بسم الله الرحمن الرحیم-غرب انسان دوستی را بافطرت یکی گرفته است-درحالیکه این چنین نیست- فطرت یک نیروی ذاتی است که قدرت خلاقیت دارد وقدرت خلق کردن ورشد دادن دارد-هم فاعل است وهم قابل است هم اثر میگذارد وهم اثر میپذیرد ولی درچهارچوب خود مستقل عمل میکند وتابع عوامل دیگردرجهت گیری نیست ولی": من:" انهم قدرت خلاقیت وخلق کردن دارد وانهم میتواند جهت بگیرد ورشد کند منتها چهارچوب را خوداش میتواند انتخاب کند وتابع چهارچوب مختلف شود گاهی درست عمل میکند وگاهی غلط وخیالی وموهومی عمل میکند فطرت مانند رودخانهتصور کنید که از ان شاخه هائی به دشت زار ها وبستان ها اب میرساند ولی من متواند شعبات رودخانه های خیالی بسازد ویا ابهای مردابی ویاابهائی به سمت کویر ها ترسیم کند- بهترین مثال دستور زبان ولغت سازی است میتواندمنطقی ولغاتی منطقی وفصیح وبابلاغت بسازد وهمیچنی باب هائی منطقی در دستور زبان ایجاد کند-درباره لغت سازی بشرلغاتیکه نیاز داشت راساخت بعدمتوجه فصاحت شد وسپس به بلاغت کوتاه ومنجزرا بوجود اورد وبعدبدنتبال ضرب المثل ساخت ودیگر اقسام زبان شناختی را بوجود اورد وبارشد تکنولوژِ ی وشناخت لغات خودرا وسعت بخشید وباب ها بیشتر کرد وفرهنگی به نحوی این کار کرد وزمانیکه نوشته ها توسط چاپ کسترش پیدا کرد برای انکه از یکنواختی خارج شود لغات مترادف ساخت کهادبیات عرب قبلا وجودنداشت چون یادیگری انرا مشکل میکرد که هم از یکنواتی خارج شود وهم لغات قبلی دوباره احیا شوند لذا فطرت دارا یسهوش وفراست است واز سرمایه ومایه های درونی خوداش کمال استفاده میکند مثلا بای فصاحت متجه یک رتیم شد که این ریتیم درزبان عربی با پای شتر هماهنگی داشت – این فصاحت سرچشمه اش در فطرت است ودرحالیکه سوار شتربود باپای شتر فصاحت بوجود میاورد ودرزمانی درحال استراحت بود طنابی به پای شتر میبست وانرا بالا وپائین میکرد ساعات ها ی زیادی خانواده فرزندانرا برا ی یادگیری لغات وادار میکردند غالبا بعدازانکه قبیله اطراق میکرد پیر در راس تپهمی نشست وبچه هادرنزداولغات را بافصاحت که بیشتر سجع بود یاد میگرفتند به محض انکه بادتغیر جهت میداد انها هم تغیر جهت میداند ومداوم خوردنی میاوردند وحتی زنان زیبارویدر نزدیکی انان کار میکردند ویا میامدند انهارا تشویق میکردند وچون مطابق فطرت است کار باتمام سختی به بخوبی بعه پیش میرود-ادامهدارد
بسم الله الرحمن الرحیم-برگرفته از خبر گذاری فارس-گروه فرهنگی-اسماعیلی-ساخت فیلم های پرمخاطره وچالش برانگیز رادوستدارم-18/11/93-به گزارشخبرگزاری فارس،شب گذشته 17 بهمن ماه 93، هفتمین قسمت از ویژه برنامه رادیویی «سودایسیمرغ» بطور زنده از محل برگزاری سی وسومین برگزاری جشنواره بین المللیفیلم فجر در برج میلاد از رادیو گفتگو پخش شد.
در ابتدای این برنامه و در بخش «سینمای اندیشه» گفتگویی از آیت الله حائری شیرازی پخش شد. وی در این گفتگو بیان داشت: منهمیشه در زندگی خواسته ام یک انسان باشم. به انسان می شود هنرمندی راپیوند زد، اما اگر شما هنرمند عالی رتبه ای شدید، حالا بخواهند انسانیت رابه شما پیوند بزنند نمی گیرد. انسان را می توان با آموزش و تمرین هنرمندکرد، اما مشکل است هنرمند را انسان کردن! چراکه آن ریشه نخل کهن سال، ازجوان افزون تر است. توصیهام این است که از ابتدا انسانیت را برای خودتانانتخاب کنید.
وی ادامه داد: حال اگر با این انسانیت یک هنرمندبرجسته شدید، خدمت بالایی به اسلام می توانید کنید. شما نگوئید مسلمانی،بگوئید انسانیت. کلاس اول درست شد، کلاس دوم نیز درست می شود. شما بر پایهانسانی کار کنید، اگر انسانی کار کردید به راحتی می توانید مسلمانی را بهآن اضافه کنید. آنکه انسان است اگر مسلمان شود، سلمان می شود.
