«مسلمین باید هوشیار باشند که امروز مثل دیروز نیست. این عصر ما مثل عصرهاى سابق نیست که هر طایفه اى در محل خودشان منافع خودشان را به دست بیاورند...امروز منافع همه کشورهاى اسلامى بههم پیوند خورده است. منافع کشور اسلامى ایران با منافع سایر کشورها، اینها با هم پیوند دارند.... امروز هر مسئلهاى در یک گوشه دنیا واقع بشود، مسئله دنیاست، نه مسئله همانجا.... ما باید بیدار باشیم و بدانیم که این حکم الهى که فرموده است: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ، برادر هستند اینها و هیچ حیثیتى جز برادرى با هم ندارند و مکلفند که مثل برادر با هم رفتار کنند. این یک حکم سیاسى است که اگر ملتهاى مسلم، که تقریباً یک میلیارد جمعیت هستند، اینها برادر با هم باشند و به برادرى با هم رفتار کنند، هیچ آسیبى بر اینها واقع نمىشود و هیچ یک از ابرقدرتها قدرت اینکه تجاوز به آنها بکنند ندارند. برادرها، باید متوجه این معنا باشند.» (امام خمینی ره - در جمع اقشار مردم، 59/5/27)
از این پس، فیلم، صوت، متن عربی و فارسی سخنرانیهای سید حسن نصر الله در صفح? "سید حسن نصرالله" منتشر میشود.
نظرات (7)
«
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- جوان خام وهابی سایت کلمه وهابیت-مسائل ساده اسلام رانمیتواند درک کند- اسلام ناب یا متعلق به خاندان اهل بیت الله رسول اکرم صلواته علیه واله والسلم است ویا اسلام سه خلیفه میباشد برای درک اسلام ناب نمیشود انهارا حذف کرد وادعا اسلام ناب کرد- شخصی بااقای عثمان برخورد کرد نمیشود گفت با شخص ایشان برخورد کردم نه با اسلام ایشان- باقای عمر ودیگران اهل سنت که رهبری جامعه بعهده گرفتند موافق ویامخالف با دین انهابوده است نه باشخص انها- درحدیث است زمانی حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه والسلم راخواست ایشان امدند رسول اکرم صلواته الله علیه والسلم تا ایشان رادید گریان شد بقدر که قطران اشک از موهای ریش مبارک ایشان فرومیریخت حضرت علی السلام حیران شد وپرسید من چه کردم ایشان علی جان کاری نکردی همین اکنون جبرائیل علیه السلامنازل شد وگفت علی علیه السلام درنوزده ماه برک رمضان ضربه براسرایشاممیزنند که موهای ایشان به خون خضاب میشود خضاب یغنی با باحنا پوشاندن- کهانزمان رسمبود کهخضاب هم زیبا است وهم محکم میکند-حضرت علی علیه السلام فرمودند انزمان دینمن سالم است فرمودند بله دینشماسالم است یعنی ناب است بعدا در دین اهلسنت فراوان بدعت بنام دین ناب اورده شده است- ازحضرت ایتالله جناب اقای علی کورانی رحمت الله علیه که مقیم قم هستند برای ماه محرم به کویت میرونند- میخواهد اثبات کند ایشان مشرک است کهفرموده است الله وبعلاوه علی نباشد کفر است چون علی علی السلام وجه الله نیست- اولا درحدیث است که خداوندمنان فرمودند من حضرت ادم را بروجه خود افریدم- دوم نماز بدون انتخاب امام باطل است اینراهم اهل سنت قبول دارند ایشان فرمودند که نماز سلام برپیامبراکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم فرستاده میشود بروجه مجاز است ماهم همین رامیگویم ذات الهی که وجه ندارد تنام تشبیهات مادی برای خداوندمنان مجاز است چون حضرت ادم علیه السلام مجازا وجه الله است فرشتگان سجده اینمسائل اهل سنت درک نمیکرد وصلاح خود نمیدانست لذا انهار باطل حساب کرد- وبقول شما شرک است- شاه ایران برای انکه کمی مثل خارجیان باشد یکی دوبار گفتند من ملکه مثلامعتقد به فلان هستیم یعنی ملکههم درمسائل حق دخالت دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- وهابیت به به سیم اخر رسیده است جناب اقای هاشمی که خود نقاد عقلانی میداند شخصی را اورده است که میفرماید عقل