بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- عبرت تاریخ-زمانی که دانش ا موز بودم- طرف دار انجمن حجتیه بودم- برنامه انها گاهی درمدارس شب ها اجرا میشد- دریکی از این جلسات یک جناب مهندس از تهران امده بود- بعداز مراسم معمول یک جعبه اک بند یک پیر اهن خارجی باز کرد وسپس نایلونی که پیراهن دران بود باز کرد- واز داخل ان یک بروشری کوتاه بیرون اورد- وانرا خواند- که این پیراهن نیاز ی به دستگاه لباس شوئی ندارد ونیاز ی به اب گرم ندارد- نیاز ه اطو ندارد اگر خیلی اهل وسواس هستید با اطوی سرد اطو کنید کمی فاو با ابسرد ودوبار چنگ زدن کافی است وانرابتکانید و برروی بند بگذارید اگر چنین کنید پیراهن شما هفتاد وچهارسال مانند روز اول باقی میماند ولی اگر در دستگاه لباس شوئی بگذارید هفده سال بیشتر عمر ندارد- اول چیز تضمین سلامتی وامنیت است وبعد شکل ورنگ وقیمت- درمذاهب وایدولوژی ها درتمام ابعاد تضمین سلامت وامنیت بادوام متعلق به اسلامی شیعی است- مابقه برای مدتی کوتاه هستند دالبته میشوداضافه کرد شیطان هم چندمدتی را میتواند تضمین دهد- من کاب ساواک را میخواندم- اسرئیل وامریکا چه کمک مالی به ایران و دستگاه های گرانقیمت وروش های حساب شده تا انجا طرح حمله به مصر باکمک ایران درطرح بود- انقلابی اسلامی مصر با شکست ناصر دودشد صدام هم همین طور الجزایر هم همین طور ابکی بودن مهمترین علت شکست یکی هم دشمنی مسلمانان باهم بود قران هردوعامل گوش زدکرد وضع انها در جاهلیت وعلت پیروزی انها درحین انقلاب اسلامی وشکستهای انها بعلت برگشتن از اسلام ناب وزدوخورد باهم پیشگوئی کرد- ساواک شیراز خیلی مخوف بود شایعه میکردند که از خیابان زند-یک کوچه بود که تنها درب ساواک درته کوچه بود-بهداخل کوچه نگاه نکنید که اگر باوحشت نگاه گنبد شماراپیدا میکنند وسیم جیم میکنند-مداوم گروه های انقلابی مطرح میکردند برنامه حمله به ساواک دارند میبدانستند خلاصه یکی امکان نفوذی بودن دارد ک باز ازجناب ایت الله حضرت علی اضغر دستغیب رحمت الله علیه شنیدم-که فرمودند ریس ساواک از من خواسته است فتوا بدهید حمله به ساواک نشود ایشان فرمودند من فتوا نمیدهم از حضرتایت الله-مرحوم مجدالدین محلاتی فرزد برومن ایت الله العظمی شیح بهاالدین محلاتی رحمت الله علیه درخواست کنید ایشان کلا میفرمودند بدون اجازه روحانیت عمل نکنید- ریس ساواک گفته بود اگر مستقیم نگوید من کشته میشویم من خیلی تعجب کردم-ارتش وشهربانی وسازمانهای دیگر- بعد مشخص شد عوامل ساواک بعلت خستگی زیاد برای مدت زیادی بدون مرخصی خسته شده بودن وکارانهاهم نتجه ای نمیداد- زیرابرنامه ها زیر نظر روحانیت بود وغالا باقم تماس میگرفتند وساواک راهی برای کشف انهانداشت- خیلی از انها که از انها که اهل استانهای دیگربودند- به مرخصی رفته بودند برنگشته بودن- وبعصی عوامل دیگر که درشیراز مال استانهای دیگر وشهرشیراز بودن مرخصی رفته بود باز مرخصی تلفنی تمدید کرده بودند فقط سه نفر بودند-من رو ز فتح ساواک کاری داشتم پیاده از محل میدان ستاد کهدرحدود دویست قدم باساواک فاصله داشت را داشتم طی میکردم به سرکوچه ساواک رسیدم- متوجه شدم درب باز است اطراف نگاه کردم خیلی ماشین نزدیک درب ساواک درخیابان پارک شده بود که ان اطراف مغازه ای نبود باز به کوچه نگاه کردم دیدم یک فرد بسیارسفید روی وزیبا وچاق نزدیکی من است وبه من گفت برو داخل ساواک را نگاه-کن- من گفتم فتح شدگفت فتح شدومن گفتم چگونه فتح شد؟