بسم الله الرحمن الرحیم- تحلیلی از دعای فتح- بخش دوم-مخلصین له الدین-رحالیکه-طاعت ودین –خودرابرای اوخالص مینمائیم- ولوکره المشرکین—لا اله الا الله-معبودی جز خداوندمنان که پروردگار ما هم است وپرودگار پدران نخستین ما هم است این پرودگار درجبهه جنگ هم است درشدادهم است درخانواده هم است- دراقتصادهم است—انساندرمراحل نخست رابطه باخداوند منان به خاطر خواسته استرجوانی هم فطرت سالم تر است وهم خواسته زیادتر است- زمانی به شرایط مطلوبی رسید وعمری گذشت-خواسته کم شد این ارتباط هم کم میشود-لذا درقدیم میفرمودند بچه زیاد بوجود اورید وبعداز مدتی زن دوم بگیرید-که ایشان خواسته داشته باشد واز یکنواختی وعدم ارتباط باخداوندبیرون بیاید-مشرک شریک را برای خداوندمنان خوداش میسازد-درنتجه مطابق میل خوداش است-درحالیکه دنسبت خداوندمنان باید عبد شود یعنی مطابق میل الهی شود واین مقداری به نظر سخت میرسد چون علم بی نهایت ندارد- بخش عمده قلب انسان به شرک تعلق پیدا میکند ولذا خداوندمنان خودرا کنار میکشددر روز مبعث در کاظمین بودم یک راه روی اختصاصی یک دهلیز اختصاصی برای ایشان فراهم کردنکه دوطرف انرامغازه های شیک است- که این دروازه درب خاصی دارد که میتوان بسته شود-من در عراق متوجه شدم علاقه شدیدی به دروازه دارند-از القاب حضرت علی علیه السلام یا باب الله- یاباب الرسولبطوریکه دربغداد جای درواز های قدیمی درداخل شهر یک سری درواز های میناتوری ظریفی وبسیار کوچک ساختند-که جای دروازهای بزرگ سابق بوده است- درسامرا بقعه نور حضرات عسکرین صلواته الله علیه درابتدا شهر بوده است وقبل از نزدیک شدن به شهر یک بیایانبزرگ است که اتوبوس هادراین بیابان قرار میگیرندبرای این بیابان یک دروازه بسیاربزگ ساختندکه ماشین ها نسبت به دروازه ردیف پیدا میکننداز وسیط دروازه یک جاده اصلی استکه دردوطرف ان متو.ینان ماشین ها به ردیف باشند- میتوان حدس زد-که پرسپکتیو شهر بدین قرار بوده است- یکدایره وسط مرکز حکومت بوده است با بنای ها ی مورد نیازیک دایره محیطی تصور کنیدکه انتخاب شده است دریان پیرامون تقسیم کردندیک مستطیل هائی کهرای سنی ها – شیعیان که انزمان بخش بنی هاشم گفته میشد-که نجف اشرف بسیار مشخص است که البته امروز به بخش قبیله حکیم معروف است- که یک چهاراه معروف داردبتان چهاراه اعلا دوش که از برزگان قبیله حکیم بوده استکه درسرتاسر عراق مشهور وشناخته شده است وهتل ما درکنار این چهارراه بود ویک مسجدهم ایت الله العظمی شهید محسن حکیم رحمت الله درانجا ساخته است- بخشی برای مسیحیت وبخشی هم برای یهودیت بوده است که پیشرفت انهادرجهت خارج شدن از دایره است وهرکس وارد نجف میشد براساس دیندریکی از این بخش ها قرار میگرفت- وهم اینها دروازه نسبت دایره مرکزی داشتند-مستضعترین بخش ها هم است-گروه ما وارد گیت بقعه شددر روز مبعث میبایست از بخش تفتیش عبور کنیم کهزنانه بود دربخش مردان نکته جالب این بود-که برای افراد حراست مقدار زیادی جعبه ونایلون شیرینی اورده بودندماراتفتیش کردنوماوارد دهلیز شدیم ومنتظرماندیم تاخانم ها بیایندشیخی وقتیکه خانم اش وبادخترانش امدندانهاراجمع کرد وفرمودند خالصاچندبارانرا تکرار ودختران میخندیدند- وسپس حرکت کرد این اقای حراست جوان تیپ زده سرهای المانی زدنجوتن عراق به تی شرط باق سیاه علاقه دارند وبیشترهم شلوار سیاه است مداوم جمع کردتاتعدادی شدندباکمی اخم فرمودند خالصا وچند بار تکرار کرد .