بسم اله الرحمن الرحیم- شعار": عیسی به دین خوداش وموسی به دین خوداش:" درغرب چه معنا دارد-من در دانشگاه لندن برای یادگیری روش تحقیق ودرضمن دانستن اخرین اطلاعات درباره علم فیزیک دریک کلاس فیزیک شرکت میکردم وبا یگروه دانشجویان هم شاهد روش تحقیقات انان بودم دراین گروه یک دخنر خانمی بود که بسیار باهوش درسن دوازده سالگی ویا سزده سالگی وارد دانشگاه بود که چند کلاس یکسال خوانده بود اعجوبهای بود اولا به مقتضای سن اش بسیار خنده روحرکات کمی بچه گانه داشت که م.رد تعجب گروه واقع میشد ومداوم پای پیچ استادان میشد از لحاض ایدولوژی انان ویا منابع کتاب های سودمند ازانان سئوال میکرد .درمورد ایدلوژی انان ادعای انان را درمیاورد درحالی که به دستانش روه به بالا شکل میداد ددددد میگفت ود رباره منابع از ده استاد سئوال میکرد تا مچ ان استادخاص را بگیرد ومنرا تشویق میکرد که از فلان استاد درباره ایدلوژی سئوال کن وبعضی مواقع برای امتحانات یا مطلب بسیار جدیدفیزیک ودرباره پاسخ استاد با گروه بحث میکرد پس ازمدتی من رابطه ام قطع کردم یک روز من برای غدا خهوری وارد سلف سرویس دانشگا ه شدم کخه درطبقه بالا مشرف خهیابانهابود ومنظره قشنگی داشت ویک سالن برزگ بودسلغ سرویس جای سوزن انداختن نبود یک دفعه متوجه شدم یک دانشجو در ردیف دوم ازدر ورودی بلند بیرون امد من را دعوت نشستن کرد که دراین نیمکت سه نفر تنها ایشان بود ومن را کنار پنجره جا داد که درست روبروی ان همان دختر خانم بود در انگلستان بهخواهند بگویند کسی خیلی دقت میکند وحواس اش بسیار جمع است وخیلی هم اگاه است ومدیریت بالائی هم دارد که در ایران میگویند فلانی خیلی خانم مدیر است میگویند ":بازرس پایگاه اتمی است:" این چنین به من نگاه کرد باتعجب کمی خشم وکنجکاوی زیاد وبا من صحبت نکرد تا رفت من فهمیدم که ایشان را پر کردندوکار ایرانیان هم نیت بیشتر کمونیست رئی مسائل کار میکردند وانها هم فقط از طرف میخواستند چند سئوال بکند واین کار خود انگلیسی هاست بچه های فرانسه که به انگلستان دقیقا معادل همین حرف میزدند ومن فکر میکردم در امریکا ازاین خبر ها نیست تاانکه به طهران امدم وتوسط یک فرد تحصیل کرده امریکا که بعد مقام پرفسوری گرفت به یک جلسه دعوت شدم که بیشتر انان تحصیل کرده غرب بخصوص امریکا بود قبل از غدا خوردن دریک سالن ایستاده بودیم واسط من به یک زوج که هردو دریک رشته دریکی ازدانشگاه ها ی بسیار معتبر امریکا دکتری گرفته بودند معرفی کرد درضمن صحبت خانم یکی از تحصیل کرده غرب که درسطح دیپلم بود وایشان هم امریکا بوده به جمع ما پیوست جناب دکتری تزی بیان کرد وفرمودند شما دراین باره چیزی شنیده اید من یعد از شکافتن ان گفتم بهنریت تحلیل متعلق به امام صادق علیه است واین مدارک اش چک شده بود وهم کوتاه وهم پربارتر از غرب ان خانم فرمودند – دکی مارا بهقرن امام صادق علیه الیسلام بردید من قربان ایشان ولی الان قرن بیستم است جنابدکتر باکمال عطوفت رو کردن به خانم وفرمودند نظریات