بسم الله الرحمن الرحیم-شکر خواران رالب شکریزمیخواهند- ما که درگام اول ایستادهایم وکلامی خاک الوده ای بیش نداریم سردار که صفات الهی در زیر بارگاه اش چون باران نازل میشود وخورشید غیب الهی درانجا طوفان بر پا میکند- قطره ای بودکه در دریا دریاها واسمانها درتو انعکاس یافت وانان برتورشک وغبطه خوردند وافتاب جان خودرا فرش زیر پای قدوم تو کرد یا ابوالفضل مددی
بسم الله الرحمن الرحیم—اقایان منافقین- لطفا درباره اقلام ایمانی زیر اقای معدوم بخود خندیده خسروی کذا- بفرماید هررقم راشرح دهید وروابط متعامل انرا بادیگر اقلام تبین کنید ولطفا اشعار عرفانی حافظ رحمت الله علیه لوث نکنید-ازادی- دین- علوم عقلانی – کلیه علوم دیگر- روابط زن ومرد- حقوق زن ومرد- منافع فردی – منافع جمعی- مشروح تبین کنید
بسمالله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی بهکتاب ": قصه ارباب معرفت(دفتر نخست) از رب القوم شیپورها-کتاب براساس روش- عظمت فقه وعلوم اسلامی ئحضرت ایت الله حسن حسن زاده املی رحمت الله علیه – نگاشته شده است که بهترین طریق نوشتن کتب علمی است به شرط ها وشروطها که قران هم بر این اساس است کتاب هزار ویک نکته ایشان مدل شرق وغرب است که اولین بار یک خانم استادامریکائ دانشگاه پهلوی بیان کرد وسرلوحه9 روش من شد البته خانم امریکائی بیان کرد دواصل یکی تعریف بایدکلمات اش استدلال شود برای موضوعی کمتر از هشتادتعریف بخصوص درهنر وعلوم انسانی پذیرفنه نیست امید ان استاد معزز در بیان تعاریف چنین اقدامی رامبذول داشته وشخصتیتی هم مسائل پیچیده انرا شرح دهد-در اوائل انقلاب درمسجد امام صادق شیراز یک تریبون ازادتهیه شد که هرکس باهر مرامی دارددرانجا بی اید وازادانه صحبت کند کسی نمی امد ومن هفته ای سه جلسه ساعت ده صبح ولی بقول معروف هردفعه یک پکیچ در موضوعی را انتخاب میکردم نکته به نکته پیش میرفتم وگاهی فقه بود وطبیعی بود که بیشتر افراد خانم ها باشند تا ساعت ده ونیم جابرای اقایان میگذاشتند وازان ببعد وفقط خانم ها میتوانستند بیایند اوائل به سختی به بیست وپنج نفر میرسید ومداوم میفرمودند که بحثی کنید که بتوانیم جواب غرب وشرق رابدهیم ومن میگفتم جوابشان همین مطالب است که پدر انها را درمیاورد – شما هنوز متوجه نیستید-دوم استدلا ل ها است- در دانشگاه لندن فرمودند علت انکه درقبل علم پیشرفت زیاد نکرد- این بود که هر استدلالی را ازلی وابدی میدانستند درارتقا وپیدا کردن ضعف های ان کوشش میکردند وتنها را ه این است که بر اساس یقینیات گذشته تحقیقی جدید رخ دهد که مداوم رخ دهد تا یقینیات گذشته قدرت وضعف خود را اشکار کند وتکامل پیدا کند وچناچه ضعف پیدا شد این یک موهبت الهی است دوجوان کمونیست دانشجوی دانشگاه شیرازدر ان محفل بلند شدن فرمودند که حق نقد کردن داریم گفتم بله من شخصا منتظر نقد هستم دفعه گفتند اجازه نقد میدهید گفتم اخر جلسه وقت با شما است بلند شدن کمترین کلملات انهه بیشرف بود که این مزخرفات چیست که توی کله مردم میکنید وشما چهار چاقو نیاز دارید ورفتند