پس گفت برویدکه به نظر حقیر بهتراست درهرکاری اول بگویئم خالصا وخائفامتمسکا به اهلبیتصلواته الله علیهم اجمعین-چه اتفاقی خواهد افتاد- دردعا میگوید تمام کار شما من بهتهائی کردم معلوم میشود کارسخت بوده است تنها کمک الهی توانسته پیروزی بیاورد-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- تحلیلی از دعای فتح- بخش دوم-مخلصین له الدین-رحالیکه-طاعت ودین –خودرابرای اوخالص مینمائیم- ولوکره المشرکین—لا اله الا الله-معبودی جز خداوندمنان که پروردگار ما هم است وپرودگار پدران نخستین ما هم است این پرودگار درجبهه جنگ هم است درشدادهم است درخانواده هم است- دراقتصادهم است—انساندرمراحل نخست رابطه باخداوند منان به خاطر خواسته استرجوانی هم فطرت سالم تر است وهم خواسته زیادتر است- زمانی به شرایط مطلوبی رسید وعمری گذشت-خواسته کم شد این ارتباط هم کم میشود-لذا درقدیم میفرمودند بچه زیاد بوجود اورید وبعداز مدتی زن دوم بگیرید-که ایشان خواسته داشته باشد واز یکنواختی وعدم ارتباط باخداوندبیرون بیاید-مشرک شریک را برای خداوندمنان خوداش میسازد-درنتجه مطابق میل خوداش است-درحالیکه دنسبت خداوندمنان باید عبد شود یعنی مطابق میل الهی شود واین مقداری به نظر سخت میرسد چون علم بی نهایت ندارد- بخش عمده قلب انسان به شرک تعلق پیدا میکند ولذا خداوندمنان خودرا کنار میکشددر روز مبعث در کاظمین بودم یک راه روی اختصاصی یک دهلیز اختصاصی برای ایشان فراهم کردنکه دوطرف انرامغازه های شیک است- که این دروازه درب خاصی دارد که میتوان بسته شود-من در عراق متوجه شدم علاقه شدیدی به دروازه دارند-از القاب حضرت علی علیه السلام یا باب الله- یاباب الرسولبطوریکه دربغداد جای درواز های قدیمی درداخل شهر یک سری درواز های میناتوری ظریفی وبسیار کوچک ساختند-که جای دروازهای بزرگ سابق بوده است- درسامرا بقعه نور حضرات عسکرین صلواته الله علیه درابتدا شهر بوده است وقبل از نزدیک شدن به شهر یک بیایانبزرگ است که اتوبوس هادراین بیابان قرار میگیرندبرای این بیابان یک دروازه بسیاربزگ ساختندکه ماشین ها نسبت به دروازه ردیف پیدا میکننداز وسیط دروازه یک جاده اصلی استکه دردوطرف ان متو.ینان ماشین ها به ردیف باشند- میتوان حدس زد-که پرسپکتیو شهر بدین قرار بوده است- یکدایره وسط مرکز حکومت بوده است با بنای ها ی مورد نیازیک دایره محیطی تصور کنیدکه انتخاب شده است دریان پیرامون تقسیم کردندیک مستطیل هائی کهرای سنی ها – شیعیان که انزمان بخش بنی هاشم گفته میشد-که نجف اشرف بسیار مشخص است که البته امروز به بخش قبیله حکیم معروف است- که یک چهاراه معروف داردبتان چهاراه اعلا دوش که از برزگان قبیله حکیم بوده استکه درسرتاسر عراق مشهور وشناخته شده است وهتل ما درکنار این چهارراه بود ویک مسجدهم ایت الله العظمی شهید محسن حکیم رحمت الله درانجا ساخته است- بخشی برای مسیحیت وبخشی هم برای یهودیت بوده است که پیشرفت انهادرجهت خارج شدن از دایره است وهرکس وارد نجف میشد