راه عقلانی را قبول ندارد پس افلا تعقلون یعنی عقل راه عقلانی راقبول ندارد به بست رسیدند چون عصمت باعقل اثبات میشود معجزات باعقل اثبات میشود وجالب است میفرماید خلیفه باید دانشمند باشد ولی دانشمندازراه عقل نمیتواند دانشمند باشد که بزرگان اهل سنت رابخصوص وهابیت از خطرات عقلانی نجات ددهد دقیقا حرف پوچ گرهای غربیرامیزند که عقل نمتواند از خطرات زودتر درک کند وجهان کارش عقلانی نیست شانسی زنده میمانید وشاتسیمیمیرید پس خوش باشید بهترین لذت هم لذت جنسی استچهبرسد یک برگ درخت اگر میخواهید بکنید درواقع ازخداوندمنان باید اجازه داشته باشید- با این قضیه که عقل راه اش غیر عقلی است اثبات میشودروش تاریخی هم بیفایده است یکجاپیامبراکرم خندیده است یکجلاپیامبراکرم صلواته الله علیه واله والسلم گریان بوده است ویاخشم گرفته است وا واقسام وبسیاری ازمعجزات پایمبراکرم صلواته اللهعلیه و معصومین صلواتهالهعلیهم الاجمعین بیفایده است-ایشان شیعه بودهاست وسپس سنی وبعد وهابی شده است هیچگونه دلیلی نمیتوان اورد مگر خوداش بگوید واگر عقلانی بود نباید قبول کرد - خانم نیکی وهیلی فرموده است فلانکسرا اقایپوتین گشته است معلوممیشود علم غیب دارذ- وفرموده است انتخابات جدید در اسرائیل نباید رخ دهد یاخدای وجود ندارد ویاخدایی کاری ندارد برای یهود کوچه باز میکند ونوعی دیگرمحاسبه میکند وایشانهم شریک میشود-اقای زلسنگی به شیطان درس میدهد بهجای انکه درد فضایباز بجگند درشهر های روسی نشنین مثل مارافعی پنهامیشود وشهرهای روسی نشین رامیکوبد واگر خواستند جلوی انربگیرنند میابیست شهررا داغان کنندوگناه اش به گردن روسها استمثلا درساختمان معروف تحقیقات اتمی ازانجا تیراندازی میشود و بعد به موقع فرار میکند شاید بهترین تعریف از اخر الزمان این باشد که عقلی درکارنیست- اما اقیان حماس- کتابی در کنفرانس شهر زوریخ نشان دادند وگفتند این کتابرا حماس نوشته استکه دست اقای هیتلر دردنکند ومیبایست کار هیتلری کرد شماهنوز قران را خوب نفهمیدید- حضرت نوح علیه السلام یک تنه یک هزاره تبلیغ کرد عمر ها ان زمان طولانی بود دیگر نمیتواستند بگویند عمر ما کم نبود ونتوانستیم بخوبی درک کنیم سرانجام عده ای قلیل ایمان اوردند وکاری هم نمیتوانستند بکننند عاقبت چهشد نابود شدند وانها نجات پیداکردندحضرت موسی علیه السلام هم به همین طریق وحضرت عیسی علیه السلام رها کرد وحواریون هم بههمین طریق وحضرت ابراهیم السلام به همین طریق کار دست خداوندمنان است صبر شما تمام نشود شما ان دستوراتی کهخداوندمنانمیدهد عمل ذکنید حکمتهای پیچیده دراین دنیا عمل میشود که حضرت علی علیه االسلاممیفرماید با اینهمه علم اگر رسول اکرم صلواته ا لله علیه واله والسلم ازعلمغیب منرا تعلیم نداده بود را اشتباه میرفتم
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- یک دوست افغانی اریایی نژاد دردانگشاه شیراز داشتم که روانشناسی میخواند-عجیببود که بزبان انگلسی بقدری مسلط بود که ازکتاب لغت استفاده نمیکرد ایشان عاشق روانشناسی امریکایی بود اول حرف منطقی بزن قبول نکرد شوک راوارد کن معجزهمیکند- یک شب من ایشان باحضرت ایت الله کرامت الله ملک حسینی رحمت الله علیه به شام دعوت کردم - هردو امدند وپدر من هم بود- حضرت ایت اللهملک حسینی رحمت الله علیه از ایشان سئوال کرد ایا میشود برروی پارچه مب تیمم کرد و ایشانفرمودند این جزیات مورد بحث نیست هرکس ازدریچه عقل رسیده باشد قابل قبول است حنفی میگویدمیشود- مسئله بالتر است - درک حقایق بسیارمهم اسلامی است مسیحیت زبان مذهبی انها لاتین است ولیامروزه بزبان کشورخود نماز میخواند- درافغانستان نه نماز عربی انهادرست است ونه معنا انرانمیفهمندترکیه گفته