بسم الله الرحمن الرحیم-برگرفته از سایت ": ولایت تیوی":
|
صفحه اصلی | اخبار | کتابخانه | آرشیو برنامه ها | معرفی برنامه ها | طرح پرسش | درباره ما | ارتباط با ما |
تاریخ: 18 بهمن 1393 |
تعداد بازدید: 363 |
|
ساختار تشکیلاتی داعش را بشناسید |
||
|
||
کتاب جدیدی به تازگی در آمریکا منتشر شده است که به جزئیات ساختار تشکیلاتی گروه تروریستی داعش و هسته عناصر تصمیم گیرنده در آن می پردازد.
|
||
|
||
در کتاب جدیدی که به تازگی در آمریکا منتشر شده، آمده است که گروه تروریستی داعش تلاش می کند تا با تکرار نکردن اشتباه های سابق گروه های تروریستی، یک پایگاه مستحکم حمایتی در داخل عراق و سوریه ایجاد کند. امام زمان صلواته الله علیه والسلم معتقد نیستند اصولا معتقد هستند وضع مسلمانان روه به صعف وپریشانی تا قیامت خواهد رفت
منبع: العالم
|
بسم الله الرحمن الرحیم- برگرفته از سایت": ولایت تیوی":
|
گفته می شود تصویر آتش زدن کتب "ابن تیمیه" به سرعت در فضای مجازی اردن و دیگر کشورهای عربی منتشر شد و با واکنش بسیار زیادی مواجه بوده است.
|
|
نزدیک به سه روز از آتش زدن «معاذ الکساسبه» خلبان اردنی توسط نیروهای گروهک تروریستی – تکفیری "داعش" می گذرد اما همچنان خشم ملت اردن فرو نریخته است.
منبع: شیعه آنلاین
|
|
|
|
|
|
|
کد خبر : 344928 | تاریخ مخابره :1393/11/29 - 17:39 | سرویس: حوزه علمیه قم |
|
رئیس المصطفی در دیدار سفیر چین |
بسم الله الرحمن الرحیم-دستورات دین در امر جهاد برگرفته از سیات ولایت-
|
صفحه اصلی | اخبار | کتابخانه | آرشیو برنامه ها | معرفی برنامه ها | طرح پرسش | درباره ما | ارتباط با ما |
تاریخ: 24 بهمن 1393 |
تعداد بازدید: 227 |
|
توصیه های آیت الله العظمی سیستانی به مجاهدان عراقی |
||
|
||
آیت الله العظمی سیستانی در توصیه ها و نصایح خویش به مجاهدان عراقی آنها را عزیزان خویش خواند و از آنها خواست به سیره امام علی علیه السلام در زندگی و جنگ علیه کفار و مرتدین و خوارج اقتدا کنند.
|
||
|
||
پس از ادامه یافتن درگیری های داخلی کشور عراق و استمرار جنایت های داعش در بخش هایی از عراق و ناکارآمدی نیروهای ائتلاف بین الملل برای از بین بردن داعش، آیت الله العظمی سیستانی در نامه ای خطاب به مجاهدان عراقی جنگ با داعش، توصیه هایی را به آنها گوشزد کرد. متن کامل این نامه بدین شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین والصلاة والسلام على خیر خلقه محمد وآله الطیبین الطاهرین. رزمندگان عزیزی که خداوند آنها را برای حضور در جبهه های جهاد و جنگ با تجاوزگران برگزیده بدانند: 1. خدوند متعال همان گونه که مؤمنان را به جهاد فراخوانده و آن را ستون دین قرار داده و مجاهدان را بر خانه نشینان برتری داده، به همان شکل برای جهاد آداب و حدودی را قرار داده که مطابق حکمت و فطرت است که شما باید این آداب را بدانید و رعایت کنید که هر کس این حدود را به شایستگی رعایت کند، لایق دریافت فضل و برکات الهی خواهد بود و هرکس این آداب را رعایت نکند، از اجر و پاداش او کاسته می شود به آرزوی خویش نمی رسد. 2. جهاد آدابی عمومی دارد که باید حتی در جنگ با غیر مسلمانان رعایت کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله نیز اصحاب خویش را پیش از رفتن به جنگ به این آداب توصیه می کرد و از امام صادق علیه السلام نیز در حدیث صحیح آمده که فرمود: (هرگاه رسول خدا می خواست افرادی را به جنگ بفرستد، آنها را فرا می خواند و پیش روی خود می نشاند و می فرمود: به نام خدا و در راه خدا و بر ملت رسول خدا رهسپار شوید: غلوّ نکنید، اعضای کشتده شدگان را نبرید، نیرنگ نکنید، پیران فرتوت و کودکان و زنان را نکشید وهیچ درختی را قطع نکنید مگر اینکه مجبور شوید). 