براساس دیندریکی از این بخش ها قرار میگرفت- وهم اینها دروازه نسبت دایره مرکزی داشتند-مستضعترین بخش ها هم است-گروه ما وارد گیت بقعه شددر روز مبعث میبایست از بخش تفتیش عبور کنیم کهزنانه بود دربخش مردان نکته جالب این بود-که برای افراد حراست مقدار زیادی جعبه ونایلون شیرینی اورده بودندماراتفتیش کردنوماوارد دهلیز شدیم ومنتظرماندیم تاخانم ها بیایندشیخی وقتیکه خانم اش وبادخترانش امدندانهاراجمع کرد وفرمودند خالصاچندبارانرا تکرار ودختران میخندیدند- وسپس حرکت کرد این اقای حراست جوان تیپ زده سرهای المانی زدنجوتن عراق به تی شرط باق سیاه علاقه دارند وبیشترهم شلوار سیاه است مداوم جمع کردتاتعدادی شدندباکمی اخم فرمودند خالصا وچند بار تکرار کرد .پس گفت برویدکه به نظر حقیر بهتراست درهرکاری اول بگویئم خالصا وخائفامتمسکا به اهلبیتصلواته الله علیهم اجمعین-چه اتفاقی خواهد افتاد- دردعا میگوید تمام کار شما من بهتهائی کردم معلوم میشود کارسخت بوده است تنها کمک الهی توانسته پیروزی بیاورد-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- تحلیلی از دعای فتح- بخش دوم-مخلصین له الدین-رحالیکه-طاعت ودین –خودرابرای اوخالص مینمائیم- ولوکره المشرکین—لا اله الا الله-معبودی جز خداوندمنان که پروردگار ما هم است وپرودگار پدران نخستین ما هم است این پرودگار درجبهه جنگ هم است درشدادهم است درخانواده هم است- دراقتصادهم است—انساندرمراحل نخست رابطه باخداوند منان به خاطر خواسته استرجوانی هم فطرت سالم تر است وهم خواسته زیادتر است- زمانی به شرایط مطلوبی رسید وعمری گذشت-خواسته کم شد این ارتباط هم کم میشود-لذا درقدیم میفرمودند بچه زیاد بوجود اورید وبعداز مدتی زن دوم بگیرید-که ایشان خواسته داشته باشد واز یکنواختی وعدم ارتباط باخداوندبیرون بیاید-مشرک شریک را برای خداوندمنان خوداش میسازد-درنتجه مطابق میل خوداش است-درحالیکه دنسبت خداوندمنان باید عبد شود یعنی مطابق میل الهی شود واین مقداری به نظر سخت میرسد چون علم بی نهایت ندارد- بخش عمده قلب انسان به شرک تعلق پیدا میکند ولذا خداوندمنان خودرا کنار میکشددر روز مبعث در کاظمین بودم یک راه روی اختصاصی یک دهلیز اختصاصی برای ایشان فراهم کردنکه دوطرف انرامغازه های شیک است- که این دروازه درب خاصی دارد که میتوان بسته شود-من در عراق متوجه شدم علاقه شدیدی به دروازه دارند-از القاب حضرت علی علیه السلام یا باب الله- یاباب الرسولبطوریکه دربغداد جای درواز های قدیمی درداخل شهر یک سری درواز های میناتوری ظریفی وبسیار کوچک ساختند-که جای دروازهای بزرگ سابق بوده است- درسامرا بقعه نور حضرات عسکرین صلواته الله علیه درابتدا شهر بوده است وقبل از نزدیک شدن به شهر یک بیایانبزرگ است که اتوبوس هادراین بیابان قرار میگیرندبرای این بیابان یک دروازه بسیاربزگ ساختندکه ماشین ها نسبت به دروازه ردیف پیدا میکننداز وسیط دروازه یک جاده اصلی استکه دردوطرف ان متو.