است بزبانترکی بخوانید وحرف درستی است بله ماهم زبان مذهی تسلمانان عربی باید باشد ولیبشرطی که درک شود اگر افغان بزبان فارسی بخواند هم درست است وهم معنارامیفهمند درضمن معنای دقیق سورهحمد استادمیخواهد بهاین سادگی برای عجم نیست- انجاهم استانیست عشایر افغانستان مداوم درکوچ هستند روزه نمیگیرند تاجایی مستقرشوند-فکر برای اینکار نکردند- به نزدیک شهر میایدند شروع روزه گرفتنمیکنند وبعد دربازار اسلحه میکشند وکشت وکشتار راهمیاندازند ومردم هم اسلحهمیکشند وانها فرار میکنند عده ای میمانندمردم میگوینند مهمان خدا باید بهانها جا ومکان وپول غیرداد واموال زیادی جا میگذارند وباز میروند تاجایی مستقرشوند مابقیه روزه را بگیرننذ ششهزار سال درجازدند چرا یک ایدولوژیِ درستی ندارند واستعمار گران ازان سود بردند-امریاهمینطور که اسلحه میفروشد وجنگ راهمیاندازد در فروش گندم هم همینکار میکند وگرنه باید گندم را در دریای خزر بریزد همینکاراهم درافغانستان میکند یاحرف منطقی باید گوش کرد ویاباید لزشوک استفاده کرد
بسم الله الرحمن الرحیم0-نیم نگاهی به اقای خلیل ملکی- انسان مداوم بیرون خود ودرون خودرا سنج میکند- وبه شناخت میرسد- اینکوچه تنک است ویاگشاد است لامپ بهاندازهنیست یاهست وغیره ادم احساس شدیدی هستم یاخونسرد هستم- سپس کم کم وارد قضاوت میشود کاری خوب بود ویا بدبود وغیره- وگاهی بیانمیکند وگاهی هم عمل میکند که عمل درجات دارد- مسئله مهم فشار فضا است که چگونه فشاری ودرچه جهتی بر روح وروان وارد میکندودرجات ایستادگی یادوام چقدر است ودرچه بعدی انسان رابه حرکت وامیدارد انزمان فشار کومنیست حرف اولرامیزند وبیانیدارداقای خلیل ملکی من کمونیسارا انتخاب نکردم کمونیست منراانتخاب کرد- برای همه درنوع خوداش صادق است-انزمان مذهب فشاری نداشت متاسفانه نبض فشار بیشتر احساسی تاعقلی است پدرایشان بشدت مشروطیت خواه بود ومبارز بود وزود ازدست رفت وبرادری بزرگترنداشت که او زیربال وپر بگیرد وارد جرگه کمونیستی شد که ادبیاتنوی داشتند بین رئالیسیم وسوررئالیسم مواج و فراون نوستالوژِی وباتحریک شدید احساس تاحدی فاخر وپر تنش وپر کشش مانند بزرگ علوی که جذاب بودند- تاحدی تاثیر گذار وارامش بخش موقت- انزمان بهترین کار کتب ضدبهایی واسلامی درخانه باشد ایشان مادراش پس از فوت پدر به اراک میرود نور علی نور وبعد به تهران میایدبورسیه المان در رشته شیمی از دولت ایران میگیردکه میبایست به امریکامیرفت من نمیگویم دنیامیگوید که المانها کله خشک هستند ومسلم بود بر روحیه ایشان تاثیر مضاعف میگذاشت درایران شناختی راجع به سوسیالیزم نبود کمونیست پرچم داری سوسیالیسم برعهده داشت وانر منکوب میکر کهفقط چند صباحی قبلاز کمونیست خودی نشان میدهدولیالمان سوسیالسیم بهمراتب قویتراز کمونیست بود وایشان به سوسیالیسم بیشاز کمونیست نزدیک شد وبعع سیاسی که درالمان برضدحکومت رضاخان راهانداخت مجبورشد به ایران باز گردد که یکیاز اشباهات ایشان بود فقط علم شیمی دوسال خواند- وتحت تاثیر اثباتگر های المانی انسان ازدیدگاه ماتریالیستی بخصوص علم شیمی وخانم ایشلنهم زیست شناسی خوانده بود وازان بعدهم بهانسان شناسی پرداخت وبعد وارد دانشسرایعالی شد وفلسفه خواند انزمان فلسفه اسلامی که از ماهیت و وجود واصالت ماهیت ویا اصالت وجود بحث میکرد چیزی زیادنفهمید- وبدنبال فلسفهعلمی رفت ونتواست مانند دکتر ارانی به روان غیر مادی برسد بقول دکتر ارانی دستمینویسد ولی مغز دستور میدهد دست هیچ چیزی ازنوشتن درک نمیکند روان بامغز هم جنین حالتی دارد- ایشان بزندانمیافتد ودر زندان کتاب پنچاه سهنفرا مینویسد کهمعلوم است جنبه حزی را بیشتر بها میدهد گرچه در حزب توده سمپاتبود عضو نبود