بسم الرحمن الرحیم-تکیه کلام روز- بااین دیدگاه حکمران ا
امریکا- سرانجام عدالت اسلامی درخانواده های امریکائی تحقق پیدا میکند
بسم الله الرحمن الرحیم-جناب بهاالله فرمودندعدد نه مقدس است-زیراکه دروزی فلان گیاه نه برگ داردودر نزد انان مقدس است-جالباست پیایمبر ویااعوذ بالله خداوندازافراددیگری کد میاورنند من زمانی خانم استاد درایران این مطلب رابیان میکردم گفتم هخامنشیانهم لوتوسهم یک نیلفر ابی است وهمیشه سبز است مقدس میشماردنتد انهم نه برگ ومسائلی تداعی شد من فهمیدم کار اینتجلس سرویس است-که هردو گروه را مهم کند وسپس مرید کند- درغرب تحقیقات مفصلی شده است که انسان عجیب درمقابل مسئله مقدس چه شی باشد وچه خداوند باشد بشدت حساس است وتاریخ بشر لحظها ی پیدا نمیشودکه با شی مقدس ویا موجود ویاخالق مقدس سرکار ندارد واین مقدس سره اش دراین است که برای فردرمز الود است یعنی حدی ندارد وقدرت عجیب دارد ازیک تاثیر جاودئی بر خورداراست-خانم استاد درانگلستان میفرمودند یک کارگردان است که اینمدتها فیلمهای وسکولار درست میکرد وبیشتر هم پلیسی کم کم ایشان متوجه میشود دزد که پسر بسیار زیبا وزیرک است ودزدان برجسته رادرانگلستان دزدان گربه ای میگویندوارد خانه خانمی درحالت خواب میشود درحالیکه بدنبالبدست اوردن مال ومنال است ویاسندی که بعدا اخاذی کندبه یک برگه میرسد که روی ان یک صلیب کشیده شده است وباحروفهای قدیمی مطالبی نوشته شده است ارام انرا باحیرت نگاه میکند وتا میزنداوائل تا میزند جائی میگذارد وبعدها باخود میبرد گفت روزیایشان درجائی دیدم وبه ایشان گفتم شما گر تاحدودی مذهبی شدید اقلا یک فیلم درست حسابی درباره مذهب درست کنید- ایشان سرش را درگوش من ارام گذاشت گفت راستاش رابخواهید این برای جذابیت است من پرسیدنم چطور ایشان گفت شمادقت درمصاحبه های من کردید دراین مورد من همیشه سکوت کردم ونخواستم به مردم دروغ بگویم- خلنواده من گفتند فیلمت جذابیت ندارد ویک دختر کوچگ داشتم اینقدر پا پیچشدم که فهمیدیم نداشتن جذابیت بعلت نداشتن یک امر مقدس است- یکی ازدزد که بدام افتاده استگفته من خانهای که میفتم دزدی میکردم واگرمیفهمیدم که مذهبی است ناخوداگاه کم میدزیدم وزاغ سیاه ایشان میزدمکه مومن واقعی است یانیست اگریست حسایش خیلی خوب میرسیدم واگر مذهبی است سرانجام خورد خوردپس میدادمقران نکته جالبی دارد که کفار ازیک راه دور باخداوند ارتباط دارند این همان دلیل مقدس است درانگلستان حالا علت چیست است من نمیدانم ولی افسر کشیگ گارددرباره که صبح شرکت میکند یک چنین مقامیدارد ویک شاخص است اگر اسکتلندی بودنکاتی ازلحاظ سیاست درک میشود وغالبا جوان وزیباروی ومهربان است من مدینه مشرف بودمکنار قبر جناب عمر خیلی ایرانیان فکر میکردند که قبر ایشان قبرامام علیه السلام است وانرامیبوسیدند ویک عرب بومی ولی من تشخیص دادم درانگلستان باید فارسی یاد گرفته باشدبالهجهدتهرانی مسلماهم مدتی تهران بوده است- خوب تهرانی ها را میشناخت ومیدانست که من هم میدانم که این قبر عمر است بالبخند باایرانیان صحبت مثیکرد که بوسیدن صحیحی نیستوانها هم جواب میدادند ویک خانم تهرانی امد تاقبر بوشید ایشان یک چشمکی به من زد وبه ایشان گفت این قبر عمر است وقبر امام حسن علیه نیست من هم تاکید کردم ایشان خوداش رانباخت وگفت ایشان در راه اسلام خدمت کرده است ولی چراایشان راکنارذقبر پیامبر اکرم دفن کردید من خواستم امامحسن علیه السلام به این امر اعتقاد داشت ایشان پیش دستی کرد جوابی نداشت وگفت شماخانم تهرانی هستی امان از زبان شما؟ ومیدانستم اینهمه توجه بوسیدن بعلت تقدس بعلت تاثیر فراوان است-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-شیطان درسکوتی نکبت باراتش های کینه های- حقارت سازخودرا از ساحل تا ساحل دراشتعالی جهان سوزبر سر مردمان میریخت-او چشمی داشت که راه را میدید-که دیگران قدرت دیدنش رانداشتند- راد مردی نبوت مدار- افتابی که سایه نداشت-روح مردان ستیزه گر شبهاتا سحر بیدار-ان لحظات پرفروغ ابراهیمییک رویا بود گرچه کم فروغ بود ولی همچنان درخاظره انسانها به حیات خود ادامه میداد- وهمچنان رویا باقی مانده بود-ان رویا ادبیات سترگ ایمان را مطلبیدکه نوزاد امت را متولد کند وبه پروازدراورد-یک ابراهیم دیگر از معبد بابل بیرون اید ورهبانان عیسوی منش رانمونه انسان کند فر زندان پر جنب وجوش رادر سراسر گیتی بپراکند- وچون پدر خویش صبور –ازاده—عابد—عدالت گستر شیطان ستیز باشند—دیگر ازمعبد دلف-صدائ ترانه ای برای خدایان نیمامد-شاهان چون خدایان با شمشیرهای گداخته وبراق دشتها وچنگلها را میسوزاندند- میبایست راه بهشت- ارزوهای طلائی-راه عبادت- راه پرستش راباز میکردند- برای ازاد مردان تفرقه وجنگ هنوز رخ مینمود-اراده را طاغوت درلعن وکفر به زنجیر کشیده بود-ولی اسمان چشن صراطالمستقیم را گرفت-ازادگان درقبر خفته بودندباز گشت انسان به گل گشت حیات در صور دمیده شد- انان که ابروی حفظ شده انبیا را درسر میپروانندبسوی اش باز گردانده شوند- شخصیت قسم خورده شده شخصیت موعود- شخصییتی که خداوند وانسان انتظاراش را میکشیدند-انتظار ان بود که روح را تا ابدیت گسترش دهد-با برنامه جاودان تک عکس امت را متصور سازد وسرود یک پارچکی انسان رابسراید—جهان مقدمات یک دگرگونی عظیمی رافراهم کرده بود- جائی دیگر برای بد نبود- وشعر موفق شدن را زمزمه میکردروح انقلابی برنفس گناه محقق چیره شودگرچه مردان تمام عیار اندک بودند-هویت متعالی سئوال بزرگ قرن بود- یکبار دیگر روح ومنش ورفتار ابراهیمیرا مردمان ببینند وتاریخ ازاین زمان به بعد لبخند زند- وارکان بشریت چون ارکان کعبه استوار ومحکم شود- او کلامی با خود اورد که پادشاهی زمین واسمان با اوباشد- درجایگاهی که شنها مکانی برای استقرارندارند—صفات ملکوتی و ایمان پابر جا بماند- غار حرا-ان مرکز خداوندی- مرکز انسجام فرهنگ وسیاست- مکان بی زمان برای هویتی بی زمان-که صدایش درتاریخ یگانه باقی بماند وبرایان راد مرد داستانی طولانی به اعجاز ظبط گردد که از فرشتگان تا خاکیان درخاطرات ویادانها بماند که من محمد اغاز وسرانجام هستی هستم
بسم الله الرحمن الرحیم-عقب ماندگی امریکا در پیشرفتهای علمی وبحرانهای حادی که درمورد سلامت دانش اموزان ودانشجویان امریکائی پیش امده است امریکا وادار کرده است که به مسئله اموزش وپروش خوداش بادقت بیشتری توجه کند در زمان گذشته غرب ازاین امتیاز برخوردار بودکه دانش اموزان ودانشجویانش در هررده بودند سعی خودرا بخوبی میکردند ونیازی به به سنجش های زیاد وتوجه زیاد نبود وحتی درجهان سوم هم که مشکلات زیادبود تا انجا که میشد همین مسئله وجود داشت ولی متاسفانه غرب وبدنبال ان جهان سوم راه انحرافی را طی کردند