سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خونِ جوشانِ امام حسین علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-مشکلات ایران بیشتر ان مصنوعی است- که از زمان رضا شاه بخصوص اغاز میشود- کی از جاهای بسیار مذهبی ایران سابق که هنوز مقداری است دربند وتجریش بوده است--  پدر اقای دکتر عباس یمین الشریف - شوهرخاله من- پدری بسیارمذهبی داشته است- باغت را اجرا میکرده است ودرفروش میوهجات نصف سود مال ایشان بوده است ویک سنگگی  ویک مغازه دیگر احتمالا پارچه فروشی - ساختان بزرگ دوطبقه باحیاط بسیار بزرگ داشته است- ودرماهمحرم  تکیه ومراسم عزادار ی برپا میکرده است وایشان مکتب میرفته است  و صدای بسیارخوبی داشته است ونوحه بسیاربلد بلعدبوده است تا  روحانی بعدی بیایدروی منبر نوحه میخوانده است ومطالب زیادی از حضرت عباس علیه  السلام  بلد بوده است- ایشان فرمودند من تاز مانی که روحانی بعد  بیاید نوحه میخواندم- وبعضی از این روحانی ها از تهران میامدند وگاهی ماشین بدنبال ایشان نمیرفت وبا کالسکه میامدندوطول میکشید- وزمانی ایشانمیامد ومینشست من میخواستم مطلبرا تمام کنم- اشاره میکرد که ادامه بده وزمانی که ایشان بلند میشد که حرکت کند ومن مطلبراتمام میکردم- ونزدیک من میشد ودرگوش من میگفت مردم شمارا بهتراز ما قبول دارند-مردم لباس خارجی وپالتو میپوشیدند ودرجیب اقایان یک  کتابچه قرارداشت که درتهران درست شدهبودکه لغات انگیسی وبعضی جملات بود- تافردی تشخیص میداند که دغنش اموز است یازبان بلد است برون میاوردند وازایشن سئوال کردند ایاتلفظ من درست است-؟؟ این یکنوع افتخارات بود- خانم دای من ازاهل اراک بوده است وایشان  خانواده متوسط ضعیف بود ه است- فرمودندروزی پدرایشان میزبیلیارد میخرد  ازایشان سئوال کرد این چه فایده ای دارد-میفرماید که برای انکهمردم تصورنکنند که ما فقیر هستیم-درخانه ها که خودم یکی را تجربه کردم - پیانو میخریدند دراطاق مهمانخانه جنبی یک لبس عروس تن او میکردند ومن پرسیدم کسی  پیانومیزند  خانم  میزبان خندید فرمودند اگرنوه هابخواهند- وجوانان بهجای سه تار  گیتار تو اطاق زدهبودن توسط دوستان وتجربه خودشا ن یادمیگرفتند-پدر  اقای دکتر سه تا زن داشت- انها حق نداشتند در روز درحیاط باشند- وشبها در حیاط گل کاری و سبزیجات وگلدان درست میکردند- یک خانم مومنه به انها یاد  داده بودکه بسیار مایب برید بودند ولی انها فروشی نبود به همسایه ها وفامیل میداند-وخانمی باز مومنه خیاطی مدرن یاد بود بود وخانمی درست غذا و مرب ا وترشی غیره خانمی هم ارایشات  گل وخانه- زن سوم ایشان دختر یک هنرمندنوازنده بود که بیشتراشعار مذهبی  میسرود وروی ان موزیک میگذاشت ودخترایشانهم بلد بود وسهتار بسیارخوب میزند ومابرای سرگرمی از ایشان یاد گرفتم- وان خانم درست مانند قمرالملوک میخواند وماهم همه گوشه و مقامات موسیقی ایرانی رایاد گرفتهبودیم خود ایشن درسن بیشتراز هشتاد یک شعر قمر میخواند تاحد متوسطی خوب بود- وایشان فرمودند من به عباس اقا یاد دادم-تنها فرزندی کهحاضر شد یادبگید استعداد اش خوب بودوهم سه تارخوب میزد وهم خوب میخواند ولی سهتار کنار گذاشت وخواندن هم رها کرد- بعداز فوت همسر ایشان با  گذاشتن کلاه وغیره بیرون امدندوبه مغازه برای خرید رفتند ومتوجه شدند که مغازه دارها به خانم بی حجاب بیشتر توجه دارند-درکتاب ساواک نوشته است  کم کم کنترول روستاها سخت شد ومسلم است دستور غرب این بوده است افراد به حواشی شهر بکشانند که کنترول انها راحتر باشد وشهر سازی  رشد زیادی بدهند که منجر به  نظام طبقاتی شدید شد ولی بشتر جرایک غیرخشن داشتند  فسادهای مختلف رادربر میگرفت واعتیاد یکی ازانها وموادمخدربود  را میفروختند تازندگانی کنند-  رشوه برای ان بود کهحقوق بالا نبرند چون مسئله ساز میشد توسط  رشوه کارمندان  تاحدی مشکلات خودرا برطرف کنند روزنامه کیهان واطالعات یک ستون داشت دقیق یاو نیست مثلامشکلات خواندگان یکی ازبحث همین رشوه بود- که درکتاب ساواک نوشته است این بدستور شاه بود- که بعداز مدتی  استاندار را  برکنار میکرد ویک پست دیگر میداد بعداز انقلاب  نوشتن روزانه  هزارمشگل سطح بالا مینوشتند- مسئله بعد جنایت امریکا است- هرچقدرپول ایرانی به امریکامیبردید تبدیل به دلار میشد وانگلستان همینطورولی بعدا روزانه دهزاز پوند میتواستند پولایران تبدیل بهپوند کنندانهم بری تریست خودشان بود که درایران تبدیل نکنندوهرکس درزو تا دویست پوندمیتوانست پول تبدیل کند وپول عظیم از ایران خارج شد که اندکی برگشت وهمین پول ایران  بهجای دلار برای خریدنفت وکلاهای دیگر پرداخت میکردند- کارخانجات غربی بود طبق قانون  بیان اللملی برای خرید قطعات تاحدی باید صادر کنند ولی این اجازه ابه ایران ندادند درنتجه قیمت کالا بالا میرفت چندی پیش درتلویزیون فرمودنددراواخر حکومت پهلوی یک میلیون دیست هزازر تن گندم ازخارج خریداری میشد که روستای دروستا نباشند به شهر بیایند با این بهانه که بایدکارگر صنعت شوند وصنعتی هم درکارنبود- من قبلا ازعموی خودم  متوجه شدم که هرشرکتی میبایست ششد درصد سهام مجانی به شاهبدهد ولی اخیرا درتلویزیون  گفتند تا ذشصد درصدهم بوده است وهیچکس جرئت اوردند کارخانه نداشته است وبعد شروع کردند مالیات مغازهارا زیادتراز حد کردند- سرکلاس دبیرستان استادی فرمودند کسی است برود درفلان کباب فروشیفلان درخیابان زند کباب خورده باشد دریگمغازه حدبوق  مردم سرودست میشکنند کاردرست این است البته کمی گران بود یکروز بعداز تعطیلی دبیرستان من به انجا رفتم-  ساختمان مال اواخر قاجاربود طبقه اول مغازه بودوطبقه دوم  اطاق بودکهنوز اینه کاری ان مقداری مانده بود چون باذغال دست میکرد اطاق تقربیا سیاه بو یا خاکستری بود یکپیرمرد کباب من را پخت وبه من داد ومحشربود- بادو پیرمرد دیگر شروع کرد به صحبت- که بارهامیخواهم- این کارارا تعطیل کنم بخاطر طرفداران باوفا رها نکردم البتهمیامدندمیگرفتند .ومیرفتند مداوم دارد مالیات اینجارازیادمیکنند - هرچه به ایشان میگویم کهسری بهمنبزنید بییندچقدرکار میکنم میگویند بهما مربوط نیست مغازه ردرست ن  و اجاره بده اجاره این فلان مقدار استطرفدران  تا نیم مالیات را بهمن میدهند ومن هم بخاطرانها هستم-ادامه دارد


