بسم الله الرحمن الرحیم-خاطره-یک خاطره در دانشگاه لندن با یک دانشجوی ایرانی صحبت میکردیم- ایشان فرمودند شما بعضی قرصهای روانگردان راخوردهاید گفتم نه گفت اگربخورید یکدفعه حس میکنی نیمکره راست مغز است ابوعطا میزند ونیممکره چپ مغزات سنفونیک میزند واین جریان این کشور است- غرب معدن روش تحقیق ونتجیه گیری است وما انشائالله دربرزخ انجام خواهیم داد- در سر کلاس روش کشف عواملی بود که ایجاد انگیزه قوی میکند ومن یک روش پیدا کردم که از توی خیابانها ردمیشوم هرمغازه را سه بار نگاه کنم وانهائی زیاد جلب توجه کرده دلیلاش رابدست اورم ودفعه بعد انهائیکهمهم نیستند یک بارنگاه کنم واستاد گفت روش خوبی است وسه را به پنچ تبدیل کند وروزی از من پرسید چه چیز جالبی رادیدی گفتم یک کس را دیدم که غرق خواندن ورزنامه بود با حالتی شگفت ایشان گفت شما هرگزچنین کاری نکن هم خطرارت وهمضرر ومورد خوبی است دفعه بعد به بهانهای برو ازایشان سئوال وتاریخ روزنامه وان مقاله را در ذهن یاداشت کن وانرا بخوان ویکفرضیه برای ان بسا واز سیزده نفر به گو که انرا بخوانند ودر قیافه انان دقیق شود که چقدر تحت تاثیر واقع شدندویرانجام دلیل انرا کشف کن ومتوجه میبشوی بایددتخصصی کار کنی وچقدر مطالعه داشته باشی در سرکلاس کارگردانی در دردبیرستان گویا دوسال پیش ازمن یک دختر خانم درباره فیلم مکبث ادعا کرده بود که یک جمله را میشود به مراتب بهتر گفت که کارگردان انفیلم انگلیسی بود وخانم استاد گفت بود برو وانجمله بساز وایشان شاعره بود وشعر بچه ها ادیت وویارستاری میکرد دوسال کار کرده بود ونود دفتر بزرگ ازجملات مشابه بدست اورده بود وانروز سر کلاس جمله خوداش راخواند وخانم استادگفت زیادبهتر از جمله نویسنده نبود درحالیه کل سناریو دوسال نوشته شده است وحالا جساب کارگردانی بکن چقدر باید مطالعه داشته باشی- روزی در خیابان فردی دیدم غرق مطالعه بود رفتم جلو درحالیکه مقاله نگاه میکردم پرسیدم ایا ازمارلون براندو مقاله دارد با ژست ایتالیائی-فرانسوی گفت اصلا راجع به سینما صفحه مخصوصی ندارد ولی این مقاله بسیار شگفت انگیز است وباتاثر زیاد به همان سبک وسط روزنامه اورد عکس کوچک یک دختر خانم جوان که موی بور داشت وکلهاش را مردانه زده بود وبه نظر میرسید که پیراهن مردانه پوشیده است کمی از گردن پائین ونیمرخ وگفت نگاه کن کنار یک داستان یک قتل انرا چاپ کردن انها نمیخواهند که به ایشان بال وپری بدهند- من بلافاصله به دانشگاه لندن امدم ودرکتابخانه اصلی روزنامه را پیدا کردم وان مقاله راخواندم ویک میزراگرفتم که دوتا صندلی داشت واولین دانشجوئی امد که کتاب بدهد ایشان را صدا کردم وگفتم لطفا این مقاله به خوانید هیج عکسالعمل خاصی نداشت وفقط دوباره کمی توجه کرد از اوپرسیدم مقاله چطور بود ایشان گفت بسیار معمولی گفتمایاجملهای شمارا تحت تاثیر قرار داد یکجمله را گفت من که اصلا دلیلاش رانفهمیدم دلیل را سئوال کردم شروع کردبه دلیل اوردن برای من هیچ اثری نداشت ولی توجه به ان منطقی بود درست مانند انکه با یکفرد مریخی صحبت کنم ایشان ازمن پرسید کدامجمله شمارا تحت تاثیر قرار داد گفتم جمله دوم- خندهای کرد وگفت واقعا؟!
