بسم الله الرحمن الرحیم-در سال 55 شمسی استاندار فارس با اساتید امریکائی وانگلیسی دانشگاه شیراز گفتگو میکند- وازانها میپرسید که مشکل اموزشی ایران درکجا است- انها جواب داده بودند که شما دارای اخلاق بی نظیری دردنیا دارید اینموضوع را من علت اش را بعدا بحث خواهم کرد تنها اخلاقی است که انسان را بازاری نمی بنید واگر درشرایط غرق شدن باشد- دست به هر اقدام نمیزند ودیگر مسائل- وایدلوژی شماهم بد نیست وباعلم ستیز ندارد بلکه حمایت هم میکند- تمام سعی شماعلم نظری است وتا سطح دیپلم قارشمیش است و فرد دیپلمه هیچ کاری بلد نیست- ومدارک دانشگاهی شما هم دانشجو را پرواز نمیدهد وباید به غرب بیاید تا هم پرواز کند وهم تکنسینی رایاد بگیرد وامروزه علم چناچه تکسنینی نشود ارزشی زیادی ندارد واز نظری به نظری قابل استفاده نیست وبایداز پل تکنسنینی عبور کند وتازه بایدازتکنسینی غربی شما تکسنینی مورد نیاز خودتان را بوجود اورید بعنوان مثال اشپزی شما درجا میزند وشما از اشپزی دنیا اگر نظری باشد نمیتوانید استفاده کنید واز تکنسینی اشپزی دنیا هم نمیشود به نفع اشپزی شما استفاده برد مگرانکه بعضی جاهای شما تکنسینی خاص خودتان را ایجاد کنید- استاندار گفته بوده است شما حاضر هستید که چند رشته را که درسطح دبیرستان که متصل به فوق دیپلم شود تکس انرا تهیه کنید گفته بودند مانعی ندارد استاددار به پسر عموی های جناب استادحدائق که همیشه اینها نقش معاون در استانداری فارس داشتند میگوید فرد مناسب را پیدا کنید وبودجه ای هم برای ایجاد یک مدرسه نمونه ازمایشی به انها میدهد وانها میگویند واقعا تنها کسی که درفارس میتواند این کار بکند پسرعموی ما استاد حدائق است- ایشان درشته تاریخ وجغرافیا ازدانشگاه تهران فارغ التحصیل شده بود غربیان به تحقیقات به تاریخ ومخصوصا جغرافیا وعلومی که مسائل انرا تفسیر میکند اهمیت زیادی میدهندوبطوریکه یک استادانگلیسی به من میگفت سود زیادی دران نهفته است ایشان درتهران مدتها با یک گروه خارجی کار میکند وبه نظر حقیر ایشان باان هوش وحافظه وحشتناک مسلما به زبان انگلیسی باید مسلط باشد زیرا بشدت در فلسفه افرینش این جهان مسلط بود که انز مان کتاب کمی دراین باره بود ودر زمان دانش اموزی فقط سه کتب قابل ارزش امده بود که مهمترین اناهع یک- ودوسه –بینهایت ژرژ گاموف بود که بهترین مفسرانان دانش اموزی کلاس ما جناب یحیا حیات داودی بود که نابغه عجیب ریاضی وزبان انگلیسی بو.د که اساتید ریاضی مدرسه سرکلاس می امدند یک مسئله ریاضی فوق العاده سخت را به ایشان میدادند ظرف سه دقیقه حل میکردوهیچگاه بیشازاین نمیشد وبرادراش در دانشگاه معتبر لوس انجلس دکتری فیزیک میگرفت وتمام کتب زبان برای ایشان فرستاده بود وتمام جزوات ژّرژ راترجمه میکرد وبرای او میفرستاد این یشان هم مداوم میگفته است که نیازی به ترجمه نیست وبه ایشان میگفت که در باره این موضوع چیزی بلد نیستی تلفن را بده به ژرژ گاموف وبا ایشان بحث میکرد وسپس به امریکا رفت ودران دانشگاه شاگرد ژؤژ گاموف شدو وفقط یک نمره هفده داشته ومابقیه بیست بوده است وفقط ازژرژ گاموف ده میگیرد وعصبانی میشود وبه ایشان میگوید این چه طرز ورقه تصیحیح کردن است ایشان میگوید اولا من یک رگ بنی اسرایئلی دارم ومیبایست شما ازبچه میپرسیدید که من چگونه امتحان میگیرم وچگونه تصحیح میکنم وپس امدتی بحث به ایشان نمره چهارده میدهد- مامداوم با ایشان سر این موضوع بحث میکردیم