ایشان با تزبسیار هماهنگی داشت جناب خانم نارحت شد وفرمودند جناب دکتر ودام درامریکا درباره اسلام ایراد میگرنند وخودمن شاهد چند جلسه بودم خانم ایشان کمی نارحت شد ودرتائید انخانم فرمدند روزی دردانشگا یک استاد جوان بسیاردانشمند اسلام شناس؟؟!! ما به اتفاق ایشان به یک کلاس درس رفتیم وایشان تابلو را بدوقسمت تقسیم کرد ومثبت ومنفی ویک مطلب مثبت درباره اسلام نوشت ویک نکته منفی بعد ازان دربخش منفی نوشت وبه همین ترتیب تخته را پر کرد من انجا متوجه شدم در امریکا مواضب هستند که دانشجوئی به هر طریق وبه هرعلت علاقمند به مطالعه درباره اسلام شود وردشان را بخوانند ودرثانی خوب است غربشناسان ماهم همین رویه بکار برنند-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به جنگ نرم وسخت غرب با اسلام- جنگ غرب با دین مسیحیت یک امر فطری وطبیعی نبود- یک امر تحمیلی بود بدین معنا که مجبور شد وارد این عرضه شود وتصور میکرد که پس از یک دوره کوتاه سخت مسئله به راحتی حل میشود لذایک نبرد تمام عیار را با مذهب راشروع کردواطاق های فکر درتمام ابعاد تشکیل شد که دست اوردهای مذهب را به گرد بگذارند بطوریکه امروزه معتقد هستند که مسیحیت غرب هیچگونه دلسوزی برای انسان نداشت جتی سامانهای خیره هم نداشت ولی استثنا حضرت مسیح علیه السلام چنین بوده است وهرچه بعد یاد گرفت درتقابل با سکولاریسیم بود که انهم بسیار ناچیز است-دانشمندان الهی که بعدا در اروپا بوجود امدند مانند دکارت بسیار سطح اندیشه ضعیفی دارند که اندیشه برای یک پسر بچه بسیار باهوش عرب در سن دیبرستان بسیار ناچیز است اسن چه برسد که ایشان دانشجوی سال دوم دانشگاه باشد غرب بخوبی از شرق اموخت اساس بدست گرفتن محورهای نفوذ است ودراین راه سرمایه گذاری نجومی کرد- بخوبی فهمید که اولین مولفه باید بخش نظامی باشد- دوم سازمانهای اطلاعاتی وضد اطلاعاتی وسوم تکنولوژی همین طورپائین میاید بله بهداشت وورزش واخلاق جذب کننده میرسد وخودشان هم در دانشگاه میگویند چنگ چنگ هوش است وما باهوش تریم وهم صبور تر وهم سرمایه گذار تر وسرانجام پیروز هستیم واین راخواهید دید- بعنوان مثال برا ی سازمان جاسوسی امریکا به اصطلاح انها تاثیر گذار باشد به این معنا اورا ازمیدان بدر ببرد بعنوان فرض یک جاسوس امریکائی که به سنگاژور میرود اولا با سامان قرار داد میبند که من اینقدر حقوق میگیرم به توافق میرسند دوم من مایل هستم باتمام فرق دوستی کنم حتی کمونیست وانها هم موافق میکنند ویک خانه بسیار بزرک ومجهز برای او در نظر میگیرند که نصف پرداخت ماهانه اورا پرداخت میکنند وشرط سوم ممکن است من با یک زن چینی کمونیست ازدواج کنم این شرط را میپذیرند- من به ورزش اسکی رو ابی وغواضی وفیلم برداری از زیر اب علاقمند هستم درانراه به او کمک مالی میدهند وتا حدودی به او اجازه میدهند هرنوع فکری درباره امریکا دارد درهر بعدی با صحبت کند وحتی بعنوان کارشناس موثق ناشناس مقالاتی در روزنامه ها بنویسد وبرای سامانهای دولتی