ارسال شده در توسط علی

بسم الله الرحمن الرحیم-

  • مصاحبه ها

جولای/آگوست 2016
مصاحبه با کلسی داونپورت و الیزابت فیلیپ- ژرار آرود در سپتامبر 2014 به عنوان سفیر فرانسه در ایالات متحده منصوب شد. یک دیپلمات متخصص و حرفه ای، سمت های گذشته وی شامل مدیر امور استراتژیک، امنیت و خلع سلاح (2000-2003) و نماینده دائم فرانسه در سازمان ملل در نیویورک (2009) می باشد. - آرود از سال 2006 تا 2009 به عنوان مذاکره کننده فرانسوی در پرونده هسته ای ایران خدمت کرد. آرود از سال 2006 تا 2009 به عنوان مذاکره کننده فرانسوی در پرونده هسته ای ایران خدمت کرد- آرود در 20 مه صحبت کرده است Arm s Control Today. در دفترش در سفارت فرانسه در واشنگتن دی سی با.).  کرده- است -- این مصاحبه توسط الیزابت فیلیپ رونویسی شده است. برای وضوح ویرایش شده است-1 آرود: اول داستان  این است که در سال 2002، من دستیار وزیر امور امنیتی و خلع سلاح در پاریس بودم و ایده نامه ای  طرح ای از سه وزیر را داشتیم. پس این یک ایده  دولت فرانسه بود. زمانی که من در واقع نامه  خام چرک نویس نامه اول را تهیه کردم، یک بیانی در مورد  خصوصیات  واصطلاحات وتوصیفات در مورد غنی سازی درنامه  وجود داشت-(عجب فرانسه این وزرات خانه رادارد  ودرجرینات اخیر همچنان ساکت وبلکه پر حرارات عمل میکند-)-..شرایط بنحوی بود اگر ما مجبور بودیم «غنی سازی ایران  را تعلیق وتعطیل کنیم »، روس ها بلافاصله  برموج سوار میشدند ، اما انگلیسی ها-اقداماتی نمیکردند- اما اگر برعکس میشد انگلیسی ها برموج سوارمیشدنداحتمالا روسها ساکت بودند- . بهترین انتخاب این بود که بریتانیایی ها به در برموج سوار شوند-جای روس ها سواربرموج میشدند- سال 2002 ما این متن  وطرح برنامه را کشف کردیم و نامه در تابستان 2003 ارسال شد. اگر ما نامه امضا شده توسط فرانسه، آلمان و روسیه را در اختیار داشتیم، هیچ ارتباطی با واشنگتن دی سی نداشت- بنابراین طرح نامه این بود وانگلیسی ها به نوعی پل ارتباطی با آمریکایی ها باشند و من نامه را به آمریکایی ها ارائه کردم- آمریکایی جان بولتون، معاون وزیر در آن زمان بود. آمریکایی ها به ما گفتند که چراغ سبز نیست، اما چراغ قرمز نیست= زنده باد امریکایی  ها نقش منافقین رابه خوبی باز ی میکنیدوبقول اقای لنین بین دوصندلی نشسته ایدوگاو رادوبارپوست میکنید- بنابراین نامه را با نور زردی که از واشنگتن دی سی می آمد و از طرف خودمان با این قول و تعهد به ما [کاملا شفاف بود] انرا  فرستادیم- زیرا از ابتدا می دانستم که تنها در صورتی توافق حاصل می شود که آمریکایی ها وارد مذاکره شوند. وانرا بپیش براند- پس این نتچه برای  شروع داستان مناسب  بود- چرا مذاکره کنیم؟ برای ما موضوع انرژی هسته ای ایران دو جنبه داشت. اولاً  اهمیت منطقه ای بود- دوما ما متقاعد شده بودیم که اسرائیل چشم انداز ایران هسته ای را نمی پذیرد و این به یک گزینه نظامی با تمام پیامدهای سیاسی منطقه منجر می شود.پس چرا نشد؟؟- حتی بدون عملیات نظامی اسرائیل،  قبول این برنامه  به معنای پایان سیستم منع اشاعه است- کشورهای اطراف کره شمالی - کره جنوبی، ژاپن - به اندازه کافی مهاروارام وخون سرد  شده بودند که از کره شمالی پیروی نکنند و هسته ای نشوند، در حالی که در خاورمیانه، این خطر قوی وجود داشت که همسایگان ایران از آن پیروی کنند و به قدرت های هسته ای تبدیل شوند. این پایان سیستم منع اشاعه بود-ادامه دارد..
.....-. -
 


