  نسبت بهغرب باختند ودرحال محمدرضصا وصدامی دارندمیشوندوتف به تمدن خودانداختند- تعادی هم شیعه افغانی  بودند که از   کربلا امده بودند ودر انجا موکب داشتن تعادی  تربت امام حسین علیه السلام به انها  هدیه داده بودندکه انها میخواستندبه مسلمانان انجا بدهند

بچسابنندبچسابنند

 


ارسال شده در توسط علی

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-  برگرفته از سایت - شیعه نیوز- استاد  سطوح عالی  حوزه قم- حضرت مستطاب- ایت الله چناب اقای - حسین  وحیدپور- رحمت الله علیه- که خبرنگار سایت در  که درموکب - حضرت مرحوم ایتالله عارف واستاد عرفان امام رحمت الله علیه بصورت غیابی- گفتمان کرده است نکاتی از ایشان- نقل میکنم- کهدرحال کمک کردن به زوار رحمت الله علیهم اجمعین-در مسیر نجف به کربلا فرمودند-بهنرین لحظات عمر ما همین است تمام کارهای  معمولی  وهمیشگی - ودرس وبحث - ورسانه یک طرف- واینکه چند روز را بیابیم وبه زوار- خدمت کنیم- طرف دیگر است- ایشان احساس خودرا نسبت به این راهپیمائی  پرشور اینگونه  بیان کردند---- واقعا نمیتوان عظمت این رویداد را با کلمات وحتی تصاویر بیان کرد- اکا من جمع زوار اربعین را رودخانه های  منتهی  به دریا مینانم- و افزود-  این جمعیت درداخل  این رودخانه معنوی - در حال تطهیر دل وجان  خود هستند- این مسیر شتسشوی دل ها است- زوار اکنون  در رودخانه منتهی به دریا هستند وپس از ورود- به کربلا وارد دریا میشوند- اب که به دریا متصل شد ماندنی میشود- قطره اب اگر روی زمین بچکد خشک وتمام میشود- - اما اگر به دریا برسد جزئی از انمیشود- این جمعیت  با اتصال به دریای کربلا خودرا ماندنی میکند- بیان کردند- خدمت به زائران امام حسین علیه السلام- افتخار مضاعفی است- این پرچم بر زمین نمی افتد واگرعدهای نتواند- انرا بالا نگه دارند- خداوندمتعال افرادی دارد تا این پرچم را علم کند- فرمدند - امسال خیل جمعیت زوار بسیار زیاد است  امسال دوبار مسیر نجف تا کربلا رفتم- ومی بینم که ازتعداد جمعیت نسبت- به سال قبل کم نشده است- خیال نکنیم که اگر عزیزیان ایرانی نیامدند- حرکت اربعین تضعیف  ویا خاموش میشود- نه همه سهم دارند- سال  های پیش  از اروپا وامریکا زائران زیادی  می امدند- وامسال هم حضور دارند-یکی از شگفتی هااربعین امسال گفت-یکی از شهرهای امریکا تنها سی نفرشیعه دارد- که امسال هرسی نفر به راه پیمائی - اربعین امده اند- یعنی کل شیعه ان شهر به این زیارت مشرف شدهاند- وی با انتقاد از بایکوت خبری  راهپیمایی اربعین- در رسانه های  دنیا گفت-گاهی  یک حادثه کوچک بی ارزش دردنیا اتفاق می افتد- درصدر خبر رسانه ای اجنبی قرار می گیرد- وبوق تبیلغاتی - ان را بزرگنمایی  ومنعکس  میکنند- اما همین رسانه ها که خبرنگانشان درهمه جا حاضرند مراسم اربعین را سانسور میکنند-: ایا این جمعیت  که بزرکترین تجمع مذهبی بشری  در کره خاکی -است- قابلیت انرا ندارد  تا پوشش خبری داده شود؟؟-- علت این سانسورا نیز این گونه بیان کرد- که : انها میدانند- که اگر دنیا این منظره ها را وصحنه هارا- ببینند- سئوال میکنند- که حسین کیست؟؟- برای چه مردم این راهپیمائی -را- انجام میدهند؟- واین پرسش وپاسخ ان- به سود- منافع قدرت هانی  نیست--- بهنظرم راه پیمائی  اربعین- از حرکت- عاشورا مهمتر است- چون اینحرکت پیسته ومتحد است-ادامه دارد