وبادیدن فسادهای مالی واخلاقی کناره کشید ولی چون حزب سوسیالیست وجودنداشت دوباره به حزب تود باز گشت تاخود حزب سوسیالیست را ایجاد کرد ولی چرا به جبه ملی رفت شاید بدان من متوجه شوم که از روی میل بوده است ویا از رویترس ولیدرهرحال اندکی پختگی دیده میشود در ایشان دیده مرام کمویستی تمام کلیات است هیچونه قانون ندارد درجزیات همه اش اصل است لذا اختلاف شروع میشود شوروی گفتهبود سرمای داری چپاول همدیگر ا تقویتمیکنند بخصوص امریکار شما احزاب کمونیستمیبایست شوروی راهم تقویت کنیدحزب تود هم پذیرفت ولی بعداز مدتی اقای خلی ملکی گفتند این درست است ولی پساز مدتی که روسها گیشرفت میکنند باید ایران هم مقداریپیشرفت بدهند وذاز حزب تودهخارج شد وحزب زسوسالیست رابوجوداورد- کم کم خاطره نویسی باب شد و قهرمان سازی والگو سازی درحزب کمونیست ایران شروع شد—ادامه داردبسم الله الرحمن الرحیم0-نیم نگاهی به اقای خلیل ملکی- انسان مداوم بیرون خود ودرون خودرا سنج میکند- وبه شناخت میرسد- اینکوچه تنک است ویاگشاد است لامپ بهاندازهنیست یاهست وغیره ادم احساس شدیدی هستم یاخونسرد هستم- سپس کم کم وارد قضاوت میشود کاری خوب بود ویا بدبود وغیره- وگاهی بیانمیکند وگاهی هم عمل میکند که عمل درجات دارد- مسئله مهم فشار فضا است که چگونه فشاری ودرچه جهتی بر روح وروان وارد میکندودرجات ایستادگی یادوام چقدر است ودرچه بعدی انسان رابه حرکت وامیدارد انزمان فشار کومنیست حرف اولرامیزند وبیانیدارداقای خلیل ملکی من کمونیسارا انتخاب نکردم کمونیست منراانتخاب کرد- برای همه درنوع خوداش صادق است-انزمان مذهب فشاری نداشت متاسفانه نبض فشار بیشتر احساسی تاعقلی است پدرایشان بشدت مشروطیت خواه بود ومبارز بود وزود ازدست رفت وبرادری بزرگترنداشت که او زیربال وپر بگیرد وارد جرگه کمونیستی شد که ادبیاتنوی داشتند بین رئالیسیم وسوررئالیسم مواج و فراون نوستالوژِی وباتحریک شدید احساس تاحدی فاخر وپر تنش وپر کشش مانند بزرگ علوی که جذاب بودند- تاحدی تاثیر گذار وارامش بخش موقت- انزمان بهترین کار کتب ضدبهایی واسلامی درخانه باشد ایشان مادراش پس از فوت پدر به اراک میرود نور علی نور وبعد به تهران میایدبورسیه المان در رشته شیمی از دولت ایران میگیردکه میبایست به امریکامیرفت من نمیگویم دنیامیگوید که المانها کله خشک هستند ومسلم بود بر روحیه ایشان تاثیر مضاعف میگذاشت درایران شناختی راجع به سوسیالیزم نبود کمونیست پرچم داری سوسیالیسم برعهده داشت وانر منکوب میکر کهفقط چند صباحی قبلاز کمونیست خودی نشان میدهدولیالمان سوسیالسیم بهمراتب قویتراز کمونیست بود وایشان به سوسیالیسم بیشاز کمونیست نزدیک شد وبعع سیاسی که درالمان برضدحکومت رضاخان راهانداخت مجبورشد به ایران باز گردد که یکیاز اشباهات ایشان بود فقط علم شیمی دوسال خواند- وتحت تاثیر اثباتگر های المانی انسان ازدیدگاه ماتریالیستی بخصوص علم شیمی وخانم ایشلنهم زیست شناسی خوانده بود وازان بعدهم بهانسان شناسی پرداخت وبعد وارد دانشسرایعالی شد وفلسفه خواند انزمان فلسفه اسلامی که از ماهیت و وجود واصالت ماهیت ویا اصالت وجود بحث میکرد چیزی زیادنفهمید- وبدنبال فلسفهعلمی رفت ونتواست مانند دکتر ارانی به روان غیر مادی برسد بقول دکتر ارانی دستمینویسد ولی مغز دستور میدهد دست هیچ چیزی ازنوشتن درک نمیکند روان بامغز هم جنین حالتی دارد- ایشان بزندانمیافتد ودر زندان کتاب پنچاه سهنفرا مینویسد کهمعلوم است جنبه حزی را بیشتر بها میدهد گرچه در حزب توده سمپاتبود عضو نبود وبادیدن فسادهای مالی واخلاقی کناره کشید ولی چون حزب سوسیالیست وجودنداشت دوباره به حزب تود باز گشت تاخود حزب سوسیالیست را ایجاد کرد ولی چرا به جبه ملی