ینان ماشین ها به ردیف باشند- میتوان حدس زد-که پرسپکتیو شهر بدین قرار بوده است- یکدایره وسط مرکز حکومت بوده است با بنای ها ی مورد نیازیک دایره محیطی تصور کنیدکه انتخاب شده است دریان پیرامون تقسیم کردندیک مستطیل هائی کهرای سنی ها – شیعیان که انزمان بخش بنی هاشم گفته میشد-که نجف اشرف بسیار مشخص است که البته امروز به بخش قبیله حکیم معروف است- که یک چهاراه معروف داردبتان چهاراه اعلا دوش که از برزگان قبیله حکیم بوده استکه درسرتاسر عراق مشهور وشناخته شده است وهتل ما درکنار این چهارراه بود ویک مسجدهم ایت الله العظمی شهید محسن حکیم رحمت الله درانجا ساخته است- بخشی برای مسیحیت وبخشی هم برای یهودیت بوده است که پیشرفت انهادرجهت خارج شدن از دایره است وهرکس وارد نجف میشد براساس دیندریکی از این بخش ها قرار میگرفت- وهم اینها دروازه نسبت دایره مرکزی داشتند-مستضعترین بخش ها هم است-گروه ما وارد گیت بقعه شددر روز مبعث میبایست از بخش تفتیش عبور کنیم کهزنانه بود دربخش مردان نکته جالب این بود-که برای افراد حراست مقدار زیادی جعبه ونایلون شیرینی اورده بودندماراتفتیش کردنوماوارد دهلیز شدیم ومنتظرماندیم تاخانم ها بیایندشیخی وقتیکه خانم اش وبادخترانش امدندانهاراجمع کرد وفرمودند خالصاچندبارانرا تکرار ودختران میخندیدند- وسپس حرکت کرد این اقای حراست جوان تیپ زده سرهای المانی زدنجوتن عراق به تی شرط باق سیاه علاقه دارند وبیشترهم شلوار سیاه است مداوم جمع کردتاتعدادی شدندباکمی اخم فرمودند خالصا وچند بار تکرار کرد .پس گفت برویدکه به نظر حقیر بهتراست درهرکاری اول بگویئم خالصا وخائفامتمسکا به اهلبیتصلواته الله علیهم اجمعین-چه اتفاقی خواهد افتاد- دردعا میگوید تمام کار شما من بهتهائی کردم معلوم میشود کارسخت بوده است تنها کمک الهی توانسته پیروزی بیاورد-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- تحلیلی از دعای فتح- بخش دوم-مخلصین له الدین-رحالیکه-طاعت ودین –خودرابرای اوخالص مینمائیم- ولوکره المشرکین—لا اله الا الله-معبودی جز خداوندمنان که پروردگار ما هم است وپرودگار پدران نخستین ما هم است این پرودگار درجبهه جنگ هم است درشدادهم است درخانواده هم است- دراقتصادهم است—انساندرمراحل نخست رابطه باخداوند منان به خاطر خواسته استرجوانی هم فطرت سالم تر است وهم خواسته زیادتر است- زمانی به شرایط مطلوبی رسید وعمری گذشت-خواسته کم شد این ارتباط هم کم میشود-لذا درقدیم میفرمودند بچه زیاد بوجود اورید وبعداز مدتی زن دوم بگیرید-که ایشان خواسته داشته باشد واز یکنواختی وعدم ارتباط باخداوندبیرون بیاید-مشرک شریک را برای خداوندمنان خوداش میسازد-درنتجه مطابق میل خوداش است-درحالیکه دنسبت خداوندمنان باید عبد شود یعنی مطابق میل الهی شود واین مقداری به نظر سخت میرسد چون علم بی نهایت ندارد- بخش عمده قلب انسان به شرک تعلق پیدا میکند ولذا خداوندمنان خودرا کنار میکشددر روز مبعث در کاظمین بودم یک راه روی اختصاصی یک دهلیز اختصاصی برای ایشان فراهم کردنکه دوطرف انرامغازه های شیک است- که این دروازه درب خاصی دارد که میتوان بسته شود-من در عراق متوجه شدم علاقه شدیدی به دروازه دارند-از القاب حضرت علی علیه السلام یا باب الله- یاباب الرسولبطوریکه دربغداد جای درواز های قدیمی درداخل شهر یک سری درواز های میناتوری ظریفی وبسیار کوچک ساختند-که جای دروازهای بزرگ سابق بوده است- درسامرا بقعه نور حضرات عسکرین صلواته الله علیه درابتدا شهر بوده است وقبل از نزدیک شدن به شهر یک بیایانبزرگ است که اتوبوس هادراین بیابان قرار میگیرندبرای این بیابان یک دروازه بسیاربزگ ساختندکه ماشین ها نسبت به دروازه ردیف پیدا میکننداز وسیط دروازه یک جاده اصلی استکه دردوطرف ان متو.