وعلاقه عجیبی به این موضوع داشتم وبشدت مطالعه میکردم وایشان تقریبا هردوسال به ایران میامد واز امریکا بشدت سر خورده بود ولی امریکارا به ایران ترجیح مید اد وجزوات راورده بود- جناب استاد حدائق مدتی درتهران با خارجیان کار کرده بود وچیزی نگفت درچه رابطه بوده است ولی من حدث میزنم درمسائل جغرافیائی وشناخت جمعیتی درایران بوده که انگلیسی ها در ابادان بشدت کار میکردند که زبان زد مردم بود واقای کوپ بخوبی به مسئائل رسیده بود-ادامه دارد
بسمالله الرحمن الرحیم-خاطرات نوجوانی-دردبیرستان شاپور سابق که امروزه پارک ابوذر شده است دانش اموز بودم استادتعلیمات دینی من از خاندان دستغیب ها بود که اولین لیسانسیه معارف اسلامی بود که به خدمت اموزش پروش شیراز درامده بودمردی بود که حتی به حضرت عزرائیل علیه السلام هم که میدید مداوم میخندد- درست مانند کشیشان غرب یک جنتلمن واقعی بود- ودرست مانند انها چون حضرت مسیح علیه السلام که باحواریون صحبت میکنند صحبت میکرد وجلسه کمک اموزشی وپروشی اضافه داشت که من همیشه بعدازظهر اضافه بر سازمان داشت -که بیش از ده نفر نمی امدند تیکه کلام ایشان درتوحید این بود که شتر بهترین نشانه وجود الهی است وانگلیسیها انرا وارونه کردیدندمتوجه شدن درروی دوکوهان تعادل پیدا میکند- وتاریخ اسلام قدم به قدم حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلام توی کوچه های مدنیه میگشتیم وبا جنابان اصحاب اشنا میشدیم وسعی میکرد ند که حداقل ده حدیث انتخاب شده رایابد بدهند وجلسه بعد امتحان میگرفتندویک جایزیه مختصر مثلا خودکار میدادند-ایشان میفرمودند خداوند به جوانان زیادتوجه دارد وهمه مشکلات انهارا حل میکند وحتی مسئله جنسی انها که ازدواج موقت راتعین کرده است دولت جنایت میکندوباید سر دفترها مامور این کار بکند ومن سردفتر ایجاد میکنم واین مشکلات راحل میکنم وبعد هم اینکار کرد ومیفرمودند بدان افتخارمیکنم- ودوم استا د حدائق بود حدائقی ها درشیراز هم خاص دارند وهم عام یعنی هم سادات وهم غیر سادات هردوم گروه حقیقتا نبوغ دارند سادات بیشتر درسیاست وفق العاده قوی بودند همیشه چند نفری دراوج دارند وعام انها بیشتر درجنبه معرفتی واخلاقی بسیار قوی هستند دران زمان بزرگ خاندان سادات حدائق حضرت یوسف حدائق بود رحمت الله علیه ایشان پل حائل بین علما وشاه بود وظاهرشاهرا بر حذر میداشت که باعلما رفتهار شایسته داشته باشد وشاه از ایشان حرف شنوی داشت واز علما هم درخواستمیکرد باشاه کاری نداشته باشند ومخفییانه میفرمودند که ما درمقابل حزب بعث عراق به شاه نیازداریم دریک جلسه سری توسط یک بزرگ عالم دعوت شدم که بزرگان بودند وایشانهم بودن وایشان ازمشاور برجسته حضرت ایت الله العظمی حکیم رحمت الله علیه دعوت کرده بود وان بزرگ عالم دران جلسه از مقام علمی واخلاقی وایمانی ان بزرگوار تعریف کرد وبحث به زبان عربی بود انچه فهمیدیم که ایشان بامختصر ترجمهای که ازان بزرگ عالم کرد که حوزه های علمی عراق زیر ساطور حزب بعث است و باید ایران اقدامی بکند وطرحی ریخته شدوبعد ازمدتی شاه دلیل فشار بعث رابرروی حوزه های علمی عراق رااز صدام سئوال کردبود وایشان جواب داده بود همانطورکه شما بروی حزب بعث درایران حساس هستید وشاه گفته بود که حزب بعث میتواند در خوزستان وتهران شعبه داشته باشد وصدام فردی برای خوزستان وفردی برای تهران انتخاب میکند وفشار را کم میکند وساواک مراقب انها بوده است