ودراوائل زیادمهم نبود چون رقابت باغرب به نظر غیر ممکن میرسید وبه تعداد زیادی دانشمند نیاز نیست ومثلا درهند فکر میکردند دانشگاه دهلی به تنهائی کافی است ولی امروزه بخوبی درک میشود که تلاش های زیادی باید انجام شود وبخصوص خصوصیات اخلاقی وبهداشتی به همان سادگی قبل قابل تنظیم نیست من زمانی به سایت درجه بندی مقلات نگاه میکردم دریک موضوع یکروزنامه بسیار مشهور فقط سه مقاله داشته است ویک روزنامه غیر مشهور بیش از 110 تا عدد داشته است-جالب است بعضی جوان ایرانی درامریکا گول این مطالب میخورندکه وضعیت درجهان به سوی کمال است وبه زودی کمالات جهان را دربر میگرد ودیگر درک دقیقی از منحنی انحطاط ندارندکه شیاطین برروی هرچیزی که اختراع میشود چنمبره میزنند وفکر میکنند که مردم بسیارهوشیار وپر قدرت هستند درحالیکه شیاطین جز از طریق الهی قابل فهم وقابل کنترول وشکست نیستند-مقاله ای توسط "جاستین پوپ" برای خبر گذاری اسوشیتد پرس نگاشته است با این عنوان ":کاج های امریکائی با طبقه بندی انان دچار وسواس شدند"?کاج در امریکاوی به سه نوع است یکی ازانان ماننددبیرستانهای ماهستند- نوع دوم دوساله اخردبیرستان ودوسال اول دانشگاه ونوع سوم چهار سال دانشگاه هستند) کنکور مدتهادر امریکا معنا نمیداد ولی هردانشجوئی وضعیت دانشگاها رابخوبی میدانست وسطح علمی واستعداد خوداش را هم میدانست ودانشگاهی که باروحیات او ومیزان هوشی او موافق بود انتخاب میکرد ودانشگاه ها هم با ظرفیت های مختلف کار میکردند ولی بعدا چناچه تشخیص میداد ازنو ویا باموافقت دانشگاه درسطح خاصی دریک دانشگاه رده بالاتر شرکت میکرد ودانشگاه هم پنج رده داشتند ودانشگاهی که دراین پنچ رده نبودند مدارک انها سازمانهای خاصی قبول میکردند ویا فقط صرف مدرک بود وخود فردمیدانست چگونه ازان سواد بهره بگیرد وافرادی که دراین دانشگاها به جای حساس رسیدند کم نبودند ولی بعدا برای انکه باشوروی رقابت کنند وپولی هم ازجهان سوم به جیب بزنند وانهارا توسعه دادند اول ازجهت کمی وسپس مجبورشدند که ازلحاظ کیفی هم مداوم سطح انها بالاببرنند که ازبهترین دانشگاهایجهان سوم بالتر باشند واخیرا این سعی درحال شدت پیدا کردند است از زمان اقای کلینتون هر90 کیلومتر یک دانشگاه مادر یا درجه یک ویادرجه دو باید باشد و.هرکسی که اندکی علاقه دارند علم بیاموزند موظف هستند که به سطح ممتاز بالا بیاورند وچند حدیث پیامبراکرم صلواته الله علیه واله والسلم را محقق سازنند-نزدیک به سی پیش برای اولین باروقتیکه لیست بهترین کالج های امریکائی را دراخبار داخلی وجهانی امریکا رونمائی کردند- نزدیک به سی سال پیش میشود (البته باید گفت تنها دانشگاه هاروارد بود که کنکور داشت ودانشجویان بسیار ممتاز را میگرفت که اکثریت انان میابیست شهریه بسیار سنگین بدهند ومابقیه از بورس استفاده کنند- علت ان هم این بودکه این دانشگاه کلا وقف است والی باپوا دواطاق شروع شد ویک سرمایه اولیه چند ملیونی واز دانشگاهای قفی انگلستانمانند داکسفورد وکمبریج تقلید میکردکه دانشجویان بایدبتواند حجم بسیار سنگین نسبت به داشگاه های دیگریادبگیرنند که بعد شغل هابردارمد داشته باشند که خرج خودشان رادرباورنند ومسولیت اخلاقی دهم داشتند که به دانشگاه کمک کنند ودرضمن تحقیقات پول سازی هم داشته باشندکه دانشگاه هم توسعه پیدا کند وهم انها پول خودشان رادربیاورد وچند دانشکدهای بسار کوچک فرانسوی هم که بسیار ممتاز بودند ودرقابت بانگلیس بودند انها هم همین روش رابکار میبردند ولی بیشترپول سازی میکردند)- تصور انان این بود که دانشجویان وخانواده انها واردمسابقه تغیر شوند؟؟!!