 


ارسال شده در توسط علی

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- قران میفرمایدمتخصصین- کسانی که بدرجاتی از پیچیدگی درعالم هستی درهر رشته ای مثلا ادبیات اینها خداپرست میشوند وخداترس میشوند- خانمی در مثانه ایشان یکز ایده بافتی پیدا شد- توسط سونوگرافی مشخص شد یک خانم هم ایشان را  جراحی کرد قبلاز جراحی کلیه ایشان نرمال  طبیعی بودولی اندکی  نخاع ایشان مسئله داشت هنوز باوجود انکه علم شیمی هم عناصر  تشخیص میدهددقیقا نمیداند که ترکیبات اش چیست نخاع سیم های ارتباطی عصبی بامشخصاط دیگراجزا  بدن با مغز است-درشیراز شایع شد که این امر درخانم هامال واکسن است-ایشان نگاهان کلیه شروع به کم کاری کردگ ویادرجراحی ها گاهی مشکلاتی درجای دیگر ممکن است بوجودبیاید ولی غالبا برطرف میشود-کلیه درحال طبیعی  منها یکی است وایشان بعلاوه دو بود من گفتم فاصله زیادنیست فرمودند مقیا س درکلیه یک دهم است یعنی سی مرحله ایشان مسئله دارد هرجای بدن مقیاس خوداش رادارد-  وبسیارجاها دلیل اش رانمیدانیم- درهر کاری بایادتخصص داشت مرحوم دکتر محمدی استاد  مدیریت اموزشی درفوق لیسانس تدریس میکردند- فرمودند درامریکا نبوغ های زیادی را  مقداری از درسی تعلیم اندک دادنندوبعدگفتندیک امتحان بده است بالاترین نبوغ امریکا- درچندین رشته تاحدی مطالع کردهبود تاسطح وفق دکتری مدرک گرفته است درحد صد نمره مقداری درس پزشکی میدهند ولی اجازه مطالعه نمیدهند هزارسئوال هرکدام با شصت وپنچ گزینه امتحان میگیرند ایشان هفت درصد بلد بوده است زده وهشت درصد از سئوالات امتحانی براساس عقل کشف میکندکه درست زده است هوش به این معنا است کاربرد دقیق عقل- اگر چوب حضرت موسی علیه السلام مار میشود کل جنگل هاهم میتوانندمارشوند-بسیارکسان  اینکه رودنیل باز شد قبول ندارند- خوب اگر باز نمیشد اینجمعیت که من درمطلاعاتم محل اهی ورودوخروج به مصربخصوص بنادر تجت نترول دقیق ئرباره بوده است افراد ورودوخروج بایداز درباره کاغذ داشته باشند-  فرض کنیم باقایقی میخواستندعبور کنند سالهای طول میکشید ول از انیکه انهابه فلسطین باز گشتند  هیچ جای شک نیست- سخترین تخصص در علوم اسلامی است که خداوندمنان انرا ساده کرده است ولی هیمنساده را افرادی که  اولیاالله قبول ندارند کاری مشکل است- شخصی درمکمهمکرمه بای من قسم جلاله خورد به مشکلی درمکه برخورد کردم هیچ را ه حلی نداشت- رفتم سرقبر اقای عثمان صدبار پاکوبیدم ولعنت کردموگفتم خداوند الرحمن ارحیم به این خاطر منرا دریاب- هنوز از قبرستان بقیع خارجم نشده بودم که مسئله من حل شد- نمازبضعی ازافرادپلیس مکه  غلط است وهرگابگویدتو وقت دارید این وضو غلط است میفرمیادده دقیق بهمنوقت نماز دادند ومن تا پست را تحویل بدهم ده دقیقه بیشترنمتوانم صبر کنم پس اینطوروضومیگیرم واینطوربه من یاد دادند- -- خواستم برای بایدن ایات قران راردیف کنیم از خیران گذشتم انطوری که خودنمایی میکنید نیستید ودرست برعکس هستید---درروزنامه ایران زمانی که  اینترنت قطع بود خواندم روز ی یکمیلیارد دلار به اقتصادایران ضربه میخورد اول فکر کردم که تومان رابه جای ان  دلار نوشته است بعدمتوجه شدم اینطور نیست تازه ما کمترین هستیم- امروزه جهان دراین مسیرراطی میکند- که اولا غرب مجانی برای افریقا اینترنت کشیده است-چر اولا از همه جا مطلع باشد وافرادامریکای  یاغربی   دراتباط با منزل خودباشند ولی از همه مهمتر همه را مثل اخیرا درایران بیزنسمن کردند یک امریکایی رفته دریک روستای کناراقیانوس  درافریقا- کمی مطالعه کرده است گفته است پنچاه تا ازاین گلدان به امریکا بفرستمثلا من پنچا تاه خمیردادند بلنداکس  ومسواک بتو میدهم بعد امده است گفته است من ده تا  یخچال میدهم فلانتعداددرهتل باشم پانصد کیلوترجمه لغت میشود  میگو ولی ماهی خاص گفته است به امریکای بفرستی فلان تعدادروز نهار وشام منرا بدهی وغیره- بقیه را بیاد  پول  اینترتی بدهی وبعد رفته درجنگل که ایا گیاه ای است که زیبا باشد وغیره ومتوجه شده است چنگل درختان  محکمی دارد  بفکر افتاده است که یککارخانه کوچک الوار سازی درست کند والوار کند ووبه داخل وامریکابفرستند وگفته است تاامروز خرج خودم بدست اوردم تابحال سفرمن مجانی شده است- چون شرکتی نیست که بتوانندانرا تحریم کنند- مانندان زیاد است- دربی بی سی قبلا رسایتخود از چندنقاش ایرانی  که سایت داشتند درحدودهشتا  نفر میشدند سایتهای انهارا بعضی را نشان داد چه سایتهای باشکوه  وتابلو ها یخودرا   نشان میدادند قیمت از سی هزاردلاربه بالا بود- بی  بی  سی  پرسیدهبود فروش هم دارید گفته بود سالیانه بین سه تا تاپنچ تا ویک سال هشت تا اینهارا دلال ها میخرنند- وپس روی انها تبلیغ میکنند کلیسونر هامثلا سیصدهزاردلارمیخرند وبعداز  مدتی موزه  انرامیخرد  درحدود هشتصدهزاردلار- وطبق قانونی چون مال ایران است میتوان انر پس گرفت میگیوید قیمت اش یک ملیونیم  دلار است امروز موزهای  بستبندی شده است هرقسمت یک  بلیط خاص دارد ورودی پانصد یورو است خوبما میتوانیم انواع موزه داشته باشیم بعضی مخصوص ایران چه وچه معنوی  وحتی موزه اورمیانه درموضاعات مختلف ویاموزه بر ای اسیای جنوب غربی با یاران ویا اسیای جنوب شرقی با ایران داشته باشیم بخصصو فیلم کوتاه یابلندامروزه دردنیا موزه دارد که مهمترین ان درنیویرو که اعضای زیادی درجهان داد ونقد ومقالات زیادی درباره فیلم هادارد اگردروز بهموقع درخواست کنید فقط پول پست میگیرد ولی اگر جیره کاغذ تمام شدپول کاغذ میگیرد تا حدی مجانی است ولی بعضی ها دهدلاربه بالا میگیردوفیلم ها هم میتواندبفرستد-  یکاز موزهای بسیارمعروف نیویرورک است مانباید  عقب باشیم- انشاالله


