بسم الله الرحمن الرحیم-داستان و افسانه غرانیق-مسئله بسیار ساده است-ابوسفیان دنبال فردی بودکه پایمبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم را راضی کند به بت ها ولو سه تا ان( لات وعزی ومنات) احترام وعزتی بگذارد وبرای انهاهم سجده وعبادت کند- فردی حاضر شد با گرفتن پول زیاد این کاررا به ثمر برساند- ایشان به نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم وگفت این سه بت غرانیق اولی یعنی بسیارمهم هستند-غرانیق به مرغ ماهی خوار ویا پلیکان گفته میشد که بسیار نظیف است و سفید است وتا بهشت میتواند پرواز کند واین مقام درنزد زردتشتیان ایران بود انفرد مطلب رابیان کرد ونتجه ای نگرفت رفت- بعداز مدتی مافیای مخوف عربستان این مووعد باز تکرار کردندکه ایه ای امد وحضرت رسول اکرم صلواته الهعلیه واله والسلم سجده کردند وانرانشانه پذیراش دانستند ولی بعد ان مسئله تکذیب شد ولی مافیا مداو بیان میکردند که مورد پذیراش واقع شده است یک مشت مسلمان ساده لوح خواستند انادرست کنند وفرمودند شیطان القا کرده است درحالی که کسی شطان را نمی شناسدجز انبیا واولیا عظیم الشان صوالته الله علیهم اجمعین ودرثانی کسی وحی شیطان رادرک نمیکند جز انکسی مورد وسوسه او است شیطان بر پیامبر اکر م صثلواته اللهعلیه واله القا کرده است دیگران کهانرادرک نمیکنندو شیطا ن از تاثیر گذاری بر پیامبر ان منع شده است- ایه نیامده بود جمله انفرد را ایه شایع کردند ودرسرا سر عربستان پخش کردند- وکسی هم برای ان ارزشی قایل نبود ولی دست مافیا مداوم درطول تاریخ تمام مسائلی برای پیامبر اکر م صلواته اللعلیه واله والسلم ساخته بودند تا نقطه ضعف بگیرند مداوم مطرح میکر دند- پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- سربسته فرمودند ایرانیان بهتر از شما هستند- مداوم مطالبی جعل کرزدند که ایرانیان چون کرفس میخورد وچون درکوهستان هستند وسرخ وسفید هستند بهتر هستند ودرضمن میگفتند ما انهارا باشمشیر سرجایشان مینشانیم- حضرت علی علیه السلام کمی این مطلب را باز کرد- که انهابعدا شمارا باشمشیر شیعه خواهند کرد- حضرت امام صادق علیه السلام مطلب را باز کرد که مرکز اسلام به قم منتقل میشودواسلام از انجا یعنی شیعه به جهان منتشر میشود- سیاست ذاتاَ پنهان کاری است خلی دقت میخواهد تا اسرار ان کشف شود- نجد در عربستان یکجای بسیار صعب اعبور وزندگانی بسیارسخت وبا کمبود شدیداب روبروبودنددرست مانند مغول هاجمعیت ک داشتندتحقیقاتی در نجد شده است هیچگونه صنعتی نداشتنددرقرن بیستم برای اولین بار کارخانه پشم بافی پیدا کردند واز احاط ادبیات بسیارضعیف وهچگونه از زبانهای های کهن عربستان اطلاعی داشتند تقریبا زبان های قبلاز عربی انهامشخص نیست وسپس از اطراف زباهای عربی را اموختند با لهجه بدوی خاص خودشانکه کارشناسان ارزشی برای انها قائل نیستند ومداوماز طریق راهزنی کاروانهای قریش به یمن میزدندکه در زمان پایمبر اکرم صلواته الله علیهواله والسلم دستور تعقیب ومجازات انها را صادر کرد-لذا طرح حمله به مدینه ریختند- پیامبر اکرم صلواته الله علیه وال والسلم پیش دستی کرد وان سپاه انهارا خنثی کرد وانها بعلت این مر کینه حضرت را درذدل گرفتند ومسیلمه که ادعا پیامبری کرده بود با او هم دست شدند-تاانکه انگلستان نسبت به حجاز احساس خطر کرد وزمانیکه حجاز مایل بود وارد جرگه جهانی شود از ورود اوبه جرگه ملتها