- این باید گفت بامعلول جنگیدن است نهاب علت رابر طرف کردندیک مثال جالب که یک حوض رادر نظر بگیرید از زیر لجن وارد شود واز بالا اب پاک این را میگویند مبارزه بامعلول- حضرت علی علیه السلام ودیگرائمه اطهار علیم السلام اجمعین هرکس برای ظاهر سازی میشد ومیدانستند ادم بشونیست علنا به او میگفتند و.بهترین روش درمان فرد همین است ولی فردهای دیگری که میدانستند ادم میشودطریق دیگر رابااو رفتار میکردند- وهمانطور که خداوند باشیطان به موقع اش عمل کرد ومداوم باید به خداوند منان وتوسل اهلبت مکرماش روی اورد که روسیاهی درما نهادینه نشود)ولی بایداعتراف کرد که بیشترین تاثیر روی کارکنان کالج ها گذاشته است-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به ولایت فقیه- بخش اول- کلمه ماشیح درلغت عبری به معنای کسی موی خودرا روغن زده باشند وبه اصطلاح عربی تدهین کردباشد(دهن=روغن) ودر لغت فارسی انرا مسیحا نامیده اند(مسح روغنکرده است) در زمان قدیم زمانی که فرد مسافرت زیاد میکردبخصوص به سمت دریا برای حفاظت پوست سر وموی خود روغن مخصوصی میزد ندمعروف ترین انها روغن نارگیل وشاید زیتون باشد وبه نظر حقیر بیشتر درفقه عبری برای رهبران دینی است که تاج میگذاشتند که به راحتی تاج در سر انها فرو رود که از حضرت سموئیل علیه السلام شروع شده است وتا کورش ادامه دارد وحضرت مسیح علیه السلام هم بنام ماشیح درفقه یهود نامیده شده است واصولا تمام رهبران دینی بعدی مقام ناجی بودن را دارهستند زیراانسان رااز گمراهی که هلاکت اور است نجات میدهند ولی درجات ناجی ها مسلما متفاوت است- دین مداوم در زمانها حفظ شده است وتکامل یافته است ویک امر طبیعی است واگر دینهای سابق ساده بوده است ناقض نبوده است وعلوم دیگرهم به همین ترتیب بوده است واینامر نشانه وجود یک خالق حکیم وعلیم وقادر وسمیع وبینا است وبه علم غیب هم مجهز است –ومرتب شیطان انسان رابه تباهی میکشاند که باز گشت انسان رابه حقایق دشوار میکرد ومیابیست ناجی بامعجزات وعلوم خودافرادرانجات دهند- راوئی که درخدمت امام صادق علیه السلم بوده است مینویسد فردی خدمت ایشان رسید وگفت یا امام چندی پیش یک حدیث ازشما نقل شده که بسیار عجیب بود وبسیار خوشحال کننده امام علیه السلام پرسیدند کجای ان عجیب بود؟ ایشان پاسخ داد که شما فرمودهاید که انسه خلیفه بر حضرت علی علیه السلام برتری داشتند وامام پرسیدند کجای ان خوشحال کننده بود وایشان جواب داد من یک فرد سنی هستم واین مسئله که بهترین فرد راخلیفه نکردند همیشه غمی بامن بود که نمیگذاشت اب گوارا ازگلوی پائین رود وبااین حدیث من اسوده شدم حضرت فرمودند من انحدیث را رد میکنم شخص گفت یا امام ایا فقط برای من ردمیکنی ویابرای جمع دربیرون رد میکنی امام عصبانی شدن وفرمودند وفتیکه رد میکنم یعنی رد میکنم منظور امام ایناست که فرد وجمع ندارد ومن ترسی از جمع ندارم وایشان بلند شد ورفت ودرضمن رفتن گفت امامن معضل من رازیاد کردی- ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به ولایت فقیه- بخش اول- کلمه ماشیح درلغت عبری