ینان ماشین ها به ردیف باشند- میتوان حدس زد-که پرسپکتیو شهر بدین قرار بوده است- یکدایره وسط مرکز حکومت بوده است با بنای ها ی مورد نیازیک دایره محیطی تصور کنیدکه انتخاب شده است دریان پیرامون تقسیم کردندیک مستطیل هائی کهرای سنی ها – شیعیان که انزمان بخش بنی هاشم گفته میشد-که نجف اشرف بسیار مشخص است که البته امروز به بخش قبیله حکیم معروف است- که یک چهاراه معروف داردبتان چهاراه اعلا دوش که از برزگان قبیله حکیم بوده استکه درسرتاسر عراق مشهور وشناخته شده است وهتل ما درکنار این چهارراه بود ویک مسجدهم ایت الله العظمی شهید محسن حکیم رحمت الله درانجا ساخته است- بخشی برای مسیحیت وبخشی هم برای یهودیت بوده است که پیشرفت انهادرجهت خارج شدن از دایره است وهرکس وارد نجف میشد براساس دیندریکی از این بخش ها قرار میگرفت- وهم اینها دروازه نسبت دایره مرکزی داشتند-مستضعترین بخش ها هم است-گروه ما وارد گیت بقعه شددر روز مبعث میبایست از بخش تفتیش عبور کنیم کهزنانه بود دربخش مردان نکته جالب این بود-که برای افراد حراست مقدار زیادی جعبه ونایلون شیرینی اورده بودندماراتفتیش کردنوماوارد دهلیز شدیم ومنتظرماندیم تاخانم ها بیایندشیخی وقتیکه خانم اش وبادخترانش امدندانهاراجمع کرد وفرمودند خالصاچندبارانرا تکرار ودختران میخندیدند- وسپس حرکت کرد این اقای حراست جوان تیپ زده سرهای المانی زدنجوتن عراق به تی شرط باق سیاه علاقه دارند وبیشترهم شلوار سیاه است مداوم جمع کردتاتعدادی شدندباکمی اخم فرمودند خالصا وچند بار تکرار کرد .پس گفت برویدکه به نظر حقیر بهتراست درهرکاری اول بگویئم خالصا وخائفامتمسکا به اهلبیتصلواته الله علیهم اجمعین-چه اتفاقی خواهد افتاد- دردعا میگوید تمام کار شما من بهتهائی کردم معلوم میشود کارسخت بوده است تنها کمک الهی توانسته پیروزی بیاورد-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- تحلیلی از دعای فتح- بخش دوم-مخلصین له الدین-رحالیکه-طاعت ودین –خودرابرای اوخالص مینمائیم- ولوکره المشرکین—لا اله الا الله-معبودی جز خداوندمنان که پروردگار ما هم است وپرودگار پدران نخستین ما هم است این پرودگار درجبهه جنگ هم است درشدادهم است درخانواده هم است- دراقتصادهم است—انساندرمراحل نخست رابطه باخداوند منان به خاطر خواسته استرجوانی هم فطرت سالم تر است وهم خواسته زیادتر است- زمانی به شرایط مطلوبی رسید وعمری گذشت-خواسته کم شد این ارتباط هم کم میشود-لذا درقدیم میفرمودند بچه زیاد بوجود اورید وبعداز مدتی زن دوم بگیرید-که ایشان خواسته داشته باشد واز یکنواختی وعدم ارتباط باخداوندبیرون بیاید-مشرک شریک را برای خداوندمنان خوداش میسازد-درنتجه مطابق میل خوداش است-درحالیکه دنسبت خداوندمنان باید عبد شود یعنی مطابق میل الهی شود واین مقداری به نظر سخت میرسد چون علم بی نهایت ندارد- بخش عمده قلب انسان به شرک تعلق پیدا میکند ولذا خداوندمنان خودرا کنار میکشددر