جلوگیری کرد وهیچگونه سفارت خانه ای درحجاز تاسیس نشدوبرای انکه بقولخودشان حجز را پائین بکشند واز واردشدن به جرگه جهانی دور کنندبه سراغ نجد رفتنداگر سیاست غرب را بخوبی بفهمیم- غرب هرجا بتواند بازور پیش وچناچه زوراش باتطمیع کارا از پیش میبرد وسعی میکند که با پنبه سرطرف راببرد-ذا ابن وهاب تاانجا که میتوانست کشتولی برای پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم تمامنقاط ضعفی در طول تاریخ مطرح بود-جمع کرد وهمه را صحیحدانست وبرای پاین اوردن مقام رسول اکرم از هیچ امریخود داری نکردوهرکس نمی پذیرفت با برجسب مشرک وبدعت گذار انهارا کشت که از توحید دورشدند ومشرک شدند وبرای انکه بتواند درمقابل مسلمانان ایستادگی کنند پیمان باغرب بسته شد-
بسم الله الرحمن الرحیم- تجدید نظر درباره سیمای عاشورا- بخش چهارم -مذهب در ذات وساختار خوداش در حالت سنتی وکلاسیک عاملی برای برطرف کرد بدی ها وجایگزین کردن خوبی ها است وبه همین دلیل هم بدنبال کادر سازی افراد است که بتواند این نقش را ایفا کنند- این یک توجه ای استکه سیاست مذهبی به حکومت ها میدهد ونسبت به مسئال زجراور ونامناسب حساسیت نشان میدهد .غالبا حکومت های دیکتاتوری برای مذهب درد سر افرین هستند حتی در حکومتهائی که بر اساس دمکراتیک اداره میشوند این سیاست مذهبی همچنان وجود دارد-کمترین میزان درحیات مذهبی ان است که گروه هائی در شهرها بتواند به خصوصیات مذهبی خود عمل وبه ان شخصیت مذهبی خودرا بدهند-که افراد دروضعیت محافظه کاری ویاتقیه باشند وگر نه مذهب برای نجات از یک عاقبت خطرناک وحتی نابودشونده به سمت رادیکال شدن حرکت میکنند- دقیق این جریان در زمان امامحسین علیه السلام ویزید ملعون رخ داد- فضا در این شرایط بهدین نحونیست که یک یزید ملعون میتواند چنین حادثه دهشناک رکربلا بوجوداورد بلکه فضاهم به همین میزان سقوط کرده است- اگر سیاستمداران عصر انقلاب مشروطیتدرک دقیق از اوضاع داشتند مشروطه سلطنتی دران زمان بهترین گزینه بود ولی میبایست چناب حضرت ایت الله شهیدمدرسرحمت الله علیه پادشاه میشد وبسیاری از مشکلات بر طرف میشد امام حسین علیه السلام درچنین وضعیتی بود- وجالب ا ن است کارشناسان امروزی معتقد هستند ولو مذهب ضربه سخت بخورد باید این اقدام رادیکالی انجام دهد-در این شرایط هیچگونه بحث اکادمیکی معنائی نخواهد داشت رابطه بامذهب وحقیقت بسیار ضعیف ونازک وغیر مستقیم است- حتی میتوان گفت مساجد هم نمیتوانند یک رابطه منطقی با کاربرد اجتماعی بوجود بیاورنند- وجامعه برخلاف رودخانه عقل وعلم سودمند برای خود حتی حرکت میکند-در این شرایط جامعه به بعضی موضوعات توجه وعلاقمندی بیش ازحد نشان میدهد ومیتوان گفت یک سیاست جدید مذهبی بوجود امده استکه در واقعیت ساسیت مذهبی اصیل را رد کرده است-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-سایت کلمه- جناب اقای هاشمی--6-جناب ایشان فرمودند-کتب برادران اهل تسنن تمام احادیث رابخوبی شناسی کردند وبر اساس درجه بندی ارزشیابی طبقات انها را مشخص کردند- که کدام صحیح است وکدام حسن است وغیره وشیعه چنین نکر ده است واحادیث ضعیف رامشخص نکرده است چون چیزی درچنته باقی نمی ماند؟؟ وبر ادران ها سنت جلوتر از برادران شیعه نسبت به علوم حدیثی اقدام کردند- وسپس بر ادران شیعه از برادران اهل تسنن تقلید کردند-اما پاسخ کاربرادان اهل تسنن درتمام موارد کاری بس خطرناک بوده است وعملکرد برادارن شیعه به عقل بسیارنزدیک تر است- بعنوان مثال تمام احادیث درباره ازدواج موقت رابرادران اهل تسنن جعلی میدانند- احادیث خمس را جعلی میدانند- احادیث عصمت راجعلی میدانند دوم در صحیح بخاری هم پیامبر اکرم صلوات الله علیه واله والسلم هم مسح کرده است وهم شسته است وهم اول مسح کرده است وسپس شسته است- هیچگونه ارزشیابی تعینی انجام نگرفته است ولی همگی بر اساس دستور خلیفه دوم شست راملاک قراردادند- لذا میبایست مرجع خوداش استنباط کند-علوم فقه درحال پویائی است- اگر جناب عظمت قمی حدیثی را از یک مجوسی – یهودی- مسحی حتی کعب الاخبار ویا ابوهریره میپذیرد- وجنای حضرت ایت الله العظمی خوئی رحمت الله علیه بانهعمه مته که بخشاش میگذارد هم میپذیرد بودن دلیل نیست- اما شیعه در طول وجود ائمه اطهار علیهم سلام الله مداوم احادیث خودرا تسدان حضرات فیلتر کر ده است واطلاعات خودرا درباره شناخت رجال وعلوم فقه کامل کرده است درغیبت ظغری شروع به تبین دقیق نموده است-
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- بحثی جناب استاد داوری عزیزدرباره نظیات جناب اقای ماکس وبر که من ایشان را یک حقه باز علمی میشناسم- لوتر هم یک سیاست مدارمثبت میدانم- اصلا جریان درغرب چیزی دیگر است- همچنان که قران میفرماید روح تاریخ الحاد است ولی الحادی که مذهب را یدک میکشد- انچنان که امام حسین علیه السلام فرمودنددرقرون معاصر الحاد جرئت پید اکرده است خود را اشکارکند واین زرق ورق مسیحیت بخصوص درخارج از غرب کار مافیا است- بودائیان از ویتنام تا فیلیپین باکمونیست همدست شدند که تا غرب مسیحیرا از کشورخود اخراج کنند وتمام مطالبی غرب درباره بودائیان نوشته است دروغ میدانند ومعتقدهستند بودائیان درپیشرفت همه جانبه مملکت خود فعالیت کردند وبعدی را رها نکردند ودران زمان باشوروی در ارتباط دادن اطلاعات به انها بودند وازطریق رادیومسکونفرت بر علیهغرب بخوبی ایجاد میشد- در دانشگاه لندن یک گروه مسیحیی بسیار پیشرفته وجودداشت کل افراد که جمع میشد بیش از سی نفر نبود- واثین افراد دردانشگاه انگشت نما بودند حتی در داخل لندن ان افراد رابه خانواده خودنشا ن میداد- این مقدمه اول- دوم -تما ادیان به سمت اشراف متمایل شدند- حتی احز اب انسان ساز- انهم سرانجام به این کانال وارد شدند پاپ ها سرکرده های فئوادلایزم هستند انهم صورتی از سر مایه داری است ودقیقا تمام ادیان به جبر گرایش پیدا کردند که کسی بحث عدالت وپیشرف عمومی وهم جانبه نداشته باشد واین یک سنت شد- پاپ ها هرگز با پیشرفت سر مایه داری المان مخالف نبودند ولی سرمایه داری المان میخواست مالیاتها در المان خرج شود که بعدا انگلیسی ها هم همین نظررا پیدا کردند- لذا جناب لوتر با مشکلاتی برای طلبه ها از لحاط مسکن وغیره پیدا شد واز سرمایه داری کمک خواست انها درخواست داشتندکه مردم بیشتر در امور اقتصاد سرمایه گذاری کنند وپس از ویرانی های شدیدالمان پس نبردبا پاپ ها همهمردم به کسب درامد کمک بهسازی شهرها فراخواند وجهت تفسیر انجیل را دراین موارد سوق داد واین تضاد داشت باتفاسیری پاپ ها میکردند- امروزه درغرب همانطور که استادمن دردانشگاه شیراز فرمودندکه بانی ان فرانسویان هستند- یک دیالکتیک من در اوردیکه هیچکس نمیتواند انر هضم ویاتصور کند ولی نتجه میدهد که باان میتوان به سعادت رسید از اول تا اخر شعاری است ولی بسیار زیبا وجذاب طراحی شده است وبیشتر بدرد قشر کارگران دون پایه میخورد وتمام این کتب غرب با کمک فراوانی میکرد درایران به چاپ میرساند-اما روزی من صبح زودوارد دانشگاه لندن شدم- یک دانشجو بالباس کار به سرعت میخواست به کارگاه برود من از ایشان پرسیدم چرابالباس کار میائی؟ ایشان گفت درحال تحقیق دردیف بیست هفت جدول ابزار هستیم کارگاه راباید اماده کنیم- ایشان بیان کردند جدول ابزار ما صد خانه دارد دریک تحقیقات پیشرفته به ان نیاز استردیف چهل هفت امریکا وشوروی از ما جلوتر هستد با امریکا چون استتثنا است رقابت سخت است ولی میتوانیم با سعی شوروی را بگیریم من گفت یک گروه شما میتواند شوروی را بگیرد؟ ایشان کمی خشمگین شد فرمودند یک هزار وششصد گروه سازمان یافتهدراین جدول کار میکنند والمان درردیف بیست ودوشوروی را گرفته است وما اتمام گروه های جهان استفاده میکنیم واز تما دانشمندان انها استفاده میکنیم وهشتاد درصد کار تمام کردیم که از شوروی بهتر است ولی اقایان کمونیست ایرانی میفرمودند که حضرت عظمت بروجردی فرمودن من تعجب میکنم که یک طلبه دانشگاه برود زیرا دوحدیث کسی یادبگیردبیش از کسی متخصص پزشکی شود ارزش پیدا میکند
بسم الله الرحمن الرحیم-معمای هویدا-من در ابادان بودم-دانشسرای راهنمائی- رشته هنر رابوجود اوردند- از همکاران خواستند که فرد موردنظر را مشخص کند- هیچکس شرکت نکرد-از مدیران خواستند ومداوم ااره گله میکرد- پانزده نفر اسمرا دادند از جمله من که صلاحیت انرا نداشتم چون رشته هنر نبودم- این پانزده نفر غربال شدن به پنج نفر باز من جزو این پنج نفر بودم باز غربال شدن به سه نفر باز من جزو این سه نفر بودم- ولی شخصی دیگری را منصوب کردند- فرمدند خلق دروز دارد باحراست مشکل ندارد هنر یک رشته مسئله ساز است وایشان مشکلی ایجاد نمیکند- مسئله دوم شرکت نفت سه استخر دراختیار- اموزش وپرورش اورده بود بهانه اورد سه استخررا پس گرفت سه ماه پانزده تومان کسی حرفی نزد- یک دفعه یکجناب پیش کسوت از استانی دیگری امد درویش شاه نعمتی کار کشته- شدمعاون تمام گیر هائی که مخصوصا برای نیروهای تازه وارد رابرطرف کرد-دواستخر از شرکت نفت گرفت سه ماه هشت تومان- من صدا کردکه میخواهم برنامه درسی شما را مطابق میل شما ببندم- عکس حضرت علی علیه السلام بالا ی سر ایشان بود- ایشان فرمودن من از همین جا اعلام میکنم هرکس میتواند کمتر ازاین راببندد- من این پست رابه اومیدهم-گذشت دریک محفل همکاران این بحث پیش امد یکی از دیبران که درشرکت نفت هم کار میکرد- فرمودندایشان قرارداد با شرکت نفت نفری شش تومان بسته است- الان درخانه فلان مدیر شرکت نفت درحال باز یقمار بر سرپول کلان است ومشورب هم میخورد وباهم برویم وایشان رانجا ببین- اگر حساسیت شاه برای حفظ ایران یکدرصد بدانیم غرب صددرصد است برای رضا شاه دوست جان جانی اش چشم انگلستان بوده است که اگر پشت وارو زد به بهانه ای اوراترور کند- تمام اخبار رکن دو وساواک بیشتر ان بدرد نمیخورد فقط برای تحقیقات غرب نوشته میشده است- این امر من از یک خانم انگلیسی که متخصص تایلند بود مشروح درک کردم
بسم الله الرحمن الرحیم-نامه امام خمینی(ره) به هویدا
امام خمینی در27 فروردین 1346 طی نامهای به امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت، خیانتها، خطاها، وابستگیها و جنایات رژیم شاه را بر شمرد و فجایع حکومت نسبت به دین و دنیای مردم را محکوم کرد.
