بسم الله الرحمن الرحیم- فلسفه سیاسی از نظر حضرت فاطمه علیها السلام که هزران درود الهی برایشان باد – بعد ازانکه ایشان از مقام ومرتبه انصار در زمان پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم بیان میکند که به چه عزتی رسیدند وسوگند وفاداری ویاری دین الهی راخورده بودند درسقیفه بنی ساعده همه را ازدست دادند معظم لها دلائل انرا بیان میکند که متوجه تغیر سیاست الهی نشدند- در روایتی ذکر میکند که خداوندمنان توسط شیوخ قبیله مسائل قبائل رابه خوبی حل میکردند وخداوند منان قدرتی به انان داده که قادر بودن مسائل راحل کنند وافرادحتی نیاز به کار زیاد نداشته باشند ولی اصل ثروت در دستان انان باشد حضرت اشاره میکند:" وای بر گروهی که بعد از پیمان بستن انرا شکست وخاوستند پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم را بیرون کنند این مسئله بر میگرد به رهبر منافقین عبادالله ابن ابی ابن سلول که همین نظر داد که مسلمانان میخواهند تمام قدرت سابق را ازدست ما دراورند وخود بر قدرت سوار شوند ومارا غریبه محسوب کند وحتی مارا اخراج کند وما با بیاد یپش دستی کنیم وانهارا از مدینه خارج کنیم وچهارده از رهبران قریش که سه خلیفه هم دربین انها بودند به همین منتجه رسیدند که میابیست یا پیامبر را تبعید کرد ویا بایدکشت وتمام ایات الهی راسحر دانستند وزمانی که معاویه روی کار امد باز همین دکترین راداشت که علی علیه السلام تمام یاران خود رابر مسند خواهد اورد وتمام بیت المال را خواهد بلعید وفقط به فامیل خود ودوستان خود خواهد یا بایدایشان را کشت که کاری مشکل است ویاباید ایشان راترساند که وارددادوستد سیاسی شودوبعد شیوخ هم همین روش را درپیش گرفتند ولی امام علیه السلام جا نزد ووارد معامله نشد وحضرت ادامه میدهند"| میبینم که به تن اسائی جاودانه(سابق دار) دل داده وکسیرا که سزاوارزمانداری بود را دئر ساخته اید-با راحت طلبی خلوت کرده واز تنگنای زندگی به فراخنای ان رسیدهاید که این خصوصیت را اسلام ایجاد کرده بود ن0 شیوخ- وادامه میدهند که دراخلاق شما سستی پدیده امده است ودر قلب شما بیوفائی ونیرنگ ایجاد شده است- ئسپس بیان میکنند- پس خلافت رابگیرید ولی بدانید که پشت این شتر (خلافت) زخم است وپای ان سوراخ دارد یعنی هنوز مسائل خلافت همه اش حل نشده است هم درمجهز شدن نیروی انسانی ان ودیگر مقدمات ان مشکلات دارد واینهم کار شما نیست کار ولایت الهی است که بتواند ان مشکلات راحل کند وسپس عاقبت دردناک انان چه دردنیا وچه دراخرت بیان میفرمایند- جناب ابوبکر میفرماید- که من به نمایندگی از انان ( سران شیوخ) انرا(این طرز حکومترا)به طور رسمی اعلام میکنم ومیگوید:خداوند وپیامبرش راست گفت0 ودختراو نیز معدن حکمت وجایگاه هدایت ورحمت ورکندین وسرچشمه حجت ودلیل راست است وادامه میدهد که سخن حقت رادور نیفکنده وگفتارت را انکار نمیکنم- این مسلمانان بین من وتو حاکم هستند(اجماع) وانان این حکومت را به من سپردند وبه تصمیم انها این منصب را پذیرفتم- نه متکبر بوده ونه مستبد به رای هستم؟؟!! ونه چیزی رابرای خودم برداشتم واینان همگی گواه وشاهد ند یعنی دونوع حکومت متصور است یکنوع ان مظهریت اش ولایت انتصابی خداوند است که درست هم میباشد ویکنوع ان مظهریت اش اظهاری است ودر رای شیوخ واقبال قبائل است هردوخدائی هستند واجماع با هرکدامبود ان یکی لیاقت رهبری را دارا است
