بسم الله الرحمن الرحیم-نقدی بر عقایدوهابیت-نظرات شخصی است-1-شما که احتهاد قبول ندارید برچه اساسی حدیث قبول میکنید شما بیش از همه اجتهاد عقلی وفلسفی میکنید واصول فقهی جدیدی وارد اسلام کردهایدچگونه اجتهاد را بطورکلی رد میکنید؟-2-اقایان قطب- مرشد-سیادت قبول پس جناب اقای محود بن وهاب چکاره هستند؟ اقای بن باز چکاره بودند گروه افتا چطور حاکمان قطب نیستند ونباید ازانها اطاعت کرد فتوا نمیدهند – قانون نمیسازنند- پس چگونه است شما رهبران مدهبی افراد قبول ندارید از فردا اعلام کنید هرکس مجتهد خوداش است-3- اقایان میگویند درهمه چیز حتی فتوا از هیکسجز خدواندکمک نگیرید – پس هیچ کتب مذهبیرا نخوانید وازهیچ عالم وهابی نباید کمک گرفت زیرا شرک است مستقیم از خداوند بپرسید لطفا خودتان عمل کنید تا دیگران نتایج انرا ببینند-4-میفرمایند سنت را رها کنید خوبکه نگاه کنید درحقیقت راهمچیز اسلامی باید ترک کنید درست خواسته غرب است اگر سنت رها کنیم درحالیکه خداوند پیامبر اکرم صلواتهالله علیه واله ولسلم برای قران وسنت اورده است وبدون سنت قران واحکام درک نمیشود وتنها عقل محض است که درمقابل نص ارزشی ندارد مثال تیم جناب ابوذر وعمایر یاسرکه رسول اکرمصلواته الله علیه واله والسلم انرا نپسندیند ودستورجدیدی دادند-5- دعا کردن وقران خواندن بعد از نماز را بدعت میدانند قران میفرماید هرزمانکهوقت داشتید قران بخوانید وهرگاه هموقت داشتید دعا بکنید وقت خاصی رامعین نکردند- اقامه واذان درتمام فرق اسلامی بجز وهابی یکی است فقط درشیعه براساس استحباب گفتن علی ولی الله بیان میشود-دعای بعد ازاطعام را قبول ندارند ایاشکر گزاری قبول نداریدچرا؟ دلیلقرانی وحدیثی دراین موردمسلما ندارید دلیل عقلانی شما چیست- قرانمیفراید حضرت ابراهیم علیه السلم بسیارشکر گذاربوده است-میگویند سال گرفتن برای مردگان را نهی کردهاند – پس چرا حضرت رسول اکرمصلواته الله علیه واله والسلم به مکه مشرف شدند روزی به نزد قبور حضرت خدیجه سلام اله علیه وحضرت ابوطالب رفتند ودعا کردند واشک ایشان بسیار جاری شد؟-متبرک قراردادن البسه اولیا ومانندان را جایزنمیدادند – پسچرا حضرت رسول صلواتهالله علیه واله والسلم لباس خودرا برتن بدن حضرت فاطمه بنت اسد علیها سلام پوشاندند واولیای دیگربقدر ظرفیتشان دارای کرامت هستند واین امر درتجربیات زیادی مشخص شده است که حد تواتر گذشته است- مردگان زوار خود را نمیشناسند اینهمه از تواتر گذشته است درسراسرجهان نه تنها در کشورهای اسلامی- ایا لباس جضرت یوسف علیه السلام نمونه خوبی نیست؟!- نذر برای اولیا گرفتن راحراممیداند-همجضرت عبدالمطلب سلامالله علیه برای پیغمبر اکرم ده شتر نذر کرد وهم حضرت ابوطلب برای حضرت علی علیه السلا م شترنذر کرد وبالاتر ازان خداوند امر فرمودندبرای فاطمه زهرا علیها اسلام شتر نذر کن- وزمانیکه حسنین علیهم السلا م مریض شدند حضرت رسول اکرم صلاوتهالله علیه واله والسلمدستور نذر دادن ودرتمافرق اسلامی دراین باب دستورهای زیادیداده شده است که از تواتر گذشته است حتی خلیفه عباسی