ارسال شده در توسط علی

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-بخش دوم مجله شارلی ابدو-افغانستان- دریک منطقه بسیارمهم کلیدی وحساس  قراردارد- اولا چین مرکز  تاسیسا اتمی در اطراف  هشتادکیلومتراز مرز افغانستان به بالا است جای بسیرضعبالعبور وپر از کوه های سربفلک کشیده است بسیارسخت است همه اش سربالای باید منطقه ابادی داد که انقلابیون افغانستان میتوانددرانجا پناه بگیرنند ومجهز شوند وشبانه برگردندندوضربه مهلک بزند- کشورهای اسلامی  درنزدیکی هم مرز افغانستان کشورهای فقیری هستند با  معادن بکر- وغرب نمی خواهدانجا سرمایه گذاری زیادکند وانهابعداباز به سمت حداقل سوسیالیست خواهند رفت وبهسمت روس ها متمایل میشوندوروس ها به معادن انجا دست پیدا میکنند-  از طرفی مرز باایران داردبهترین نقطه برای حمله به ایران است-درضمن رابطه باهند دارند که میتواندمحصولات زیادی  از هندبخرنند وهمچنین از اطراف تاحدی بضررپاکستان است- لذا  میابیست به افغانستان دوباره مسلط شوند نه باارتش خوداش بلکه بانیروی داعش - داعش ضد ناسیونالیست وایجاد امت واحده است- پشتون یا پتون اصل انها پاکستانی است قرن های گذشته بعلت کم بودن جمعیت افغانستان انها اجازه گرفتند وارد افغانستان شوند واز امکانات اب وزمین وچراه گاه استفاده کنند ول یحق همشهری شدننداشتند وهروقت بگویند بیرون برویدبروند وحق داشتن ساختمان از خودنداشتند- وکلا انه ایلاتی  بودند و از این طریق زندگانی میگکردندوکالاهای بسیاراندکی  چیزیهای میساختند واز هندهم  کلاهای بدست میاوردد ومیفروختند بن لادن امد از انهاکمک خواست ووعده دادکهانهار  رسمیت ببخشد- وبخدمت بن لادن درامدند  وباشوروی واد جنگ شدندگرچه  نبرد انها اندک بود بن لادن که مجبورشدن اورا از سیاست خارج کندکه نیروهای انقلابی  تااز شوروی کمک های نظامی نگیرنند- و وعده بن لادن هم درباره  پشتون ها ملغی شد- وپاکستان متوجه شد حداقل سی میلیون نفروارد پاکستان میشوند وبه کمک انها امد وروشنفکران افغانستان به دوست تقسیم شدند گروه یموافق وگروهی مخالف رسمیت دادن بودند انها  وبابیست میلیون دیگراز اقوام  افغانستان با امریکاواردجنگ شدند عده زیادی هم دراطرف بیطرف بودند سرانجام  امریکا کنار کشید- وقدرت دردست طالبان قرار گرفت دقیقا ذامریکا انچه درباره ایران کرد درانجا هم کردهمین که فمید دیگر کاراز کارگذشته است  عراق  را مجهز کرد که به ایران حمله ورشود- قبلا بادادن دلار زیادی  به پشتون پا کستان ومجهز کردن انها بهسلاح وماشین وغیره و ترویج وهابیت از نوع داعش  ودرگروه طالبان عده ای  داوطلب شدندکه به کمک ان پشتون ها  حملات خودشان درپاکستا شروع کنند اینها حداکثر سیزده درصد پا کستان هستند نمیتوانندکه  دستورات خودشان اعمال کنند وبا تهدید زور میخواهند درپاکستان فاتح شوند-  گروه جدید که درپاکستان بقدرت رسیدندصدردرصد امریکاییئ هستند سخت مخالف ناسیونالیست هستندزیرا معتقد هستندناسیونالیست ضد امریکا است وتنها نجات پاکستان دردست امریکا است- امریکاماه محرم عدهای جلوی یک کلیسامعروف پاکستان شربت میداد زمانی که کلیسا تعطیل شد به افرادمسیحی شربت با سیانور داد انها فهمیدند دیگر مراکزی شربت میدادند کشتند- بعدکتابی پراز فحش برا یانجیل نوشتند ا انهاهم همین کاربرای اسلام کردند - ولی روشنفکران هردو گروه متوجه شدن که کار امریکا است