رفت شاید بدان من متوجه شوم که از روی میل بوده است ویا از رویترس ولیدرهرحال اندکی پختگی دیده میشود در ایشان دیده مرام کمویستی تمام کلیات است هیچونه قانون ندارد درجزیات همه اش اصل است لذا اختلاف شروع میشود شوروی گفتهبود سرمای داری چپاول همدیگر ا تقویتمیکنند بخصوص امریکار شما احزاب کمونیستمیبایست شوروی راهم تقویت کنیدحزب تود هم پذیرفت ولی بعداز مدتی اقای خلی ملکی گفتند این درست است ولی پساز مدتی که روسها گیشرفت میکنند باید ایران هم مقداریپیشرفت بدهند وذاز حزب تودهخارج شد وحزب زسوسالیست رابوجوداورد- کم کم خاطره نویسی باب شد و قهرمان سازی والگو سازی درحزب کمونیست ایران شروع شد—ادامه داردبسم الله الرحمن الرحیم0-نیم نگاهی به اقای خلیل ملکی- انسان مداوم بیرون خود ودرون خودرا سنج میکند- وبه شناخت میرسد- اینکوچه تنک است ویاگشاد است لامپ بهاندازهنیست یاهست وغیره ادم احساس شدیدی هستم یاخونسرد هستم- سپس کم کم وارد قضاوت میشود کاری خوب بود ویا بدبود وغیره- وگاهی بیانمیکند وگاهی هم عمل میکند که عمل درجات دارد- مسئله مهم فشار فضا است که چگونه فشاری ودرچه جهتی بر روح وروان وارد میکندودرجات ایستادگی یادوام چقدر است ودرچه بعدی انسان رابه حرکت وامیدارد انزمان فشار کومنیست حرف اولرامیزند وبیانیدارداقای خلیل ملکی من کمونیسارا انتخاب نکردم کمونیست منراانتخاب کرد- برای همه درنوع خوداش صادق است-انزمان مذهب فشاری نداشت متاسفانه نبض فشار بیشتر احساسی تاعقلی است پدرایشان بشدت مشروطیت خواه بود ومبارز بود وزود ازدست رفت وبرادری بزرگترنداشت که او زیربال وپر بگیرد وارد جرگه کمونیستی شد که ادبیاتنوی داشتند بین رئالیسیم وسوررئالیسم مواج و فراون نوستالوژِی وباتحریک شدید احساس تاحدی فاخر وپر تنش وپر کشش مانند بزرگ علوی که جذاب بودند- تاحدی تاثیر گذار وارامش بخش موقت- انزمان بهترین کار کتب ضدبهایی واسلامی درخانه باشد ایشان مادراش پس از فوت پدر به اراک میرود نور علی نور وبعد به تهران میایدبورسیه المان در رشته شیمی از دولت ایران میگیردکه میبایست به امریکامیرفت من نمیگویم دنیامیگوید که المانها کله خشک هستند ومسلم بود بر روحیه ایشان تاثیر مضاعف میگذاشت درایران شناختی راجع به سوسیالیزم نبود کمونیست پرچم داری سوسیالیسم برعهده داشت وانر منکوب میکر کهفقط چند صباحی قبلاز کمونیست خودی نشان میدهدولیالمان سوسیالسیم بهمراتب قویتراز کمونیست بود وایشان به سوسیالیسم بیشاز کمونیست نزدیک شد وبعع سیاسی که درالمان برضدحکومت رضاخان راهانداخت مجبورشد به ایران باز گردد که یکیاز اشباهات ایشان بود فقط علم شیمی دوسال خواند- وتحت تاثیر اثباتگر های المانی انسان ازدیدگاه ماتریالیستی بخصوص علم شیمی وخانم ایشلنهم زیست شناسی خوانده بود وازان بعدهم بهانسان شناسی پرداخت وبعد وارد دانشسرایعالی شد وفلسفه خواند انزمان فلسفه اسلامی که از ماهیت و وجود واصالت ماهیت ویا اصالت وجود بحث میکرد چیزی زیادنفهمید- وبدنبال فلسفهعلمی رفت ونتواست مانند دکتر ارانی به روان غیر مادی برسد بقول دکتر ارانی دستمینویسد ولی مغز دستور میدهد دست هیچ چیزی ازنوشتن درک نمیکند روان بامغز هم جنین حالتی دارد- ایشان بزندانمیافتد ودر زندان کتاب پنچاه سهنفرا مینویسد کهمعلوم است جنبه حزی را بیشتر بها میدهد گرچه در حزب توده سمپاتبود عضو نبود وبادیدن فسادهای مالی واخلاقی کناره کشید ولی چون حزب سوسیالیست وجودنداشت دوباره به حزب تود باز گشت تاخود حزب سوسیالیست را ایجاد کرد ولی چرا به جبه ملی رفت شاید بدان من متوجه شوم که از روی میل بوده است ویا از رویترس ولیدرهرحال اندکی پختگی دیده میشود در ایشان دیده مرام کمویستی تمام کلیات است هیچونه