ویاحیله ساواک بود ویا انهاا شتباه کردند بیسیم واسلحه پخش میکند زیاد اینها جدی نگیرید کار انگلیس ها هستند عراق چون یک کشور کوچک بود درمقابل ایران کمی احساس حقارت میکردند وانگلیس هامداوم مسائلی میساختند که بعث هارت وپورت وسر وصدا کند ومداوم از خلق ایران وعرب حمایت کند وحتی بگوید چناچه استعمار ازانها ادامه پیدا کند دوتن مهمات میفرستم وهیچ خبری هم نمیشد وساده لوحان عراق انرا جدی تصور میکردند وایشان به زندان می افتد در زندان چند مغز علمی ایرانی حضور پیدا میکنند وعقیده اوراعوض کردند وبه عراق رفت وگفت عقیده من عوض شده است ونفردوم درتهران همین طور دستگیر شد ودرزندان اوین برای اوسورسات عجیبی درست کردند که زمان انقلاب ایشان میفرمودند که من اززندان بیرون نمیروم وسپس صدام به سمت علمای ایران متمایل شد وامکانات زیادی دراختیار انقلابیون گذاشت- ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نظری به علوم نظری وعلوم کاربردی( تکنسینی) ورابطه تکنولوژی وعلوم انسانی-یکی از عریزان ئکه فوق لیسناس زبان از انگلستان گرفته است ویکنوع درویش اروپائی هم است وبعضی زمانها هم اشراقی دارد فرمودند که کهمداوم تشویق به یادگیری زبان روسی میشود ومن هم رفتم با یک استادبسیار خوب شروع کردم به روسی یاد گرفتن سه همشاگردی داشتم که دوساله زودتر شروع کرده بودند که جز وقت تلف کردن کاری از پیش نبرده بودندویکی میخواست پزشک شود ودیگری مهندس وسومی جهان گردی بخواند- مسئله این است که درکشورهای جهان سوم فقط یک انگیزه افراطی ایجاد میکند بودن انکه امکانات بدشد درنتجه جوانان پژمرده میشوند وسرذانجام به9 غرب محیرونند ودوم بلند نیستند چگونه انگیزه ایجاد کنند که به اصطلاح جا بیفتند- استادمن در انگلستان بر سر همین موضوع میفرمودند درگذشته سعی زیادی میکردند که ایجاد انگیزه کنند ولی تاثیرات یابعلت ترس ویا هزینه بالا ویا نبودن استادخوب نتجه نمیداد تا انکه روش را کشف کردند- که کتب اسلامی میاوردند ومیگفتند فقط برگ بزن واز کتاب هم فال بگیر وهمین کار را به من گفت بکن ومن به یک کتاب خانه تخصصی دانشگاه لندن رفتم وگفتم چند کتاب درباره علوم انسانی وتکنولوژی دارد ایشان گفت زیاد وصدتا معتبر ان را میشناسم ومن ده تای انرا گرفتم وشروع کردم فصلها رایاداشت کردن که الحمدالله هیچکداماز انها درایران اسمش رانشنیده بودم- وشرلوع کردم به فال گرفتم فومورلهای عجیب ریاضی اشت یک دانشجوی انگلیسی جلوی من نشسته بود که که کتاب های قطور ریاضی جلوی میداشت ایشان را صدا کردم واخمدت وگفتم راجع به این فرمولها سخنی بگو ایشان نگاه کرد وگفت برای بیان این فومورل چهل واحد رایضی لازم است مخن چه بگویم ویک فومورل هشت واحد ودیگری شش واحد- گفتم مسائلی که میکنی یک ایرانی دکتری ریاضی از انگلستان بگیرد میتواند حل کند ایشان گفت این مسئلهایرا که دارم حل میکنم اگر تمام ایرانیان هفده سال بدون کمک شرق وغرب حل کنند من ازدانشگاه لندن چهل میلیون دلار میگرم وبه انها میدهم واین رابدان که ماخوشحال نیستیم واینده بهتر خواهد شد ومن یاد دوحدیث از حضرت علی علیه السلام افتادم ویکی از امام صادق علیه السلام حضرت علی علیه السلام میفرمایند- دیگران را مانند خود نپندار- ودوم در یادیگری علم وتولید علم سعی زیاد کن وبقل انگلیسی ها این علوم از اسمان برایما ارسال نشده است سعی خودمان است-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-معاد- نظریات