ارسال شده در توسط علی

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- این مجله شارلی ابدو- فرانسه اورگان چپ رادیکال فرانسه است- دلیل مخالفت با اسلام ضربه ای است- که چپ درفرانسه از حرکت اسلامی  خورد است قبلا چپ درغرب  جزو گروه های روشنفکری بود  امریکا زیاددرانجا سرمایه گذاری کردتا سوسیالیست چپ رابوجود اورد ولی کمونیست ها هم  تاحد زیادی مطرح بودند درانگلستان چپ-سه نماینده کمونیست حزب کارگرداشت- بنام اقای شورت واقای تال- واقای فیت هرطرح که شوروی میداد واین سهتا بارنظر گفتن اقتصاد انگلستان طرح میدادند و بالا فاصله در مجلس را میاورد اقای ایدن وزیرامور خارجه بود ضد شوروی بود-مداوم بااین سه نفر درچالش بود ومیگفت شما مانند سه تا عجوزه ساحر  دوران مکبث هستید که انها  به فرماندهان نظامی  وسیاسی  زمان که برخلاف مکبث بودند گفتند  زمانی که درختان کاج حرکت کنند  مکبث شکست میخورد- وزمانی مکبث شنید  خندید  وگفت پولی به ایشان  بدهید-من در دانشگاه لندن متوجه شدم زمان مکبث انگلستان از امویان بخصوص معاویه تقیلد میکرده است خیل یکار اینها از شرق واز اعراب است-من دردانشگاه شیراز عاشق تاتر شدم  بخصوص تعزیه- کهماسفانه یکخانم ازطهران امد که تاتر  بعنوان کارهای فوقبرنامه یادبدهد وقول دادتعزیه هم یادبدهدچند جلسه امد وبعد فرمودند که دانشگاه به من بسیارحساس  شده است ومن هم قرارادم را پس گرفتم ودیگر نمیایم خودتان کتاب هست بخوانید وعمل کنید وموفق خواهیدشد- من دیگرنرفتم دردانشگاه لندن   البته من بعداز مدتی بعد فهمیدم بایدچکار میکردم در غرب تصور میکنم امریکاه همینطور باشدمن هنوز برنامه ما از فرانسه بسیاردور  تقلید میکنیم امروز درس مستقل است- مثلا دانش اموزی دراین  سه تا ریاضی بیست می اورد انهم دریک مدرسه بسیار سخت گیر ولی دردورس دیگر ایدبیات وزبان ود  زیستشناسی  وغیره نمره کم میگیرد  رد میشود وباز بیادهمانهارا تکرار کند درحالیکه بایددریاضیات سال بعدبنشنیدویا بعکس - سال اول دانشگاه  فرض کنید تاتر- طبق بر نامه است سالدوم درسهای مستقل است-مثلا تاتر شکسپر درمورد مکبث- از سالدوم تا کسانی که فوق لیسناس گرفتن ومیخواهند
دکتری قبول شوند واجازه کنکوردادن هم گرفتن شرکت میکنند- ان فردی میخواست کنکور کتری بدهداز شرق بودیاهندی بود یا  کشور دیگری درشرق- من رفتم  کلاس تاتر شرکت کنم تاتر درسالن مثل سالن فوتسال است درانجاتدریس میشودوبازی میشود مال دانشگاه لندن بسیارکوچک بود وبه تعداددوطلب جاداشت فرمودند ما یکجای دگیر سالن تاتر داریم وانجا تدریس میشود ویک کاغذ به من دادند بیشار نیم ساعت درقطاربودم- یک پارک عظیمی بوده است کمکم از ان گرفتندسخاتمانسازی کردندادکی گذاشتندکه منجلمه بخش تااتر دانشگاه لندن انجا است وسالن های بسیاربزرگ برای تاتر درست کردند کاغذ من تحویل دادم  خانم جوانی فرمود بیست دقیقه بیشترنگذشته است ردیف پاین نزدیک اخراز سمت چپ  دوتادختر سالدوم تاترانجابودند تا یکنفر فوق لیسانس داشت- متکلم وحده- استادیک کارگردان جوان سی