توکل لعین مادراش برای اونذر کرد-حلقه ذکررااقایان حرام میداند مجالس اسلامیرا پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم روضه از رضوان الهی دانسته است تازمانی که خلاف شرع نوشت مستحب است-نمازهای مستحبی درهرز مانی جایزوروا وموردعنایت الهی است اتفاقا درشب قدر بیشاز همه زمانها اجر دارد ومعلومنیست برادران وهابی برچه است نمازمستحبی را در شبقدر- برانت – رغائب- واولین جمعه شب ماه رجب راجایز نمیداند به نظرمیرسد بعضی احکام را که همه فرق قبول دارند به عمد باطل میداند تا مستمسکی برای کوبیدن انها فراهم شود- دراخرمیفرمایند که فتاوی باید قران وحدیث داشته باشد وبدون ان قابل قبول نیست لطفا تمام قوانین خودتان وگذشتگان خودتان درتمامموارد ایات قران واحادیث انرا بیان کنید- ولی درفقه گفته میشود به هر طریقی که فهمیدید که اول وقت نماز است کافی است وازهر طر یقی که فهمیدید شی ای نجس است کافی است عملکرد اصحاب با شرایط خاص میتوان ملاک باشدولی برای صحت بیشتر به احادیث معتبر بیاد دست پیدا کرد ودرجائی بالاجبار بیاد پذیرفت زیرا پذیرش تکلیف راهای خاص خوداش واصول خوداش دارد که درنزد عقل قابل قبول است والسلام
بسمالله الرحمنالرحیم-نقدی برمقاله استادمحمود تنگلی-درباره قتل عثمان-جناب استاد از خیل منافقانزیادی بحث میکنند که درواقع مجهول هویه هستند واین امر درانزمان وحتی تا امروز هم درکشور اسلامیبه صورت قبائلی اداره میشود بعید است که یک سازمان بسیار گسترده ومخوف از قبائل به صورت مستقل ایجاد شود ودست به چنین اقدامی بزند البته استاد حتما سند ومدراک تاریخی دارند وپسندیده است که انرا بیان کنند دران زمان متاسفانه افراد تابع عقل خود نبودند وتنها از شیخ قبیله اطاعت میکردند مومی بودنذ در دستان ان بزرگواران چگونه مکن چنین حزبی دران زمان تشکیل یافته باشد و وتاریخ ازانان بیخبر باشد؟ وحتی نام سران انها راندان؟ .با این راحتی همه را فریب دهند افرادی چون زبیر وطلحه وعلی ابن ابطالب علیه السلام وهمه را چزچندی افراد در زمانیکه اسلامدرانزمان وسعت زیادی را اداره میکردوحتی حدیثی ازپیامبر اکرم صلواتالله علیه واله والسلام همداشته باشند وهمه روسای مهم در مدینه باشند که جلوگیری کنند ولی انها به راحتی وبه سادگی کار خودشان را بکنند- افراد مثر به انحوکه تاریخ مینویسد نمایندگانی ازمردم مصربودم که برای تظلم خواهی به مدینه امدند عدد مهمی نبودند ومندرتاریخ تا امروزند یدهام که گروهی عظیم درحج گرد امدند وسپس به بهانه زیاررت حضرت رسول اکرم صلواتهالله علیه واله والسلم به مدینه امده باشند عنایت بفرمائید سنت تاریخی انرا ذکر کنید واینان چقدر رعایت قوانین مخفی کاری کرده اند که هیچکس به انها ظنین نشده است واخباری ازانهاکسب نکرده است وانهم دست یهود ومشرکین ومجوسیان درکار باشد؟ ویا کشورهای بیگانه طرح ریزی کردهاست وقبائل بزرگ عربستان درمقابل انها نتوانند هیچ اقدامی بکنند وانها را ازخود بدانند وبه انها اطمینان کنند؟ جملات حضرت علی علیه السلم درباره عثمان درنهج البلاغه بخوبی گویای حقایق هست وشما از احادیثی سود جستهاید که اجماع مسلمانان راندارد وهمینمسلمان وصحابه های گرامچندید روزحسد عثمانرا دفن نکردند وانرا دربخش یهودی بقیع با خریدن انبخش توسط معاویه امکان پذیر شد وفرزندان عثمان به شامگریختند ودست به تحریک برای انتقامگیری کردند وسرانجامگفتند که انها در ارتش علی علیه السلام عده ای معدود پنهان شدند وهیچگاه نام انها را نبردند زیرا میدانستند که انها از اصحاب کبار هستندوحضر علی علیه السلم فرمودند من نام انها رامیدانم ولی مصلحت نیست که فاش شود وهیچگاه نام انها رانخواهم گفت-وهیچکس از اصحاب هم نام انهارا نگفتند-جنگ جمل وصفین که به خون خواهی عثمان شروع شد چرا بیگناهی چون عثمان بن حنیف را وهفتاد نفر دیگر ی رابهجرم ازار واذیت وکشتن ایا انهادر قتل عثمان شریک بودند؟وهمچنیندرجنک صفین هم جنایات عظیمی شد وهیچگاه این حزب را کسی از خون خواهان تبین نکرد چناچه مروان بن حکم قاتل طلحه باشد به احتمال زیاد فهمیده استکه کی از سران فتنه اوبوده است بی ملاک همنیست چون عایشه ام المومنین مداومطلحه رابرای کشتن عثمان تحریک میکردوسئوا ل اساسی دیگر ان است که زمانیکه معاویه بر کوفه ومدینهمسلط شد سراغ کشندگان عثمان نرفت وتمامسعی خودربر کشتن شیعیان پاکحضرت علی علیه السلا م معطوف کرد
بسم الله الرحمن الرحیم-یا علی ای شراب فرحبخش علت ما-کجا است ان کهکشانها که نورافکنن بران کتابی که درماورای لوح وقلم ازان شما ست—انچه دراین عالم خاکی است میرود از یاد- چشم همه برلعل ولب گردش جام شما است- اعتبار ما میسر نمیشود- جز از رایحهای ازنسیم بهشتی شما- - پدری وجوانمرد نیست جززبخشایش بس روح مکرمی که باشما است- به وصفت توکردن حدیث امکان است- چون حدیت تو کردن بیرون از عرش وسما- سیر ما درهستی به خاطر هستی تواست - - رنجکشیدن تو- امتحان روز محشر ما است-که این بیان مقامات کشف وکشاف است- - توبرفراز کهکشانیکه به چشم عشق توان دید که درکنج غاری پنهان خزیدهایم ترنم انگشتان راببین- که این اینه خدانما ازکجا به کجا است- دانی چیست بینائی وکوری- دیدن جلوه شیرین قلندری که ذکر تسبیح ملک درحلقه زنارداشت
بسم الله الرحمن الرحیم-علت رواج باطل در زمان شاه-در انگلستان-در ژانویه مهمان یکخانواده استکاتلندی در یکدهکدهبسیار شیک وتوریستی شدم پدر خانواده با پسرش اختلاف فکر پیدا میکنند چون تما م شرایط را برای انکه پسرش وبچه های دیگرش دکتر شوند فراهم کرده بود پسر بزرگترتوجهای زیادی به ان نشان نداده بودوپدر گفته ما خاندانی هستیم همیشه ازاب کره گرفتهایم تویکی در بین ما بیعرضه شدی شغل اش رابه من نگفت ولی من فهمیدم که افسر عالیرتبه اطلاعاتی بوده است- پسر هم میگوید منهم به زودی عرضه خودم را نشان خواهم داد واز اب کره خواهم گرفت- به لندن میرود وتکنسین دوساله ماشینهای نانوائی میشود که ان زمان سخت ها به این افراد محتاج بودند وپول خوب میدادند وبه ریاست یک شرکت نانوائی میرسد وسخت علاقمند به ورزش شنا یادمیگرد وبه مربیگری میرسد-فوتبال یادمیگرد بازبه همین- بوکس- وان زمان علاقمند