بسم الله الرحمن الرحیم- بحثی درباره خصوصیات انسان وفرشته- نظریات شخصی است- درک علمرا به سه قسمت کرده اند- علم یقین شناخت حصولی یعنی شناخت از بیرون- شناختی که فرد شخصا تجربه نکرده است تا حدودی میتوان گفت طوطی وار است- دوم عین یقین درک عقلانی وفطری وتجربی باشد در حق یقین- بهترین جواب قدرت خلاقیت است وبتواند ان علم را بسط دهد وبعضی ها معتقد هستند که عین یقین رابا تمام خصوصیات علمی ان بفهمد – فرشتگان در سطح علم یقین نیستند بلکه بالاتر هستند ومسلما درسطح عین یقین هستند دلیل ان این است که حضرت جبرائیل علیه السلام با پیامبر اکرم صلوالته الله علیه واله والسلم در موردهای مناظر ومباحثه دارند ویا با انبیاهای گذشته مباحثه داشتند ویا فرشتگان دراحادیث مختلف سئوالات از خداوندمنان وجل وجلاله الشریف داشتند ومن جمله عدم کمک به امام حسین علیه السلام چیست پس به اوامر الهی واعمالی که انجام میدهند اشراف کامل دارند ولی فرشتگان قدرت خلاقیت ندارند ومورد به مورد میدانند وطبق دستور عمل میکنند ودم به نظر میرسد به تمام اسمائ وصفات الهی را نمیدانستند وازنجا که فرمودند که ما مقام معلوم داریم از هر صفت تاحدودی میدانستند جامع وشافی وکافی نمی دانستند لذاوقتیکه انسان خلق شد معلوم میشود که خداوند قبلا بحثی از خلقت انسان به ملائکه وشیطان نکرده بود وزمانی که فهمیدند که ازجنس خاک است وروح اومنشا گرفته ازخاک است درانسان ظرفیت بالائی که بتواند حداقل تحمل این علم راداشته باشد باور نمیکردند وبعدا فهمیدند که این روح عظیمترین روح ممکن خواهد بود فرشتگان فهمیدند وشیطان نفهمید وقبول نکرد واین ازمایش برای انسان درسی بزرگ است که از فرشتگان تقلید کند نه از شیطان که شکست میخورد یکمورد سنخیت انسان باخداوند که با نسبت است خداوند درعلم هم مورد به مورد هرچیز که فکر شود میداند مانن انکه مالغات را میدانیم وهم هرزمان اراده کند انچه میخواهد خلق میشود یعنی سیستم علمی وقدرتی برق اسا فراهم میشود مانندانکه مالغاتی ندانیم وخلق الساعه بوجود اوریم همانطورکه جناب بوعی سینا فرموده است هردومورد برای خداوند لازم است که نقص برای خداوند بوجود نیاید-
بسم الله الرحمن الرحیم- طنز انگلیسی- انکس که فکر خوداش را درمغز دیگران قرار میدهد- معلم است وانکس که پول دیگران رادرجیب میگذارد تاجر است- وانکس که هردوکار میتواند بکند زن خانه است وانکس درهردومورد بازنده است مرد خانه است
بسم الله الرحمن الرحیم- نیم نگاهی به رفتار بر ادران ترک-در دانشگاه لندن روزی سری به بخش تاریخ زدم- از یکی بخش تاریخ از استادی درخواست کردم که اطلاعاتی درباره کشور اذربایجان اطلاعاتی به من بدهد ایشان با تعجب گفت مگر خبری شده است که ما اطلاع نداریم گفتم نه خبری نشده است ایشان فرمودند خبری نیست فقط دربین انها مقداری ارمنستان جلو هست که انهم از ترس ما است واز ترکیه سئوال کردم فرمودند تا امروز فقط چهره خشن ازانها دیده ایم ان زمان غرب درمسائل کشورهای جهان سوم زیر ابی کار میکرد ویک تاکیتک پیچدیده رابازی میکرد که از که ملتها در غفلت وشهوت باقی بمانند وقهرمان خودشان را نشاسند واعتنائی به انها نداشته باشند ومعنویت غرب را جنگل معنویت ببینند ومعرف خدوشان را یک باغچه معنویت که درحال خشک شدن است ببینند کمی هوش لازم بود که حقیقت را درک کنندکه معنویت ما جنگل معنویت است ومعنو.