سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خونِ جوشانِ امام حسین علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-درباره داستان یوسف علیه السلام- درنام- ارباب حضرت یوسف علیه السلام به ظاهر اختلاف است- این اختلاف اولا زیادمهم نیست زیرا نام مهم نیست- جریان اتفاقات یکی است- واگر اختلاف داشت مسلما بیان قران مجید صحیح بود—درکتاب تاریخی –مذهبی- عبری دونام برای ارباب حضرت یوسف علیه السلام برده شده است-که اولی پوتیپ-پار- دومی پوتی پ ا را—محقق اینموضوع جناب پرفسور کیچن است- که این لغت خواسته است بر کتیبه هیروگلیف پوتیپا رامنطبق کند به نظرحقیر ایشان متوجه نکته نشده است- وان این است درکتیبه اول  کتبه درباری نیست- کتبیه دوم کتیبه درباری است علامت ان دوب ال یک پرنده بزرگ بهم صل کردن- وبر سر کتیبه است و حرف ر- را- پشت سر ایشان امده است وهمانطور ایشان بیان کرده است تاسم فرعون ها اسم بعلاوه یک خدا است اعراب انر به صورت عبد دراورده بودند عبدالعزی نام ابی لهب است ابی لهب لقب وعنوان است- که ایشان تعبیر کرده است یعنی هدیه خداخورشید- ر- بهمعنای خدا خورشید است- یعنی زمانی که حضرت یوسف علیه السلام توسط پوتیپار- خریده شد این شاهزاده دربار ی بود وسمت مثلا نخست وزیری ویافرمانده نظامی  داشت ولی زمانی حضرت یوسف علیه السلام در زندان ان فرعون مرد وایشان فرعون شد-وطبق قاعده کلمه -ر ا- گرفت- ونشانه اش مشخص است فرعون ها چندین بر ابر برزگتراز حد معمولی میکشیدند- ودر دست اش شلاق برای هدایت اسبان گاری دارد- که علامت فرماندهی نظامی است- که درجنگ ارتش را هدایت میکند که روم یک میله است در رس اش سردو عقاب- که بعداهم الما ن ها انرا تقلید کردند ارتش را هدایت مکنید وبازدن طبل و شیپور – کرنا ویا سورنا- واحد ها میفهمند بایدچگونه تاکتیک پیاده کنند- مانند رهبری یک ارکستر- که چون فرمانده رومی زود کشته میشدند بعدا انها وسط ارتش بودن- ذر قران غیراز نام قابیل مابقی اسامی غیراز پیامبران همه انها که بیشتر ال دارند لقب است مانند جالوت ونمرود وفرعون وغیر ه همه میابیست لقب باشد- درباره العزیز دونظ ر یکی که شخصیت محبوب-و- والا مقام- قرطبی گفته است- یعنی ممتنع- به لاینمعنا دیدن انها از نزدیک برای دین مردم محال است که برادران حضرت یوسف علیه السلام العزیز گفته اند ومسیحیان متوجه این مطلب نشده بودند- جالب است که درهیرو گلیف-یک پرنده است نشانه اوج یک کنیز روی زمین نشسته وپاهای ان دراز کش است یعنی درحال اطاعت است وی کزاویه قائمه پائین کی است یعنی همه درحال اطاعات- هستند-که دراسلام درحال سجده هستند- وبه قول نویسنده مسیحیان نحو بیان قران را درک نمیکردند- وقران به درستی ایشانرا- شاه- ملک نامیده است نه فرعون- فرعون یعنی شاه شاهان-هرشهری شاه داشته است- تخت جمشید هم شاه دارد- حال قران داستان حضرت یوسف علیه السلام بیان میکندبه چه زیبائی—شاه به زنان گفت –احتمالا زنان درباری خود شاه هستند-همسر (شاه)- معلوم میشود زلیخا یکی از همسرها بوده است و (ارباب) یوسف علیه السلام- در روایت داریم که العزیز حضرت یوسف علیه السلام-را- به زیلخا بخشید- زنان شاهد بودنممکن است زلیخا انهارامامر کرده بوده است که مواظب امدن ملک باشند- ومیکوشید که ایشان را به سمت خد برای مسائل جنسی- عبد را ترغیب کنداز صداقت وراستگوی ایشان دور کند یعنی قول دادبود به ملک که دست از پا خطا نکند درقدیم راستگوئی بسیارمهم بوده اسد واگر کس خطا بزرگی میکرد ولی راست میگفت در مجازات او تخفیف قائل بودند واگر دروغ میگفت مسلما میگشتند—صدق- صدیق دوستی است که راست میگوید-قران میفرمیاد – به راستی – بران زن-وسوسه والهام یک عشق طوفانی غلبه کر د- وما شاهد بودیم سرانجام شخصیت واقعی خودرا گم کرد وازدست داد-خوداش راباخت-پادشاه رو به زنان کرد وگفت—(انزمان) شما چه اقدامی کردید زمانی که او درصدد-جلب انگیزه جنسی حضرت علیه السلام بود که میخواست اورااز صداقت خود بیرون کند؟؟ زنان گفتند – خداوندمنان ما را (ازشرشیطان) حفظ کند- وهیچ شیطانی ندادند- که ما برخلاف رای ایشان ( حضرت یوسف علیه السلام )بودیم-عزیز به زنان گفت- حال همه راست گفتند- حال من تدبیر میکنم کسی که خواسته جلب توجه جنسی اورا به خودجلب کند وایشان را از صداقت خود دور کند- وایشان درحقیقت جزو انهائی است-که برای همیشه رساگو هستند وابرو ی حفظ میکنند


ارسال شده در توسط علی

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-درباره داستان یوسف علیه السلام- درنام- ارباب حضرت یوسف علیه السلام به ظاهر اختلاف است- این اختلاف اولا زیادمهم نیست زیرا نام مهم نیست- جریان اتفاقات یکی است- واگر اختلاف داشت مسلما بیان قران مجید صحیح بود—درکتاب تاریخی –مذهبی- عبری دونام برای ارباب حضرت یوسف علیه السلام برده شده است-که اولی پوتیپ-پار- دومی پوتی پ ا را—محقق اینموضوع جناب پرفسور کیچن است- که این لغت خواسته است بر کتیبه هیروگلیف پوتیپا رامنطبق کند به نظرحقیر ایشان متوجه نکته نشده است- وان این است درکتیبه اول  کتبه درباری نیست- کتبیه دوم کتیبه درباری است علامت ان دوب ال یک پرنده بزرگ بهم صل کردن- وبر سر کتیبه است و حرف ر- را- پشت سر ایشان امده است وهمانطور ایشان بیان کرده است تاسم فرعون ها اسم بعلاوه یک خدا است اعراب انر به صورت عبد دراورده بودند عبدالعزی نام ابی لهب است ابی لهب لقب وعنوان است- که ایشان تعبیر کرده است یعنی هدیه خداخورشید- ر- بهمعنای خدا خورشید است- یعنی زمانی که حضرت یوسف علیه السلام توسط پوتیپار- خریده شد این شاهزاده دربار ی بود وسمت مثلا نخست وزیری ویافرمانده نظامی  داشت ولی زمانی حضرت یوسف علیه السلام در زندان ان فرعون مرد وایشان فرعون شد-وطبق قاعده کلمه -ر ا- گرفت- ونشانه اش مشخص است فرعون ها چندین بر ابر برزگتراز حد معمولی میکشیدند- ودر دست اش شلاق برای هدایت اسبان گاری دارد- که علامت فرماندهی نظامی است- که درجنگ ارتش را هدایت میکند که روم یک میله است در رس اش سردو عقاب- که بعداهم الما ن ها انرا تقلید کردند ارتش را هدایت مکنید وبازدن طبل و شیپور – کرنا ویا سورنا- واحد ها میفهمند بایدچگونه تاکتیک پیاده کنند- مانند رهبری یک ارکستر- که چون فرمانده رومی زود کشته میشدند بعدا انها وسط ارتش بودن- ذر قران غیراز نام قابیل مابقی اسامی غیراز پیامبران همه انها که بیشتر ال دارند لقب است مانند جالوت ونمرود وفرعون وغیر ه همه میابیست لقب باشد- درباره العزیز دونظ ر یکی که شخصیت محبوب-و- والا مقام- قرطبی گفته است- یعنی ممتنع- به لاینمعنا دیدن انها از نزدیک برای دین مردم محال است که برادران حضرت یوسف علیه السلام العزیز گفته اند ومسیحیان متوجه این مطلب نشده بودند- جالب است که درهیرو گلیف-یک پرنده است نشانه اوج یک کنیز روی زمین نشسته وپاهای ان دراز کش است یعنی درحال اطاعت است وی کزاویه قائمه پائین کی است یعنی همه درحال اطاعات- هستند-که دراسلام درحال سجده هستند- وبه قول نویسنده مسیحیان نحو بیان قران را درک نمیکردند- وقران به درستی ایشانرا- شاه- ملک نامیده است نه