بسم اللهالرحمن الرحیم
و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
5 محرم الحرام 1387
«جناب آقای هویدا! لازم است نصایحی به شماها بکنم و بعضی از گفتنیها را تذکر دهم چه مختاردر پذیرش آن باشید یا نه. این مدت طولانی که به جرم مخالفت بامصونیت امریکاییها که اساس استقلال کشور را در هم شکست، از وطن دور هستم و برخلاف قانون شرع و قانون اساسی در تبعید به سر میبرم مراقب مصیبتهایی که به ملت مظلوم و بیپناه ایران وارد میشود بودهام و ازآنچه به این ملت اصیل از ظلم دستگاه جبار میگذرد کم و بیش مطلع شده و رنج بردهام.
موجب کمال تأسف است که نغمه ناموزون اصلاحات شماها تقریباً از حدود تبلیغات رادیو و روزنامههای غیر آزاد و بعضی نوشتههای مشحون به گزافه تجاوز ننموده و هر روز بر فقر و بیچارگی ملت افزوده میشود ورشکستگی بازار و بازرگانان محترم روز افزون است. نتیجه این همه هیاهو و تبلیغات سرتا پا گزاف بازار سیاه برای اجانب است و ملت را به حالت فقر و عقبافتادگی به اسم ملت مترقی نگهداشته است. حکومت پلیسی غیر قانونی شما و اسلاف شما به خواست آنان که میخواهند ملل شرق به حال عقبافتادگی باقی باشند حکومت قرون وسطائی، حکومت سرنیزه و زجر و حبس، حکومت اختناق و سلب آزادی، حکومت وحشت و قلدری است.
به اسم مشروطیت بدترین شکل حکومت استبداد و خودسری و با نام اسلام بزرگترین ضربه به پیکر قرآن کریم و احکام آسمانی است، با اسم تعالیم عالیة اسلام یک یک احکام اسلام را زیر پای گذاشته و اگر خدای نخواسته فرصت یابید خواهید گذاشت و با گزافه دعوی تعالی وترقی، کشور را به حال عقبافتادگی نگهداشتهاید. اینها حقایق تلخی است که باید دنیا را مطلع کنم و انگشت روی بعضی بگذارم تا آنها که غافل هستند یا تغافل میکنند احساس وظیفه کنند و از ریاکاریها و سالوسبازیهای شماها گول نخورند.
جشنهای غیر ملی که به نفع شخصی در هر سال چندین مرتبه تشکیل میشود و در هرمرتبه مصیبتهای جان گداز برای اسلام و مسلمین و ملت فقیر پا برهنة ایران ببار میآورد، یکی از آنها است. با سر نیزه پلیس از مردم بیچاره بیپناه خرجهای گزاف آنها گرفته میشود، یکی از جشنها که من نمیتوانم اسمی روی آن بگذارم جز هوس و شهوت و بازی با احساسات ملت، گفته میشود چهار هزار میلیون ریال خرج شده است که نصف آن از خزانه ملت و نصف دیگر بیواسطه از بازار و غیره با زورو ارعاب اخاذی شده، خون دل فقرا خرج نامجویی و خودکامگی است و تا این ملت در این حال است و به وظیفه خود و حقوق خود آشنا نشده است هر روز برای شماها عید و شادی و برای ملت بدبختی و نکبت است.