یت غرب باغچهای درحال خشک شدن است که بهترین کارشناسان اول حضرت امام رحمت الله سپس علامه یگانه حضرت ایت الله مرتضی مطهری رحمت الله علیه است- ایشان از نبوغی بودند که به این زودی ها شناخته نمیشود تحلیل های ایشان درغرب باوجود انکه اطلاعات درباره غرب کمبود بعلت کمبود منابع که ایران اندک داشت اعراب باوجودانکه چند برابر ما اطلاعات داشتند باز اندک بود هوش وفق العاده که ازهمان میزان مسئله های فوق العاده پیچیده درک میکرد ومن زمانی که درایران بودم مداوم به خود میگفتم که ایشان روش ومتد تخصصی غرب را به خوبی درک نمیکند ولی زمانی که عین نتیجه گیری ایشان را استادانگلیسی دردانشگاه لندن بیان کرد مات ومبهوت شدم – جناب راسل که از قویترین پرچم داران ماتریالیست در دنیا است واقتدار عجیبی به سکولاریسیم وماتریالیست داد جزو اولین گروهها بود روی سیستم های تاریخی وخانواده کار کرد وایشان به این نتجه رسید که هستی همیشه ضعف دارد حتی اگر خداوند هم باشد- ومداوم درحال بر طرف کردن ضعف خود است وسیستم های انسان ساز چنین است- وخانواده باید مدل وسیستم کامل را بوجود اورد وشرایط انرا تبین کند ومثلا درشرایطی یک مرد با دوزن میتواند به یک سیستم کامل برسد جناب عظمت مطهری رحمت الله علیه فرمودند که این حرف ایشان درست است ولی ایشان دراین امر شیطنت کرد که دیگران سیستم های انحرافی رابوجود اورند وهمین طورهم شد شحصیتهائی مانند جلال احمد ودکتر عباس یمین شریف حقایق درک میکردند ودرموردانگلستان تا انجا متوجه شدم یکی ازبهترین کارشناسان ایشان مرحوم ایت الله ربانی شیرازی بود که به من میفرمودند این انگلستان چه میکند وشرح میدادند ولی همه کارشناسان اگاه یک نظر داشتندکه راسلیسم درحال افول است وتمدن ومانفیست ایدلوژی ایمده جهان بعضی صد در صد وبعضی هفتاددر صدر قم خواهد نوشت وغرب هشتاددرصد علوم تجربی راخواهد نوشت- وسرانجام غرب شمشیر را ازرو بست وطالبانی را بوجود اوررد که سد جدید باشد تحقیقان جدید که توسط روزنامه نگار معرف ترک اقای مصطفی اکیول که اقای ایمن ظواهری جزو ساواک مصربوده است وشکنجه گر مشهور ساواک مصربوده است- وبه خوبی درک کرده است که اسلام در ترکیه درحال از دست دادن روش های لیبرالئی خوداش به سمت دیکتاتوری است-واز طرفی باید گفت این سیاست الوکلنگی طبیعی نیست وکاسه ای زیر نیم کاسه است- من در زمانی که دانش اموزی بودم استاد ریاضی من فرمودند که ریاضیات مانند یک ساختمان است که مداوم از طبقه ای به طبقه بالاتر میرود مثلا به طبقه دوازدم که رسید طبقه سیزدم ضد مطالب دوازده طبقه زیرین است ومیابیست یک اسانسور درست کرد که مبتدی یک ظرب برود به طبقه سیزدهم ولی علوم انسانی یک هتل درنظر بگیر داوزده طبقه میسازد ولی همین که خواست بالاتر برود انرا به زمین میزندویک مسجد میسازد-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم -سناتور زیمباوی- زنان باید کمتر حمام بگیرنند وموی سرشان راتماما بتراشند تا جلوگیری از انتشار مرض ایدز بشوند-سیاست مدار زیمباوی در کنفرانسی تاکید کرد زنان را باید مجبور کردکه کتر غسل کنند وموی سر خودراتماما بتراشند وخودر ا کمتر جذاب بسازنند که باعث کمک به محدود کردن مرض ایدز میشود- سناتور