ارسال شده در توسط علی

بسم الله  الرحمن  الرحیم-نظریات شخصی است-درجبهه بودم- شنیدیم که رادیو عراق گفته است که بسیچی بودن ترمز-مانده بودم منظور اش چی است- یکروز یکی از مهندسی که جزو  بسیج بود بامن اشنا  شد بدون مقدمه ای گفت  درانمکان نام شرهانی است  زیرنظر لشگر نوزده فجر شیراز ونزدیک به یک لشگر اصفهان بود من درتوپخانه پانزده خردادبودم ده نفر بودیم  جریانی پیش امد که چند مهندس  برای   سیستم چاشنی توپ نقشه کشی کنند و  اجزارانرا بسازنند که متعلق به یک هنرستان واخرموفق شدندویک از انها که بسیارمذهبی بود بعدا سیستم استارت پیکان ساخت که قراربستند ب ایران خودرو یکجوانی دیپله ریس توپخانه بود دقیق نمیزد وایشان میگفت  این بهتراست که دشمن استحکامات خودا را ونقشه جنگی اش را عوض کند ولی من ناشی بودم گفتم باید دقیق بزنیم باجناب مهندس توسط نخ یک محاسبات ودقیق زدیم-  ان جناب بهمنیک لباس خانه درست که یک لباس حوله ای یک سری پنبه روی ان بجسبان وبعد دولایه   نیلون گوفت روی ان بپوشان- با کلاه عینک  که دشمن اینجارا چندبار شیمیائی زده است  و دکتر ه بهمن گفتند قشر خاکستری  مغز تو رنگ مسی شده است- اتفاقا خیلی خوب شد اصلا خنده از لب من نمی افتد حس ناراحت شدن ندارم این بمب شمادی ماده ای داشت که چشن مثل چشم تراخمی میکرد میگفتنددرمجنون زده است اعراب حاشیه نشین اهواز چشمان اش تراخمی شده بودنه ماسک بود نه وسیله ی خنثی کنند بود  عراق  تاکتیم اش این بود افسران از  جاهی خاصی بروند کمتر کشته بدهند از جاده های عمومی استفاده نمیکردند- وسط تپه میبردیند وقدمو به قدم  ضد هوائی  وجا یگاهی  استراتر ی  لبه  کویر  رملی فقط با موتو ر سیکلت میتوان  رفت یک تانک مار ا که میخواستنداز ان  برش برود زده بودند این اورده بودسر  این گذر گاه گذاشته بودند مقداری اش تا لوله تانک به سمت ما بیرون بود از انجا برای شناخت شبانه حرکت میکردند ن سرتپه نزدیک این تانک نشته بودمماداشتیم   روی تیراندزای  تمرین میکردیم یک دفعه دو هواپیما سیاه بودن ارم درحدود دومتری روی زمین بفاصله سی سانتمیتر از یک  دیگر داکلیه که هواپیما جلوی مستقیما تیراندازی میکردنزدیک  هرکدام یک جعبه مثل تابوت وسرانه یک منحی داشت   حالت ایرودینامیک بشود مثل هواپیما مقاومت جلو ی هوا را کم کند رها کرد و یک گلوله بسیار سفید کمی کوچکتر توپ تنیس تورنگ سفید  بسیار زیبا ومثل انکه درخحمر انگشت بزندید کمی فرو رفتگی داشت ایشان فریاد گاز شیمی هائی هم دارد  ما دودیدم  و یک بطر ی اب و  دهان با  چپی  صورت بستیم ومن یک نگاهی به عقب کردم  یک گاز سبز رتگ همرت با رنگ زرد ارارام میث فرره میجرهخید وبه اسمان میرفت وسهنفرباهم دودیدم رفتیم بلای تگه که درحدود هشت تا اطاق حمام داشت و اودوش را بالای سرما باز کردیم ولی بقیه بچه به مرداب رفتند ویک نی بردیدن وداخل اب مرداب شدند واین گاز بالارفت وبعد سرازیر شد به سمت اب مرداب همه مهای راقبلا کشتهبود و علقها یمردن دورهم پلاسیده کرده بود  تا ایشان  با بلندگو فرموددبیاید اینتوپ بسایر خطرناک هستند بعضی انها  شیمیائی هستند وبعضی تعدادزیادی سوزنهای سمی شد دارندبشدت پرتاب میکنند اگر درچشم فرو رود با گاز انبر باید بیرون بکشند- در زمانهای مختلفی منفجر شدند وشدت انفجا که نسبت به حاسیست موادانفجاری داشت ان زمان یا پنج بود یا شش بود  وگفتند دیگر کسی اطراف ان رود  من گفتم یک سه پایه  با میلیه بزرگ مانند چوب ماهیگیرد وسط بزارید ویک بمب قوی  یا بافتیه ویا با ریموت منفجر کنید- جناب گفت ما باروش خودمان عمل میکینم یک پلییت یا صفحه اهنین   ضخیم میگدارند و روی ان با پتک میکوبندمیروند جلو وباتمام اینعمل باز میتواند خطرناک باشد داخل جعبه  بخش شا است برای گذاشتن وسایل بسیارخوب است واستفاده میکند واین پاسخ تیراندازی های دقیق بود بعد جناب مهندس عزیزشهید حسین ظالانوار فرمودند جلوی گار  ریست جمهوری  من خیلی بعجب کردن بیاد  در نزدیک ترین فاصله با بغدادباشند گفتم یکخبری اینجا است گفتخبر ینست اینها میدادنندکه شیرازی ها اهل کاری نیستند-من هم قبول کردم  هیچگونه اطلاعاتی داده نمیشد ان جناب مهندس فرمودند- دراینجا ماتجربه بدست اردیم شایدبیش از صدمرتبه جابجا کردیم با روش خاصی است تا عراق گول بخورد تا فرمان چنگ امد- حضرت  مجاهد بزرک  شمعخانی- فرمودند من میخواهم ناظر حمله باشم ایشان درمقربودند  که دستور حمله صادرشد تا ایشان بهاینجا بیاد یکنیم ساعتی  طول کشید تاما خطرا شکستیم وجلو رفتیم ایشان  امد وجریان گفتند- وفرمودند چرا من نگاه  میکنید همه حمله کنند یک دوست نشان همراه ایشان بود یک چوب بلندی گرفتند  درحالیکه میچرخاندن  میدودیدند هرکس میحواست برگرد میگفتند شما شهیدزیاد دادید بروید انتقام بگیرید-تا کربلا بدوید- عراق  تانک وتوپ  موشک انداز ههمه راز دست داده بودخط جلوی بچهای سیزده وچهارد ه بودندچون قد ا اینها کمبود داخل کانال  کمی خم میشدند دیده نمیشدند وهمچنان تیراندازیمیکردندبزرگتر باید سینه خیز غلط بزنند تا جائی کهتیراندزی نمیشود بتواندچند قدم جلوبروند منطقه درسلسله  به موازات هم داشت که بین انها یک دشت بود  سلسله اول گرفتند ودیگرتوان جلو رفتنداشتند اگرمانندعراق یک پشتیبانی قوی داشتیم ان  سلسله میگرفتیم ارتش عراق درکلخط تا کیلومتر عقب مینشست که از پشت حمله نوشد حتی از ترس مدتی زیاد عقب نشست بعدمتوجه شدکه امکان اش کم است وبعدمن فهمدیم این فرار عظیم وحشت ایجاد کرده است وبرای  روحیهدادند گار دریس جمهوری امده است وفردای انروز عراق گفت  بیسجی  بی ترمز  