قانون ندارد درجزیات همه اش اصل است لذا اختلاف شروع میشود شوروی گفتهبود سرمای داری چپاول همدیگر ا تقویتمیکنند بخصوص امریکار شما احزاب کمونیستمیبایست شوروی راهم تقویت کنیدحزب تود هم پذیرفت ولی بعداز مدتی اقای خلی ملکی گفتند این درست است ولی پساز مدتی که روسها گیشرفت میکنند باید ایران هم مقداریپیشرفت بدهند وذاز حزب تودهخارج شد وحزب زسوسالیست رابوجوداورد- کم کم خاطره نویسی باب شد و قهرمان سازی والگو سازی درحزب کمونیست ایران شروع شد—ادامه داردبسم الله الرحمن الرحیم0-نیم نگاهی به اقای خلیل ملکی- انسان مداوم بیرون خود ودرون خودرا سنج میکند- وبه شناخت میرسد- اینکوچه تنک است ویاگشاد است لامپ بهاندازهنیست یاهست وغیره ادم احساس شدیدی هستم یاخونسرد هستم- سپس کم کم وارد قضاوت میشود کاری خوب بود ویا بدبود وغیره- وگاهی بیانمیکند وگاهی هم عمل میکند که عمل درجات دارد- مسئله مهم فشار فضا است که چگونه فشاری ودرچه جهتی بر روح وروان وارد میکندودرجات ایستادگی یادوام چقدر است ودرچه بعدی انسان رابه حرکت وامیدارد انزمان فشار کومنیست حرف اولرامیزند وبیانیدارداقای خلیل ملکی من کمونیسارا انتخاب نکردم کمونیست منراانتخاب کرد- برای همه درنوع خوداش صادق است-انزمان مذهب فشاری نداشت متاسفانه نبض فشار بیشتر احساسی تاعقلی است پدرایشان بشدت مشروطیت خواه بود ومبارز بود وزود ازدست رفت وبرادری بزرگترنداشت که او زیربال وپر بگیرد وارد جرگه کمونیستی شد که ادبیاتنوی داشتند بین رئالیسیم وسوررئالیسم مواج و فراون نوستالوژِی وباتحریک شدید احساس تاحدی فاخر وپر تنش وپر کشش مانند بزرگ علوی که جذاب بودند- تاحدی تاثیر گذار وارامش بخش موقت- انزمان بهترین کار کتب ضدبهایی واسلامی درخانه باشد ایشان مادراش پس از فوت پدر به اراک میرود نور علی نور وبعد به تهران میایدبورسیه المان در رشته شیمی از دولت ایران میگیردکه میبایست به امریکامیرفت من نمیگویم دنیامیگوید که المانها کله خشک هستند ومسلم بود بر روحیه ایشان تاثیر مضاعف میگذاشت درایران شناختی راجع به سوسیالیزم نبود کمونیست پرچم داری سوسیالیسم برعهده داشت وانر منکوب میکر کهفقط چند صباحی قبلاز کمونیست خودی نشان میدهدولیالمان سوسیالسیم بهمراتب قویتراز کمونیست بود وایشان به سوسیالیسم بیشاز کمونیست نزدیک شد وبعع سیاسی که درالمان برضدحکومت رضاخان راهانداخت مجبورشد به ایران باز گردد که یکیاز اشباهات ایشان بود فقط علم شیمی دوسال خواند- وتحت تاثیر اثباتگر های المانی انسان ازدیدگاه ماتریالیستی بخصوص علم شیمی وخانم ایشلنهم زیست شناسی خوانده بود وازان بعدهم بهانسان شناسی پرداخت وبعد وارد دانشسرایعالی شد وفلسفه خواند انزمان فلسفه اسلامی که از ماهیت و وجود واصالت ماهیت ویا اصالت وجود بحث میکرد چیزی زیادنفهمید- وبدنبال فلسفهعلمی رفت ونتواست مانند دکتر ارانی به روان غیر مادی برسد بقول دکتر ارانی دستمینویسد ولی مغز دستور میدهد دست هیچ چیزی ازنوشتن درک نمیکند روان بامغز هم جنین حالتی دارد- ایشان بزندانمیافتد ودر زندان کتاب پنچاه سهنفرا مینویسد کهمعلوم است جنبه حزی را بیشتر بها میدهد گرچه در حزب توده سمپاتبود عضو نبود وبادیدن فسادهای مالی واخلاقی کناره کشید ولی چون حزب سوسیالیست وجودنداشت دوباره به حزب تود باز گشت تاخود حزب سوسیالیست را ایجاد کرد ولی چرا به جبه ملی رفت شاید بدان من متوجه شوم که از روی میل بوده است ویا از رویترس ولیدرهرحال اندکی پختگی دیده میشود در ایشان دیده مرام کمویستی تمام کلیات است هیچونه قانون ندارد درجزیات همه اش اصل است لذا اختلاف شروع میشود شوروی گفتهبود سرمای داری چپاول همدیگر ا تقویتمیکنند بخصوص امریکار شما احزاب کمونیستمیبایست