3. علاوه بر این، جنگ با مسلمانان سرکش و باغی نیز آدابی دارد که از امام علی علیه السلام برای چنین روزهایی به دست ما رسیده و ایشان نیز در سیره خود این آداب را راعایت کرده و در سخنان خویش اصحاب و یاران خود را به آن توصیه می فرمود و تمام امت اسلام نیز بر رعایت این آداب اجماع دارند و حجت میان آنها و خداوند است و شما نیز باید به این آداب و سیره امام علی(ع) عمل کنید. امام علی علیه السلام در یکی از سخنان خود ضمن تاکید بر توصیه های پیامبر در مورد حدیث ثقلین و غدیر و غیر این دو می فرماید: (به اهل بیت پیامبر خود بنگرید و به ویژگی های آنها پایبند باشید و از آنها پیروی کنید که در این صورت آنها شما را از راه هدایت خارج نمی کنند و موجب گمراهی شما نمی شوند؛ پس اگر رفتند شما هم بروید و اگر ایستادند شما هم بایستید و از آنها پیشی نگیرید و از آنها نیز عقب نمانید که هلاک می شوید). 4. جانب خدا را در جان ها و کشتن انسان ها رعایت کنید تا در هر شرایطی کسی را که خداوند کشتن او را جایز نمی داند نکشید که یکی از بزرگ ترین گناهان کشتن انسان های بی گناه و یکی از بزرگ ترین حسنات، حفظ جان آنها است که خداوند متعال نیز در کتاب خود بر آن تاکید کرده. بدانید که کشتن انسان های بی گناه آثار خطرناکی در زندگی دنیا و پس از آن دارد و در سیره امیرالمؤمنین علیه السلام آمده که ایشان در مورد این امر بسیار احتیاط می کرد و در نامه خویش به مالک اشتر نیز فرمود: (از ریختن خون ها و ریختن آن به غیر از راه حلال برحذر باش که هیچ چیز همانند این کار عذابی سخت و پیامدهای دشوار نخواهد داشت و موجب قطع نعمت و رسیدن اجل نخواهد شد. این خداوند است که در مورد ریختن خون انسان ها در روز قیامت حکم می کند پس از قدرت خود در راه خونریزی حرام استفاده مکن که این موجب ضعف حکومت تو و بلکه زوال و نابودی آن می شود عذری در این زمینه نزد خداوند و نزد من در قتل عمد نخواهی داشت، زیرا سزای آن قصاص است). پس شما نیز اگربه موردی مشتبه برخورد کردید که احتمال اشتباه در قتل دادید یا اینکه ترسیدید تیر شما به هدف مورد نظر اصابت نکند و منجر به کشتن افراد بی گناه شود، احتیاط کنید. 5. جانب خدا را در ارتکاب محرمات در مورد دشمنان خود رعایت کنید به ویژه در مورد پیران و کودکان و زنان و حتی اگر اینها از بستگان دشمنان شما باشند، باز هم حرمت آها باید حفظ شود به جز در مورد اموال دشمنان که باید تصرف شود. سیره امیرالمؤمنین(ع) نیز بر این بود که با وجود اصرار برخی همراهان خود به ویژه خوارج، از تعرض به خانه ها و منازل و زنان و بستگان دشمنان خود خودداری می کرد و می فرمود: (مردان با ما جنگیدند و ما نیز جنگیدیم، اما به زنان و کودکان نمی توان تعرض کرد، چون آنها مسلمان هستند و ما نمی توانی متعرض آنها شویم، اما تمام آنچه از اموال و ابزارها که برای جنگ با شما از آن استفاده کرده و کمک جسته اند و متعلق به لشکر است، از آن شما است و آنچه که در خانه های آنها است، میراث خانواده آنها می باشد و شما در این اموال موجود در خانه ها و زنان و کودکان حقی ندارید). 6. مراقب باشید تا برای مباح شمردن حرمت ها به دین مردم تهمت نزنید، همان گونه که خوارج در صدر اسلام عمل کردند و پیروان دور از فقه آنها نیز در روزگار ما عمل می کنند و با استناد ناصواب به برخی نصوص مرتکب همان جنایت های خوارج می شوند و مسلمانان را به مصیبت خود گرفتار ساخته اند. بدانید که هرکس شهادتین بگوید مسلمان است و خون و مال او محترم است حتی اگر گمراه باشد و بدعت گذار باشد؛ چرا که هر بدعتی موجب کفر نمی شود و هر بدعتی موجب جدایی اسلام از صاحب آن نمی شود و چه بسا انسانی به خاطر گناه فسادی که مرتکب شده در حالی که مسلمان است نیز سزاوار قتل باشد. خداوند متعال خطاب به مجاهدان می فرماید: (یا أیّها