توأم با این جشنهای نامیمون آن قدر هتک نوامیس مسلمین و اسلام بوده است که قلم را عاراست از ذکر آن. شماها در کاخهای مجللی که در هر چند سال تغییر مکان داده و با میلیونها تومان خرجهای گزاف که تصورش برای ملت ممکن نیست نشستهاید و مخارج آن را از کیسه این ملت بدبخت اخاذی نمودهاید و ناظر فقر و گرسنگی ملت و ورشکستگی بازار و بیکاری جوانان فارغالتحصیل هستید، ناظر وضع اختلال فلاحت و زراعت، اختلال وضع بازار و تسلط اسرائیل بر شئون اقتصادی کشور بلکه به طوری که گزارش دادهاند دخالت اسرائیل در فرهنگ میباشید.ناظر فقدان ضروریات اولیة زندگی در غالب دهات نزدیک به مرکز چه رسد به دهکدههای دور افتاده از قبیل آب آشامیدنی سالم، حمام و وسائل بهداشت هستید.
ناظر ترویج فساد اخلاق، سلب امانت و دیانت در اعماق دهکدهها هستید. ناظر تشکیل صندوق به اسم تعاون و اخاذی و غارتگری مأمورین از دهقان گول خورده و پشیمان هستید. بالاخره ناظر حبسها و ارعابها و تهدیدهای غیر قانونی هستید و در خوشی و عیاشی و بازیهای خجلتآور غوطه خورده و به قبرستانی که نامش ایران است فاتحه میخوانید. چه طور وجدان خود را راضی میکنید برای حکومت زودگذر این قدر چاپلوسی از اجانب کرده ذخایر ملت را به رایگان یا به مقداری ناچیز تسلیم آنها نموده و ظلم وستم به زیر دستان یعنی ملت بدبخت میکنید؟ چرا راضی میشوید حکومت خود و ملت خود و مملکت اسلام را عقب افتاده به دنیا معرفی کنید؟ نقض قانون اساسی سند عقبافتادگی است.
رفراندم غیر قانونی و در عین حال قلابی سند عقب افتادگی است. آزاد نگذاشتن ملت برای انتخاب وکیل و نصب اشخاص معلومالحال به دستور دیگران بیدخالت ملت دلیل ضعف و عقبافتادگی است. شماها میدانید اگر ملت سرنوشت خود را در دست بگیرد وضع شماها این نحو نیست و باید تا آخر کنار بروید.
و اگر ده روز آزادی به گویندگان و نویسندگان بدهید جرائم شما بر ملاء خواهد شد... تسلیم به خواستهای دولت پوشالی اسرائیل و به خطرانداختن اقتصاد مملکت، سند ضعف و نوکری است و سند خیانت به اسلام و مسلمین است.اعطای مصونیت به اجانب سند بزرگ عقبافتادگی و بیحیثیتی و تسلیم بیقید و شرط است... کوبیدن حوزههای علمیه و حمله مسلحانه به مدرسه فیضیه و صحن مطهر قم و کشتار دسته جمعی پانزده خرداد جز خدمت کورکورانه به صاحبان دلار چه اسمی دارد؟ فشار به مراجع اسلام و علمای اعلام و محصلین حوزههای علمیه و تاخت و تاز به دانشگاه جز خدمت به اجانب چه نتیجه داشت؟ آنها نمیخواهند قرآن کریم و احکام آن حاکم بر ملل اسلام باشد تا ذخائر آنها را به یغما ببرند و کسی حرفی نزند و در عوض آنها را مصونیت دهد. آنها نمیخواهند ما در بین ملت آزاد باشیم و گویندگان ما آزاد باشند و شماها معالاسف مأمور اجرا هستید. مأمور چشم و گوش بسته. مأمور بیچون و چرا. .. چرا محصلین علوم دینیه را یک روز راحت نمیگذارید؟ چرا با دانشجویان در خارج و داخل این نحوه معامله میکنید؟ آقای هویدا من وظیفه دارم شماها را نصیحت کنم. شماها از این ملت و در این آب و خاک پرورش
پیدا کرده و صاحب عناوین شدهاید. اینقدر با حیثیت این ملت بازی نکنید. به جای این همه گزافه و جنجال، خدمتی به این سر و پا برهنهها کنید یا لااقل اینقدر با بهانههای مختلف آنها را رنج ندهید.... از قهر خدا بترسید. از قهر ملت بهراسید، با احکام خدای تعالی به نام مترقی بازی نکنید؛ با اسم قرآن به احکام اسلام لطمه نزنید، با حوزه دینیه به اسم سرباز وظیفه پوچ بیفایده و با خدمتگزاران به فرهنگ و ملت این نحو سلوک وحشیانه نکنید و بالاخره علمای امت را وادار نکنید که با شما به طور دیگر سلوک کنند. اینها شمهای از فجایع شماها است نسبت به دین و دنیای ملت و گفتنی زیاد است، میگویم شاید شماها متنبه شوید و به خود آیید.