به معنای کسی موی خودرا روغن زده باشند وبه اصطلاح عربی تدهین کردباشد(دهن=روغن) ودر لغت فارسی انرا مسیحا نامیده اند(مسح روغنکرده است) در زمان قدیم زمانی که فرد مسافرت زیاد میکردبخصوص به سمت دریا برای حفاظت پوست سر وموی خود روغن مخصوصی میزد ندمعروف ترین انها روغن نارگیل وشاید زیتون باشد وبه نظر حقیر بیشتر درفقه عبری برای رهبران دینی است که تاج میگذاشتند که به راحتی تاج در سر انها فرو رود که از حضرت سموئیل علیه السلام شروع شده است وتا کورش ادامه دارد وحضرت مسیح علیه السلام هم بنام ماشیح درفقه یهود نامیده شده است واصولا تمام رهبران دینی بعدی مقام ناجی بودن را دارهستند زیراانسان رااز گمراهی که هلاکت اور است نجات میدهند ولی درجات ناجی ها مسلما متفاوت است- دین مداوم در زمانها حفظ شده است وتکامل یافته است ویک امر طبیعی است واگر دینهای سابق ساده بوده است ناقض نبوده است وعلوم دیگرهم به همین ترتیب بوده است واینامر نشانه وجود یک خالق حکیم وعلیم وقادر وسمیع وبینا است وبه علم غیب هم مجهز است –ومرتب شیطان انسان رابه تباهی میکشاند که باز گشت انسان رابه حقایق دشوار میکرد ومیابیست ناجی بامعجزات وعلوم خودافرادرانجات دهند- راوئی که درخدمت امام صادق علیه السلم بوده است مینویسد فردی خدمت ایشان رسید وگفت یا امام چندی پیش یک حدیث ازشما نقل شده که بسیار عجیب بود وبسیار خوشحال کننده امام علیه السلام پرسیدند کجای ان عجیب بود؟ ایشان پاسخ داد که شما فرمودهاید که انسه خلیفه بر حضرت علی علیه السلام برتری داشتند وامام پرسیدند کجای ان خوشحال کننده بود وایشان جواب داد من یک فرد سنی هستم واین مسئله که بهترین فرد راخلیفه نکردند همیشه غمی بامن بود که نمیگذاشت اب گوارا ازگلوی پائین رود وبااین حدیث من اسوده شدم حضرت فرمودند من انحدیث را رد میکنم شخص گفت یا امام ایا فقط برای من ردمیکنی ویابرای جمع دربیرون رد میکنی امام عصبانی شدن وفرمودند وفتیکه رد میکنم یعنی رد میکنم منظور امام ایناست که فرد وجمع ندارد ومن ترسی از جمع ندارم وایشان بلند شد ورفت ودرضمن رفتن گفت امامن معضل من رازیاد کردی- ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم -جناب اقای دکتر بنی صدر- در فرهنگ ما که راه درازی طی کرده است سرانجام بین دمکراسی وتخصص- تخصصرا بر گزیده است ودمکراسی رابرای انتخاب "پیر:" میخواهد که نه برای خود دمکراسی – دمکراسی بصورت صرف دمکراسی درحقیقت خواسته شیطان است وارزش انسانرا بالانمیبرد– بلکه افت شخصیت هم ایجاد میکند ومشکل غرب هم همین است تاسئوال شود؟ چرافلان طور است جوابمیدهند چون دمکراسی است وباز سئوالشود چرا به تخصص بها داده نمیشود باز جواب ان است چون دمکراسی است|" پیر باید-راه راتنها مرو-از سرعمیا درین دریا !!!مرو|"و دست را مسپار-جزدر دست پیر--- حق شدهاست-ان دست-اورا دستگیر- درغرب ایدلوژِی درحقیقت به خاطر همین دمکراسی رنگ باخته است ودرامد درحقیقت مربی انسان وجاده ساز برای انسان شده است دمکراسی دربرابر قوانین ریز ودرشت مشعشع اسلامی جه جوابی دارد وباز باید اسلام درهجرها وکتابخانه وبحث روشنفکری مطرح شود شما که الحمدالله هم خوش فکر هستید وهم خوش سلیقه چطور باان جوانک که شرح حالاش براین منوال است": ما از قضا به قاضی حاجت گریختیم—کانچ-از قضارسید-به طلب قضاببرد": هم پیاله میشوید