- جریان این بود شخصی بنام حضرت شهید هنرپیشه رحمت الله یک جوان ورزشگار یک دسته درست کرده است که پنچ وشش نفر که یک دوتا کلت ویک لاش و ودیگرا ن چاقو وجماق وساطور داخل ساواک بشوند وئریگر بشوند وشهید شوند تاترس مردم از ساواک کم شود- از قرار معلوم ساواک هیچ دوربینی درکوچه نداشت- مجبور شدن یک نردبان پیداکننداز یک مغازه نردبان گرفتند وجناب شهید والا مقام بالارفت خواست سواردیوار شود- ساواک محاسبه کرده بود یک ساختمان دوسه طبقه برخللاف درب کنار دیوار کوچه مقابل درست کرده بود که یک بالکن به سمت درب داشت انجا یکتیرانداز گذاشته بود ویک نفر کوچه کنارخودرا مراقبت میکرد ان تیرانداز یک کلوله به حضرت شهید والامقام هنرپیشه زد که دقیقا به ستون فقرات خوردوایشان را به بیمارستان بردندگویا جمعیت درحدود بیست نفری درکوچه جمع شدهبودند ان جناب ماشین پارک میکندوصدای گلوله میشوند داخل کوچه میشود وافراد پشت سرهم وارد باغمیشوند واز درخت انهائی اسلحه داشتندبالامیروند وبهسمت تیراندازد شلیک میکنندویکنفر دیگر در روی درخت تیرمیخورد انها فکر میکردند یک سازمان منظم چریکی با اسلحه وارد شده است واز راه مخفی فرار میکنند انجناب گفت من بسرعت به انتهای ساختمان رفتم وارد یک اطاق شدم که فهمیدم توالت است ناگهان صدای الله اکبر امد من کمی دربراباز کردم دیدم جوانان باخنده باهم مصاحفه وربوبوسی میکنند وبه هم تبریک میگویند- ماوارد داخل ساختمان شدیم درب ها همه پلمپ شده بود فقط درب سالن کنفرانس قفل نبود تلفن انجا بود وبچه درب هاراشکستن تا به زرادخانه رسیدندوتعدی زیاداسلحه انجابود ودرخواست کردند انجاراترک کنید-نه شهربای کاری کرد ونه ارتش ونه حتی تلویزیون ورادیو-
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- عبرت تاریخ-زمانی که دانش ا موز بودم- طرف دار انجمن حجتیه بودم- برنامه انها گاهی درمدارس شب ها اجرا میشد- دریکی از این جلسات یک جناب مهندس از تهران امده بود- بعداز مراسم معمول یک جعبه اک بند یک پیر اهن خارجی باز کرد وسپس نایلونی که پیراهن دران بود باز کرد- واز داخل ان یک بروشری کوتاه بیرون اورد- وانرا خواند- که این پیراهن نیاز ی به دستگاه لباس شوئی ندارد ونیاز ی به اب گرم ندارد- نیاز ه اطو ندارد اگر خیلی اهل وسواس هستید با اطوی سرد اطو کنید کمی فاو با ابسرد ودوبار چنگ زدن کافی است وانرابتکانید و برروی بند بگذارید اگر چنین کنید پیراهن شما هفتاد وچهارسال مانند روز اول باقی میماند ولی اگر در دستگاه لباس شوئی بگذارید هفده سال بیشتر عمر ندارد- اول چیز تضمین سلامتی وامنیت است وبعد شکل ورنگ وقیمت- درمذاهب وایدولوژی ها درتمام ابعاد تضمین سلامت وامنیت بادوام متعلق به اسلامی شیعی است- مابقه برای مدتی کوتاه هستند دالبته میشوداضافه کرد شیطان هم چندمدتی را میتواند تضمین دهد- من کاب ساواک را میخواندم- اسرئیل وامریکا چه کمک مالی به ایران و دستگاه های گرانقیمت وروش های حساب شده تا انجا طرح حمله به مصر باکمک ایران درطرح بود- انقلابی اسلامی مصر با شکست ناصر دودشد صدام هم همین طور الجزایر هم همین طور ابکی بودن مهمترین علت شکست یکی هم دشمنی مسلمانان باهم بود قران هردوعامل