وپنچ سال صاحب مکتب-ایشان  این تاتر به چهل وهشت قسمت تقسیم کرده  بود وبرای هرقسمت یک کتابچه اکامیکی نوشته بود کهتمام مسائل به ریز ونظریات خود را بیان کرده بود فمودهبود انرا هرقسمت فردی بخواند وچناچه سئوالی دارید مطرح کنید داخربه من گفت بخوان و  به ما فونتیک یادنداده بودند جنایت عظیمی است تا بیانات استادرا دانشجو بفمهد من دربین جهان سوم بهترین بودم حتی تاریخ ایران به  انگلیسی  خواندم توسط  ضبط صوت کوچک یبی پر میکرد م ویکردی درکتابخانه انرابه انگلیسی مینوشت-کم کم گفتم این لغات رابلدنیستم معنا را میداد یا  نوشتن اش  را مینوشت- داخل سالن یک منبری درست مانند منبر ما ولی بایدمتعلق به اسپانیا باشدویامرکش بسیار  حکاکی زیبائی دراطراف منبر بود بیشتر ا از نواع گل های  درشت وتا گلهای کوچک  وپنچرههای پنچ  ضلعی بود-اقای مکبث امد یک لباس سرتا سر سفید عربی ولی بسیارشیک برای دکمه دولایه بود که دکمه مشخص نمیشد- یککمربندسفید کتصور میکنداز ابریشم سفید بود بسیارنازک ولی استوانه ای  یک تاج بسیارساده همه فلزی چهارتا  صلیب خاص درچهارطرف داشت  درفکر فرروفت مدتعادرفکر مجسمه شده بود سربه سمت مقابل چرخیده بودوگاهی به پایئن نگاه میکرد-درطده شد شخصی بالباس فراک سیاه قدبلند یک جام  شراب بلوری ولی امروز ی اورد ولی بعدا همان ظرف رادرست میکنند- اندکی خورد وباز مدتی گذشت - درب زدند- با ز انفرد یک ظرف مسطیل شکال لبه های اهنی ظریف حکاکی شده مقداری  میوه  که اندازه ان بسیارکم بود روی یک میزکوچک قرار داد اقای مکبث گفت از درب بسیاردر میشو اگر درب باز کردم دیدم نزدیک درب هستی گردن ات را میزنم بهاخود گفان اندونفرشیطان میگیند تو نمیتوانی انگلستن را اداره کنی  ولی من فقط میتوانم انگلستان را اداره کنم حرفهای معاویه ملعون وهارون الرشید  هرچقد  شیان صفت باشیدمن از شما شیطان ترهستم خدهای کرد طرح ها رایکی بعداز دیگرمرورکرد ورد کرد یک دفعه خنده ای کرد  درسی بدهم شیطان  شگفت زده شود باخنده از منبر پاین امد ورفت- بحث شروع شد انجناب فرمودند نظر شما هیچکس درانگلستان انراندارد من اولین باراست که چنین طرحی را میبینم ومسلما درکنکور  برای مکبث نمره ای به من نمیدهند- ایشان فرمود من مشغله زیادارم بزور امده ام اقایان تحقیقات منراندارندخلاصه تحقیقات من بیش از هزارصفحه است- به من مربوط نیست انهاچگونه میخواهند وچگونه نمره میدهندمن میروم ودیگرنخواهم امد-کلاس تعطیل شد بیرو امدیم بهصف شدیک نفراول همان اقا جریان گفت یکخانم جوانی بود سخت به ایشان توپید که شما بسیاربی ادبانه رفتا رکردید به من میگفتی من جریان رادرست میکردم حال چه کسی شما میپسندی- اسم سه نفررا بگو ایشان اسمسهنفرگفت  فرمود اگردرست شد من زنگ میزنم ازهمه ا پرسیدهمه گفتندبرای ما فرقی نمیکند تارسیدبه من گفتم من بسیارخوش امد ولی فکرنمیکنم برای یکنفربیاید ولی تلفن  را میدهم-حال چرا  شارلی ابدو  درگیرشده مذهبیون  فرانسه که به هرکس  قبلا بنفع انهابود را ی میدادند به راست رادیکا ل رای دادند ادامه دارد