روز مبعث در کاظمین بودم یک راه روی اختصاصی یک دهلیز اختصاصی برای ایشان فراهم کردنکه دوطرف انرامغازه های شیک است- که این دروازه درب خاصی دارد که میتوان بسته شود-من در عراق متوجه شدم علاقه شدیدی به دروازه دارند-از القاب حضرت علی علیه السلام یا باب الله- یاباب الرسولبطوریکه دربغداد جای درواز های قدیمی درداخل شهر یک سری درواز های میناتوری ظریفی وبسیار کوچک ساختند-که جای دروازهای بزرگ سابق بوده است- درسامرا بقعه نور حضرات عسکرین صلواته الله علیه درابتدا شهر بوده است وقبل از نزدیک شدن به شهر یک بیایانبزرگ است که اتوبوس هادراین بیابان قرار میگیرندبرای این بیابان یک دروازه بسیاربزگ ساختندکه ماشین ها نسبت به دروازه ردیف پیدا میکننداز وسیط دروازه یک جاده اصلی استکه دردوطرف ان متو.ینان ماشین ها به ردیف باشند- میتوان حدس زد-که پرسپکتیو شهر بدین قرار بوده است- یکدایره وسط مرکز حکومت بوده است با بنای ها ی مورد نیازیک دایره محیطی تصور کنیدکه انتخاب شده است دریان پیرامون تقسیم کردندیک مستطیل هائی کهرای سنی ها – شیعیان که انزمان بخش بنی هاشم گفته میشد-که نجف اشرف بسیار مشخص است که البته امروز به بخش قبیله حکیم معروف است- که یک چهاراه معروف داردبتان چهاراه اعلا دوش که از برزگان قبیله حکیم بوده استکه درسرتاسر عراق مشهور وشناخته شده است وهتل ما درکنار این چهارراه بود ویک مسجدهم ایت الله العظمی شهید محسن حکیم رحمت الله درانجا ساخته است- بخشی برای مسیحیت وبخشی هم برای یهودیت بوده است که پیشرفت انهادرجهت خارج شدن از دایره است وهرکس وارد نجف میشد براساس دیندریکی از این بخش ها قرار میگرفت- وهم اینها دروازه نسبت دایره مرکزی داشتند-مستضعترین بخش ها هم است-گروه ما وارد گیت بقعه شددر روز مبعث میبایست از بخش تفتیش عبور کنیم کهزنانه بود دربخش مردان نکته جالب این بود-که برای افراد حراست مقدار زیادی جعبه ونایلون شیرینی اورده بودندماراتفتیش کردنوماوارد دهلیز شدیم ومنتظرماندیم تاخانم ها بیایندشیخی وقتیکه خانم اش وبادخترانش امدندانهاراجمع کرد وفرمودند خالصاچندبارانرا تکرار ودختران میخندیدند- وسپس حرکت کرد این اقای حراست جوان تیپ زده سرهای المانی زدنجوتن عراق به تی شرط باق سیاه علاقه دارند وبیشترهم شلوار سیاه است مداوم جمع کردتاتعدادی شدندباکمی اخم فرمودند خالصا وچند بار تکرار کرد .پس گفت برویدکه به نظر حقیر بهتراست درهرکاری اول بگویئم خالصا وخائفامتمسکا به اهلبیتصلواته الله علیهم اجمعین-چه اتفاقی خواهد افتاد- دردعا میگوید تمام کار شما من بهتهائی کردم معلوم میشود کارسخت بوده است تنها کمک الهی توانسته پیروزی بیاورد-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-سایت – عراقی نیوز-جناب اقای مالکی-:دشمنان ایران-تلاش میکنند-که اعتصاب همراه با شورش راشعله ور کنند- این توطئه شکست خواهد خورد-بغداد- عراقی نیوز- معاون ریاست جمهوری-جناب اقای نوری المالکی- دشمنان ایران راکه حمایت ازیک اعتراض مرگ اورکه به بقای ان وتوسعه متهم کرد—اما گفت-در سطح خواسته های ملی باقی ماند-خبرنگاران مدعو- -در مکان دفتررسانها ی ایشان—از-اقای مالکی پرسیدند – مالکی گفت- انچه درایران در جریان