گوش زدکرد وضع انها در جاهلیت وعلت پیروزی انها درحین انقلاب اسلامی وشکستهای انها بعلت برگشتن از اسلام ناب وزدوخورد باهم پیشگوئی کرد- ساواک شیراز خیلی مخوف بود شایعه میکردند که از خیابان زند-یک کوچه بود که تنها درب ساواک درته کوچه بود-بهداخل کوچه نگاه نکنید که اگر باوحشت نگاه گنبد شماراپیدا میکنند وسیم جیم میکنند-مداوم گروه های انقلابی مطرح میکردند برنامه حمله به ساواک دارند میبدانستند خلاصه یکی امکان نفوذی بودن دارد ک باز ازجناب ایت الله حضرت علی اضغر دستغیب رحمت الله علیه شنیدم-که فرمودند ریس ساواک از من خواسته است فتوا بدهید حمله به ساواک نشود ایشان فرمودند من فتوا نمیدهم از حضرتایت الله-مرحوم مجدالدین محلاتی فرزد برومن ایت الله العظمی شیح بهاالدین محلاتی رحمت الله علیه درخواست کنید ایشان کلا میفرمودند بدون اجازه روحانیت عمل نکنید- ریس ساواک گفته بود اگر مستقیم نگوید من کشته میشویم من خیلی تعجب کردم-ارتش وشهربانی وسازمانهای دیگر- بعد مشخص شد عوامل ساواک بعلت خستگی زیاد برای مدت زیادی بدون مرخصی خسته شده بودن وکارانهاهم نتجه ای نمیداد- زیرابرنامه ها زیر نظر روحانیت بود وغالا باقم تماس میگرفتند وساواک راهی برای کشف انهانداشت- خیلی از انها که از انها که اهل استانهای دیگربودند- به مرخصی رفته بودند برنگشته بودن- وبعصی عوامل دیگر که درشیراز مال استانهای دیگر وشهرشیراز بودن مرخصی رفته بود باز مرخصی تلفنی تمدید کرده بودند فقط سه نفر بودند-من رو ز فتح ساواک کاری داشتم پیاده از محل میدان ستاد کهدرحدود دویست قدم باساواک فاصله داشت را داشتم طی میکردم به سرکوچه ساواک رسیدم- متوجه شدم درب باز است اطراف نگاه کردم خیلی ماشین نزدیک درب ساواک درخیابان پارک شده بود که ان اطراف مغازه ای نبود باز به کوچه نگاه کردم دیدم یک فرد بسیارسفید روی وزیبا وچاق نزدیکی من است وبه من گفت برو داخل ساواک را نگاه-کن- من گفتم فتح شدگفت فتح شدومن گفتم چگونه فتح شد؟- جریان این بود شخصی بنام حضرت شهید هنرپیشه رحمت الله یک جوان ورزشگار یک دسته درست کرده است که پنچ وشش نفر که یک دوتا کلت ویک لاش و ودیگرا ن چاقو وجماق وساطور داخل ساواک بشوند وئریگر بشوند وشهید شوند تاترس مردم از ساواک کم شود- از قرار معلوم ساواک هیچ دوربینی درکوچه نداشت- مجبور شدن یک نردبان پیداکننداز یک مغازه نردبان گرفتند وجناب شهید والا مقام بالارفت خواست سواردیوار شود- ساواک محاسبه کرده بود یک ساختمان دوسه طبقه برخللاف درب کنار دیوار کوچه مقابل درست کرده بود که یک بالکن به سمت درب داشت انجا یکتیرانداز گذاشته بود ویک نفر کوچه کنارخودرا مراقبت میکرد ان تیرانداز یک کلوله به حضرت شهید والامقام هنرپیشه زد که دقیقا به ستون فقرات خوردوایشان را به بیمارستان بردندگویا جمعیت درحدود بیست نفری درکوچه جمع شدهبودند ان جناب ماشین پارک میکندوصدای گلوله میشوند داخل کوچه میشود وافراد پشت سرهم وارد باغمیشوند واز درخت انهائی اسلحه داشتندبالامیروند وبهسمت تیراندازد شلیک میکنندویکنفر دیگر در روی درخت تیرمیخورد انها فکر میکردند یک سازمان منظم چریکی با اسلحه وارد شده است واز راه مخفی فرار میکنند انجناب گفت من بسرعت به انتهای ساختمان رفتم وارد یک اطاق شدم که فهمیدم توالت است ناگهان صدای الله اکبر امد من کمی دربراباز کردم دیدم جوانان باخنده باهم مصاحفه وربوبوسی میکنند وبه هم تبریک میگویند- ماوارد داخل ساختمان شدیم درب ها همه پلمپ شده بود فقط درب سالن کنفرانس قفل نبود تلفن انجا بود وبچه درب هاراشکستن تا به زرادخانه رسیدندوتعدی زیاداسلحه انجابود ودرخواست کردند انجاراترک کنید-نه شهربای کاری کرد ونه ارتش ونه حتی تلویزیون ورادیو-