الذین آمنوا إذا ضربتم فی سبیل الله فتبیّنوا، ولا تقولوا لمن ألقى إلیکم السلام لست مؤمناً تبتغون عرض الحیاة الدنیا). روایات فراوان از امیرالمؤمنین علیه السلام آمده که ایشان از تکفیر تمام دشمنان خود نهی می کرد ـ که خوارج موجود در لشکر ایشان مایل به این کار بودند ـ بلکه می فرمود: اینها افرادی هستند که گرفتار شبهه شده اند اگر چه این نمی تواند رفتار آنها را توجیه کند. در روایت معتبر از امام صادق از پدرد بزرگوارش علیهماالسلام آمده که فرمود: علی علیه السلام کسی از دشمنان خود را مشرک و منافق نمی نامید بلکه می گفت: آنها برادران ما هستند که شورش کرده اند و در مورد دشمنان خود می فرمود: (ما با آنها به خاطر اینکه آنها را کافر می دانیم یا آنها ما را کافر می دانند نجنگیدیم). 7. از تعرض به غیر مسلمانان با هر دین و مذهبی بپرهیزید که آنها در پناه امان مسلمانان هستند و هرکس به آنها تعرض کند خیانتکار است و خیانت از زشت ترین اعمال در قضاوت و فطرت و دین خداوند سبحان است و خدای عزوجل در مورد غیر مسلمانان فرمود: (لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم ولم یخرجوکم من دیارکم أن تبرّوهم وتقسطوا الیهم إنّ الله یحب المقسطین). پس شایسته نیست که مسلمان اجازه دهد به حرمت های غیر مسلمانانی که در پناه مسلمانان هستند تعرضی بشود بلکه مسلمانان باید بر آنها همانند خانواده خویش غیور باشند و در سیره امیرالمؤمنین علیه السلام نیز آمده که هنگامی که معاویه(سفیان بن عوف از بنی غامد) را برای دفع برخی شورش ها در اطراف عراق فرستاد و او به مسلمانان و غیر مسلمانان اهل انبار تعرض کرد، امیرالمؤمنین از این کار او بسیار اندوهگین شد و در سخنان خود فرمود: (این مرد بنی غامد بر اهالی انبار وارد شد و حسان بن حسان البکری را کشت و لشکر شما را از محدوده مجاز خارج ساخت و به من خبر داده اند برخی از لشکران وی به زنان مسلمان یا زنان غیر مسلمان هم پیمان با ما تعرض کرده اند و گردنبند و زیور آلات آنها را به حرام کشیده است و پس از آن هم با دست پر برگشته اند و کسی هم حرفی به آنها نزده و خونی از اینها نریخته اما اگر مرد مسلمانی از اندوه این کار جان بدهد، بر او سرزنشی نیست بلکه از نظر من سزاوار است). 8. جانب خدا را در اموال مردم رعایت کنید که مال مسلمانی بر مسلمان دیگر جایز نیست مگر اینکه از جان و دل راضی باشد پس هرکس از راه قهر مال مسلمانی را به دست بیاورد، گویی آتش به دست گرفته. خداوند سبحان می فرماید: (إن الذین یأکلون أموال الیتامى ظلماً إنّما یأکلون فی بطونهم ناراً وسیصلون سعیراً). و در حدیث پیابر صلی الله علیه و آله آمده که فرمود: (هر کس از مال مسلمانی به ناحق چیزی بدزدد خداوند پیوسته از او روگردان و خشمگین خواهد بود و حسنات او را ثبت نخواهد کرد تا اینکه توبه کند و مال را به صاحب آن بازگرداند). در سیره امیرالمؤمنین علیه السلام نیز آمده که ایشان از حلال شمردن اموال دشمنان خود در جنگ نهی می کرد به جز اموالی که در اردوگاه جنگی آنها به دست می آمد و هر کس از دشمنان نیز که دلیل می آورد مالی که در لشکر بوده مال شخصی او بوده آن مال به او بازگردانده می شد. در روایتی از مروان بن حکم آمده که گفت: هنگامی که علی ما را در بصره شکست داد، اموال مردم را به آنها بازگرداند؛ هر کس دلیل می آورد به او می داد و هر کس دلیل نمی آورد، او را قسم می داد). 