بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به کتاب:"مسیح (علیه السلام": نوشته کارل پاسپرس فیلسوف المانی:" مترجم محترم جناب اقای احمد سمیعی بحث را ازمقدمه ان کتاب شروع میکنم- ایشان مینویسد که فلسفه نهاد است وعلم تجربی نیست نظریه شناخت نیست؟؟ بلکه مولود ": ضرب تکان وخود زندگانی": و عمل؟؟!! راهبر به حقیقت هستی- مبدا حرکت فکری واو بیان روانشناختی قیام حضوری است که روزنهای مابعد طبیعی ومنطقی به جهان وهستی برین میگشاید- قبل از وارد شدن بحث یک مقدمه بیان شود یک اسمانخراش هشتاد طبقه را درنظر بگیرید در طبقه اول یک طرح ساختمانی که اصلا بفکر هیچ کس نمیرسد طرح میشود واین طرح به طبقه بالامیرود بر اسا یکسر ی قواعد که هیچکس بلدنیست روی ان کار میشود تا طبقه هشتادم که درطبقه هشتادم گفته میشوداین رابسازید وبدرد فلان کار میخورد هرچه فرد تصور کند به ان شاخت ابزاری گفته میشود مثلا درمنطقه معتدل ساخته میشود هویت اصلی نیست کسی هویت اصلی میفهمد که از طبقه اول اگاهی داشته باشد وتا طبقه هفتاد ونهم ویافر ض کنید چشم کسی ببندند وتنها ایشان چهار غذا راخورده باشد ویک ماده ساختگی به ایشان بخورانند وبگوید این چیست اگر گفت نزدیک به ماهی فلان است این یک شناخت ابزاری است این شناخت هویت حقیقی ان ماده نیست وتمام فلیسوفان معتقدهستند که بایدهویت حقیقی ر اکشف کرد- در مسئله روح دقیقا همین قانون هست ودرشناخت هویت اصلی انسان همین قانون است- اقایان کمونیست به کتاب انجیل ایرادگرفتند که سرتا پاغلو است داستان همان داستان چوپان دروغگو است ازبس دروغ گفتن به مطالب درست انجیل هم اقایان شک میکنند درانجیل است تصور میکنم فردی همراه حضرت مسیح علیه السلام بوده است جان بوداست ونوشته است د ریک روز گرما من همراه حضرت در یک جاده خاکی حرکت میکردم وبه نزدیک یک سه رارسیدیم وایشان فرمودن جان ان خانمرا دیدی ومن گفتم کسی را نمبینم ایشان فرمودن بزودی ظاهر میشود وچنین شد وحضرت ایستادند وان خانم امد وتقاضای شفائی داشت وحضرت فرمودند به خداوند ایمان بیاور وعمل صالح انجام بده وشفا خواهی یافت- اقایان میفرمایند این اخلاق فوق تصور است وغلو شده است ولی نمدانند که ایشان اسوه الهی است تنها برای بشر بلکه برای جبرائیل علیه السلام اخلاق حضرت جبرائیل علیه السلام درچه حداست درست است که ظرفیت انسان محدود است ولی حد انرانمیشودتشخیص داد بلکه براساس بیانان عرفا اسلامی یک سری شناخت.کمالات اخلاقی اط رف خداوند پیشکش میشود مانندانکه فردی حرکت میکند ویکدفعه طی ارض میکند وبه مکه میرسد- انبیا اعظام رحمتالله علیهم اجمعین در اخلاق وعلم درحد معجزه هستند- اجملا شناخت ان خانم داز ایمان یک شناخت ابزاری ویا اجمالی است وان ماهیت ایمان نیست ولی بقول ایشان روزنهای به هستی برین است ایا این ایمان درک اجمالی از خدواند رابوجودمیاورد یانه بله بوجود میاوردبر خلاف نظر ایشان د رفورمول های علمی چناچه فرمول تان حد که درست کار میکند بودن دلیل نیست یک رابطه باحقایق وواقعیت هادارد وزمانی به بن بن بست رسید بقول ایشان حد ان مشخص میشود ولی ایمان اگر به بن بست نرسید جزاز طریق خداوند راهی دیگر نیست چرااگر به بن بست برسد تناقض ایجاد میشود وتناقض در کار خداوندمنان نیست-ادامه دارد