شاید مراجع اسلام و علمای اعلام و خطبا گرام احساس وظیفه کنند، شاید طبقه جوان و روشنفکر و اصناف مختلف بیدار شده احساس وظیفه کنند، شاید جوامع بشری و مدعیان بشردوستی احساس وظیفه کنند، شاید سازمان ملل و غیر آن بیش از این به نفع کشورهای بزرگ راضی نشوند ملل ضعیف پایمال شوند. شاید هیئت حاکمه و دستگاه جبارتا دیر نشده به خود آیند.
(ان ربک لباالمرصادـ والله من ورائهم محیط والسلام علی من اتبع الهدی)
روحالله الموسوی الخمینی
*
زینب دختر علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ برخاست و گفت: «سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است و درود خدا بر پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و همة خاندان او باد. راست گفت خدای سبحانه که فرمود: «سزای کسانی که مرتکب کار زشت شدند زشتی است، آنان که آیات خدا را تکذیب کردند و به آن ها استهزاء نمودند.» ای یزید آیا گمان می بری این که اطراف زمین و آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتی و راه چاره را بر ما بستی که ما را به مانند کنیزان به اسیری برند، ما نزد خدا خوار و تو سربلند گشته و دارای مقام و منزلت شده ای، پس خود را بزرگ پنداشته به خود بالیدی، شادمان و مسرور گشتی که دیدی دنیا چند روزی به کام تو شده و کارها بر وفق مراد تو می چرخد، و حکومتی که حق ما بود در اختیار تو قرار گرفته است، آرام باش، آهسته تر. آیا فراموش کرده ای قول خداوند متعال را «گمان نکنند آنان که کافر گشته اند این که ما آنها را مهلت می دهیم به نفع و خیر آنان است، بلکه ایشان را مهلت می دهیم تا گناه بیشتر کنند و آنان را عذابی باشد دردناک»
آیا این از عدالت است، ای فرزند بردگان آزاد شده [بردگان آزاد شده ی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله] ، که تو، زنان و کنیزگان خود را پشت پرده نگه داری ولی دختران رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ اسیر باشند؟ پرده حشمت و حرمت ایشان را هتک کنی و صورتهایشان را بگشایی، دشمنان آنان را شهر به شهر ببرند، بومی و غریب چشم بدانها دوزند، و نزدیک و دور و وضیع و شریف چهرة آنان را بنگرند در حالی که از مردان و پرستاران ایشان کسی با ایشان نبوده و چگونه امید می رود که مراقبت و نگهبانی ما کند کسی که جگر آزادگان را جویده و از دهان بیرون افکنده است، و گوشتش به خون شهیدان نمو کرده است. (کنایه از این که از فرزند هند جگر خوار چه توقع می توان داشت) چگونه به دشمنی با ما نشتابد آن کسی که کینه ما را از بدر و احد در دل دارد و همیشه با دیدة بغض و عداوت در ما می نگرد. آن گاه بدون آن که خود را گناهکار بدانی و مرتکب امری عظیم بشماری این شعر می خوانی:
فاهلوا و استهلوا فرحاً ثم قالوا یا یزید لا تشل