بسم الله الرحمن الرحیم-تشیع جنازه ارزش ها-حیات حقیقیرا برجسته ترمیکند-تصویر ازدست رفتگان همیشه غم انگیزاست ولی انهابارها مورد خطاب واقع خواهند شد- بعضی ها خداوند انان در پشت بام خانه انان است- بیچارگی علم دراین استکه دو طبقه ازخانه بیشتر نمیتواند به ما نشان دهد وانهم هر دفعه از پنجره ای حقایق رابه مانشان میدهد-شهید محسوسرا عینی میبیند- لقا راازخاطره به رویت تبدیل میشود ساده است ولی اسان نیست خاطرهاش بیشازایمان فرد تاثیر گذار است ارامشدارد- زندگانی جمعی دیگرنخواهد داشت وتکستاره است وما را از ایستادن حفظ میکند- سرودی وافتخاری در این مردن است که ما در زندگانی بدون سرود وافتخار نباشیم-شهادت رمز مواجهه شدن است رقصیدن نیست کشتی گرفتن است- ایستادن وکنار کشیدنبزرکتریت تراژدی است بهترین اشعار را برای سربازان شهید گمنام گفتهاند انان میخواستندکه ایمانشان وعشق وعلاقه به ایمانشان گفته شود-همیشه بهترین ها به اسانی شناخته نمیشوند-باید فضا را شناخت ونباید از کشتی تا زمانی که به سمت افق میرود زیاد نگران بود-از بعضی کلمات سخت هم نبایدنگران بود وبیاد فراموش کرد چون همه میخواهندکاری شایسته کنند- مهم روح شهدا است مه همه جا پرسه میزنند- زندگانی بادیدن یک گل کوچکبه کمال نمیرسد- وبقول ربرت بایرون هدف از زندگانی یعنی زندگانی با هدفها است- -تا حقیقت زندگانی درک نشود انرا شوخی تلقی میکنیم-شهدا هستند که به کمک عقل وحی به زیر زمینخانه رسیدند ونقب رابه جای دیگر پیدا کردند کشتی بادبانی به باد موافق نیاز دارد- بعضی ها زندگانی را تعدادقاشق قهوهای که در روز میخورند اندازه گیری میکنند رمز زندگانی تکیه بر مبنائی است که نباید انراهجو دانست
بسمالله الرحمن الرحیم- بحران اقتصادی جهانی- بحران زمانی پیش میاید که فرد نتواند مایحتاج ضروری خوداش راتهیه کند درحقیقت زمانی که فرد دیگر نمیتواند پس انداز کند زنگ خطر شروع میشود وبا شدت پیدا کردن تورم اعتماد انسان به اینده سلب میگردد وبچهای خوداش رابه جای مدرسه فرستادن به سرکار میفرستند وخوداش دست بکارهای سخت وتازه میزند-در سطح جهانی زمانیکه یک کشور خرجاش بیش از دخل اش هست این انفجار روزی رخ میدهد ونیازی به پیشگوئی جناب اداموس ویا وال استریت نیست همجنان که درایران زمان شاه بدستورامریکائی ها ودر یونان هم درست درهمان زمانسال1974 این دستورجدید رخ داد وهردوهم یک علت داشت-ترس از از کمونیست وبحران عمومی جامعه در جهان بالاخص در اورپا یک موج پولی است کهمداومبین کشورهای اروپائی درحال چرخش است وبه انها ماهی میدهد وانها در یک توروبه همزنجیر شدند وبه همینعلت دارای یکسری قراردادهای اعتباری تعریف شده هستند وسازمانهای بیمه هم انها پشت بانی میکند بعلت عدم برنامه ریزی دقیق اقتصادی یعنی اقتصاد روبنائی نه زیر بنائی که عمدتا به نفع غرب تمام میشود پیشرفت یونان دربا سطح درامدهابا وجودانکه بیسارسریع وزیادبود ولی جامعه را حداقل نیمی ازانان سودی ازاین ثروت ملی نمیبردند لذا کمونیست یک رقیب سر سخت دولت محافظه کارهای دست راستی شدند غرب فهمید اینده یونان دردست کمونیست ها خواهد بود کودتای نظامی دست راستی کرد که ابروی دمکراسی در یونان ازبین رفت لذا طبق قرارداد:" استقرار مجدد دمکراسی:" کمکهای زیادی وهمچنین وامهای زیادی به یونان دادند- کهدرسال 1999 این وامها به اندازه صد در صد درامدناخالص