واز فردا جلسه سه برابر شد – که بیشتر انها خانم واقای لیسانیه وزرات خانه هابودند- فقهاسلام یکی از عظمت های است کههنوز به انهای ان کسی نرسیده است درتمام ابعاد فواره کمالات است به همین دلیل است که درفقه شیعه درتدریس نمیشود یک پکیچ خاصی رادنبال کرد- وبقول امام صادق علیه السلام مشک ان است که خودببوید نه انکه عطار بگوید براداران فرهیخته اهل تسنن من نمیدانیم که این دانشگاه نظامیهچه داماغ روح پروری ؟؟ دادبود که سعی میکردن این فقه وفلسفه انانرا مداوم رنگ وروغن بزنند- اخر عمر کلافه شوند وگوشه عزلت اتخاب کنند بعد بیاناتی کنندکه شیخ رافضی شد- یکی از این بزرگان جناب معین است- که غول اهل تسنن محسوب میشودبه روستائی دعوت میشود که با اوچالش کنند؟؟!!در ان روستا به ایشان میگویند شخصی است که وصفیاتی که در هیچ کتب اهل تسنن نیست درباره بهشت وجهنم وغیر صحبت میکند شما درنماز ایشان حضور پیدا کنید وشاید منبع ایشان را پیدا کنید- نماز دریک محوطه باز بوده است انجناب شروع میکند که خداوند در بهشت پرنده ای خلق میکند که نوکاش از یاقوت است وچشمانش از الماس است وبدین نحو شرح میدهد که جناب معین تشخیص میدهد اصل انرا به نحو درست از امام صادق علیه السلام گرفته است- وسپس میگوید هرکس این صلوالته را برای پیامبر اکرم واهلبیت مکرم ایشان رحمتهاالله علیهم اجمعین که خیلی مشت وغلیظ بوده است بفرستد این پرنده مداوم این صلوالته میفرستد وثوابش رابرای ان فرد ذخیره میشود حال به چه چیزهائی تبدیل میشود بماند مردم شروع میکنند مداوم صلوات رافرستادن بغل دستی جناب معین که همراه ایشان بوده است از ایشانرمیخواهد که دوسئوال از ان جناب بپرسد- اول منبع این حدیث چیست دوم چرا این صلوات این قدر مشت وغلیظ است- جناب معین واعظ راصدا میکند وسئوال را میپرسد ایشان عصبانی میشود ومیفرماید توادم بیسوادی هستی- نمید انی که اشراق دریاهای کتاب است -مرد حسابی متوجه نیستی که مردم از مذهب فراری هستند ودیگر نماز هم نمیخوانند جنابعالی منراقبول نداری امدی شر درست کنی- ایشان میفرماید من شماراقبول دارم وگرنه درنماز شما شرکت نمیکردم ویابه وعظ شما کوش نمیدانم فقطمنبع رامیخواستم که متوجه شدم- رفیق ایشان به ایشان متذکر میشود سئوا ل دوم رابکند ایشان مدتی سر در جیب پیراهن فرومیبرد وسر را که بلند میکند ناگهان در اسمان رعدی میزند میفرماید من لال شدم دلیل اش همان رعد اسمان است میترسم خنجری از پشت بر کمر من فرود اید ان مردمیترسد ولی ایشان میفرمایدبنشین خبری نیست وان فرد میگوید میروم که سنی متعصب شویم مگویند شیعه شود میرویم شیعه شویم مگویند سنی متعصب شو من چه کنم؟؟؟!میفرمایدبنشین تامتوجه شوی- یکی از دلائل شیعه شدن اخر عمر جناب معین این داستان رامیدانند-