شوروی راهم تقویت کنیدحزب تود هم پذیرفت ولی بعداز مدتی اقای خلی ملکی گفتند این درست است ولی پساز مدتی که روسها گیشرفت میکنند باید ایران هم مقداریپیشرفت بدهند وذاز حزب تودهخارج شد وحزب زسوسالیست رابوجوداورد- کم کم خاطره نویسی باب شد و قهرمان سازی والگو سازی درحزب کمونیست ایران شروع شد—ادامه داردبسم الله الرحمن الرحیم0-نیم نگاهی به اقای خلیل ملکی- انسان مداوم بیرون خود ودرون خودرا سنج میکند- وبه شناخت میرسد- اینکوچه تنک است ویاگشاد است لامپ بهاندازهنیست یاهست وغیره ادم احساس شدیدی هستم یاخونسرد هستم- سپس کم کم وارد قضاوت میشود کاری خوب بود ویا بدبود وغیره- وگاهی بیانمیکند وگاهی هم عمل میکند که عمل درجات دارد- مسئله مهم فشار فضا است که چگونه فشاری ودرچه جهتی بر روح وروان وارد میکندودرجات ایستادگی یادوام چقدر است ودرچه بعدی انسان رابه حرکت وامیدارد انزمان فشار کومنیست حرف اولرامیزند وبیانیدارداقای خلیل ملکی من کمونیسارا انتخاب نکردم کمونیست منراانتخاب کرد- برای همه درنوع خوداش صادق است-انزمان مذهب فشاری نداشت متاسفانه نبض فشار بیشتر احساسی تاعقلی است پدرایشان بشدت مشروطیت خواه بود ومبارز بود وزود ازدست رفت وبرادری بزرگترنداشت که او زیربال وپر بگیرد وارد جرگه کمونیستی شد که ادبیاتنوی داشتند بین رئالیسیم وسوررئالیسم مواج و فراون نوستالوژِی وباتحریک شدید احساس تاحدی فاخر وپر تنش وپر کشش مانند بزرگ علوی که جذاب بودند- تاحدی تاثیر گذار وارامش بخش موقت- انزمان بهترین کار کتب ضدبهایی واسلامی درخانه باشد ایشان مادراش پس از فوت پدر به اراک میرود نور علی نور وبعد به تهران میایدبورسیه المان در رشته شیمی از دولت ایران میگیردکه میبایست به امریکامیرفت من نمیگویم دنیامیگوید که المانها کله خشک هستند ومسلم بود بر روحیه ایشان تاثیر مضاعف میگذاشت درایران شناختی راجع به سوسیالیزم نبود کمونیست پرچم داری سوسیالیسم برعهده داشت وانر منکوب میکر کهفقط چند صباحی قبلاز کمونیست خودی نشان میدهدولیالمان سوسیالسیم بهمراتب قویتراز کمونیست بود وایشان به سوسیالیسم بیشاز کمونیست نزدیک شد وبعع سیاسی که درالمان برضدحکومت رضاخان راهانداخت مجبورشد به ایران باز گردد که یکیاز اشباهات ایشان بود فقط علم شیمی دوسال خواند- وتحت تاثیر اثباتگر های المانی انسان ازدیدگاه ماتریالیستی بخصوص علم شیمی وخانم ایشلنهم زیست شناسی خوانده بود وازان بعدهم بهانسان شناسی پرداخت وبعد وارد دانشسرایعالی شد وفلسفه خواند انزمان فلسفه اسلامی که از ماهیت و وجود واصالت ماهیت ویا اصالت وجود بحث میکرد چیزی زیادنفهمید- وبدنبال فلسفهعلمی رفت ونتواست مانند دکتر ارانی به روان غیر مادی برسد بقول دکتر ارانی دستمینویسد ولی مغز دستور میدهد دست هیچ چیزی ازنوشتن درک نمیکند روان بامغز هم جنین حالتی دارد- ایشان بزندانمیافتد ودر زندان کتاب پنچاه سهنفرا مینویسد کهمعلوم است جنبه حزی را بیشتر بها میدهد گرچه در حزب توده سمپاتبود عضو نبود وبادیدن فسادهای مالی واخلاقی کناره کشید ولی چون حزب سوسیالیست وجودنداشت دوباره به حزب تود باز گشت تاخود حزب سوسیالیست را ایجاد کرد ولی چرا به جبه ملی رفت شاید بدان من متوجه شوم که از روی میل بوده است ویا از رویترس ولیدرهرحال اندکی پختگی دیده میشود در ایشان دیده مرام کمویستی تمام کلیات است هیچونه قانون ندارد درجزیات همه اش اصل است لذا اختلاف شروع میشود شوروی گفتهبود سرمای داری چپاول همدیگر ا تقویتمیکنند بخصوص امریکار شما احزاب کمونیستمیبایست شوروی راهم تقویت کنیدحزب تود هم پذیرفت ولی بعداز مدتی اقای خلی ملکی گفتند این درست است ولی پساز مدتی که روسها گیشرفت میکنند باید ایران هم مقداریپیشرفت