ملی بود ولی این ژول به نحوی خرج کردن که تعداد نمایندگان کمونیست وچپ را از موثر بودن بی اندازند قانون این است دراین شرایط بحرانی کشور زاهد شود از طرفی واز طرف دیگر بشدت کار وتلاش کند وهردو طرف را برعکس کردن نتیجهای جز انفجار ندارد بحران در یونان به حدی بود جز با پائین اوردن ارزش پول ملی واجرای ریاضتهای اقتصادی راهی برای بیرون رفتن از بحران نبود واین امر یعنی فشار مضاعف داشتن که جامعه هرگز نمیتواند دراین شرایط به تعادل برسد به تعادل رسیدن خوداش یک هنر بزرگ است که بیادمقدامات پیچیده ان فراهم گردد بادقت به جدول سود بانکی بخوبی همه چیز مشخص میشود در سال ماه هفتم سال2007 سود بانکی4.53 است درسال ماه یکم2011 سود بانکی12.65 است ودرماه هفتم سال 2011سود بانکی26.65است
بسم الله الرحمن الرحیم-نقدی بر سریال های با دیدمنفی- سئوال اولین این است که ایا این سریال ها میتوانند الهام بخش باشند؟ اصولا راهی برای ایجاد الهام درانها است -اقای ارول موریس پاسخ میدهد- فرض من براین است که میتوان انرا فرض کرد- باید سئوال کرد که الهام به چه پایانی متصل است ومعنی الهام مورد نظر چیست-غالبا دراین سریال ها افرادی هستند هرنوع کار جهنمی انجام میدهند که فقط میخواهند ارضاع شهوات منفی خودشان را انجام دهند- ایشان میفرماید – من همیشه مطمن نیستم چنین باشد- ول ا ین نکته بسیار مهم وجالب است-من هنوز دقیقانمیدانم که تشکیل دهنده این داستان ها واقعا چه حوادثی است-ولی میتواند بخشی ازان باشد- بعضی ها کارهائی انجام میدهندکه ما کاملا تصور میکنیم که مانمیتوانیم انها رانجامدهیم البته باید اضافه کرد عقل ووحی میتوانند دراینموارد به نتجه دقیق برسند چه منفی نوشتن وچه مثبت نوشتنکاری همیشه اسان نیست- یک تخیل کششدار هست؟ قران ظن را رد میکندوباید سعی شود که انسان به یقین برسد-ایشان اضافه میکندکه ما استعداد گول خوردن داریم مانند همه شاید چنین باشد شکر خداوندکه همه انهارااجرا واقدام نمیکنیم-ازایشان سئوال شده است ایاتغیر عقیده دادهاید( که ازان صرفنظر کنید)-نه من همیشه عاشق این نوع داستانها هستم-خانم ایشان بیان میکند این سریالها درتلویزیون زیاد نمایش داده میشود- از ایشان سئوالشده است که ایاشما ازاخبار بهشتیهای انها را نمی چینید؟ ایشان میگوید منبهتاریخ شهر سان فرانسیسکومیروموخبری که پانصد حیوان از قفا افتاده ومرده هستندرا میخوانم مناین موضوع را انتخاب میکنم شما هروقت که تشخیص دادهاید که خیلی غلو است میتوانید منرا متوقف کنید مطالبرا میتوان روی ان بحث کرد- شخصی میخواسته است طفل چند ماه اش ماشین شورلت براند- یافردی به فرماندار رفته است که به فلان جا- جاده اسفالت بکش چون قبول نکرد خوداش دست بکارشدوسرانجام فاجعه ای را ایجاد کر-وچون پول نداشت کهخانه سر راه رابخرد نود درجه بچرخد وبیشا زیکمایل ونیم پیش نرفت-امری که همیشهنسبت به ان احساس قوی دارمواغلب در باره ان فکر میکنم این است عمیق اندیشیدن ومزخرفات باهمسازگاری ندارن نباید در یمداستن هردو باهم به سازکاری برسند ومن همیشه بدنبال اختلاف هستم- البته این امر از جهاتی خوب است ولی تضاد مزخرف وعمیق نشان دادن سرانجام به الهامات بالائی میرسن همانطورکه حضرت علی علیه السلامیکیاز روشهای یاد گیری اسان ازراه تضاد است—بله چرخاندن یک سکه این امررانشان میدهد- درست مانندفیلم مردجدی اقای کوهن برادرس- بله یکی از بهترین هابود-بنابراین جهانهائی که شما کشف میکنید دربرگیرنده مزخرفات وعمیقهاست که بالاجبار درفردوجود پیدا میکنندکه شرنوشت واسطوره سازی میکنند- خوب این تمایلی است که همه ما داریمکه اقای جویس مکینی بیش از همهدارد ما همه اهل سعی کردن ورقابت کردن هستیم ودرتمامخاطرات زندگانی ما هست-ادامه دارد