فرعون- فرعون یعنی شاه شاهان-هرشهری شاه داشته است- تخت جمشید هم شاه دارد- حال قران داستان حضرت یوسف علیه السلام بیان میکندبه چه زیبائی—شاه به زنان گفت –احتمالا زنان درباری خود شاه هستند-همسر (شاه)- معلوم میشود زلیخا یکی از همسرها بوده است و (ارباب) یوسف علیه السلام- در روایت داریم که العزیز حضرت یوسف علیه السلام-را- به زیلخا بخشید- زنان شاهد بودنممکن است زلیخا انهارامامر کرده بوده است که مواظب امدن ملک باشند- ومیکوشید که ایشان را به سمت خد برای مسائل جنسی- عبد را ترغیب کنداز صداقت وراستگوی ایشان دور کند یعنی قول دادبود به ملک که دست از پا خطا نکند درقدیم راستگوئی بسیارمهم بوده اسد واگر کس خطا بزرگی میکرد ولی راست میگفت در مجازات او تخفیف قائل بودند واگر دروغ میگفت مسلما میگشتند—صدق- صدیق دوستی است که راست میگوید-قران میفرمیاد – به راستی – بران زن-وسوسه والهام یک عشق طوفانی غلبه کر د- وما شاهد بودیم سرانجام شخصیت واقعی خودرا گم کرد وازدست داد-خوداش راباخت-پادشاه رو به زنان کرد وگفت—(انزمان) شما چه اقدامی کردید زمانی که او درصدد-جلب انگیزه جنسی حضرت علیه السلام بود که میخواست اورااز صداقت خود بیرون کند؟؟ زنان گفتند – خداوندمنان ما را (ازشرشیطان) حفظ کند- وهیچ شیطانی ندادند- که ما برخلاف رای ایشان ( حضرت یوسف علیه السلام )بودیم-عزیز به زنان گفت- حال همه راست گفتند- حال من تدبیر میکنم کسی که خواسته جلب توجه جنسی اورا به خودجلب کند وایشان را از صداقت خود دور کند- وایشان درحقیقت جزو انهائی است-که برای همیشه رساگو هستند وابرو ی حفظ میکنند


ارسال شده در توسط علی

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-درباره داستان یوسف علیه السلام- درنام- ارباب حضرت یوسف علیه السلام به ظاهر اختلاف است- این اختلاف اولا زیادمهم نیست زیرا نام مهم نیست- جریان اتفاقات یکی است- واگر اختلاف داشت مسلما بیان قران مجید صحیح بود—درکتاب تاریخی –مذهبی- عبری دونام برای ارباب حضرت یوسف علیه السلام برده شده است-که اولی پوتیپ-پار- دومی پوتی پ ا را—محقق اینموضوع جناب پرفسور کیچن است- که این لغت خواسته است بر کتیبه هیروگلیف پوتیپا رامنطبق کند به نظرحقیر ایشان متوجه نکته نشده است- وان این است درکتیبه اول  کتبه درباری نیست- کتبیه دوم کتیبه درباری است علامت ان دوب ال یک پرنده بزرگ بهم صل کردن- وبر سر کتیبه است و حرف ر- را- پشت سر ایشان امده است وهمانطور ایشان بیان کرده است تاسم فرعون ها اسم بعلاوه یک خدا است اعراب انر به صورت عبد دراورده بودند عبدالعزی نام ابی لهب است ابی لهب لقب وعنوان است- که ایشان تعبیر کرده است یعنی هدیه خداخورشید- ر- بهمعنای خدا خورشید است- یعنی زمانی که حضرت یوسف علیه السلام توسط پوتیپار- خریده شد این شاهزاده دربار ی بود وسمت مثلا نخست وزیری ویافرمانده نظامی  داشت ولی زمانی حضرت یوسف علیه السلام در زندان ان فرعون مرد وایشان فرعون شد-وطبق قاعده کلمه -ر ا- گرفت- ونشانه اش مشخص است فرعون ها چندین بر ابر برزگتراز حد معمولی میکشیدند- ودر دست اش شلاق برای هدایت اسبان گاری دارد- که علامت فرماندهی نظامی است- که درجنگ ارتش را هدایت میکند که روم یک میله است در رس اش سردو عقاب- که بعداهم الما ن ها انرا تقلید کردند ارتش را هدایت مکنید وبازدن طبل و شیپور – کرنا ویا سورنا- واحد ها میفهمند بایدچگونه تاکتیک پیاده کنند- مانند رهبری یک ارکستر- که چون فرمانده رومی زود کشته میشدند بعدا انها وسط ارتش بودن- ذر قران غیراز نام