9. جانب خدا را در تمامی محرمات و ارتکاب محرمات با دست و زبان رعایت کنید و از مؤاخذه کسی به گناه دیگری بپرهیزید که خداوند سبحان می فرماید: (ولا تزر وازرة وزر أخری) پس کسی را با شک و گمان نگیرید تا اینکه مطمئن شوید که اطمینان موجب احتیاط است و شک و گمان موجب تجاوز بی دلیل به دیگران می شود و مراقب باشید بغض شما نسبت به دشمنان باعث نشود دست به حرام آلوده کنید که خدای سبحان می فرماید: (ولا یجرمنّکم شنآن قوم ٍ على أن لا تعدلوا اعدلوا هو أقرب للتقوى). از امیرالمؤمنین علیه السلام نیز آمده که ایشان در یکی ازخطبه های خود در جنگ صفین در توصیه های خود فرمود: (اعضای کشته شدگان را نبرید و هرگاه به خانه های آنها رسیدید پرده ای را کنار نزنید و به خانه ای وارد نشوید و چیزی از اموال آنها برندارید مگر آنچه که در اردوگاه بوده و زنان را آزار ندهید حتی اگر به شما و امرا و بزرگان شما دشنان دهند). و در روایت آمده که ایشان در پایان جنگ جمل به خانه ای بزرگ رسید و در زد، هنگامی که در باز شد زنانی را دید که در حیاط خانه مشغول گریه هستند و چون امام را دیدند فریاد زدند و گفتند این قاتل عزیزان ما است اما ایشان چیزی نفرمود و پس از آن در حالی که به اتاق های خانه که سران دشمنان حضرت مانند مروان بن حکم و عبدالله بن زبیر در آنها مخفی بودند اشاره کرد و فرمود: (اگر می خواستم عزیزان شما را بکشم افراد موجود در این اتاق را می کشتم). از امیرالمؤمنین روایت شده هنگامی که شنید برخی یاران ایشان مانند حجر بن عدی و عمرو بن الحمق در زمان جنگ صفین به اهل شام دشنام می گویند، فرمود: (من دوست ندارم شما دشنام بدهید اما بهتر است که شما اعمال خود و حال آنها را توصیف کنید و به جای دشنام دادن به آنها این چنین بگویید: خداوندا خون ما و آنها را حفظ کن و میان ما اصلاح کن و آنها را هدایت کن تا افراد نادان حق را بشناسند و افراد گمراه دست از دشمنی خود بردارند. آنها گفتند ای امیرالمؤمنین ما اندرز شما را می پذیریم. 10. مراقب باشید قومی را تا زمانی که با شما جنگ ندارند، از حقوق خود محروم نکنید حتی اگر بغض شما را داشته باشند که در سیره امیرالمؤمنین علیه السلام آمده که ایشان با مخالفان خود مانند سایر مسلمانان رفتار می کرد البته تا زمانی که وارد جنگ نشوند. و هیچ گاه جنگ با آنان را آغاز نمی کرد مگر اینکه خودشان آغاز کنند. ایشان زمانی در کوفه مشغول سخنرانی بود که گروهی از خوارج برخاستند و گفتند (لا حکم إلا لله) و ایشان فرمود: (سخن حقی است که از آن استفاده باطل می شود. شما نزد ما سه ویژگی دارید: مانع ورود شما به مساجد برای نماز نمی شویم، تا زمانی که همراه ما هستید شما را از خراج محروم نمی کنیم و جنگ با شما را آغاز نمی کنیم مگر اینکه شما آغاز کنید). 11. بدانید که بیشتر دشمنان شما در جنگ، دچار شبهه شده اند و فریب خورده اند پس کاری نکنید که شبهات دشمنان شما در اذهان مردم قدرت بگیرد تا مردم به آنها ملحق شوند بلکه با رفتار نیکو و نصیحت و عدالت و گذشت به جا و پرهیز از ظلم، کاری کنید که شبهات دشمنان در مورد شما بی اثر شود؛ چرا که هر کس شبهه ای را از ذهن مسلمانی دفع کند، گویی او را زنده کرده و هرکس شبهه در ذهن کسی بیندازد گویی او را کشته است. سیره ائمه اهل بیت علیهم السلام نیز این گونه بوده که به رفع شبهه توجه داشته اند تا نزد خدای خویش سربلند باشند و امت را تربیت کنند و عواقب امور را رعایت کرده باشند و موجب کینه مردم به ویژه نسل های بعدی نشوند. در برخی احادیث از امام صادق علیه السلام آمده که امام علی علیه السلام در روز بصره هنگامی که لشکرها به حرکت درآمدند به اصحاب خود فرمود: (تا جایی که عذری میان ما و آنها و میان خداوند موجود است در جنگ با آنها عجله نکنید و خطاب به اهل بصره نیز فرمود: ای اهل بصره آیا من را حاکمی ظالم می پندارید؟ گفتند نه. فرمود: آیا سوگندی را زیر پا گذاشته ام؟ گفتند نه. فرمود: آیا من دنیایی را برای خویش و اهل بیت خود جمع کرده ام که شما خشمگین شده اید و پیمان شکسته اید؟ گفتند نه. فرمود: آیا حدود خدا را فقط در میان شما اجرا کرده ام و در میان دیگران تعطیل کرده ام؟ گفتند نه). و چنین سخنانی را امام حسین علیه السلام نیز در کربلا بیان کرد و در واقع منظور ایشان از این سخنان روشن شدن امور و رفع شبهان بود تا حجت بر همه تمام شود. پس جنگ با هیچ قومی در اسلام جایز نیست مگر اینکه حجت بر آنها تمام شود و روشن شود که ما پیمان نشکسته ایم. 12. کسی گمان نکند ظلم اثری دارد که عدالت ندارد؛ چرا که این تفکر از نگاه سریع به امور و بی توجهی به عاقبت و نتایج متوسط و دور امور و بی اطلاعی از سنت های زندگی و تاریخ امت ها حاصل می شود چرا که همه اینها در مورد ظلم و کشتار و تحریم احساسات دشمنان و تهدید جامعه به ما هشدار می دهد و در حدیث شریف آمده که: (هرکس عدالت بر او سخت باشد، ظلم بر او سخت تر است) و در اتفاقات تاریخ معاصر نیز عبرت های زیادی برای تامل وجود دارد که برخی حاکمان برای تثبیت پایه های حکومت خود به ظلم و ستم روی آوردند و به صدها هزار انسان ستم روا داشتند تا اینکه خداوند از جایی که انتظار نداشتند آنها و حکومت آنها را نابود ساخت. 13. حتی اگر خویشتنداری و تامل و اتمام حجت و رعایت موازین و ارزش های انسانی اندکی خسارت نیز برای ما داشته باشد، باز هم این کار برکت و عاقبت بهتری خواهد داشت و در سیره ائمه علیهم السلام نیز مثال های زیادی در این باره وجود دارد تا جایی که آنها با مسلمانان وارد جنگ نمی شدند تا اینکه طرف مقابل جنگ را آغاز کند و در حدیث آمده در روز جنگ جمل هنگامی که لشکریان خارج شدند، منادی امیرالمؤمنین فریاد زد (کسی از شما جنگ را آغاز نکند تا به شما بگویم). برخی از اصحاب گفتند آنها تیر اندازی کردند و ما گفتیم ای امیرالمؤمنین آنها تیر انداختند. حضرت فرمود: دست نگه دارید. دوباره تیر انداختند و افرادی را از ما کشتند و گفتیم ای امیرالمؤمنین آنها ما را می کشند. حضرت فرمود: به نام و یاری خدا بروید. و امام حسین علیه السلام نیز در روز عاشورا همین گونه رفتار کرد. 14. با مردمی که روبرو می شوید با خیرخواهی رفتار کنید و از آنها حمایت کنید تا آنها جانب شما را بگیرند و شما را یاری کنند بلکه تا جایی که می توانید ضعیفان را یاری کنید که برادران شما هستند و با آنها مهربان و دلسوز باشید و بدانید که شما در پیشگاه خدای سبحان هستید و افعال شما را ثبت می کند و به نیت های شما آگاه است. 15. از ادای نمازهای واجب غافل نشوید که مسلمان در پیشگاه حساب خداوند هیچ عملی بهتر از نما زندارد و نماز ادبی است که انسان باید در مقابل آفریننده خویش رعایت کند. نماز ستون دین و ملاک قبولی اعمال است و خداوند آن را در شرایط سخت و دشوار و جنگی تخفیف داده تا جایی که اگر کسی در تمام وقت نماز مشغول جنک باشد برای هر رکعت می تواند به یک تکبیر اکتفا کند حتی اگر انسان رو به قبله نباشد. خداوند می فرماید: (حافظوا على الصلوات والصلاة الوسطى وقوموا لله قانتین، فإن خفتم فرجالاً أو رکباناً، فإذا أمنتم فاذکروا الله کما علّمکم ما لم تکونوا تعلمون). علاوه بر این خداوند به مؤمنان فرموده که مراقب جان و سلاح خود باشند و همه باهم نماز نخوانند بلکه به نوبت نماز بخوانند. در سیره امیرالمؤمنین(ع) نیز آمده که نماز از وصیت های ایشان به اصحاب بوده و در خبر معتبر از امام باقر علیه السلام آمده که درباره نماز خوف و در حالت جنگ فرمود: (هرکس رو به هر طرفی که دارد با اشاره نماز بخواند حتی اگر با دشمن رو در رو درگیر باشد که لشکریان امیرالمؤمنین در شب صفین نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را فقط با تکبیر و لا اله الا الله و سبحان الله و الحمدلله و دعا ادا کردند و همین نماز آنها بود و حضرت نیز آنها را به اعاده نماز امر نکرد.) 16. بسیار ذکر خدا بگویید و قرآن بخوانید و از ملاقات با خدا و بازگشت خود به سوی او یاد کنید همان گونه که امیرالمؤمنین علیه السلام نیز همین گونه بود و از ایشان روایت شده که آن چنان مراقب ذکر و ورد خویش بود که در شب صفین بساطی میان دو صف برای ایشان پهن شد و مشغول نماز شد در حالی که تیرها از اطراف ایشان رد می شد اما حضرت هیچ توجهی به آن نداشت. 