بسم الله الرحم الرحیم-بخش دوم—کتاب علامه حضرت سید محمد کاظم قزوینی-ای تندرو ها- ایااین منابع برای شما کافی نیست؟؟!!- ایا این تعداد دانشمندان وسخنوران در نزد شما دروغگویانند- ایا این همه منابع منع وقابل توجه واین تعداد فراوان لز اشخاص ورجال علم وحدیث درنزدشما مورد اعتماد نیستند؟؟ پی منابع مورد اطمینان نزد شما کدام است وبه چه کسی اعتماد دارید واز چه کسی اطلاعات میگیرید؟ پس اگربپذیریم که این یک حقیقت ثابت است( یعنی اتفاق افتاده است) پس راه اثبات ان چگونه میباشد؟؟ ایاتوقع دارید که حضرت جبرایل علیه السلام بر تک تکوفرد فرد شما نازل شود وبگوید:"امام مهدی علی السلام حق است"| یا این که منتظر وحی پروردگار اسمان هستیدپیرامون ان حضرت(که نازل شود)هستید؟؟ این سرزنش ها همچنان ادامه دارد---چرا برای انکار این موضوع پافشاری واصرار میورزید ایابه خاطر این است که باعقل وقران وشرع وفطرت منافات دارد-دراین مورد نکته ا ی رابیان کنم- تجربه تاریخی اثبات کرده است درمرحله اول انسان میگوید ": دل م میخواهد": ماند همجنس گرایان انگلستان بعداز مدتی میفهمد داردمنزوی میشود میگوند مانقص فنی داریم بعد از مدتی میگوید که ما یک طبیعت ثانی هستیم- در مورد اهلبیت مکرک رسول الله علیهم و السلام ودیگر بدعت ها دقیقا همین روش رخ میدهد-ادامه خیر- هرگز چنین نیست بلکه عقل وشرع وفطرت به فهم این موضوع کمک مینامیند همام گونه که از طریق این کتاب- ان حقیقت شناخته میشود امانتیچه گیری دقیق ایشان—من معتقد که علت اصلی تمام انکارهای مداوم وتمام بحث وجدل ها پیرامون طول عمر وغیبت امام مهدی علیه السلم وتمام تیشکیک هائی ( انواع شک ها) که در رابطه با احادیثی که پیرامون ان حضرت وظهور ایشان نقل شده گویای یک حقیقت است وان اینکه:امام مهدی علیه اسلام که قرانکریم واحادیث نبوی به او بشارت داده اند- دارای این مشخصات است که او علوی نسب واز ائمه شیعه منوره میباشد ولاغیر- اگر امام مهدی علیه السلام اموی نسب بود هرگز این هایو وتشکیک ومناقشاتی که پیرامون ایشان میشد وجود نداشتوچقدر این هیاهو و جار وجنجال ها علیه امام مهدی علیه السلام شباهیت دارد به هیاهوهائی که یهودیانومسیحیان علیه پیامبر مان حضرت محمد صلواته اله علیه واله والسلم راه میاندازند- ان هم باعلم به این که در کتاب های مقدس ان انها به ظهور پیابرمان صلواته الله علیه واله والسلم با بیان نشانه های بعثت ونبوت ان حضرت پرداخته شده است؟؟!!نکته بسیاردقیق برتری نژادی یک عامل بسیار وحشتناکی است که عبور ازان کار حضرت فیل استدر قران مجید زمانی من میخواندم کهتفاخر ( فخر فروشی) بین اقوام عرب جاهلی به جائی رسید که قرارشد که بین دوقبیله هرکدام جمعیت انها بیشتر باشد ریس منطقه شود یکی از قیبله ها جمعیت اش کمتر بود ادعا کرد که مردگان هم بایدشمارش شود مثل انگلیسی اول نژاد سفیدقبول دارند دوم این نژاد سفید ده درجه دارد دستگاه درست کردن انگلیسی هاده هستند وجمعیت زیا دمال انها شد قران بشدت انها کوبید من تعجب میکردم که خوب دوقبیله باهم سراین موضوع مصالحه کردند ولی مسائل ریشه عمیق این مطلب است که ه8مه حقایق زیرو رومیکند نمونه تام ان شیطانکه تصور میکردبه اندر عظمائیئ که رسیده است ومعلم فرشتگان شده است بخاطر نژاد است که از اتش است و واکثر دلائل برتری ها پوچ بی معنی ومسخره است ولی