قابیل مابقی اسامی غیراز پیامبران همه انها که بیشتر ال دارند لقب است مانند جالوت ونمرود وفرعون وغیر ه همه میابیست لقب باشد- درباره العزیز دونظ ر یکی که شخصیت محبوب-و- والا مقام- قرطبی گفته است- یعنی ممتنع- به لاینمعنا دیدن انها از نزدیک برای دین مردم محال است که برادران حضرت یوسف علیه السلام العزیز گفته اند ومسیحیان متوجه این مطلب نشده بودند- جالب است که درهیرو گلیف-یک پرنده است نشانه اوج یک کنیز روی زمین نشسته وپاهای ان دراز کش است یعنی درحال اطاعت است وی کزاویه قائمه پائین کی است یعنی همه درحال اطاعات- هستند-که دراسلام درحال سجده هستند- وبه قول نویسنده مسیحیان نحو بیان قران را درک نمیکردند- وقران به درستی ایشانرا- شاه- ملک نامیده است نه فرعون- فرعون یعنی شاه شاهان-هرشهری شاه داشته است- تخت جمشید هم شاه دارد- حال قران داستان حضرت یوسف علیه السلام بیان میکندبه چه زیبائی—شاه به زنان گفت –احتمالا زنان درباری خود شاه هستند-همسر (شاه)- معلوم میشود زلیخا یکی از همسرها بوده است و (ارباب) یوسف علیه السلام- در روایت داریم که العزیز حضرت یوسف علیه السلام-را- به زیلخا بخشید- زنان شاهد بودنممکن است زلیخا انهارامامر کرده بوده است که مواظب امدن ملک باشند- ومیکوشید که ایشان را به سمت خد برای مسائل جنسی- عبد را ترغیب کنداز صداقت وراستگوی ایشان دور کند یعنی قول دادبود به ملک که دست از پا خطا نکند درقدیم راستگوئی بسیارمهم بوده اسد واگر کس خطا بزرگی میکرد ولی راست میگفت در مجازات او تخفیف قائل بودند واگر دروغ میگفت مسلما میگشتند—صدق- صدیق دوستی است که راست میگوید-قران میفرمیاد – به راستی – بران زن-وسوسه والهام یک عشق طوفانی غلبه کر د- وما شاهد بودیم سرانجام شخصیت واقعی خودرا گم کرد وازدست داد-خوداش راباخت-پادشاه رو به زنان کرد وگفت—(انزمان) شما چه اقدامی کردید زمانی که او درصدد-جلب انگیزه جنسی حضرت علیه السلام بود که میخواست اورااز صداقت خود بیرون کند؟؟ زنان گفتند – خداوندمنان ما را (ازشرشیطان) حفظ کند- وهیچ شیطانی ندادند- که ما برخلاف رای ایشان ( حضرت یوسف علیه السلام )بودیم-عزیز به زنان گفت- حال همه راست گفتند- حال من تدبیر میکنم کسی که خواسته جلب توجه جنسی اورا به خودجلب کند وایشان را از صداقت خود دور کند- وایشان درحقیقت جزو انهائی است-که برای همیشه رساگو هستند وابرو ی حفظ میکنند


ارسال شده در توسط علی
<   <<   16      

بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 1389
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
مهر 95
آبان 95
آذر 95
دی 95
بهمن 95
اسفند 95
فروردین 96
اردیبهشت 96
خرداد 96
تیر 96
مرداد 96
شهریور 96
مهر 96
آبان 96
آذر 96
دی 96
بهمن 96
اسفند 96
فروردین 97
اردیبهشت 97
خرداد 97
تیر 97
مرداد 97
شهریور 97
مهر 97
آبان 97
آذر 97
دی 97
بهمن 97
اسفند 97
فروردین 98
اردیبهشت 98
خرداد 98
تیر 98
مرداد 98
شهریور 98
مهر 98
آبان 98
آذر 98
دی 98
بهمن 98
اسفند 98
فروردین 99
اردیبهشت 99
خرداد 99
تیر 99
مرداد 99
شهریور 99
مهر 99
آبان 99
آذر 99
دی 99
بهمن 99
اسفند 99
فروردین 0
اردیبهشت 0
خرداد 0
تیر 0
مرداد 0
شهریور 0
مهر 0
آبان 0
آذر 0
دی 0
بهمن 0
اسفند 0
فروردین 1
اردیبهشت 1
خرداد 1
تیر 1
مرداد 1
شهریور 1
مهر 1
آبان 1
آذر 1
دی 1
بهمن 1
اسفند 1
فروردین 2
اردیبهشت 2
خرداد 2
تیر 2
مرداد 2
شهریور 2
مهر 2
آبان 2
دی 2
آذر 2
بهمن 2
اسفند 2
فروردین 3
اردیبهشت 3
خرداد 3
تیر 3
مرداد 3
شهریور 3
مهر 3
آبان 3