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- بعداز رحلت جانسوز پیامبراکرم صلواته الله علیه واله والسلم- که یک وحدت وحالت برادرانه- دراعراب عربستان وجود امدمتاسفانه افراد ضعیفی- که تصور میکردند- این کاری اسان است اتش فرقهای را بوجود اوردند- که خود تعجب کردند- ومداوم بر اتش نفاق وچند دستگی تا امروز افزوده شده است ومذاهب مختلف وگاها متضاد اسلامی بوجود امد- شیعیان رشدی ضعیف داشتند واو جانها درحکومت صفویه است که متاسفانه بعلت جهل حاکمان ومردم سطحی نگر نتواستند تاثیری قابلملاحظه بای مدتی مدید بگذارند ومداوم ایران شیعی سراشیب را طی کرد-حتی کوچکترین کشور اروپائی برما حکمرانی میکرد- خوشبختانه تاریخ ورق خورد وما همیشه میبایست ازتاریخ عبرت بگیریم- خداوندمنان ونماینده خداوندمنان هیچگاه درمقابل سئوال نخواهندگفت که نمیدانموهیچگاه خبر دروغ انهارا فریب نمیدهد وسوابق فردی وجمعی انان صلاحیت اهار تاید میکند- تعریف مومن ومنافق وکافر ومشرک وملحد درقران مجید مشخص-شده است خداوندمنان درقران صادقین را تعریف وتمجید کرده است وکاذبین را تعریفکرده کسانی که خبر درست را میداند ولی دروغ میگویند تکذیت وتقبیح کرده است- خصوصیات اسو ه ها ازبدو تاریخ تا اخر تعریف ومشخص کرده است وخصوصیات انهارا بیان کرده است- مومنین چه ایده وافکاری دارند وغیر مومنی تپه ایده وافکاری دارند را مشخص کرده است- ومولفه های شایستگی وصلاحیترا بیان کرده است به سوابق افراد درزمان جاهلیت ودرحین انقلاب اسلامی وبعداز انقلاب اسلامی رهم تنبین کرده است-درضمن اینده نگری هشدارهای بسیارمهمی هم داده است- به قضاوتهای منفی مردمان دقیق بوده است انرا تقبیح کرده است واز قضاوت های مثبت مردمان تمجید کرده است- تلاش افراد برای سعی کردن وحفاظت از راه صادق ودرست دین تسط اسفاده از احادیث وتفسیر درست قران که یک ارزش بزرگ است حمایت کرده است ارزش گذاری شایسته کرده است واز کسانی که راه کج رابنام راه راست جلوه میدهند- ومردم راز ازرادرست دور میکند هشدار میدهد ئانهارا مذمت ومورد خطاب خشم خود قرارمیدهد- افراد کفر وجاهلیت رابخوبی درک کردند واز ان دورشدند وایمان رابخوبی درک کردن ونسبت به ان علاقمند شدند ونزدیک شدند که اساسن عقل واخلاق حسنه است تایدو کمک خودرا به انها عطا خواهد کرد که بالتراز ظرفیت اسمی انهاخواهدبود- ساواک در اخر عمرخود بدستور سیا وموساد وانگلستان به ضد اطلاعات خودتوجه شدید کرد ترس از درون- درکتاب اگاهی دهند ساواک درداخل درکهدراخرعمر دوهفته یکبار چاپ میشد یک حاشیه درروی جلد داشت که تاج شاهنشاهی راچاپ کرده بود ولی هیچگونه ازمنبع شاه چیزی نمی نوشت مداوم ازخرابکاری وسیاستهای خارجی دم میزد- چون بیانات شاهانه منبع ان مشخص نبود- ودر تله افکار عمامه- کلمات الله هی العیا دست وپای مذبوحانه میزند که گاهی خنده اوربود- واز اخلاق ومنطق حتی بیانات نها تهی بود لذا افرای ترسو که زمانی فردمقابل