ارسال شده در توسط علی

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- این مجله شارلی ابدو- فرانسه اورگان چپ رادیکال فرانسه است- دلیل مخالفت با اسلام ضربه ای است- که چپ درفرانسه از حرکت اسلامی  خورد است قبلا چپ درغرب  جزو گروه های روشنفکری بود  امریکا زیاددرانجا سرمایه گذاری کردتا سوسیالیست چپ رابوجود اورد ولی کمونیست ها هم  تاحد زیادی مطرح بودند درانگلستان چپ-سه نماینده کمونیست حزب کارگرداشت- بنام اقای شورت واقای تال- واقای فیت هرطرح که شوروی میداد واین سهتا بارنظر گفتن اقتصاد انگلستان طرح میدادند و بالا فاصله در مجلس را میاورد اقای ایدن وزیرامور خارجه بود ضد شوروی بود-مداوم بااین سه نفر درچالش بود ومیگفت شما مانند سه تا عجوزه ساحر  دوران مکبث هستید که انها  به فرماندهان نظامی  وسیاسی  زمان که برخلاف مکبث بودند گفتند  زمانی که درختان کاج حرکت کنند  مکبث شکست میخورد- وزمانی مکبث شنید  خندید  وگفت پولی به ایشان  بدهید-من در دانشگاه لندن متوجه شدم زمان مکبث انگلستان از امویان بخصوص معاویه تقیلد میکرده است خیل یکار اینها از شرق واز اعراب است-من دردانشگاه شیراز عاشق تاتر شدم  بخصوص تعزیه- کهماسفانه یکخانم ازطهران امد که تاتر  بعنوان کارهای فوقبرنامه یادبدهد وقول دادتعزیه هم یادبدهدچند جلسه امد وبعد فرمودند که دانشگاه به من بسیارحساس  شده است ومن هم قرارادم را پس گرفتم ودیگر نمیایم خودتان کتاب هست بخوانید وعمل کنید وموفق خواهیدشد- من دیگرنرفتم دردانشگاه لندن   البته من بعداز مدتی بعد فهمیدم بایدچکار میکردم در غرب تصور میکنم امریکاه همینطور باشدمن هنوز برنامه ما از فرانسه بسیاردور  تقلید میکنیم امروز درس مستقل است- مثلا دانش اموزی دراین  سه تا ریاضی بیست می اورد انهم دریک مدرسه بسیار سخت گیر ولی دردورس دیگر ایدبیات وزبان ود  زیستشناسی  وغیره نمره کم میگیرد  رد میشود وباز بیادهمانهارا تکرار کند درحالیکه بایددریاضیات سال بعدبنشنیدویا بعکس - سال اول دانشگاه  فرض کنید تاتر- طبق بر نامه است سالدوم درسهای مستقل است-مثلا تاتر شکسپر درمورد مکبث- از سالدوم تا کسانی که فوق لیسناس گرفتن ومیخواهند
دکتری قبول شوند واجازه کنکوردادن هم گرفتن شرکت میکنند- ان فردی میخواست کنکور کتری بدهداز شرق بودیاهندی بود یا  کشور دیگری درشرق- من رفتم  کلاس تاتر شرکت کنم تاتر درسالن مثل سالن فوتسال است درانجاتدریس میشودوبازی میشود مال دانشگاه لندن بسیارکوچک بود وبه تعداددوطلب جاداشت فرمودند ما یکجای دگیر سالن تاتر داریم وانجا تدریس میشود ویک کاغذ به من دادند بیشار نیم ساعت درقطاربودم- یک پارک عظیمی بوده است کمکم از ان گرفتندسخاتمانسازی کردندادکی گذاشتندکه منجلمه بخش تااتر دانشگاه لندن انجا است وسالن های بسیاربزرگ برای تاتر درست کردند کاغذ من تحویل دادم  خانم جوانی فرمود بیست دقیقه بیشترنگذشته است ردیف پاین نزدیک اخراز سمت چپ  دوتادختر سالدوم تاترانجابودند تا یکنفر فوق لیسانس داشت- متکلم وحده- استادیک کارگردان جوان سی وپنچ سال صاحب مکتب-ایشان  این تاتر به چهل وهشت قسمت تقسیم کرده  بود وبرای هرقسمت یک کتابچه اکامیکی نوشته بود کهتمام مسائل به ریز ونظریات خود را بیان کرده بود فمودهبود انرا هرقسمت فردی بخواند وچناچه سئوالی دارید مطرح کنید داخربه من گفت بخوان و  به ما فونتیک یادنداده بودند جنایت عظیمی است تا بیانات استادرا دانشجو بفمهد من دربین جهان سوم بهترین بودم حتی تاریخ ایران به  انگلیسی  خواندم توسط  ضبط صوت کوچک یبی پر میکرد م ویکردی درکتابخانه انرابه انگلیسی مینوشت-کم کم گفتم این لغات رابلدنیستم معنا را میداد یا  نوشتن اش  را مینوشت- داخل سالن یک منبری درست مانند منبر ما ولی بایدمتعلق به اسپانیا باشدویامرکش بسیار  حکاکی زیبائی دراطراف منبر بود بیشتر ا از نواع گل های  درشت وتا گلهای کوچک  وپنچرههای پنچ  ضلعی بود-اقای مکبث امد یک لباس سرتا سر سفید عربی ولی بسیارشیک برای دکمه دولایه بود که دکمه مشخص نمیشد- یککمربندسفید کتصور میکنداز ابریشم سفید بود بسیارنازک ولی استوانه ای  یک تاج بسیارساده همه فلزی چهارتا  صلیب خاص درچهارطرف داشت  درفکر فرروفت مدتعادرفکر مجسمه شده بود سربه سمت مقابل چرخیده بودوگاهی به پایئن نگاه میکرد-درطده شد شخصی بالباس فراک سیاه قدبلند یک جام  شراب بلوری ولی امروز ی اورد ولی بعدا همان ظرف رادرست میکنند- اندکی خورد وباز مدتی گذشت - درب زدند- با ز انفرد یک ظرف مسطیل شکال لبه های اهنی ظریف حکاکی شده مقداری  میوه  که اندازه ان بسیارکم بود روی یک میزکوچک قرار داد اقای مکبث گفت از درب بسیاردر میشو اگر درب باز کردم دیدم نزدیک درب هستی گردن ات را میزنم بهاخود گفان اندونفرشیطان میگیند تو نمیتوانی انگلستن را اداره کنی  ولی من فقط میتوانم انگلستان را اداره کنم حرفهای معاویه ملعون وهارون الرشید  هرچقد  شیان صفت باشیدمن از شما شیطان ترهستم خدهای کرد طرح ها رایکی بعداز دیگرمرورکرد ورد کرد یک دفعه خنده ای کرد  درسی بدهم شیطان  شگفت زده شود باخنده از منبر پاین امد ورفت- بحث شروع شد انجناب فرمودند نظر شما هیچکس درانگلستان انراندارد من اولین باراست که چنین طرحی را میبینم ومسلما درکنکور  برای مکبث نمره ای به من نمیدهند- ایشان فرمود من مشغله زیادارم بزور امده ام اقایان تحقیقات منراندارندخلاصه تحقیقات من بیش از هزارصفحه است- به من مربوط نیست انهاچگونه میخواهند وچگونه نمره میدهندمن میروم ودیگرنخواهم امد-کلاس تعطیل شد بیرو امدیم بهصف شدیک نفراول همان اقا جریان گفت یکخانم جوانی بود سخت به ایشان توپید که شما بسیاربی ادبانه رفتا رکردید به من میگفتی من جریان رادرست میکردم حال چه کسی شما میپسندی- اسم سه نفررا بگو ایشان اسمسهنفرگفت  فرمود اگردرست شد من زنگ میزنم ازهمه ا پرسیدهمه گفتندبرای ما فرقی نمیکند تارسیدبه من گفتم من بسیارخوش امد ولی فکرنمیکنم برای یکنفربیاید ولی تلفن  را میدهم-حال چرا  شارلی ابدو  درگیرشده مذهبیون  فرانسه که به هرکس  قبلا بنفع انهابود را ی میدادند به راست رادیکا ل رای دادند ادامه دارد