امریکا که اور احضار میکنند حقایق را بگوید وهرنوع انتقادرا از سازمان به راحتی بیان کند وپاسخ بشنود کارشناسان غرب معتقد هستند حداقل چهل درصد ان برای تاثیر گذاری بروی شرق بوده است که نتایج محیر العقول گرفتند- ودر کشورهای اسلامی که بالاترین مقاومت به صورت انتفاضه درمقابل داشتند چه شخصیت ایرانی اگاه در غرب وچه عرب معتقد هستند که حداقل سی درصد فرهنگ خو دشان را ازغرب گرفتند ولو با فرهنگ بومی خودشان در تضاد باشد وحاضر به تغیر ان نیستند ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به جنگ نرم وسخت غرب با اسلام- جنگ غرب با دین مسیحیت یک امر فطری وطبیعی نبود- یک امر تحمیلی بود بدین معنا که مجبور شد وارد این عرضه شود وتصور میکرد که پس از یک دوره کوتاه سخت مسئله به راحتی حل میشود لذایک نبرد تمام عیار را با مذهب راشروع کردواطاق های فکر درتمام ابعاد تشکیل شد که دست اوردهای مذهب را به گرد بگذارند بطوریکه امروزه معتقد هستند که مسیحیت غرب هیچگونه دلسوزی برای انسان نداشت جتی سامانهای خیره هم نداشت ولی استثنا حضرت مسیح علیه السلام چنین بوده است وهرچه بعد یاد گرفت درتقابل با سکولاریسیم بود که انهم بسیار ناچیز است-دانشمندان الهی که بعدا در اروپا بوجود امدند مانند دکارت بسیار سطح اندیشه ضعیفی دارند که اندیشه برای یک پسر بچه بسیار باهوش عرب در سن دیبرستان بسیار ناچیز است اسن چه برسد که ایشان دانشجوی سال دوم دانشگاه باشد غرب بخوبی از شرق اموخت اساس بدست گرفتن محورهای نفوذ است ودراین راه سرمایه گذاری نجومی کرد- بخوبی فهمید که اولین مولفه باید بخش نظامی باشد- دوم سازمانهای اطلاعاتی وضد اطلاعاتی وسوم تکنولوژی همین طورپائین میاید بله بهداشت وورزش واخلاق جذب کننده میرسد وخودشان هم در دانشگاه میگویند چنگ چنگ هوش است وما باهوش تریم وهم صبور تر وهم سرمایه گذار تر وسرانجام پیروز هستیم واین راخواهید دید- بعنوان مثال برا ی سازمان جاسوسی امریکا به اصطلاح انها تاثیر گذار باشد به این معنا اورا ازمیدان بدر ببرد بعنوان فرض یک جاسوس امریکائی که به سنگاژور میرود اولا با سامان قرار داد میبند که من اینقدر حقوق میگیرم به توافق میرسند دوم من مایل هستم باتمام فرق دوستی کنم حتی کمونیست وانها هم موافق میکنند ویک خانه بسیار بزرک ومجهز برای او در نظر میگیرند که نصف پرداخت ماهانه اورا پرداخت میکنند وشرط سوم ممکن است من با یک زن چینی کمونیست ازدواج کنم این شرط را میپذیرند- من به ورزش اسکی رو ابی وغواضی وفیلم برداری از زیر اب علاقمند هستم درانراه به او کمک مالی میدهند وتا حدودی به او اجازه میدهند هرنوع فکری درباره امریکا دارد درهر بعدی با صحبت کند وحتی بعنوان کارشناس موثق ناشناس مقالاتی در روزنامه ها بنویسد وبرای سامانهای دولتی امریکا که اور احضار میکنند حقایق را بگوید وهرنوع انتقادرا از سازمان به راحتی بیان کند وپاسخ بشنود کارشناسان غرب معتقد هستند حداقل چهل درصد ان برای تاثیر گذاری بروی شرق بوده