بسم اللهالرحمن الرحیم- نقدی برسیاست غرب در حوزه تمدن اسلامی-تاثیرات سینما انجا که این تاثیرات عظیم است بی شک با تمایلات وخواستهای مردمان ان سرزمین ارتباط دارد اگر یک اینه واقع نما نباشد- یک اینه سورئالیستی است بیشک سیاست در تغذیه سینما نقش دارد وسینما هممیتواند درنوع تبلیغات های سیاسی حکومت ها لحاظ شود- سینمای فرانسه قبل از جنگ اول جهان سبک مشهورخوداش را که ملهم از وضع جامعه بود بنام نوول مبهم ایجادکرد وبه قول حقیر نماینگروضعیت -اجتماعی- سیاسی غرب است ودر تمام ارکان سیاسی غرب بخصوص در مسائل سیاسی داخل وخارج غرب به خوبی نشان میدهد دراین دخالتهای سیاسی- جنگی غرب درکشورهای اسلامی بخوبی نشان میدهد که امید است به یک کمدی جنگی تبدیل نشود- غرب به خوبی نشان داده است- که همانطور که از کالاهای دیکران تا حدی استفاده میکند که ضرر به وضعیت اقتصادی اش نخورد درمسائل ایدولوژی وسیاسی اش هممین طور رفتار میکند وسدهای خوداش را بوجود میاورد دراین نبرد جدید سعی میکند که جست وخیز زیادی را نشان دهد بلکه مانند هیچکاک یک روند جنائی مبهم حداقلی مطرح کند وهمانطور که دربعضی سبک های فرانسه بخشی از جنایتها مشهور به جنایات در محدوده ساکت است به صورت سیاه وسفید وبدن صدا انجام میشود اسرارپشت پرده به خوبی پنهان بماند- هزینه تبلیغاتی بسیار کمی میکند که مسئله را منطقهای وکم ارزش وفقط جهات- اقتصادی- انسانی انرا مهم جلوه دهد وه تاثیرات دیگر راهم خنثی میکند بخصوصبخش مذهبی انرا کمجلوه میدهد- که ارنوع موج نو سینمائی خارج نشودوجریانیمانند داستان الجزایر تداعی نشود وجریا ن سیاسی غرب در منطقه مزبور مشکل شفاف بودن دارد-با جست وخیز های کوتاهی میخواهد بازار را بدست اورد تاثیرات سطح جهانی بسیار سطحی برخورد میشودوچهره فرشتگان را بخوداش بدهد ودیگران مانند نازی معرفی کند وخود را پیشتاز مسائل حقوق بشر معرفینماید-
بسم الله الرحمن الرحیم-وظیفه ما در زمان انتظار- وظیفه ما در زمان انتظار که هم از لحاظ احادیت بیان میشود وهم از الحاظ عقل درست است ان است که فقط باید اقدامات در داخل کشورهای اسلامی باشد انهم زمانی که جنم طاغوت را به خوبی ازبین بردیم یعنی جامعه به خوبی طاغوت را شکسته ایم وجامعه را بیدار کردهایم ودیگر جامعه کاتولیک داغتر از پاپ نخواهئ بود سربازان بیمزد وبه اجرت سرخود – وگرنه امام زمام علیه السلام باید همه از بین ببرد چه قبل از فتح وچه بعد از فتح بقول فرانسویان انسان بدون هیچوگونه وسیله وسرمایه ده کار میتواند بکند وبا اندک سرمایه وووسیله صد کار میکند ارتش اردن به بهتر از ارتش ایران تعلیم ندارد واگرتوانست یک کروکی دقیق را بکشد وپاشنه دقیق انرا مشخص کند من مچ دستم را میدهم بخوبی مشخص است که ناتو درجنگ عراق جبهه را از پیمان ورشو تحویل گرفت دریک جمگ که بقول امیران چنگ سخترین نقطه بود وبچه بسیار زیرکانه مقدمات جنگ را تهیه کردند که عراق بوئی نبرد وچنان وانمود کردند که عراق اگر حمله کند ایران عقب نشینی وما