مورگان فمای درکنفرانس گفت که او معتقد است که امراض قاتل زمانی گسترش پیدا کرد که درافرادی پیدا شد وعلت ان داین است که مردان درمقابل زنان خوش لباس وجذاب برای انها مقاومت کردن سخت است کهدر ساین زیمباوی جدید گزارش کردهاست واین سیاست مدار در گزارش خود اصرار دارد که میابیست قوانینی ترسیم شود که زنان را مجبور سازد که کمتر جذاب شوند تا بتوانند که خودر ا ازمردان محافظت بیشتری کنند ودر کارگاهی که درمجلس بر پا کرده بود که درباره اگاهی وهشدار دادن دربار مرض ایدز تشکیل یافته بودبیان کردن که برنامه ایشان برای زنان اقباس کردنروش زنان بعضی فرق مسیحیت در گذشته بوده است ایشان اضافه کردن که دولت وظیفه دارد که هرچه سریعتر قوانینی که زنان را مسئول ومجبور میکند که موهای خود رابتراشند و ماننذد فرق مسیحیت(اپوستولیک) وهمچنین کمتر حمام کنندکه یکی از انتشار دادن وایجاد کردن مسائل است سیاست مداردرتفسیر خودعلل ایجاد مشکلات را بدنوسیله شرح داد که معتقد است ترشحات بدن زنان که درهوا منتشر میشود در ضعیف کردن قوای انسان درمقابل مرض ایدز را تقویت میکند تا انجا بدن امادگی پیدا مرض ایدز میشود- نکته دیگر اخیر ا مسلمان بیشتر بردارن اهل سنت یک تعصب غیر قابل توجیه نسبت به بعضی زنان پیدا کردند که مثلا درمراکش سلفی ها دستور دادند که لباس زنان اندام نما را درخیابان ازتنشان دربیاورندویا دربلوجستان پاکستان زنانی که درخیابان تر موبایل استفاده میکنند اسید بپاشند ویا دربلژیک زنان مسلمان که بزعم انان شیطان دربدن انها رفته است با کتک زدن واعمال دیگر بیرون اورند ( اگزورسیم) که منجر به قتل یک زن شده ااست این روشها باعث شده است اعمال مسلمانان تفسیر به باز گشت به قرون وسطی کنند که به هیچ وجه صحیح نیست وهرگز دین چنین دستوری ر ا نداده است ومیابیست با بستهای فرهنگی و اندرز دادن شخصیت های علمی سطح بالا بخصو ازبانوان استفاده کنند وسطحخ اگاهی دینی مردم رابالا برنند وتلفن موبایل چناچه گذاشتن کلاس های بچگانه نباشد وقصد ازان جلب توجه باشد البته حداقل مکروه است ولی دلیلی برای کارهای ناشایست نیست-
بسم الله الرحمن الرحیم-اعجاز قران-یک دانشجوی ایرانی دردانشگاه لندن پیش من امد وگفت که یک پدیده فیزیکی استاد فرمودند که تعریف ان شصت صفحه ا- چهار است- من از ایشان پرسیدم- شش صفحه ویا شصت صفحه ایشان فرمودند شش صفحه؟!! شصت صفحه است این پدیده درفلان قرن قبل یک سطر بوده است وسالها همان یک سطر بوده است وکم کم سالی یک سطر به ان اضافه شده است وامروزه حداقل سالی یک صفحه به ان اضافه میشود- وشما از استادخودت بپرس درعلوم انسانی وضع به چه منوال است من این سئوال کردم وایشان فرمودند هشتادصفحه است ولی علوم انسانی با علوم تجربی دارای فرقهای زیادی است درعلوم تجربی وحدت متد وراه حل موجود است وراه حلها بسیار محدود با چند اصطلاح وعلائم بخوبی همه چیزروشن میشود ولی درعلوم انسانی بر عکس است تنوع راه حل ومتد تحقیق موجود است ومداوم درحال گسترش است ازتعریف گرفته تا تعین پیشفرض هاوفرص های اساسی و ضریب احتمالی هرکدام ونوع ترکیب انها وفرومول سازی انها ونحوی نتجه گیری بسیار متنوع است لذا باید به اختصار واجمال نکاتی را باید بیان کرد واین امر دردانشگاه لندن دویست صفحه است ومقدمه دوم اگر فرد بخهواهد کیفیت را مشخص کند