شدیدی به دوچرخه سواری پیدا میکند وبایک دختر لیسانسیه فرانسه ازدواج میکند وپدر باا ازدواج میکند ومسئول دهکده ازدرخواست میکند وبیاید دران دهکده مسولیت یک شرکتنانسازی رابعهده بگیرد ودرامکانات مانند خانه وغیره به کمک خواهد کردومیاید به ان دهکده مادرایشان دوره اشپزی خوانده بوده است وسرانجام درخیابان اصلی یک اولمغازه رستوران اشپزی میخردولی مداوم بعنوان سر اشپز خاصی سرکشی میکرده است به رستوران های دیگر وپول دریافت میکند واین پسر پول یک مغازه دیگررابه مادرت میدهد که مغازه بغل دستی بخرد وبه اضافه کند واین کار میشودمن ایشان هم درخانه پدری وهمدر رستوران مادراش دیدم در رستوران ایشانگفت من علاقمند به دوچرخه سواری شدم وفعلا در یکباشگاه معروف این جا ثبت کردم ولی نرفتم تا تحقیق خودم کامل شود و180 جا من باید پرسش کنم هنورتحقایت من تمامنشده است از باشگاه معروف انگلستان قهرمانان وخواندن مجلات واستادهای معروف وحتی خانممن مجلات فرانسوی به کمکهم ترجمه دراینباره ترجمه کردیم وچون ایشان گاهی اوقات نان به فرانسه میفروخته زبان فرانسهتا حدودی یاد گرفته بوده است وحلا سئوال من از شما ایناست ایا شما دوچرخه کورسی داشتهاید گفتم نه وباز پرسید ایا میدانید قهرمان دورچخه سواری برای شروع ازچه دوچرخه استفاده میکنند گفتم نه وگفت ایا میدانید کم دنده شروع میکنند ویا پر دنده وبازگفتم نمیدانم ایشان گفت تا تمام این اقلام پرنشود من تصمیم نمیگر- برای شناودیگر ورزش ها همین طور عمل کردم- یکدانشجوی ایرانی درانگلستان به من گفت-من از روزی وارد انگلستان شدم درست مانند یکطلبه درتمام ابعاد حتی لباس پوشیدن عمل میکردن وخانهاش را به من نشان داد که یک کوچه خیابانی ازکنارش رد میشد ویک خیابان کمی پهنتر با زوایه بیشتر از کوچه خیابان رد میشد در نبش اندو خیابان خانه یک پیرزن ویک پسر بود که درست پنجره روبروی پنچره ایشان بود وهمیشه هم پرده افتادبود ایشان یکروز من تحت تاثیر بچه ایرانی گفتم این چه کاری است من میکنم ریشم را زدم ویک لباس شوخ وشنگپوشیدم- روز دوم تا امدم کلیدبی اندازم ان خانم پیرزن من را صدا کرد وبه منگفت چرا تغیر رورش دادی- شاید دراوائل قیافه های مردم کمی براای تو عجیب بوده است واین یک امر طبیعی ولی توباد قیافه شناس باشی وروانشاس باشی وحس کنی دیدگاه مرد م نسبت به توتغیرمثبت کرده است من گفتم تغیر مثبت کرده است؟ عجب ایشان اصافه کرد که من به پسرم گفتم ازاین اقا زیاد الگو میگیری واز فردا وضع سابق داشته باش ومن همگفتم سمعا وطاعتا- پدر ان پسر فرمودند من یک کتابخانه برای بچه هایم تهیه کردم تمام ایدلوژی ی تمامفرق مذهبی وغیر مذهبی تمام کتب پزشکی ی ومهندسی وهرمجله سودمند هرگاه بچه گفتند کدام ایدلو ژی بهتر است گفتمخودتان سر به کتابخانه بزنیدوهرگاه تجارب من خواستند من انهارابیان کرد م-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-علت رواج باطل در زمان شاه-در انگلستان-در ژانویه مهمان یکخانواده استکاتلندی در یکدهکدهبسیار شیک وتوریستی شدم پدر خانواده با پسرش اختلاف