ارسال شده در توسط علی
<   <<   6   7   8      >

بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 1389
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
مهر 95
آبان 95
آذر 95
دی 95
بهمن 95
اسفند 95
فروردین 96
اردیبهشت 96
خرداد 96
تیر 96
مرداد 96
شهریور 96
مهر 96
آبان 96
آذر 96
دی 96
بهمن 96
اسفند 96
فروردین 97
اردیبهشت 97
خرداد 97
تیر 97
مرداد 97
شهریور 97
مهر 97
آبان 97
آذر 97
دی 97
بهمن 97
اسفند 97
فروردین 98
اردیبهشت 98
خرداد 98
تیر 98
مرداد 98
شهریور 98
مهر 98
آبان 98
آذر 98
دی 98
بهمن 98
اسفند 98
فروردین 99
اردیبهشت 99
خرداد 99
تیر 99
مرداد 99
شهریور 99
مهر 99
آبان 99
آذر 99
دی 99
بهمن 99
اسفند 99
فروردین 0
اردیبهشت 0
خرداد 0
تیر 0
مرداد 0
شهریور 0
مهر 0
آبان 0
آذر 0
دی 0
بهمن 0
اسفند 0
فروردین 1
اردیبهشت 1
خرداد 1
تیر 1
مرداد 1
شهریور 1
مهر 1
آبان 1
آذر 1
دی 1
بهمن 1
اسفند 1
فروردین 2
اردیبهشت 2
خرداد 2
تیر 2
مرداد 2
شهریور 2
مهر 2
آبان 2
دی 2
آذر 2
بهمن 2
اسفند 2
فروردین 3
اردیبهشت 3
خرداد 3
تیر 3
مرداد 3
شهریور 3
مهر 3
آبان 3
آذر 3