گردن کج کرده است شیر معرکه بودند همینطورهم سیا- حتی یکموضوع رانتواستند خنثی کنند- ودستورسیاه دستگاهمدرن شکنجه تصور میکردند که پاسخگو است کهانهم مغلوب شد- عامل دیگری برای مهارکردن جریان مواج حقیقگوئی نداشتند- حتی مردمان ایران وتاثیرات معنویات اسلامی- شناختی ازان نداشتند- گرچه اصطلاح خرابکاری اول برای چریک هابود وبعد انرا بسط زیادی داند- سیا با یال وکوپال هیچگون ایدولوژِ تاثیر گذارنداشت - تنها پول خرج کردن افرادرا خریدن افکاررا تغیردادن بهسمت شهوات وحیله های سیاسیونظامی وکشتارمردم اساس فروکشکردن انقلاب میشناختند- وایران بری کمربند امنیتی دورشورویونفت وچپال وعقب نگه داشتایران میخو استند
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-جناب مرحوم دکتر عباس یمینی شریف رحمت الله که گروه ایشان قبلا شرح دادم که به شوروی دعوت کرده بودند به یک مرکز نجوم بردند-دونفر را میشناسم- که ضرف مدت هشت ماه یک بان خارجی را یاد گرفتند یکی جهانشاه صالح است ایشان از اطراف تهران بوده است عموی ایشان درتهران یک بقالی مختصری داشته است- به تهران میایدودرمغازه عموی خود شروع بکار میکند چون عموی ایشان همه فرزندهایش - دختربوده است به ایشان میگوید در مغازه بخواب- درضمن کار دیپلم میگیرد پسرعموی اش به المان رفته بوده است وان جا مهندس شده بوده پولی برای ایشان میفرستدتوسط نامه که به المان بیاید وانجا کارزیاد است- زمان بعداز جنگ جهانی دوم- اینالمان درترکیه وکشورهای دیگر اوپائی مانند یوگسلاوی اژانس داشت که همه تشویق میکرد که به المان بروند ولی اخیرامیخواست زیراب ترک ها رابزند درست مانن دامریکا میخواست زیراب سیاه پوستان رابزند- جاده ها وپله هاهمه خراب شده بودند راه حمل ونقل درحال درست شدن بود ایشان هشت ماه دراسلامبول ماندونزدیک ارمنی المانی خواند راه قطاردرست شد از اسلاموبل به بلگراد امد پایتخت یوگسلاوی- تا فطارعوض کند در ایستگاه ارتش همه جارا گرفته بودندنفراول یک ترک بود پیاده شد افسر ارتش سئوال کرد که کجا میروی ایشان گفت برای نقاشی به المان میرویم افسر گفت خودما به نقاش نیاز داریم ایشان را گرفتند درکامیون گذاشتند- نفردوم با یک ترک بود گفت کجا میروی -گفتمن یک پزشک هستم با تخصص به المان میروم باز ان افسرگفت ما به پزشک نیازداریم وبه شماهم تخصص یادمیدهیم- نفرسوم اقای صالح بود گفت کجامیروی ایشان به المانی برای کار به المان میروم و اگرشد پزشکی بخوانم- افسرگفت المانی را کجا یادگرفتی ایران زبان المانی یادنمی دهد ایشان گفت هشت ماه در اسلامبول المانی خواندم- افسرگفت تومعلوم میشودنابغه هستی بهاندازه پنجسال بکش المانی خواندی ما به تو تخصص پژشکی میدهیم ایشان فرار میکنند زنان زیادی ار بلگراد برای کار به المان میرفتند لای انها قایم میشود وسوار فطارالمان میشودبه المان میرود- دوم جناب اقای یمین الشریف بود ایشان درحدود هفت ماه روسی خواند با طریقه شخصیخوداش توسط کسی روسی بلد بود هفته سه جلسه هر جلسه سه ساعت- خانمی که درباره دستگاه نجوم به فارسی توضیح بدهد- یک خانمی امدندکه ایشان بروسی بگوید وان خانم ترجمه کند خانم مترجم به روسی گفت مواظب باش اینها همه غرب گرا هستند-جناب اقای بیرشک که سرگروه بود میابیست هروز یک قرصی رابخورد ایشان گفتخدا کند شما اب ولرم داشته باشدید چون زمستان