تاثیرات مخرب میگذارد بعد خست وجمع پول کدن که جنایت زیادی درانواع اقسام اش متحمل میشود- بی منطق صحبت کردن وبه وعده عمل نکردن مگر انکه تحمیلی باشد این ها ودیگرنکات مسائل بسیار اصلی وبسیارمهم هستند که حتی امروزه باکمی دقت واطلاعات انسانرا مات ومبهوت میکند که باوراش بسیارسخت است بله – برتری علمی ومعرفتی درجای خودا انچه باعث تفاخر است تقوی یعنی عمل به ایمان ناب که هسته ان عقل واخلاق است-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نگاه به سیاست راهبردی واتیکان- سیاست کلیسااززمانی که خواست قول حضرت مسیح علیه السلام حتی قاتل من راهم حق ندارید از ورود به کلیسامنع کنید وایشان رابیادچون دیگران دوست داشته ونصیحت واندرز نمایئد همیشه خواست است برموج اکثریت سوار شود که تبلغیات بر علیه خودرا کم کند وطرفداران خوداش را زیاد کند-فرق این نوع سیاست با سیاست های غرب این است که منافع حزبی خط قرمز دارد- وزمانی که مفاسدان اشکار شد درقبل تاکتیک های به اوج رسیدن شروع میشد وافراد دراوج کاذب کهبر اساس دروغ بود کنار میرفتند ولی امروزه سرنوشت اجازه این کاررانمیدهد تا لجن مال شوند- ئهمان سرنوشت امویان وعباسیان را تکرار میکنند- وکلیسا متاسفانه حتی از قانون خطا وازمایش هم استفاده نمیکند که امید است چنانچه به این نتجه رسید چون حضرت مسیح علیه السلام نترسید انهاهم نترسند
بسم الله الرحمن الرحیم-درکتابی در جناب بلعم باعورا که یک فرد یهودی بوداست مطالعه میکردم- ایشان اول دنبال یادی گیری مذهب وسپس سیر وسلوک وعرفان میرود وسپس برای خدمت بیشتر به مردم بدنبال علم پزشکی میرود نزدیکی های فارغ التحصیلی استاد ایشان میفرماید چند نصیحت به شما میکنم دراین رشته به همه کمک کن- پول دارهاراچپاول نکن- وپول دارها بر فقرا ترجیح نده واز طبابت دختران جوان پرهیزکن که خودمن درموردی در چاله ای افتادمکه به کمک خداوندمنان ازان بیرون امدم جناب باعورا سخت نارحت شدوبقول خارجیان خواست بگوید استاد من را شلاق زدی- سنی از ما گذشته است؟؟!!
بسم الله الرحمن الرحیم-نگاهی به تثلیث—مسئله توحید موضوعی عقلانی است-نه تقلیدی وایمان هردو بعد را دربر میگیرد- وجای یکدیگر هم نمیتوان استفاده کرد احکام تقلیدی هستند واصول دین –توحید-نبوت وامامت ومعاد عقلانی هستند لذا اصول دین نمیتواند تقلیدی باشد—خداوند منان یعنی مالک ورب مخلوقات خوداش چنانچه مخلوقات متعلق به یک خدا هستندخدایان دیگر اصول متفاوت خواهند داشت حق دخالت درامر خدای خاص نخواهند داشت- حضرت مسیح علیه السلام فرموده است که من یک-واو- ازتورات راهم ردنخواهم کرد تمام پیامبران صلواته الله العیلهم اجعین حضرت جبرائیل علیهم السلام رافرشته امین وحی معرفی کردند بجز مسیحیت واین دروغ است برای انکه تورات حضرت جبرائیل علیه السلام فرشته وحی میداند ویکی از دلائل یهودبعدابرعلیه مسحیت همین امربود واین امرتوسط حضرت مسیح علیه السلام رخ نداده است زیرا مجبور میشدکه تورات راداین موردبعلت تحریف رد کند ونه یهویدیان درعربستان بهقران این اشکال را