17. از خداوند کمک بخواهیم که رفتار شما با دیگران در جنگ و صلح همانند پیامبر و اهل بیت علیهم السلام باشد تا مایه زینت و ارزش اسلام باشید؛ چرا که این دین بر اساس نور فطرت و شهادت عقل و اخلاق بنا شده و همین بس که پیامبر ما پرچم تعقل و اخلاق را برافراشت و در دعوت خویش مرم را به تامل و تفکر در این زندگی و عبرت آموزی از احوال دنیا فرا می خواند و در نظام تشریعی خود نیز برای برانگیختن گنجینه های مدفوت عقل ها و قواعد فطرت تلاش کرد. خداوند متعال می فرماید: (ونفس وما سوّاها فألهمها فجورها وتقواها قد أفلح من زکّاها وقد خاب من دسّاها) و امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: (و خداوند پیامبران و انبیای خود را یک پس از دیگری به میان مردم فرستاد تا میثاق فطرت را به انسان ها یادآوری کنند و آنها را به یاد نعمت های فراموش شده خدا بیندازند و حجت را بر آنها تمام کنند و گنجینه های پنهان در عقل ها را زیر و رو سازند) و اگر مسلمانان در این سخنان و تعالیم تفکر می کردند و به آن عمل می مردند، برکات بر آنها نازل می شد. از استناد به برخی اتفاقات و نصوص مشتبه بپرهیزید که این امور باید به اهل علم واگذا رشود تا مفاهیم آن را استخراج کنند. 18. از عجله و شتاب در هنگام تامل و دوراندیشی بپرهیزید تا موجب هلاکت شما نشود؛ چرا که بیشترین امید دشمن شما این است که شما را بدون اینمه تامل و تفکر کنید به محل مورد نظر خود بکشاند. پس صفوف خود را منظم کنید و کاملا هماهنگ باشید و در اقدامات خود عجله نکنید مگر اینکه کاملا آن را بسنجید و ابزارها و مقدمات آن را فراهم کنید. خداوند سبحان می فرماید: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُوا جَمِیعًا)، و می فرماید: (إِنَّ اللَّهَیُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنْیَانٌ مَّرْصُوصٌ) شما باید بیشتر از دشمنان خود قوی باشید؛ چرا که شما برحق هستید و بدانید که اگر دردی به شما می رسد به آنها هم می رسد، اما شما به خدا امیدی دارید که آنها ندارند. البته ممکن است آنها نیز امید بیهوده و موهوم همچون سراب داشته باشند که جز بر تشنگی آنها نخواهد افزود و تمام حجت آنها شبهات است و دیدگان آنها کور و نا بینا است. 19. اما مردمی که نزد شما هستند و دشمن آنها را سپر خود قرار داده باید برای حامیان خود خیرخواه باشند و قدر فداکاری و ایثار آنها را بدانند و آنها را نیازارند و گرفتار گمان های بیهوده در مورد این مجاهدان نشوند که خداوند سبحان هیچ حقی را برای کسی بر دیگری قرار نداده مگر اینکه او نیز چنین حقی داشته باشد. بدانید که هیچ کس مانند برادران شما به فکر شما نیست و خیر شما را نمی خواهد به شرط آنکه صاف و خالص باشید و اگر زمانی لازم شد از اشتباهات همدیگر گذشت کنید حتی اگر این اشتباهات بزرگ باشد چرا که هرکس گمان کند یک غریبه برای او و خانواده اش و اهل کشورش خیر خواه تر از دیگران است دچار توهم شده و هر کس بخواهد اموری را تجربه کند که قبلا تجربه شده پشیمان خواهد شد. و بدانید که اگر از همدیگر گذشت کنید اجز زیادی خواهید داشت و اجر شما نزد خداوند ضایع نمی شود بلکه آن را به طور کامل در برزخ و قیامت به شما خواهد بخشید. و هر کس حامیان مسلمانان را حمایت کند یا مراقب اهل و عیال آنها باشد همانند همان مجاهدان اجر و پاداش خواهد داشت. 20. همه باید مراقب باشند که تعصبات بیهوده را کنار بگذارند و اخلاق پسندیده داشته باشند که خداوند انسان ها را به صورت اقوام و ملت های مختلف آفرید تا با