بود خانم مترجم فرمودندمعنی ولرم چیست- گفتنداب نه سذدباشد نه بسیارگرمباشد خانم مترجم گفتند من بایادازبخش ادبیات فارسیدانشگاه مسکو سئوال کنم جناب مرحوم یمنی الشریف گفتند به روسی چنین میشود-خانم مترج گفتند شما حرف من را فمیدید- ایشان گفتند بله من فهمیدیم فقط یک سئوال دارم شما از کجا فهمیدید-که همه غرب گرا هستند- ایشان گفتند شما چه مدت روسی خواندید -ومن گفتم هشت ماه ایشان گفت دروغ میگوئی پنج سال بکش خواندی - درهواپیما به سمت سیبری یکی روسی بهنزد جناباقی یمینی الشریف میاید بادادن اطلاعات دقیقی زیادی ایشان میگوید برای ما مسجعل است شاه رفتنی است- فرح و ولیعهد قدرت اداره کشورراندارند انهاهم رفتنی هستند- سئوال مهم ما این است چه کسی سرکار می اید- نظر شما چیست- ایشان میگوید من نمیدانم ولی مشخص است ایران حزب درست وحسابی ندارد تنها حزب درست حسابی حزب امام الخمینی رحمت الله علیه است زیرا همه روحانیت وطلبه های گوش بفرمان ایشان خواهند شد وانها موردتوجه مردم هستند گوش بفرما ن انها هستند ان جناب میفرماید درحدود یک صدسی هزار هستند هرکس بخواهد به حکومت برسد-چراغ سبز ان معظم له باید داشته باشد- بهترین الگو جهاندر بخش حکومتعلق به رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم-قانون اساسی مدینه بهترین قانون اساسی دنیا است- چون اکثریت مسلمانان بودند قانون براساس اسلام نوشته شده بود-تمام فرق ومذاهب ازادبودند ایدلوژی خودرا داشته باشند حتی بت پرستان وکافران وملحدین ولی حق ضربه زدن به جامعه نبایداشته باشدودرجهت سعاد جامعه باید کوشا باشندهرکس واقعا از روی عقل مسلمان شدن حق ارتدادویاباز گشت ندارد وازاول باید انرا دقت کند ولی میتواند به فرق دیگر ملحق شودواگر از فرقه خداش دفاع کرد اسلام حق مجادله وچالش دارد ولی پیامر اکرم صلواتهالله علیه واله والسلم نسبت به کفار ومنافین درجه ا.ل ظرفیتی زیادنشان داد ومداومفرمودندمسلمانان بااخلاق حسنه افرادرا جلب کنند ومنافقین درجه دو که سینفربودندواز اصحاب کبارهم ودند نام انها به چندنفر دادند ولی گفتندحق افشا ندارید وباانها هم بخوبی مدارا کردند- غرب میگوید فرد میتواند هرچقدرخواست تغیر مذهب بدهد این عمل حرج ومرج میسازد-که بنفع مافیا است حضرت رسول صلواته الله علیه واله والسلم حقیقت یکی است انهم مانندتنه درخت ولی باطل مانندپرنده است برروی شاخه ای میرود وفکر میکند که درجا مستحکمی است وناگهان متوجه ریزش افراد میشود وبرروی یک شاخه دیگر میرود- وپس از مدتی باز ان عمل تکرار میشود غرب تصور میکند شیعیان از روی تعصب میگویند ما احساس ارامش وسعادت میکینم وحوایج ماپسازمدتی عاقلانه حل میشود- میگئیند چنین چیزی امکان پذیر نیست مداوم باید فرد تغیبر کند-
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- گردهمائی مبارک برای حضرت ابوطالب رحمت الله علیه- مطالب ارزنده گفته شده است- خاندان بنی هاشم به دین حنیف که دین حضرت ابراهیم علیه اسلا م ودینهای بعدی ازان الهام گرفتند ودراصول یکی هستند ودرعبادات بسیاری مانندهم هستند تنها ابولهب- طرفدار بت بود- ابوسفیان یهودی بود ولی بت رابعنوان اهرم فریب جامعه از ان سود میگرفت ابولهب هم چنین بود- پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- فرمودند حضرت ابوطالب رحمت الله جریان