است که نتایج محیر العقول گرفتند- ودر کشورهای اسلامی که بالاترین مقاومت به صورت انتفاضه درمقابل داشتند چه شخصیت ایرانی اگاه در غرب وچه عرب معتقد هستند که حداقل سی درصد فرهنگ خو دشان را ازغرب گرفتند ولو با فرهنگ بومی خودشان در تضاد باشد وحاضر به تغیر ان نیستند ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-شعبدهای هاروتی اگردربریتیش موزیم هم باشد- یک عصا این جا است مواظب باشید که خورده نشوید اتم اتم اگر اطاق فکر دارید یک اطاق این جا است مواظب کنید که بخار نشویدگرچه دستان درد نکند درموردی ولی مارا چنین مچل نکنیدسرکرده هالی گرچه اورا به تحیر بردید-سی پی یو اگر خواستید به شرق به همینجا نطر بکنید-
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی در باره جناب حافظ- اینهمه شهد وشکر کزسخنم میریزد- اجر صبری است کزان شاخ نباتم دادند- به نظر حقیر شاخ نبات چند وجهی است وبقول علما از چشمه مصداق خانم ایشان جوشیده است یادگری دین وقران وفقه وسیر سلوک کردن وغلاقه به استاد خاص وفرزند که همه اینها بارنج توام است درگمای تابستان درحجره نشستن عرق ریختن ترس داشتن وغیره بایدتحمل سختی ها را کرد خانم ایشان باید هم مریض احوال باشد وپس از فوت پسرش افسرده شده باشد وترس هم داشته است واین امر باعث دلنگرانی جناب حافظ میشده است وجناب حافظ تشخیص داده است این مصداق را بیان کند البته امر عجیبی سختی دراین راه یادگیری دین پس ازمدتی شیرین میشود – درسخن مخفی شدم مانندبودر برگ گل هرکه دارد میل دیدن در سخن بیند مرا—بیان شوق چه حاجت که سوز اتش دل- توان شناخت زسوزی که د رسخن باشد- گفتم ملامت ایدگر گرد دوست گردم- والله ما رایناحبا بلا ملامه- .قوی ترین منافقین ریاکار یکی شراب خوران مادی که هستند به دروغ ادعای شعف میکنند اگر راست میگویند شراب را تنها بنوشند ودیگر صوفی نما ها درتمام ابعاد بخصوص سیاست مدارانکه ادعای شعف میکنند-نقل است در شهرستانی در زمان سابق یک جناب استوار ژاندارمری بوده است که مامور به دادگاه بوده است وحکم دادگاه اجرا میکرده استقردی به دادگاه میبرنند که قضات درباره حکم مردد بودند بین پانزده سال زندان .یا حبس ابد ایشان اصرار میکند حق اش چند بار اعدام وبعد حکم اعدام صادر میشود منسبوین به خانم اش میگویند ایشان وقتی وارد اطاق جناب میشود میبنید درشعف ملکوت است بر میگردد جنابان انگلیسی در دانشگاه انگلستان وقتیکه دانشجویان سئوال میکنند چرا انگلستان درحالت پریشانی است وبهسا به سمت پریشانی میرود جواب میدهند حدس میزنیم بعلت تمدن سنگین صنعتی البته سرمایه دارهائی فقط به سود فکر میکنند در بوجود امدن چنین حالتی دست دارند اما بقول یک دانشجوی انگلیسی علت این است که اینان از شیطان بدتر عمل میکنند زیرا شیطان فقط از کارحرام استفاده میکند واینان هم از حلال وهم از حرام داستان لورنس عربی .