نگرفتند که توحیدمحض دارد منشا سوره توحید سئوالی بودکه ریشه ان تثلیث مسیحیت بود وان به اینعلت بود که مشرکین بت های خود خداوندمیدانستند ماندمسیحیت ومیگفتند که خدایان ما بالاتر حضرت مسیح علیه السلام زیرمسیح علیه السلام خدائی بود که به زن نیازمندبود وازدرون چرک وخون بیرون امد وسنگ پاکتر از رحم زنان است وسوره توحید کاملا مسئله راحل کرد مسیحیت دوعمل مهم دارد- یکی دین ابدی استودوم مسیح خداوندهم هست ایندوعامل باعث میشد که مسیحیون کمتربه دین اسلام بگروند ولی مسیحیون ناب که این افتخاررا نائل شدنکه درزمان اسلام زنده باشند وانجیل درست را میشناختند .منتظر پیامبر اخر الزمان بودند باامدن ایات به سجده افتاد ومسلمان شدند واین تمربرای مسیحیت نجران گران تمام شد وامدندکه تحدی ومباهله کنند چناچه به این دوعامل ایمان قطعی داشتند مسلما مباهله میکردند ولی نکردند وحاضر شدن جزیه بدهند وزیرنظر مسلمانان باشندوبعدا بساط انان جمع شددائی کهتابع خدای دیگرباشد خدا نیست امروزه معتقد هستند که انجیل بههیج وجه اثابت تثلیث نمیکند بکه یک اکسیوم (فرضی که باعث کمک به حل مسائل خاصی میکند کهان مسئله بودن پدر بودن حضرت مسیح علیه السلام ومرده زنده کردن وروح به پرنده دادن است شبیه غلوی است که برای حضرت علی علیه السلام رخ داد) وحتی بعدا حضرت ادریس راهم به خدائی رساندند- بت بعل درحقیقت نماد حضرت ادریس علیه السلام است- سئوال درباره حضرت مسیح علیه السلام است ایا قبل ازتولد جیات داشته است یا ازعدم بوجو امده است اگر از عدم بوجودامده است پس خدائی ایشان منتفی است واگر خدائی ایشان از ازل بوده است وبشریت ایشان متولد شده است میبایست درکتب الهی قبلاز حضرت مسیح علیه السلام وبعداز ایشان ذکر میشددرحالی که اینچنن نیست-درقرن چهارکمسیونی تشکیل شدکه شاید دلیل خدا سازی ان باشدیهود حضرت عزیررا خدا معرفی کرد ومسیحیتبای انکه عقب نیفتد چنین تصمیمی را گرفت – رهبران مسیحی برای ایجاد شکوه سعی کرد کهاول سه خدا که باهم همکاری میکنند رابوجوداورد و سپس کمیسیونی بنام کمیسیون وحدت همه فرق مسیحی رادعوت کردند وطرح تثلیث راتعیین کردند-این شورا وکمیسیون که کیمسیونی بنام –نیسی اول رابوجودارد –اول حضرت مسیح علیه السلام را مملواز روح خدائی دانست وسپس در شورای وکمسیونی بنام شورا وکمسیون کنستانتپول اول حضرت جبرائیل علیه السلام بنام روح اقدس خداوند معرفی کردندمابین دوکمیسیون نیسی اول وکنستانتپول اول کمیسیونی بنام ریمنی بوجواوردندکه هر حکم کمسیون درهرمورد واجب الاطاعت است تمام اندیشه های قبلی را که ضدتثلیث بود مانند غیرخدائی حضرت مسیح علیه السلام وروح القدس تابعیت محض حضرت مسیح علیه السلام از خداوندمنان- پادشاهی مطلق خداوندمنان-وتبعیت محض راکه تا قبلاز کمیسیون کنستانتیپول و افسوس وجود داشت که ضد تثلیث بود درقالب سیستم گنوسی متولد شدکهذموردمخالفت ها واقع شدکهبعد درکتاب انجیل بعنوان اعتقاد نوشته شد-بدین ترتیب یکنظریه منحط وبسیارخطرناکی است کهجعلی است وبوسیله بشر به بشریت تحمیل شده است