اش مان اصحاب کهف است-یعنی توحید خالص خودرا مخفی نگه داشته است- پیامبر اکرم صلواته الله علیه والسلم ایشان هم مدتی چون اصحاب کهف بودند پیامبر ان دیگرهم بعضی این چنین بودند- مانند حضرت یوسف علیه اسلام -حضرت موسی علیه السلام -حضرت عیسی علیه السلام که اکنون دراسمان چهارم هستند امامحست وامام حسین وحضرت فاطمه علیه اسلام وحضرت عی علیه السلا م وامام الزمان علیه السلام حضرت خضر وحضرت یونس وحضرت الیاس کلاهم اجمعین علیهم السلام درحالت اصحاب کهف هستند- قریش میدانست -حضرت محمد صلواته الله علیه واله و السلم معوث خواهد شد دراینمورد شکی نبود فقط جریان بت بود که ایشان باید بپذیرد-چون خداوندمنان درموضع رحمت للعالمین بود -وپیامبر اش هم درموضع رحمت اله للعالمین است بایدبنحوی عمل کنند که جاهلین مورد غضب واقع نشود وگرنه تبعیض میشود- بایدتاکتیک تاخیری عمل کند- حضرت حمزه سید الشهد علیهم -مدت زیادی بی طرف بخاطرانکه ابجهل دستورداد یک شممبه شتر دروگردن ایشان درنماز بچیدند تاخفه شودوبه خانه پیامبر اکرم صلواته اله علیه واه والسلم کسی خبردادکنیزی امد انذبز کرد وبه حضرت حمزه صلواته الله علیه کهاز شکا میامد خبر داد وایشان باکمان برسر ابوجهل زد وگفت از امروز من مسلمان شدم واز حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم دفاع میکنم همین کار حضرت ابوطالب علیه اسلام انجام داد که مطالب حضرمحمد علیه السلام برای من هنوز روشن نیست که مبعوث شده است ویاخوابی دیده است تا درشعب ابوطالب شرکت کرد ووزنه بنفه مسلمان چرخید و چون ایشان بسیاردرنزد قریش باعظمت بود توجهات به حضرت رسول اکرم صلوالته الله علیه جذب شد زمانی که انها ازاد شدند ابوجهل یک جمله طلائی گفت که به حضرت ابوطالب گفت که تو مارافریب دادی- ایشان گفت هرکار خواستی بکن ابوجهل گفت دیگر کار از کار گذشته است وتو معزول هستی ابولهل ریس مکه است ودرحبس خانگی خواهی بود وهیمن طور حضرخدیچه کبری صلو اته الله علیها- ماموردر خانه گذاشتند کسی انجا نرود ابوجهل نگفت-توقبلا فلان بت را مپیرستیدی وحال چرا رها کردی ؟؟- من درماشین بودم از چائی به شیراز مبامدم اطراف درخت کاری شده بودم به حضر حمزه سیداشهد متوسل شدم یک اصلی راجع به ایندرختان- بیان کنید درذهن من امد این درختان- از طریق ر یشه بهم کمک میکنند-چند دقیقه بعد رادیوی ماشین گفت امریکائی این مطلب رادرک کردند-
بسم اله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- منافقین- زمانی که خدمت قائد عظیم الشان اسلام ناب درنجف المعلی رسیدند وامام علیه السلام مطالب انهارانپیرفتند- از اب کر افتادد اب راهم نجس کردند وهم غصبی کردند زیرا براساس کتب اربعه شیعه حکم صادر نکردد- ولی نفاق را پیشه خود کردند- نه بهمساجد یا طلبه های معزز ومردم عادی کار نداشتند ولی پس از شکست درتحمیل عقاید- تفتیش عقاید ایجاد کردند وکشتار کردند باغی ویاغی شدند- امروزه با پروتستان ضد مسیح علیه السلام وصیونیست ضد دین یهود که هردو از کربودن افتادند ونجس وغصبی هستند وضومیگیرنند ورو به قبله انها نماز میخواند-
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- چشم من هم اب مروارید وهم اب سیاه داشته است- اخیرا جراحی کردم دربین قطره ها یک قطره بنام کلاتان وجود داشت اخیرا خواستم استفاده کنم متوجه شدم نیست