دشخصی ورویائی است- تمامئ اعمال فرد درهمه چیز انعکاس پیدا میکند مانند نوع غذا- تمام خاطرات فرد روشن وواضح بیاد فرد میاید-بالاترین معنویتفرد همیشه درجلوی دید انسان است وایجاد بیشترین لذت برای خود ودوستانش است- به مسافرات میرودوبا افرادخاصی اشنا میشود که اور ا پذیرفتهاند وتمام داستان ورا بخوبی میدانند وا و داستان انها را بخوبی خواهدشناخت- ایدلوژی الهی ناب مداوم در دهن او بیادخواهد امد وگاهی جزواتی ازتفسیرهای ناب به او داده خواهدشد وناگهان افرادی راخواهددید که درمسیر حرکت شان منفجر میشوندوداستان انها رابه وبی میداند ویک دوره پاکسازی وتصفیه روحی وروانی برای او شروع میشود مکانی میتواند ازدواج کند وگاهی بارا ن یخواهدکه ناگهان باران میابد بادوستانی اشنا میشود که مدتها منتظراوبودند وگوهی میلیون سال با او دوست بودندباه این دنیا نگاه میکند وگاهی میتواند برای بعضی ها به انواع واقسام مفید واقع شودوبعضی را دردنیا مشاهدمیکنند گوئی در درون انها است وهرچه میکنند گوئی او میکند
بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به کتاب :" نفخات نفت:" جناب عریز :" رضا امیر خانی- به تهران برای امری موقت رفته بودام وهمیشه عادت داشتم که نیمه جمدان کتاب باخودم ببرم ودرانجا بخوانم واز بس استهزا شدم تعداد انرا کم کردم واین بار ظریفی فرمودند چند جلد کتاب برای شما درنظر گرفتم ازجمله کتب این بزرگوار بود- این کتب ازابعاد زیادی مش ی من بود- ومن باین کتب چه ازلاحظ نگارش که انگلیسی وغربی است که میتوان دریائی را درکوزه ای جا داد در زمان دانشجوی من در دانشگاه شیراز استاد امریکائی من مثلا در درس هنر درقرون وسطی غرب تحقیقات ترجمه ای به من میداد که میبایست ظرف پنج دقیقه چهل صفحه را خلاصه کنم ویا ده دقیقه هشتاد صفحه وتنها راه حل هم سبک بلاغت وفصاحت انگلیسی هاهستند که دراین راه زحمات زیادی کشیدند وحتی یک استاد این فن در دانشگاه لندنکه یک خانمی بود به من میگفت- ماقبول داریم استاد این فن قران است ولی سرانجام انرا خواهیم گرفت که ازعبارت بعلاوه شبه جمله ها که هرچقدر دلشان بخواهند صفت بهم توسط کاما مییسبانندوس قضیه شرطی وسر انجام به قضیه خبری انها جمع میکنند امریکائی از این روش نفرت زیادی دارند ولی سرانجام مجبور شدند تا حدودی ازان استفاده کنند ومن انواع جملات را که اگرجمع انها رادقدیق بخواهم بیان کنم بیش از هراز جمله میشوند وجتی امروزه جملات اینچنینی را از انترنت جمع میکنم ان زمان این طریق را حفظ میکردیم وازانها بعنوان مدل استفاده میکردیم وجمله اخر دست کردنش کار حضرت فیل بود سپس دوره حیات انرا حفظ میکردیم وبدستور استاد روی دیوار مجازی انگلیسی انرا مینوشتیم که ایشام معتقد بود که درحافظا شما مییماند واشتباهات را بخوبی متوجه میشوید وهمسایگان فکر میکردند که من مریض روانی شدم ومادرم میگفت این روش تدریس مملکت ما استوسر کلاس که میرفتیم خانم استاد مداوم دست اش هندل میزند که تند تر بگو جمله نساز از کلمه به کلمه دیگر برو ومداوم میگفت بباران ومن به حرف ایشان میرسیدم کار رابه": من: نسپر وکاررا بله حافظه بسپر- درانگلستان خیلی تعجب میکردند که استادامریکائی چنین روشی راقبول دارد وتازه میفرمودند که ایشان غلو کرده است باید خیلی ارام تر ازاین باشد-ادامه دارد