در زبان انگلیسی یابایاد دستور زبان راعوض کند ویا قید وصفت و واصطلاح مانند ان را اضافه کند ویا جملات زیادتریی رااضافه کند حال قران و زبان عربی به نحوی است یک جمله معانی زیاد ویا کیفیتهای متنوع را دارا است به اصطلاح تفاسیر مختلف وبطنهای مختلف را دارا است وهم قابل اثابت است قرار دادی نیست یک بحثی موجود است که درتمام دانشمندان یک سان است اولا برای انکه مغز درست کار کند بایدبفهمد وملاک قضاوت داشته باشد یعنی تا حدودی علوم تطبیقی هراه ان باشد وعجیب است قران میفرماید هرچیزی درک نمیکنید یادنگیرید ودرباره انهم قضاوت نکنید که علوم روانشاسی درک به ان رسیده است که با بچه مادر درددل که با بزرگان میکند ویا بحثهائی که با بزرگان میکند با اونکنید زیر مغز اوتقلیدی بار میاید ودیگر قابل عوض شدن نیست وکار بسیار سخت خواهد که مرحوم دکتر عباس یمینی شریف از بچه ها سئوال میکرد ومادران را توبیخ میکرد وهرچه درک علمی درمحدوده کم دامنهای باشد مغز تصور میشد بهتر کار میکند وقد رت خلاقیت بالاتر است ولی امروزه به خاطر مسدله رشته های میان رشتهای که باعلم خاص ایشانم ارتباط دارد واز طرفی انگیزه های خاص که عمده ان جهان بینی است دانشمندان میفرمایند به شرط یادگیری با استاد ویادگیری حساب شده اشکالی ندارد ولی باید اصلی وفرعی کرد- بر ادران یهودی این اشکال بر دین مسیحیت میگرند که مطالب حضرت مسیح علیه السلام بسیار اندک است درحالیکه مطالب دین یهود متعلق به هزاران پیامبر است واگر مطالب معرفتی که این مطالب مطالبی بسیارسخت درک است وبارها به زبان مختلف تعبیر وبیان شده است ودرزمان حضرت مسیح علیه السلام درک چنان پیشرفتی نداشته است ونیازی به مطالب جدید ند اشته است وفقط بعضی تحریفات را ان عظمت روشن کرده است وبعضی خرافات بر چیده است وبعضی احکام مشکل را است ترکرده است وان دگم شخت وصلب را بودن که بی جهت یهود انرا خط ومشی قرار داده بود نرم تر کرده است ورحمت واسعه خداوند جلوه بیشتری نمود پیدا کرده است واما قران اولا حجم عظیمی در جملات جای داده است که درحقیقت حقایق وعلوم ان بی نهایت است (هفتادبطن-= بینهایت) که معصومین فقط درک میکنند و معانی وحقایقی با کیفیت مختلف که بعضی از اصحاب خاص ئر سطح وسیعتری درک میکنند وسپس شیطان مطالب بیشتری میفهمد وافرادی تلاش وصفای باطن داشته باشند به درجات با پیشرفت علم های مختلف به ان حقایق دست پیدا میکنند درحالیکه جملات ثابت هستند و این جملات میتواند با متدها وروش های خاص نتایچ های زیادی بوجوداورد که امروزه بنام ترکیب روشها مشهور است اما چمون اسلام دین نهائی فینال است تمام حقایق قرانی برای یک زمان نیست وبه تدریج ازان مورد استفاده قرار میگیرد البته با کمک مربی مشهور بعناو مثال ازدواج موقت در زمان صدر اسلام زیاد موردنیاز نبود وبه همین دلیل با ان مخالفت شد وائمه اطهار علیهم اسلام بهقول امروزی فرمودند بطور مصنوعی انرا حفظ کنید چون قصد منسوخ کردن ان ر ا داشتند که امروزه نیاز به مراتب بیشتر از قبل به ان احساس میشود وهمین مطلب نشان میدهد که قران از توانائی مغزی انسانها بسیار بالاتر استونظیری تا امروز برای ان پیدا نشده است