بدهند وذاز حزب تودهخارج شد وحزب زسوسالیست رابوجوداورد- کم کم خاطره نویسی باب شد و قهرمان سازی والگو سازی درحزب کمونیست ایران شروع شد—ادامه داردبسم الله الرحمن الرحیم0-نیم نگاهی به اقای خلیل ملکی- انسان مداوم بیرون خود ودرون خودرا سنج میکند- وبه شناخت میرسد- اینکوچه تنک است ویاگشاد است لامپ بهاندازهنیست یاهست وغیره ادم احساس شدیدی هستم یاخونسرد هستم- سپس کم کم وارد قضاوت میشود کاری خوب بود ویا بدبود وغیره- وگاهی بیانمیکند وگاهی هم عمل میکند که عمل درجات دارد- مسئله مهم فشار فضا است که چگونه فشاری ودرچه جهتی بر روح وروان وارد میکندودرجات ایستادگی یادوام چقدر است ودرچه بعدی انسان رابه حرکت وامیدارد انزمان فشار کومنیست حرف اولرامیزند وبیانیدارداقای خلیل ملکی من کمونیسارا انتخاب نکردم کمونیست منراانتخاب کرد- برای همه درنوع خوداش صادق است-انزمان مذهب فشاری نداشت متاسفانه نبض فشار بیشتر احساسی تاعقلی است پدرایشان بشدت مشروطیت خواه بود ومبارز بود وزود ازدست رفت وبرادری بزرگترنداشت که او زیربال وپر بگیرد وارد جرگه کمونیستی شد که ادبیاتنوی داشتند بین رئالیسیم وسوررئالیسم مواج و فراون نوستالوژِی وباتحریک شدید احساس تاحدی فاخر وپر تنش وپر کشش مانند بزرگ علوی که جذاب بودند- تاحدی تاثیر گذار وارامش بخش موقت- انزمان بهترین کار کتب ضدبهایی واسلامی درخانه باشد ایشان مادراش پس از فوت پدر به اراک میرود نور علی نور وبعد به تهران میایدبورسیه المان در رشته شیمی از دولت ایران میگیردکه میبایست به امریکامیرفت من نمیگویم دنیامیگوید که المانها کله خشک هستند ومسلم بود بر روحیه ایشان تاثیر مضاعف میگذاشت درایران شناختی راجع به سوسیالیزم نبود کمونیست پرچم داری سوسیالیسم برعهده داشت وانر منکوب میکر کهفقط چند صباحی قبلاز کمونیست خودی نشان میدهدولیالمان سوسیالسیم بهمراتب قویتراز کمونیست بود وایشان به سوسیالیسم بیشاز کمونیست نزدیک شد وبعع سیاسی که درالمان برضدحکومت رضاخان راهانداخت مجبورشد به ایران باز گردد که یکیاز اشباهات ایشان بود فقط علم شیمی دوسال خواند- وتحت تاثیر اثباتگر های المانی انسان ازدیدگاه ماتریالیستی بخصوص علم شیمی وخانم ایشلنهم زیست شناسی خوانده بود وازان بعدهم بهانسان شناسی پرداخت وبعد وارد دانشسرایعالی شد وفلسفه خواند انزمان فلسفه اسلامی که از ماهیت و وجود واصالت ماهیت ویا اصالت وجود بحث میکرد چیزی زیادنفهمید- وبدنبال فلسفهعلمی رفت ونتواست مانند دکتر ارانی به روان غیر مادی برسد بقول دکتر ارانی دستمینویسد ولی مغز دستور میدهد دست هیچ چیزی ازنوشتن درک نمیکند روان بامغز هم جنین حالتی دارد- ایشان بزندانمیافتد ودر زندان کتاب پنچاه سهنفرا مینویسد کهمعلوم است جنبه حزی را بیشتر بها میدهد گرچه در حزب توده سمپاتبود عضو نبود وبادیدن فسادهای مالی واخلاقی کناره کشید ولی چون حزب سوسیالیست وجودنداشت دوباره به حزب تود باز گشت تاخود حزب سوسیالیست را ایجاد کرد ولی چرا به جبه ملی رفت شاید بدان من متوجه شوم که از روی میل بوده است ویا از رویترس ولیدرهرحال اندکی پختگی دیده میشود در ایشان دیده مرام کمویستی تمام کلیات است هیچونه قانون ندارد درجزیات همه اش اصل است لذا اختلاف شروع میشود شوروی گفتهبود سرمای داری چپاول همدیگر ا تقویتمیکنند بخصوص امریکار شما احزاب کمونیستمیبایست شوروی راهم تقویت کنیدحزب تود هم پذیرفت ولی بعداز مدتی اقای خلی ملکی گفتند این درست است ولی پساز مدتی که روسها گیشرفت میکنند باید ایران هم مقداریپیشرفت بدهند وذاز حزب تودهخارج شد وحزب زسوسالیست رابوجوداورد- کم کم خاطره نویسی باب شد و قهرمان سازی والگو سازی درحزب کمونیست ایران شروع شد—ادامه دارد