و با چوبی که در دست داری بر دندانهای ابو عبدالله ـ علیه السّلام ـ سید جوانان اهل بهشت می زنی. چرا این شعر نخوانی حال آن که دل های ما را مجروح و زخمناک نمودی و اصل و ریشة ما را با ریختن خون ذریة رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و ستارگان روی زمین از آل عبدالمطلب بریدی، آن گاه پدران و نیاکان خود را ندا می دهی و گمان داری که ندای تو را می شنوند. زود باشد که به آنان ملحق شوی و آرزو کنی کاش شل و گنگ بودی نمی گفتی آنچه را که گفتی و نمی کردی آنچه را کردی. بارالها بگیر حق ما را و انتقام بکش از هر که به ما ستم کرد و فرو فرست غضب خود را بر هر که خون ما ریخت و حامیان ما را کشت. ای یزید! به خدا سوگند نشکافتی مگر پوست خود را، و نبریدی مگر گوشت خود را و زود باشد که بر رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ وارد شوی در حالتی که بر دوش داشته باشی مسئولیت ریختن خون ذریة او را، و شکستن حرمت عترت و پاره تن او را، در هنگامی که خداوند جمع می کند پراکندگی ایشان را، و می گیرد حق ایشان را «و گمان مبر آنان را که در راه خدا کشته شدند مردگانند، بلکه ایشان زنده اند و نزد پروردگار خود روزی می خورند.» و کافی است تو را خداوند از جهت داوری و کافی است محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ تو را برای مخاصمت و جبرئیل برای یاری او و معاونت.
و بزودی آن کس که کار حکومت تو را فراهم ساخت و تو را بر گردن مسلمانان سوار نمود، بداند که پاداش ستمکاران بد است و در یابد که مقام کدام یک از شما بدتر و یاور او ضعیف تر است. و اگر مصایب روزگار مرا بر آن داشت که با تو مخاطبه و تکلم کنم ولی بدان قدر تو را کم می کنم و سرزنش تو را عظیم و توبیخ تو را بسیار می شمارم، این جزع و بی تابی که می بینی نه از ترس قدرت و هیبت توست، لکن چشمها گریان و سینه ها سوزان است. چه سخت و دشوار است که نجیبانی که لشکر خداوندند به دست طلقاء (آزاد شدگان) که حزب شیطانند، کشته گردند و خون ما از دستهایشان بریزد، و دهان ایشان از گوشت ما بدوشد و آن جسد های پاک و پاکیزه را گرگهای بیابان سرکشی کنند، و کفتارها در خاک بغلطانند (کنایه از غربت و بی کسی آنها). ای یزید! اگر امروز ما را غنیمت خود دانستی زود باشد که این غنیمت موجب غرامت(ضرر) تو گردد در هنگامی که نیابی مگر آنچه را که از پیش فرستاده ای، و نیست خداوند بر بندگان ستم کننده، به خدا شکایت می کنیم و بر او اعتماد می نماییم.
ای یزید! هر کید و مکر که داری بکن، هر کوشش که خواهی بنمای، هر جهد که داری به کار گیر، به خدا سوگند هرگز نتوانی نام و یاد ما را محو کنی، وحی ما را نتوانی از بین ببری، به نهایت ما نتوانی رسید، هرگز ننگ این ستم را از خود نتوانی زدود، رای توست و روزهای قدرت تو اندک و جمعیت تو رو به پراکندگی است،در روزی که منادی حق ندا کند که لعنت خدا بر ستمکاران باد.
سپاس خدای را که اول ما را به سعادت و مغفرت ثبت کرد و آخر ما را به شهادت و رحمت فائز گرداند، از خدا می خواهیم که ثواب آنها را کامل کند و بر ثوابشان بیفزاید، و برای ما نیکو خلف و جانشین باشد، که اوست خداوند رحیم و پعدروردگار ودود، و ما را کافی در هر امری و نیکو وکیل است.»[4]
داستان حضرت شهیدعظمت ایت الله سعیدی رحمت الله ومسجد نارمک را مطالعه کنید