- بسم الله الرحمن الرحیم-- نقدی بر مقاله-جناب استادعزیزدکتر شایگان- بنام":زیستن در محل تلاقی فرهنگها وز مان ها—بخش اخر- بطو ر خلاصه ایشان معتقد است که از همه افکاربایدیک معجون ساختکه میابیست بسیارعلمی واکامیکی باشد ودرنتجه بایداز مدارفرهنگی بسته خودی؟؟خارج شد واز مشخصات متافیزیکی خود فاصله گرفت واز راه فکری خودرا درتلاقی نگاه ها وفرهنگ ها پیدا کرد- برای پاسخ به ایشان یک مقدمه ای لازم است- زمان امام زمان صادق علیه السلام عرب وعجم ایشان بعنوان رهبر اینده انتخاب کردند واین نشانه پیروزی وسلامت ودرستی انقلاب کربلا است- ایشان نپذیرفتند- .دلیل ان بابیان من بدین گونه توجیه کردند که دوجریان ا نحرافی اساسی تاریخ اسلام رخ خواهد یی جریانی که درزمان نزدیک به رحلت رسول اکرم رخداد یا باید بپذیرم ویا باید بجنگم وهردو شکست رادرپی خواهد داشت وانچه شیعه تا امروز بدست اورده است بر باد خواهد داد ودوم جریانی برای حضرت امیر رخداد وحتی نزدیک دوستان خواهان امتیازات نامشروع هستند وانهم باز هرنوع عمل کنم باعث شکست خواهد بود وچه بهتر که این اتفاقات برای دشمنان ما رخ دهد وچنین هم شد اما از احادیت ان عظمت روشن میشود تا انقلاب امام راحل رحمت الله علیه والسلم چنین است وبقول امام راحل علیه السلام فرق برخواهد گشت چه درایران وچه دردنیا با وجودانکه شیعیان خود را از حکومت کنار کشیدند حکومتها انچه که میتوانستند درکوبیدن شیعه کوتاهی نکردند شیعه بقول استاد معززحضرت ایتالله شهید مرتضی مطهری رحمت الله علیه والسلم چوب دارخوداش بر پشت اش حمل میکرد واز زیر خروارها شن خود را بالا میکشید وپس از غیبت کبری چون نمیخواست از مسیر تعین شده بیرون رود ماند برادران اهل سنت همیشه دراین ترس بود که حکم را پیدا نکند وزمانی حکم را پیدا میکرد موردمسخره دوستان اهل سنت واقع میشد که امروزه بخوبی مبین است وهمیشه متزلزل بود که پیروانش اورا تنها نگذارند ونابود نشود ولی سرانجام به قدرتی امروزی رسید ویک سرگردن از رقبا بالاتر رفت- امام راحل بخوبی تشخیص داد که قیام ایشان هم قیامی است که میتواندحکومت اسلامی ایجاد کند لذا در طول تاریخ تا زمان ایشان شیعه سر درگریبان خود داشت امادرپیشرفت شناخت اسلام کوشا بود گرچه افت وخیز داشت وتاحدودی در سطح جهانی چه اسلامی وچه غیر اسلامی تحقیقات جالبی درباره اسلام شده است وبخوبی روشن است که اصلی نیست درکشورهای پیشرفته که عامل رشدانها بوده است مانند امریکا واطریش پس از جنگ جهانی دوم در اسلام بصورت کاملتر وعالی تر نباشد چه برسد به مسائل معرفتی واعتقادی زمانی من میخواستم به ایران بیایم خانمی که در دانشگاه لندن دارای بخشی بودمن راخواست وگفتند به ایران میخواهی بروی گفتم بله وباخشم خاص گفت میخواهی راجع انگلستان کتاب بنویسی؟؟ ویا ازمعلوماتی که دراین جا بدست اوردی ودرضمن مقایسه اسلام کنی ومن گفتم من نمیدانم- من منکر پیشرفته های غرب نیستم ولی اصلی ندیدم که دراسلام نباشد بعضی عقده هااساسی وبعضی ازانها بقول ظریفی ویترینی است وانشا الله بیانات مشعشع حضرت صادق صلواته الله علیه واله والسلم درستی خوداش اشکارخواهد ساخت بر جهانیان مدلل ومشخص خواهد شد که علوم در نزد اهلبیت مکرم رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم است
بسم الله الرحمن الرحیم-جناب اقای اوباما طفا بقول حضرت ایت الله العظمی شهید همیشه سرفرازایت الله دستغیب رحمت الله درباره مصبیت زده گدابازی درنیار که هرکس گدابازی دربیارد عاقبت گدا میشود واز اه انها بترس وماند حضرت ایشان شبها درحیاط بخواب مردم را بسیج کند تاانجا که میتواند کمک کند وپول هست خداوند ازجائی که نمیدانید فراهم میکند واز سرنوش خاندان پهلوی عبرت بگیر