است-یک موضوع داخلی است—اگرچه-دشمنان ایران ودنباله های انها درداخل سعی میکنند که که سکان فضا و-موقعیت را بشدت تغیر دهند—که ایجاد نارضایتی- -و نامیدی- وگیچ شدن—که سرانجام به یک شورش-تبدیل شود-خطاب ایشان به ملت ایران-::ارامش را حفظ کنید-یکسری ملاک ها ومیزان های – سنجیده ومطلب ومطابق قانون-که بتواندبهترین اثر را برای ملت ایران شفیق داشته باشد انتخاب گردد-مالکی گفت- -از-مداخلات خارجیان در مسائل داخلی ایران-ودیگر کشورها-- من بشدت انتقاد-از انها میکنم – که کار غیرقانونی وغلط را انجام میدهند-ما مطمن هستیم-که جمهوری اسلامی (نه شرقی –نه غربی)-یک پیروزی –ناب باشناخت عمیق از واقعیت هابا حمایت توده ای مطلوب وشایسته –درتحت رهبری حضرت امام الخمینی فقید-+که یاد اش وذکراش پر ارج وتمجید ومتعالی باد-توطئه خارجیان راجمع کرده ومتوقف خواهد کرد
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-تحلیلی از دعای –تعقیبات مشترک- -بنام دعای فتح-منظور فتح مکه در زمان رسول است- با استفاده از ترجمه حضرت ایت الله-جناب-استاد- شیخ-انصاریان- است- به نظر حقییر بخش اول این دعا-جزو مانیفست اسلامی است- که بحث اصولی واعتقادی –همراه با پیروزی فیزیکی است- وبخش دیگر مانیفست- دعای زیارت عاشورا است-که انسان باشهادت انجام وظیفه میکندوبه عرش میرسد یا در زیر عرش است وهردودر اعتلای اسلام-نقش اساسی دارند-دعا اغاز میشود –معبودی جز خداوند منان نیست- مطلق است هرونوع شرک سازی –هذیان گوئی است-معبودی یگانه است وما تسلیم او هستیم—سه اصل را بیان کرد ومابقیه شرح مسلسل این سه اصل هستند-که امروز ادبیات وگفتمان عراقیون برهمین نحو ونهج است-ادامه میدهد-معبودی غیراز خدا نیست این امر باز تاکید اصل است- وجزاورا نمی پرستیم-پرستش- یک فعل جمالی استکه درادیان بطور کلی با ائینی همراه است- بعضی انرا ستایش گفتند دراسلام عبودیت پرستش است-لانعبد الا ایاه-که ائین توسط خداوندمنان مشخص میشود ودرجائی هم عقل میتواند همراهی کنددرچهار چوب ائین دین-ادامه میدهد- درحالیکه طاعت(دین)خودرا برای خداوند منان خالص مینماید- یعنی شرک وکفر دران نباشد—هرچند برای مشرکان ناخوش ایند باشد-کهمشرکان دراین حالت وجهی ناصبی پیدا میکنند—ودلیل ان این است که علم بی نهایت الهی راندارند-اصحاب جاهلاز حضرت سلمان رحمت الله علیه والسلم پرسیدندچرا همیشه همراه علی علیه السلام هستید- فرمود-چون یک چشمه گوارا است-پرسیدند چرا همیشه پشت سرایشان هستید-فرمد قدم پشت سرایشان ضایع نمیشود- یعنیمال شما ضایع میشود وسپس فرمودمن از رسول خدا صلواته الله علیه واله والسلم شنیدم—که فرمود هیچ کست علی علیه السلام نشناخت جز خداوندمنان ومن- یعنی حضرت سلمانهم باهان درجات العظمی ایشانم به کمل نشانخت چون علم علی علیه السلام نشات گرفته از علم الهی است وعلم الهی بینهایت است-پس مشرک وکافر ومنافق- نمیپذیرد که علم حضرت علی علیه السلام بی نهایت است---ادامه میدهد معبودی –جز خداوندمنان -که پرودگار ما وپدران نخستین ما نیست-رب- به معنای پرودرگار-وصاحب- دارای خصلت علم الهی وقدرت الهی – ورحمت الهی است-دیگران به ناچار گاهی من شرماخلق دارند-وطبیب انها تنها خداوندمنان است-ادامه دارد