همدیگر آشنا شوند و تجربیات و منافع خود را رد و دبل کنندو یار همدیگر باشند. پس مراقب باشید که افکار بیهوده و خودپسندی به سراغ شما نیاید. ببینید در گذشته گه بلایی بر سر شما و مسلمانان کشورهای دیگر آمد و چگونه انرژی و توان و نیرو و اموال و ثروت آنها در راه ضربه زدن به همدیگر از بین رفت در حالی که باید این قدرت در راه پیشرفت و توسعه و اصلاح امور مسلمانان استفاده می شد. پس مراقب فتنه ای باشید که فقط گریبان ظالمان را نخواهد گرفت. اما فتنه که ایجاد شده پس تلاش کنید آن را خاموش کنید و از شعله های آن برحذر باشید و به ریسمان خدا چنگ بزنید و متحد باشید و بدانید که خداوند اگر دل های شما را خیر خواه ببیند به شما بهتر از آن را می دهد که از شما گرفته که خداوند بر همه چیز توانا است. 22 ربیع الآخر 1436 ه.ق
منبع:خبرگزاری حوزه
|
|
ارسال نظر |
|
|||||||||
|
بسم الله الرحمن الرحیم-بحثی با برادران وهابی-مثال اول- یک پزشگ فوق العاده دانشمنددر کنفرانس های زیادی راجع به مضررات مشروب کنفرانس داده باشد ولی بدانیم که ایشان مشروب صرف میکند کدام راقبول میکینم؟؟مسلما نظریه لول راولو تعداد افرادی که مشروب صرف میکنند اکثریت باشند این اجماع برخلاف علم است وارزشی ندارد-درانگلستان اساتید معروف سیاسی انگلستان که به غول معروف هستند زمانی که یک پرفسور پرتقالی نزدانان راجع انگلستان درس میخواند ودرباره استعمار کردن انگلیس دران زمان ایراد گرفته بود ایشان گفته شماخیلی چیز ها نمیدانید بیش از این ها است وشمه ای بیان کرده بود فردای انروز دولت انگلیس درباره روزپرتقال روزنامه ها – وگله کردنکه چرا دوستان مارا که به مامنفعت زیاد میرساند- زیر سئوال میبرید این یعنی که انها کارشان درست؟؟؟؟ نه این مطلب نفیض ان کار دوستان انگلستان نیست این امرصراحت دارد که استعمار میشود دوخلیفه دوم وسوم راشدین صراحت دارند که ما میخواهیم حکومت کنیم ولی جناب خلیفهدوم زمانی که فردی پیش او امد که علی علیه السلام هم نشسته بود وراچه به یکمشکلی درنماز از ایشان سئوال کرد اگرعلی علیه السلام دنبود میفرمودند نماز ات صحیح است مشکلی نیست؟ فرمودند از امیرالمومنین علی علیه السلام سئوال کن-ان فرد گفت من علی علیهالسلام قبول ندارم- شما راقبول دارمدرثانی مگرمیشود دوتا امیرالمومنین باشد؟ جناب خلیفه باخشم فرمودند علی علیهالسلام را پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم امیرالمومنین لقب دادند منرا مردملقب دادند یعنی عمروبن عاص لقب داد سپس کعب الخبار انرا ازتورات بیرون اورد حالا چرا روشن میشوذبرای انکه علی علیه السلام درتورات هست-اولادروغ گفتنددر تمام جهانچیزی اب خوردن بوددر زمان ساسانیان شایع کردند جمشید به مقام خدائی رسیده است مدتی به اسمان میرفته است وجانشین درزمین معین میکرده است وباز میگشته وبعضی از شاهان ساسانی همین موقعیت داشتندذ بیست وچهار ساعتبه اسمام میرفتند وباز میگشتند- بهجناب معاوی گفتند بسیارنقل قول میشود که علی علیه السلام علم غیب دارد ایاشن فرمودند من همدارم اثابت خواهم کرد داستان معروفی دارد—جناب رضا شاه نامه ای به یک ملاک شیرازی نوشت کهزمنی نزدیک های تهران نوشت شما این ملک را به من بدهید –ایشان به تهران وگفت تنها ثروت من همین است ونمیدهم همه گفته برو زمین بده گفت میدانم که من رامیکشند ولی نمیدهم- حال باقهوه مسوم کشتند به هرطریق کشتند بعداز مدتی شروع کردن تمام مدارکی دال بر کشتن است جمع اوری کنند باکمال وحقاهت نوشتند که به نز د رضاه شاه میرفتند ودرخواست میکردندکه این ملک قبول کنید ورضاشاه تعجب میکردکه من نیاز ندارم- میگفتند اولا شما شاه هستید وبیادباتجمل زندگانی کنید ودرثانی اخوندهارا نمی شناسید مگویندحضرت علی علیه السلام ازبیت المال فلان وبسیارقبول بفرمائید