بسم الله الرحمن الرحیم-بخش سوم- نقدی بر مقاله-جناب استادعزیزدکتر شایگان- بنام":زیستن در محل تلاقی فرهنگها وز مان ها-جناب استاد شایگان در بحث معنویت خوداگاه وباز به نظر حقیر دربعضی موارد اشکال های درستی گرفته اند ودربعضی موارد غیر منصفانه است- اولا ایشان از بعد اکامیکی مسئال موردبحث قرار میدهند وقرار نیست که بحثهای افرادعامی ملاک بیاورند وبسیاری ممکن است کوانتم فیزکی یک فرد به غلط بیان کندبعنوان مثال نامدارائی- تعصب(جاهلیت)-کین توزی- خود پرستی-ممنوعیت- ومنع- ونصیحتهای سطحی اخلاقی- یکتاپزستی منفی ومانندان- ایشان به روش گثرت گرائی معتقد است خوب اینهم یک روش است تعدار روشها به مراتب بیش ا ز ان است ونمیشود تنها به یکروش اعتنا کرد وهر روشی میتواند دارای وپژگی های خاص خوداش باشد –هرکدام درجای خود بیشتر موثر است بایدانرا انتخاب کرد همچنان که درعلوم تجربی اینچنین است واساس همانطورقران مجید میفرماید جدال احسن باشد قول لین باشد بهترین روش شاختی باشد- ایشان میفرمایند معنویت بایدهمراه ازادی باشد اگربه این معنا است که تحمیلی نباشدمطلب دقیقی است واز روی اگاهی باشد اما ایشان میفماید که ایدلوژی درعصر ما تمامیت گراست- بادرنظر گفتن مطالب دیگر ایشان به اینتجه رسیده میشود که ایدلوژی مانند فرمول علوم تجربی همیشه درنسیت باقی میماند ومداوم توسط حوداث تاریخی- اجتماعی وغیره به سمت غنی شدن که حداش بینهایت سوق پیدا میکند وبه اصطلاح ایشان منجمد نمیشود ودراین مورد یک امتیاز مثبت به سکلولاریسم- میدهد وایشان ترکیب سنت مذهبی ومدرنیته لازم میشمرد روزی خانم استاددر دانشگاه لندن فرمودند که کتابخانه است دراین دانشگاه که مسئول تهیه کردن اخرین روشهای تحقیاقاتی است وهرسه ماه روشهای جدید را میاورد ومجانی یک فتوکپی به شما میدهد دلیل ان این است شرکت معظم مثل اتم شناسی ودیگر سازمانها معظم بودجه نجومی دربار روش تحقیق هزینه میکنند ومن هربیست روز سر میزدم وچند روش جدید اماده بود- اما درهمین دانشگا خانمی که مسئول روابط دانشجوئی بودند به من توصیه میکرد که انسان بعضی خصوصیات شخصی دارد ودرغرب کسی حق ندارد درباره ان سئوال کند- مانند ایدولوژی فرد مثلا فکر کندتعداد خدایان شش تا است مگر انکه باطیب خاطر بخواهد- .ایدولوژی دلیل ندارد که واردتحقیقات مداوم شود- اینجا است که دانشمندان علوم تجربی بیشتر موردتوجه هستند تا افرادمذهبی درغرب وبه همین دلیل است که حافظ وخیام- واخیر مولوی موردتوجه واقع میشود واین حرف معنا ندارد دراینترنت خواندم- که روی درک جناب کندی ریس جمهور اسبق سخت کار میکنند شخص خودر حتی درمسائل سیاسی حکومتی قوی تر از جناب کندی میدانسته است وبه سختی اجازه گرفته است که باایشان مصاحبه کند وپس از مصاحبه واز طرق دیگر بزعم خوداش تا هشتاد درصد نظریات جناب مندی رابدست اورده است وبعضی ازانها درنزدایشان موردانتقاد قرار داده است که ایشان پس بحث زیاد پذیرفته است وعینا دریک مصاحبه بیان کرده است- ایان سعی کرده درمسائلی که از جناب کندی اطلاعاتی در دست نیست خودایشان جوابش باز سازی کند و وشخص دیگری دراین مورد کار کرده است به این نتجه رسیده است که فقط هیچده درصد اطلاعات از جناب اقای کندی درست است با وجودانکه بسیاری از اطلاعات رابیرون داده نشدهاست وسازمان سیا مابقیه را به پنچ نوع جعل کرده است ومهم این است که انها