بسم الله الرحمن الرحیم- نگاهی به سخنرانی شاهزاده ولیعهد انگلستان جناب اقای چالرز در بیست وپنجمین سال تاسیس مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه اکسفورد انگلستان- با این عنوان که":اسلام ومحیط زیست دریک هماهنگی کامل هستند- ایشان جزو هئیت امنای این مرکزهستند- ایشان تاریخچه عجیبی دارند؟!! بعضی کارشناسان ایشان دراوائل یک شوالیه سرسخت وتند میدانستند واگردقت شود این روحیه تناسبی علمی با اوضاع انگلستان داشت- اولا یک عامل ان جنگ سرد بودودوم پس از پایان جنگ سرد اغاز حرکت اسلامی بود که بخوبی درک میشد که یک اتشفشان درحال ایجاد شدن است وظاهرا خبرنگاران از بیانات خلق الساعه وعجیب ایشان شگفت زده میشدند وقتیکه سئوالی از ایشان میکردند- ایشان همیشه میفرمودند که شماهم پرهستید وهم بسیار ثروتمند میباشید ودرنتجه انان از سوئال بعدی طفره میرفتند این نوع موش وگربه بازی ازهنر های غرب بخصوص انگلستان است واسلام را بعنوان ملحدعصر جدیدنام دادند وگام به گام بر شدت وغلظت ان افزودند که ایشان ضمنی درسخنرانی شان اشاره به تفکر میکانیکی( نه ارگانیکی) پول پرستانه وبرتری طلبی وجداع کردن مسلمانان از جهان وخود ر برتر دراین جهان نه عضو این جهان وعدم درک سیستمی که همه اعضای یک سیستم هستند وبه هم وابسته هستند بیان کردهاند ومشکات جهان را که که متلاشی شدن جامعه وخانواده ونابودی محیط زیست را ازتفکرات درونی انسانها سرچشمه میگیرد بیان کردندایشان سعی دارند که اقلیت ها درانگلستان خودرا عضو انگلستان بدانند ودرفعایتها شرکت کنند واحساس مسئولیت نمایند وهم جنان که بیان کردند چند لقب دیگر برای ایشان درحال بوجود امدن است ودرچند موسسه دیگر جزو هیت امنا خواهند شد ایشان بیان نمودند که حداقل هفتاد درصد دانشمندان انگلستان به خدواند ایمان دارند وجامعه های ایمانی درانگلستان نیرومند است که میابیست باهم به یکنوع همکاری وحدت برسند واز اعتماد به نفس جوانان مسلمان قدر دانی کردند که ایشان ازان مراقبت خواهند کرد که میخواغهند وحدت درجوامع متنوع را با تاکید بران بوجود اورند که یک اسوه جهانی شود .ایشسان هم ضمنی گلایه کردند که سخنرانی قبلی ایشان دراین موارد پژواک کمی داشته است وشعار ایشان این بود که بهترین مسجد طبیعت است البته کارشناسان معتقد هستند که این سخنرانی شاید متعصبین مذهبی را تحریک کند که معرفت اسلامی درسطح معرفت مذاهب جنابان خواهد بود؟؟!! وسکولارها که به جهالن تاریک دوباره قدم خواهیم گذاشتواسلام به حرکت صنعتی شدن ما نقطه پایان خواهد گذاشت گرچه به مطالب فوقالعاده ارزنده اسلام اشاره نشد وبحث تعادل در این جهان ونقش حیاتی موجودات این جهانی در زندگی بشرجالب بود بخصوص که فرمودن پیشرفت به این معنا نیست همه چیز را بعد ازمصرف پشت سرمان درجاده رها کنیم بلکه باید چگونه رشد که است وریشهای به قضایا تعوجه داشته باشیم وحتما درتوسعه انان بکوشیم ودانشمندا سکولار همه چیز را نابود میکنند ومذهبیون همه چیز راله میسازنند حتی یک دیگر وجامعه همه چیز رابه حراتج گذاشته است ومیفرذوشد بودن انکه بداند جهان به این سرعت نمیتواند انرا تدارک کند ومصرعی از یک شاعر انگلیسی اوردند که عقاب گوش به صاحب خوداش نمکیند وحرف انرا اصلا نمیشوند امید است بیان خداوند دوباره شنیده شود این بار از ندای اسلام وسکولاریسم نگاه را به زمین دوخته است که فرمودند بیادبا عظمت وابهت وحیرت دوباره به اسمان بیادخیره شد ویکی از رنجها کمبود اروزهای طلائی است