فکر پیدا میکنند چون تما م شرایط را برای انکه پسرش وبچه های دیگرش دکتر شوند فراهم کرده بود پسر بزرگترتوجهای زیادی به ان نشان نداده بودوپدر گفته ما خاندانی هستیم همیشه ازاب کره گرفتهایم تویکی در بین ما بیعرضه شدی شغل اش رابه من نگفت ولی من فهمیدم که افسر عالیرتبه اطلاعاتی بوده است- پسر هم میگوید منهم به زودی عرضه خودم را نشان خواهم داد واز اب کره خواهم گرفت- به لندن میرود وتکنسین دوساله ماشینهای نانوائی میشود که ان زمان سخت ها به این افراد محتاج بودند وپول خوب میدادند وبه ریاست یک شرکت نانوائی میرسد وسخت علاقمند به ورزش شنا یادمیگرد وبه مربیگری میرسد-فوتبال یادمیگرد بازبه همین- بوکس- وان زمان علاقمند شدیدی به دوچرخه سواری پیدا میکند وبایک دختر لیسانسیه فرانسه ازدواج میکند وپدر باا ازدواج میکند ومسئول دهکده ازدرخواست میکند وبیاید دران دهکده مسولیت یک شرکتنانسازی رابعهده بگیرد ودرامکانات مانند خانه وغیره به کمک خواهد کردومیاید به ان دهکده مادرایشان دوره اشپزی خوانده بوده است وسرانجام درخیابان اصلی یک اولمغازه رستوران اشپزی میخردولی مداوم بعنوان سر اشپز خاصی سرکشی میکرده است به رستوران های دیگر وپول دریافت میکند واین پسر پول یک مغازه دیگررابه مادرت میدهد که مغازه بغل دستی بخرد وبه اضافه کند واین کار میشودمن ایشان هم درخانه پدری وهمدر رستوران مادراش دیدم در رستوران ایشانگفت من علاقمند به دوچرخه سواری شدم وفعلا در یکباشگاه معروف این جا ثبت کردم ولی نرفتم تا تحقیق خودم کامل شود و180 جا من باید پرسش کنم هنورتحقایت من تمامنشده است از باشگاه معروف انگلستان قهرمانان وخواندن مجلات واستادهای معروف وحتی خانممن مجلات فرانسوی به کمکهم ترجمه دراینباره ترجمه کردیم وچون ایشان گاهی اوقات نان به فرانسه میفروخته زبان فرانسهتا حدودی یاد گرفته بوده است وحلا سئوال من از شما ایناست ایا شما دوچرخه کورسی داشتهاید گفتم نه وباز پرسید ایا میدانید قهرمان دورچخه سواری برای شروع ازچه دوچرخه استفاده میکنند گفتم نه وگفت ایا میدانید کم دنده شروع میکنند ویا پر دنده وبازگفتم نمیدانم ایشان گفت تا تمام این اقلام پرنشود من تصمیم نمیگر- برای شناودیگر ورزش ها همین طور عمل کردم- یکدانشجوی ایرانی درانگلستان به من گفت-من از روزی وارد انگلستان شدم درست مانند یکطلبه درتمام ابعاد حتی لباس پوشیدن عمل میکردن وخانهاش را به من نشان داد که یک کوچه خیابانی ازکنارش رد میشد ویک خیابان کمی پهنتر با زوایه بیشتر از کوچه خیابان رد میشد در نبش اندو خیابان خانه یک پیرزن ویک پسر بود که درست پنجره روبروی پنچره ایشان بود وهمیشه هم پرده افتادبود ایشان یکروز من تحت تاثیر بچه ایرانی گفتم این چه کاری است من میکنم ریشم را زدم ویک لباس شوخ وشنگپوشیدم- روز دوم تا امدم کلیدبی اندازم ان خانم پیرزن من را صدا کرد وبه منگفت چرا تغیر رورش دادی- شاید دراوائل قیافه های مردم کمی براای تو عجیب بوده است واین یک امر طبیعی ولی توباد قیافه شناس باشی وروانشاس باشی وحس کنی دیدگاه مرد م نسبت به توتغیرمثبت کرده است من گفتم تغیر مثبت کرده است؟ عجب ایشان اصافه کرد که من به پسرم گفتم ازاین اقا زیاد الگو میگیری واز فردا وضع سابق داشته باش ومن همگفتم سمعا وطاعتا- پدر ان پسر فرمودند من یک کتابخانه برای بچه هایم تهیه کردم تمام ایدلوژی ی تمامفرق مذهبی وغیر مذهبی تمام کتب پزشکی ی ومهندسی وهرمجله سودمند هرگاه بچه گفتند کدام ایدلو ژی بهتر است گفتمخودتان سر به کتابخانه بزنیدوهرگاه تجارب من خواستند من انهارابیان کرد م-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- نقدی بر جریان فعلی بهائیت وعلل پیدا کردن مختصات فعلی ان ومشکلات ان- در دین یهود شما هر اشکالی را بگیری- توجه ای نمیکنند وجواب میدهند این دین شخصی خاص است وما از هیچکس دعوت نمیکنیم ولی اگر خوب دقت کنید تحت سیطره فرهنگ غرب است وفرهنگ اصیل وشرقی خودرا بشدت ازدست داده است-وخواهد داد- وشرقی تا غرب نشود از ان دین دوری میکند واین که شرقی غربی شودیک امر بسیار پیچیده وسخت است وغرب مسیر خاص وپیچیده خوداش را طی میکند اخیرا دراینترنت خواندم که سکولاریسم حملات علمی خوداش بر علیه مذهب که درحال رشد است شدت خواهد داد ومذهب درغرب بیادخوداش برای مواجهه سختی را اماده کند وبه سئوالات انها پاسخی دهد که جامعه بپذیرد- امروزه جامعه غرب یکانسان خدا شود را مسخره میکنند ازدی زن ومرد نباشد وزن از حرمت بالائی برخودار نباشد وازتمدن درجه بسیار بالا برخوردار نباشد- ازادی نباشد ومانندان- چالش های زیادی ایجاد زیادی ایجاد میشود- تجربه فرماسونی درشرق وغرب به خوبی اینموضوع اثبات میکند چون خواست در ایران غربی شود با مشکل ربرو شد وکاریف کثافت کاری نداریم ازلحاظ مسائل اجتماعی – فلسفی مورد کنکاش من است- بهائیت درغرب این دین را یک دین جهانی اعلام کرد- مسلما ایرانی که غرب راهم بخوبی بلد نیستند وتحصیلات واقع شگرف وعمیق نسبت به غرب وروحیات غرب ندارند هرگر نمیتواند چنین ادعائی درغرب کنند واگر بکنند با دید شرقی غرب نمیپذیرد- شیعه استثا است زیرا از قول پیامبر اکرمش صلواتالله علیه واله والسلم فرموده است اگرحدیثی برخلاف عقل بود ولواز قول من انرا بیان کرده اند انرا به دیوار بزنید بهائیت که چنین حرفی نمیزند؟- پس چجرایانروند را پذیرقته است چون بانیان ان امریکائیها هستند وبه همین دلیل مذهب شیخییه درایران میماند وکمتر با چالش ربرو است ولی دین بهائی با چالش سختی روبرو است- اولین کسی متوجه این امر شد شخصی است به احمد سهراب که دین بهائی را باید اصلاح کند ولی اصلاح از شخص باب وبهاالله شروع میکرد ودرحقیقت دین بهادی ارکانش به چلش کشیده میشد ومثل امروز به افول میرفت ولی بها الله پذیرفت؟ از همین جا مشخص میشود که عامل سیا است ومیخواهند یکمترسک برای حکومت ایران درست کنند وشخص بها الله این را بخوبی درک کرد که روسیه یکعامل اطلاعاتی مطیع میخواهد واز نیکلایویج انقاد میکند ودست اورامیخواند که دوره خدائی توتمام شده است ودوره غلامی شروع شده است وایشان هم اول خودرا خدای ایشان معرفی میکند وسپس خودرا غلامایشان مینامد چه زمانی که ایشان سخت به نیکلای محتاج است ونیکلای تمام عوامل را که به نفع او است لحاظ میکند نه تنها ایشان را- فرماسونی هم همین است- سهراب سازمانی باکمک یکخانمامریکادی ایجاد میکند بنام کاروان شرق وغرب که درحقیقت یک دوست یابی از طریق مکاتبه است که عضواین سازمان که میشدند اسامی زیادی دراختیارانها قرار میگرقت ونقاشی زیادی به انها داده میشد منجمله جزواتی در باره دین بهائیت وبشدت از عبدا لبها وشوقی افندی وانتقاد میشد عبد البها کی مدیریت جدیدی بوجد اورد بدستورغرب که هم دین بصورت گروهی وسازمانی پییش برود ومسائل بر عهده عبدالبها نباشد تا اقدس بودن با مشکلی ربرو نشود ودر ضمن تا بیست وچهار نسل ایشان رهبر این سازمان باشد- جناب سهراب میخواست که سازمان بر اساس روز باشد وقدرت نقد وانتقاد داشته باشد زیرا مسلم بود که افراد زیاد که با سازمان او ارتباط داشتند اولا خدائی بها الله ودرثانی فرماسونی بود دین بهائی به نفع انگلستان را مطرح میکردند ولذا باید تا حدودی عمکرد انان را تخطئه کرد- کم کم در انگلستان به صورت غیر رسمی مخالفتهائی با درباره شروع ودربار یکفراماسون که تنها برای خود میکند وابرویانگلستان ومردم لحاظ نمیکند وبا مافیا ارتباط دارد مطرح شدوکم کم اوجگرفت که بالا ترین اوج ان زمانی که سلمان رشدی مقام ":سر:" که این مقام اول برای خود انگلستان بود ودر ثانی برای افرادی زحمات بسیارتعین کننده برای انگلستان انجام دادهبودند واز یکمحبوبیت زیادی بر خودار بود وفتیکه باسلمان رشدی دادند بسیاری مدال ولوح انرا پس دادند- انگلستان متوجه شد کوبیدن عبداللهبها وشوقی افندی به ضرر ایشان است ودرمقابل سهراب جبهه جدیدی ایجاد کرد وجالب انکه زن ودختر سهراب اعللان کردند ما بر دین شوقی بودهایم؟- ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- نقدی بر جریان فعلی بهائیت وعلل پیدا کردن مختصات فعلی ان ومشکلات ان- در دین یهود شما هر اشکالی را بگیری- توجه ای نمیکنند وجواب میدهند این دین شخصی خاص است وما از هیچکس دعوت نمیکنیم ولی اگر خوب دقت کنید تحت سیطره فرهنگ غرب است وفرهنگ اصیل وشرقی خودرا بشدت ازدست داده است-وخواهد داد- وشرقی تا غرب نشود از ان دین دوری میکند واین که شرقی غربی شودیک امر بسیار پیچیده وسخت است وغرب مسیر خاص وپیچیده خوداش را طی میکند اخیرا دراینترنت خواندم که سکولاریسم حملات علمی خوداش بر علیه مذهب که درحال رشد است شدت خواهد داد ومذهب درغرب بیادخوداش برای مواجهه سختی را اماده کند وبه سئوالات انها پاسخی دهد که جامعه بپذیرد- امروزه جامعه غرب یکانسان خدا شود را مسخره میکنند ازدی زن ومرد نباشد وزن از حرمت بالائی برخودار نباشد وازتمدن درجه بسیار بالا برخوردار نباشد- ازادی نباشد ومانندان- چالش های زیادی ایجاد زیادی ایجاد میشود- تجربه فرماسونی درشرق وغرب به خوبی اینموضوع اثبات میکند چون خواست در ایران غربی شود با مشکل ربرو شد وکاریف کثافت کاری نداریم ازلحاظ مسائل اجتماعی – فلسفی مورد کنکاش من است- بهائیت درغرب این دین را یک دین جهانی اعلام کرد- مسلما ایرانی که غرب راهم بخوبی بلد نیستند وتحصیلات واقع شگرف وعمیق نسبت به غرب وروحیات غرب ندارند هرگر نمیتواند چنین ادعائی درغرب کنند واگر بکنند با دید شرقی غرب نمیپذیرد- شیعه استثا است زیرا از قول پیامبر اکرمش صلواتالله علیه واله والسلم فرموده است اگرحدیثی برخلاف عقل بود ولواز قول من انرا بیان کرده اند انرا به دیوار بزنید بهائیت که چنین حرفی نمیزند؟