ارسال شده در توسط علی

ببسم الله الرحمن الرحیم-نظریا ت شخصی است-دختران من کتاب خوب -که مطرح میشود برا ی بظاهر خودشان ولی برای من خریداری میکند- من دنبال کتب شهدا بودم شایداز لحاظ  روانشناسی  یکنوع کمبود رابرطرف کنم- ولی رمز اش تنها ان نیست- رمز اش درفتار ملکوتی است- من از درس های حضرت استاد  ایتالله عبدالله زبرجد رحمت الله علیه  اینطور برداشت کردم انسان اول از بدن ودمیخواهد به کمال برسد مثلا دست او هزارها بقول ادبای سابق  هنر داته باشد هم جراج خوبی بشد وهم نویسنده خوب یاشد هم نقاش خوب باشد- بعد زبان وبعد رفتار-سوره الرحمن-درفیلم های امریکائی -چون تاحدی دروانشناسی کار کردند-مردان درفیلم  دارنداز خودشان انتقام میگیرنند سرانجام خانم هارا تاحدی مظلوم نگاه میکنند- ظالم فتیکه میفهمد ظالم است ناخودگاه وخودگاه از خوداش  انتقام میگیرد وبهنزد کشیش میرود ومیگوید صدضربه شلاق برپشت من بزن- وفقطیک جا مردن مات ومبهوت میشوند وخودرا گناه کار نمیدانند انکه عشق زن دیگری هم میشوندگره کور روانشناسی غرب- درسابق  مثلا بهکسی میگفتند چرا فلانی را استخدام نکردی  مثلا درکار فرهنگی میگفت مثل هنرپیشه ها اداواصول بلد است محتوایی ندارد جامعه هنری  را به این سمت سمت کشانده بودند اقایان هم خودشان میدانستند که چه جنایاتی میکنند اگردقت کنیداز خودشان انتقام میگرفتند- کمی فیلم قیصر چرگل کرد مرکز مرد تربیت کردن یکی ورزش باستانی بود کهمیخواستند انرا به لجن بکشنذد- وخواستندبگویند محصول او شعبان بی مخ است-وجناب طیب رحمت الله علیه  به منتهای  درجه پائین بیاورند -که نوچه های ایشان چاقو کش وکبوتر باز  وبی مخ هستند- ولی  برعکس شد- شما درکتاب سلام بر ابراهیم یک عرف از ک نوجوان عرفان شنیده مقداری عمل کرده است بخوانیذمت ومبهوت میشوید تحت تعلیم جناب ااقی حسن توکل که چرهای بس نرانی درعکس ارد وداای   ورزش باستانی بوده است رشد کرده است من کتاب حضرت استاددکترغلام حسین  ابراهیم دینانی رحمت الله علیه بدنبال خرید کتب ایشان بودم  درکتابفروشی سپاه - مطهری فقط سه تا پیدا کردم وهمان زمان یکجناب مهندسی از بندرعباس امده بود شاید درشیر از باشد-ایشان درکتاب  اسما وصفات حق- یک مسئله  حیرن کننده ای که هنوز هم حل نشده است مطرح کردند ومن رامدتی بئنبال حل ان کشاندن- مثالی بیاورم یک فرش را  درنظر بگیرید مثلا از پشم است- خوداین پشم خواصی دارد به ان میگویند خواص ذات- یا صفات اولیه ولی این نقش ونگار ازکجا امده است اینکه درذات نیست- به این  هنر میگویند صفات ثانویه- حال خداوند منان بی نهایت صفت ثانویه داذ مثلا علم این صفت از کجا امده است چون جزو صفات ذات نیست- وچای نیست که صفات ثانویه  رابشود بدست اورد همین سئوال برا یخودخداوندمنان هم مسئله است وراه حل ا ش رابلد است  ولی متومبهوت است که فقط برا یخوداش رخ داده است وبس  به اصطلاح شانس الهی است-  اینکه بعضی میگویند شانسی برای ما رخ داده است- درست است ولی کارخداوندمنان است کمی مانندخداوندمنان شوند اگر یک شی را  درثانیه نودهزار دور بزند ان شی پرواز میکند علامه ایتاله محمد حسین طباطبائی علیه  السلام خواسته است این مطلبا حل کند که وقتیکه ذات بی نهایت شد این  صفات درا ن به نحوی که نمیدانیم- ظهور میکند خداوند عشق ذات وصفات خود است- ولی بای انسان عاشق ذات وصفات خود نباید باشدزیرا متوقف میشود خداوند منان یک صفت زیبای ایشان این است که فکر نمیخواهد  ولی درانسان خداوندمنان  انسان را عاشق فردن کرده است که مداوم برصفت خودبی افزاید--ادامهدارد


ارسال شده در توسط علی
<      1   2   3   4   5   >>   >

بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 1389
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
مهر 95
آبان 95
آذر 95
دی 95
بهمن 95
اسفند 95
فروردین 96
اردیبهشت 96
خرداد 96
تیر 96
مرداد 96
شهریور 96
مهر 96
آبان 96
آذر 96
دی 96
بهمن 96
اسفند 96
فروردین 97
اردیبهشت 97
خرداد 97
تیر 97
مرداد 97
شهریور 97
مهر 97
آبان 97
آذر 97
دی 97
بهمن 97
اسفند 97
فروردین 98
اردیبهشت 98
خرداد 98
تیر 98
مرداد 98
شهریور 98
مهر 98
آبان 98
آذر 98
دی 98
بهمن 98
اسفند 98
فروردین 99
اردیبهشت 99
خرداد 99
تیر 99
مرداد 99
شهریور 99
مهر 99
آبان 99
آذر 99
دی 99
بهمن 99
اسفند 99
فروردین 0
اردیبهشت 0
خرداد 0
تیر 0
مرداد 0
شهریور 0
مهر 0
آبان 0
آذر 0
دی 0
بهمن 0
اسفند 0
فروردین 1
اردیبهشت 1
خرداد 1
تیر 1
مرداد 1
شهریور 1
مهر 1
آبان 1
آذر 1
دی 1
بهمن 1
اسفند 1
فروردین 2
اردیبهشت 2
خرداد 2
تیر 2
مرداد 2
شهریور 2
مهر 2
آبان 2
دی 2
آذر 2
بهمن 2
اسفند 2
فروردین 3
اردیبهشت 3
خرداد 3
تیر 3
مرداد 3
شهریور 3
مهر 3
آبان 3
آذر 3