هتقربیا تمام سفرایانگلستان درکشورهای جهان سوم ازهمان تدابیر سود میجستند روز اخر پساز صرف مشروبا موتور سیکلت با سرعت زیاد راند وبه موقع ترمز کرد که سرش به تابلوی که یکیاز مراکز اطلاعاتی انگلستان نشان میداد بخورد زیرا وجدان همیشه درحالت نیمه مغفول باقی میماند- نشان دیگر اینان حقه باز هستند به بیت توجه کنید- صوفی سرخوش از ین دست که کج کرد کلاه- به دوجام دگراشفته شود دستارش ان زمان حکمرانان کلاه کج میگذاشتند وچون حکم انهاصادر کرده بودند از اجرای ان خوشحال بودند وهرکس ایرادی ویا بیانی داشت پاسخ محکم میدادند- عارف هم چنین است وفقیه هم این چنین است باچند سئوال متین که ازجا در نمی رود بلمه بر سر کیف میاید وهرکسی درمقابل حرف منطقی اشتفته شد نشان از ریاکاری او بوده است
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی در باره جناب حافظ- اینهمه شهد وشکر کزسخنم میریزد- اجر صبری است کزان شاخ نباتم دادند- به نظر حقیر شاخ نبات چند وجهی است وبقول علما از چشمه مصداق خانم ایشان جوشیده است یادگری دین وقران وفقه وسیر سلوک کردن وغلاقه به استاد خاص وفرزند که همه اینها بارنج توام است درگمای تابستان درحجره نشستن عرق ریختن ترس داشتن وغیره بایدتحمل سختی ها را کرد خانم ایشان باید هم مریض احوال باشد وپس از فوت پسرش افسرده شده باشد وترس هم داشته است واین امر باعث دلنگرانی جناب حافظ میشده است وجناب حافظ تشخیص داده است این مصداق را بیان کند البته امر عجیبی سختی دراین راه یادگیری دین پس ازمدتی شیرین میشود – درسخن مخفی شدم مانندبودر برگ گل هرکه دارد میل دیدن در سخن بیند مرا—بیان شوق چه حاجت که سوز اتش دل- توان شناخت زسوزی که د رسخن باشد- گفتم ملامت ایدگر گرد دوست گردم- والله ما رایناحبا بلا ملامه- .قوی ترین منافقین ریاکار یکی شراب خوران مادی که هستند به دروغ ادعای شعف میکنند اگر راست میگویند شراب را تنها بنوشند ودیگر صوفی نما ها درتمام ابعاد بخصوص سیاست مدارانکه ادعای شعف میکنند-نقل است در شهرستانی در زمان سابق یک جناب استوار ژاندارمری بوده است که مامور به دادگاه بوده است وحکم دادگاه اجرا میکرده استقردی به دادگاه میبرنند که قضات درباره حکم مردد بودند بین پانزده سال زندان .یا حبس ابد ایشان اصرار میکند حق اش چند بار اعدام وبعد حکم اعدام صادر میشود منسبوین به خانم اش میگویند ایشان وقتی وارد اطاق جناب میشود میبنید درشعف ملکوت است بر میگردد جنابان انگلیسی در دانشگاه انگلستان وقتیکه دانشجویان سئوال میکنند چرا انگلستان درحالت پریشانی است وبهسا به سمت پریشانی میرود جواب میدهند حدس میزنیم بعلت تمدن سنگین صنعتی البته سرمایه دارهائی فقط به سود فکر میکنند در بوجود امدن چنین حالتی دست دارند اما بقول یک دانشجوی انگلیسی علت این است که اینان از شیطان بدتر عمل میکنند زیرا شیطان فقط از کارحرام استفاده میکند واینان هم از حلال وهم از حرام داستان لورنس عربی .