چندین کیلومتر عقب بودیک وپشت کوه ها سنگر های پشت کوه ها ارام ارام ساخته بودیم وسر پوشیده بود ونیرو در داخل ان نبود نقطه متاسفانه از لحاظ هوائی نقطه کور بود عراق یک سری ساختماتمان بتن ارام پشتن کوه ها ساخته بود که توپ روی ان بی اثر بود وما متوجه نشدهایم- تاکیتک به نظرمیرسید یکی ازتاکتیک پیمان ورشو بود که عراق قبلا در جنگ ایران عراق روی ایران پیاده کرده بود یک لشگر قائم حرکت میکند ولشگر دیگر پس از انکه یکنقطه کلیدی گرفت با زاویه هفتاد درجه به ان ملحق میشود وپس از مدتی لشگر با زوایه سی درجه ملحق میشود وسپس همگی گشت نود درجه به راست میزنند- پاشنه نوشتن برای کروکی درسطح سرتیپ به بالا است وسایل بسیار زیاد دقیق میخواهد امریکائی گفته اند از کروکی جراحی فلب سخت راست یک میلمتر اشتباه شود 14 نفر سرباز وافسر بی جهت کشته میشوند روسها مشهور است 80 اقلام دارند امریکا معین نکرده است براورد120 حتمی است ولی من با حسابسر انگشتی فهمیدم بیشا زا200 تا است امریکا هرواحد محاسبه گر مثلا بین 14 تا بیست رقم الکترونیکی میفرستد ودر فرماندهی انها جمع میشود پیک نفر برای هر اشگر سه تا است ولی جهتی ندارد درموارد بسیار ضروری ارسال میشود ایران برا ی لشگر زمان شاه همین سه نفر سازمانی بود ولی بعلت دقیق خاص به زحمت یکی برای لشگرمعین میکرد به هیجکس دیگر اعتمادی نداشتواین فرد راباید باماشین مخصوص حرکت کند که از خط تا مقصد او اورا کنترول کنند ودرجاده پست ها اگر اتفاقی برای او افتاد کمک گنند ونگذارنند کروکی بدست کسی بیافتد واین همه حماقت بی جهت نبود بعدها فاش خواهد شد ما حداقل بایدپنچاه تا داشته باشیم وجالب انکه فرمانده لشگر کرمانشاهان به زنگاه ادعا میکند که عروسی پسرش است به کرمانشاه بر میگرد واین سه روز میشود بیست روز بعلت کمبود افسر جانشین فرماند یک سرگرد میشود وقتیکه الان میکند عراق ان قریب خوداش را جلو میکشد میگوید با کمال وقاحت سواد من به اندازه توا است وتا دوماه نمیاد وتا کتیک میخورنند وعقب نشینی میکنند واعتراضات زیادی به ارتش میکنند ارتش میگوید فقط مرکز زرهی میتواند به شما کمک کند وسرانجام بقدر ی تیپ مستقل بعلاوه میکند که از کردستان احضار شده بودند که عراق عقب نشنیی میکند وسپس یک طرح نصف نیمه انهم بعلت یک جناب سرهنگ برای انکه ابروی ایرانیان درامریکا حفظ شود با کمکم مستشاری وبازدیدیها از اروپا داشته است وخواند ن جزوات علمی که درباره انها بحث خواهم کرد وسعی زیاد در امریکا سپس تنها کسی بوده است داوطلب در مرزهای عراق کار میکرده است تا حدودی بلد بوده است امریکه چند روز قبل اواکس فرستاد حمله شد توپ دقیق روی کوه ها ریخته شد وبچه برق اسا بر دوکوه مسلط شدند سرازیر شدن برای کوه دوممتوجه شدند راهروی بسیار تنگدارد وده متر بالای کوه امکان رفتن نفر نیست مگر میخ کوبی کنند ونمیتوان اسلحه سنگین بالابرد خودشان به بالا بردند دیند یکردیف ساختما بتون ارمه است هرچه ار-پی وجی وحتی توپ زدند فایده نداشت نگهبانان خط عراق به انجا رفته بودند ونیروهمانطور بالا میرفت یک دفعه ظرف پنج دقیقه موشکها روی یال ومحل راهرور فرود امد وصدها کشته وزخمی گرفت وبطوریکه بچه ها یا خودشان از ضخره ها پرتاپ میکردند به قسمت شمالی در روی کچی پنهان میکردند دستورعقب نشنینی داده شد وبچه ها اطاعت نکردند مگرانهائی میخواستند ورود کنند ودوبار کوه گچی را به اتش دقیق گرفتند توپخانه خط ما انهار میکوبید ولی ناگهان عراقی خاموش شدند منانرابه حساب ملاحظات سیاسی میگذارم-ادامه دارد