بسم اللهالرحمن الرحیم-تحلیلی از جریاناتغرب از دید علما وعرفا-جمله مشهور یکی از سرسلسلهای بزگ عرفان امام سجادعلیه السلام ": که دشمنان ما ازحمقها هستند تقریبا علماوعرفا درمعنی این حماقت به یکسری نتیجه های واحد رسیدند- ویک جمله قطب حیدر سر سلسله صفویه دارد که بسیار عمیق است پس ازانکه مغولهاشیعه شدند ومبارزه نفس گیر پیش امد وانها ازلحاظ نظامی ونیروی حکومتی کمبود پیدا کردند برخلاف برادران وصال حق نیروی تاتار بر علیه انها بود بعدا به قزل باش ÷یوست ÷س از مرگ شاهرخ میرزاو تعداد انها بسیار اندک بود تیمر زمانی که از ایران رفت دستور داد تا انجا که میتوانید گاری درست کنید وتمام اشیای فلزی بخصوص اهن را باخوداش برد- تمام قبائل ترک وغیره دوره جمع شدند وپش از مذاکرات زیاد به ایننتجه رسیدند که حیات خودشان وایران فقط درگروه شیعه شدن است ببزرگان صفوی به قطب حیدر جریان ار گفتند که نظر شما چیست ایشان پس از مطالعات فرمودند حق باشما است ولی من بدنبال الهام هستم ودرغرب تحقیقات نشان میدهد این خصلت بارز بین فرد مذهبی وغیر مذهبی است- ایشان چهل روز درخانقاه خوداش در اردبیل چله نشست وزاری عجیبی کرد که حالت عجیبی پیدا کرده بود وروز چهلم استخاره گرفت وجواب مثبت امد درخانقاه باز بود ونوجوان سیزده سالی که شانه میفروخت وارد شد وقطب را درحالت عجیبی دید وبه قطب گفت یک شانه ازمن بخر وقطب جوابداد که نیازندارم وایضشان گفت من انرا مجانی میدهم وبرقی درچشمان قطب درخشید وگفت اند وچراغ رابر دار وبرو واگر گارد گفت چه کسی دادهاست بگوقطب داده وچراغها بسیار گرانقیمت بوده است- گارد با نوجوان باز گشتند واز قطب سئوال کردند که شما این چراغ ها دادهاید ایشان تصدیق کرد وگفتند فرمایشی ندارید گفت به به مردم بگوئید من شیعه شدم وشماهم شیعه بشوید ورفتند چیزی نگذشت بزرگان امدند وفرمودند که نان سه خلیفه ودریگر نام ها است که باید پاکسازی شودوقطب فرمود انجام دهید وچهل روز شخص قطب حاضر ودعا می کرد وتغیرات لازم داده شد وازقطب سئوال کردند ایا مسئله بوجود میاید- اینجا است که پیشگوئی ها دقیق است فرمودند دشمنان ما به نقاط ضعف ماحمله ورخواهند شد تا ان نقاط ضعف بر طرف شود وما تطهیرشویم واز نو ساختمان جدیدی را بنیاد نهیم وچنین شد با الهام از استادکفر زمانی درقدرت است که روشنفکر است وکاری باحق ندارد ومشکلی برای حقگویانایجاد نمیکند وزمانی با حق در بییفتد نقطه ضعف اش مشخص میشود ونقطه ضعف ماهم مشخص میشود ولی چون ما درجاده صراط هستیم به قدرت میرسیم وانها اگر به صراط بر نگردند هرکاری کنند ضعیفتر میشوند
بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به برادران سایت وصل حق-شما بزرگواران اعتراض به حضرت ایت الله قزوین رحمت الله ایراد گرفته ایدکه چشن تولد بدعت است ودرقران چنین دستوری نیامده است- ایا در قران خرید اسلحه از کفار امده ایت یانیامده است- اولا فرموده اید چشن تولد عبادت است اسلام چشن تولد رابه نحوی دستور داده است وفرموده است برای بچه تازه متولد شده عقیقه کنید وولیمه بدهید وکاری یکبار اجازه داده شودوبار دیگر دیکر انرامیتوان اجرا کرد وما درقران نداریم که اذان با بلندگو پخش شودوبلند گو متعلق به کافران است ویا باتلسکوب نمیباید رصد ماه کرد ودردستورات دینی این امرنیامده است وپس اینهم غلط است وکشتن با سم حرام است واین کار هم میشود وروز عشق ومحبت غربیان مداوم در کشورهای عربی تشویق میشود این هم عبادت محسوب میشود وتقلید از کفار است ودرقران چننین روزی وباچنین وضعیتی نیامده است