هتقربیا تمام سفرایانگلستان درکشورهای جهان سوم ازهمان تدابیر سود میجستند روز اخر پساز صرف مشروبا موتور سیکلت با سرعت زیاد راند وبه موقع ترمز کرد که سرش به تابلوی که یکیاز مراکز اطلاعاتی انگلستان نشان میداد بخورد زیرا وجدان همیشه درحالت نیمه مغفول باقی میماند- نشان دیگر اینان حقه باز هستند به بیت توجه کنید- صوفی سرخوش از ین دست که کج کرد کلاه- به دوجام دگراشفته شود دستارش ان زمان حکمرانان کلاه کج میگذاشتند وچون حکم انهاصادر کرده بودند از اجرای ان خوشحال بودند وهرکس ایرادی ویا بیانی داشت پاسخ محکم میدادند- عارف هم چنین است وفقیه هم این چنین است باچند سئوال متین که ازجا در نمی رود بلمه بر سر کیف میاید وهرکسی درمقابل حرف منطقی اشتفته شد نشان از ریاکاری او بوده است
بسم الله الرحمن الرحیم- نیم نگاهی به افریقا- کشور ترینیداد که باجزیره باتوباگو متحد شد که در نزدیکی ونزوئلا قرار دارد-نیم نگاهی به افریقا وچهار دوره استعماری را گذارند که از اسپانیاشروع میشود وبه انگلستان ختم میشود- ودرسال 1962 از انگلستان مستقل شد وطبیعی است که درانجا فرهیختگانی رشد کنند که دغدغه انها این میباشد که استعمار چه تاثیری درتمدن های کشورهای مستعمره گذاشته است بخصوص این فرد دراصل هندی تبار باشدکه برخلاف چینیها بدنبال شاگرد اول وبودن هم نیستند ولی اخیرا نخست وزیر35 سال پیش در میان دانشمندان اتمی فرمودند تا شکافتن اتم تا قبل از نتیروژن دنیا بخصوص امریکا جلو خواهد بود وبعد ازان را ازهندی ها یادخواهند گرفت وفرهیختگان هند مایل هستند درتمام موارد این چنین شود-:" اقای وی- اس نای پاول:" که فرزند یک ملوان هندی مهاجر قراردادی دران کشوربوده است توانست بورس دانشگاه اکسفورد رابدست اوردو کفش اهنین راباپاکرد واسلحه قلم را بردوش انداخت وزره اراده را پو شید تا یک نویسنده شود سفر اخود را از هند شروع کرد وسار تا سر هند را درهم نوردید وسپی افریفا را پشت سر گذاشت وبعد امریکای جنوبیرا طی کرد وسرانجام قلمرویکارائیب دید- روزنامه دیک تلگراف انگلستان درباراه اش نوشت-مجبورمان میکند که بخوانیم – بصیرت ژرف میبخشد ومارا دلتنگ هم میکند- مجله نیواستیت من درباراش نوشت- او سفر میبکند وازمردم درخواست میکند بینظیر گوش میکند وتوجه میکند بالاتر ازهمه اینها به نکاتی میرسد که هیچمس نه میتواند برسد ونه مایل است که به ان برسد وان اعجاز الهی چون یک هدیه عظیم وحاد همیشه همراه اواست واین ازرش قدیمی که بی پیرایه حقایق را بگوید همراه او است – ایشان قدرت نویسند گی اش را در داستانهای تخیلی وغیره تخیلی در سطحی ممتاز به خوبی نشان داده است واخرین کتاب او بعنوان :" رقص نقاب دار:" که نگاهی به اعتقادات افریقا است را نگاشته است من مایل بودم که ایشان هم یکسری به سیبری میزد سزمینی که یک ونیم برابر امریکا است وبا سی وپنچ ملیون انسان رها شدبه خود که فقط چند قایق وهلی کوپتر دارند وروی پای خود باید ایستادگی کنند وازراه زندگانی درانجا چهار فصل شگار است سرزمینی که بنام سرزمین وحشی نام برده شداست ایشان معین کنند کی درانجا وحشی است- جالب اینکه هنرمندان عاشق کلمه :" امپریا ل": شدند- دامه دارد