بسم اللهالرحمن الرحیم-هیچ خط توصیفی ازامام گل سرخ نمیتواندشگفت انگیز نباشد-من عاشق ارزوهای طلائیاش-شاهکاری ستایش انگیز بودن انکه سیری پذیر باشد- صدائی که درلطفات اهنگاش صوت داودی ر ا بهکمال برساند تاروح انسان به ماورا واز ماورا بماورای دیگر برودانسانیکه ازعرش ازجاده معراج امده است-تا باغ وحش زمینی را ازمرگ نجات بخشد- میخواهم به بیتالمقدس برومواز پرنده بیاموزم پرندهای که ازاد کنم کهدرجاده معراج پروازکند وبه من بیاموزدوروح بیت المقدسرا رویت کنمرروحم چون گل سرخی به پرواز درایدروح های مشایعت گرجاده معراج راببینداکر ابی باشند ابی میشویواگرسبز باشند سبز میشویوهر سئوالی دامی میسازندکه در ملکوتی که از روشنائیش خیره میمانی و گرفتار میشوی-عبای شان وروشنائی بردوشات جاودانهگذارده میشود زمزمه بهاری پیامبر اکرم صلواتالله علیه واله والسلمرا درمیابی وانسان ازجهان درهم شکسته وگم شده ا ی ومرده ایوارد حیات پرنطق ورمز وراز میشوی ان غزل ها که سرودی به وقفه به یاد میاوری -بدون استراحتدرگفتگوی باچهرهای درخشان بهشتی هستی-هستیرا تسخیر میکنی وایده الهای مذهبرابدست میاوری ومهاجرسرزمین وحی میشویتا به درکی فوق دلیل دست یاب ی وعمقی سر شار وفراحستاجاده معراج بتوانی بپیمائیودرک میکنی که خواستهای زمینیت امرالهی است با کالبد جمع بهشتی وجهنمی سرودازادی میخوانی وچگونه از قطبی به قطب دیگر میرویوفرا میگری در ضمنبرده بودن چگونه خودات را مجرد کنی وجمع اضداد هستی کهدرجاده خاکیعروج ملکوتی میکنی درمیابی که جذب ودفع ها تا به کجا میرساند-من میدانمانجهان میتواند باروح من هماهنگشودوان تجربه باید از چشمه جوشان عرشی تحقق یابدمن پژمرده خودم را سرزنش میکن که چشمه حیات هستبوی عطر مدینه همه جار پرکرده است که دوای دردمن هم هست هیج کلاس درسی قلب منرا تسخیر نکردجزان معلمی که از ساحل عرش طلائی امده است من تصویراشرا در قابطاقجه ام داشتموسیمایشرا در جاده معراج را دیدم باران روح من- ثابتمیکند همه چیز را میتواند نرم وتسخیر کندوبه تمام بدنهاوارد میشود وخدای بی خدایان میشود-ارزوئی که سال های زیادیمنتظراش بودیم اولین نوشتهای که میخواهی بنویسی کتاب درباره اورامیخوانی اینقدر کتاب درباره اومیخوانی تا میتوانی بنویسیمیخوانی تا اورا احساس کنیدرخلوتی پرسکوت قلم مینویسدهمانطور که خون ساخته میشودجاده ای باز میشودکه دران جاده میدوی نمیخواهی ازاد باشی ومیخواهی دربندان چه میفهمی باشی وبیشاز حسودان طمع میکنی در اعجائب پرقدرت وپر استحکام ثانیه به ثانیه گا م میزنینمیتوانی پشگویئی کنی که لحظه بعد درچه حالی هستی فرد هوشمندانه به سمت قله گام میزنی فقط میتوانیب گوئی پر عظمت- پز شکوه-بلند پروازی انسانبهصورت عجیبی اشباع میشود ارزش این دنیا وبه دنیاامدن اشکار میشود-کهانسانبه خاطراش حاضر است بمیردمداوممیخواهد به شکوه نورانیت برسد وبشدت خود را درسختی قرار میدهد که با سرعت بیشتری بتازد هر کلمه اش شستشومیدهد شستشو بعد از شستشو تاانجا که بشدت نورانی میشوی ان زمان ارزوئی داری که هرگز به کمال ان نائل نمیشوی وهمیشه به بخشی ازان میرسی اینهمان حقیقتی است که خداوندفرمودند من گنچی عظیمیبودم خواستم انرا برای دیگران اشکار کنم