- پس چجرایانروند را پذیرقته است چون بانیان ان امریکائیها هستند وبه همین دلیل مذهب شیخییه درایران میماند وکمتر با چالش ربرو است ولی دین بهائی با چالش سختی روبرو است- اولین کسی متوجه این امر شد شخصی است به احمد سهراب که دین بهائی را باید اصلاح کند ولی اصلاح از شخص باب وبهاالله شروع میکرد ودرحقیقت دین بهادی ارکانش به چلش کشیده میشد ومثل امروز به افول میرفت ولی بها الله پذیرفت؟ از همین جا مشخص میشود که عامل سیا است ومیخواهند یکمترسک برای حکومت ایران درست کنند وشخص بها الله این را بخوبی درک کرد که روسیه یکعامل اطلاعاتی مطیع میخواهد واز نیکلایویج انقاد میکند ودست اورامیخواند که دوره خدائی توتمام شده است ودوره غلامی شروع شده است وایشان هم اول خودرا خدای ایشان معرفی میکند وسپس خودرا غلامایشان مینامد چه زمانی که ایشان سخت به نیکلای محتاج است ونیکلای تمام عوامل را که به نفع او است لحاظ میکند نه تنها ایشان را- فرماسونی هم همین است- سهراب سازمانی باکمک یکخانمامریکادی ایجاد میکند بنام کاروان شرق وغرب که درحقیقت یک دوست یابی از طریق مکاتبه است که عضواین سازمان که میشدند اسامی زیادی دراختیارانها قرار میگرقت ونقاشی زیادی به انها داده میشد منجمله جزواتی در باره دین بهائیت وبشدت از عبدا لبها وشوقی افندی وانتقاد میشد عبد البها کی مدیریت جدیدی بوجد اورد بدستورغرب که هم دین بصورت گروهی وسازمانی پییش برود ومسائل بر عهده عبدالبها نباشد تا اقدس بودن با مشکلی ربرو نشود ودر ضمن تا بیست وچهار نسل ایشان رهبر این سازمان باشد- جناب سهراب میخواست که سازمان بر اساس روز باشد وقدرت نقد وانتقاد داشته باشد زیرا مسلم بود که افراد زیاد که با سازمان او ارتباط داشتند اولا خدائی بها الله ودرثانی فرماسونی بود دین بهائی به نفع انگلستان را مطرح میکردند ولذا باید تا حدودی عمکرد انان را تخطئه کرد- کم کم در انگلستان به صورت غیر رسمی مخالفتهائی با درباره شروع ودربار یکفراماسون که تنها برای خود میکند وابرویانگلستان ومردم لحاظ نمیکند وبا مافیا ارتباط دارد مطرح شدوکم کم اوجگرفت که بالا ترین اوج ان زمانی که سلمان رشدی مقام ":سر:" که این مقام اول برای خود انگلستان بود ودر ثانی برای افرادی زحمات بسیارتعین کننده برای انگلستان انجام دادهبودند واز یکمحبوبیت زیادی بر خودار بود وفتیکه باسلمان رشدی دادند بسیاری مدال ولوح انرا پس دادند- انگلستان متوجه شد کوبیدن عبداللهبها وشوقی افندی به ضرر ایشان است ودرمقابل سهراب جبهه جدیدی ایجاد کرد وجالب انکه زن ودختر سهراب اعللان کردند ما بر دین شوقی بودهایم؟- ادامه دارد