ایجا ضرروتخریب میکند ونمی شود به سئوالات پاسخی نداد وانهم مضر است پس درالیدلوزی به مراتب اولای پاسخ دقیق پیدا نکردن بسیار مضر بلکه خطرناک است فقط یک مطلب میماند که افرادانتخصص که بتواندبه خوبی جدال احسن کنندندارند واین یک حقیقتی که اولا تخصص میخواهد وثانیا بقول علما نحو ورود میخواهد واین روش رابایدبه همه بیاموزندودثانی اسلام عزیز ناب معنیت دربسته نیست معنویت باز است- عالمی میفرمودند فردی یک ایه از قران میخواند وزمانی که تعمق میکند لذتی میبرد اینلذت درسطح دنیائی است همین لذت در برزخ قابل مقایسه بادنیا نیست ولذت بهشتی اش قابل توصیف نیست- مانندانکه بچه درشکم مادرخون میخورد همان غذای اواست بیرون شیر میخورد- وحی وفطرت بقول استادمعزز مرحوم ایتالله جعفری مانندگل درحال باز شدن است ئعق ماندگی اش بعلت ذاتی نیست بعلت عدم توجه انسانهاست-ادامه دارد
نیم نگاهی به انقلاب امام حسین علیه السلام-بخش دوم- عظمت انقلاب در دومرحله کلی است یکی کیفیت در زمان خزندگی ودوم کیفیت پس از انقلاب است پیروزی برای انقلاب که درجهان سوم زیاد روی ان تاکید میشود انقدر ها ارزش ندارد- یک فرق عمده بین انقلاب های الهی با انقلاب های بشری درهمین موضوع است که درانقلابهای الهی چند فاز است درانقلاب های بشری یک فاز است وامروزه بخوبی تز الهی اثبات میشود که به تاکیتک خم ورایت کردن حلبی برای بریدن شهرت دارد که به سادیگی بخصوص د رمسائل انسانی یک فاز معنائی ندارد وحتی درمسائل تجربی هم به همین نحو است-ائمه اطهارعلیهم السلام استادان علوم الهی هستندومشیت انسان با وجود ازادی واختیار انسان به انجاهدایت میشودکه خداوندمنان میخواهد ولو ناخدا پیراهن بدرد- وائمه اطهار علیم السلام به موقع عمل میکنند صاحب عصر وزمان هستند-کوفه مردان وجوانانی انراساختند که اسوه جهاد سازندگی وبسیج رزمندگی بودند در زمانی که یک نهال خرماهم نبود که زیر ان استراحت کنند ووچهار نیزه به زیر سپر میزدند تاسرشان از گرما حفظ شود به سازندگی اقدام میکندوبه موقع با راهزان وکفار میجنگیدند بودن هیچ گونه چشم داشتی واحادیث پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم زمزمه میکردندوشهدانر ا میچشیدند قبائلی که در اطراف مدینه گردامدند تعد اد اندکی ازانان دارای وجه اسلامی ناب وبرجسته بودند غالبا قبائلی بودند که در زمان جاهلیت شان ومقام خاصی نداشتند ومور دتوجه نبودند ولذا زمانی که اسلام ظهور کرد هم اسلام راقبول نداشتند وهم از سران قریش ومدینه دلخوربودند وناراحت ولی سیطره اسلام که فضار ا بدست گرفت وبخصوص مریدان متعصب سخت کوش تاثیرات شگرفی بر جوانان ومردم ساده گذاشت مجبور شدند رنگ مسلمانی به خود بگیرند ولی چون اهل دفاع از اسلام وپستان به اتش بدهندنبود درنزد جوانان ومردمان ارزشی زیادی نداشتند وچون نزدیک قلمرو حضرت علی علیه السلام بودند ومخیواستند به شانی برسند وحتی بتواند به لقمه های بیشتری دست پیداکنند واز زخم زبان هم اسوده شوند با حضرت بر علیه معاویه واردجنگ شدند ولی ان انتظاری که داشتندبر اورده نشد ودران زمانهم نمیتوانستند به نزدمعاویه برونندزیرا به انها بهائی نمیداد ولی پس از شهادت علی علیه السلام ورق بر گشت ومعاویه به انها محتاج شد واندکی به انها بهاداد وانهاشروع کارخودراتوجیه کردند ورجز خواندن که حضرت علی علیه السلام هرکاری کرد برای خود وفامیل خود ودوستان خود ونهخودخورد ونه به مابخشید وبرای اینده میراث خوارن خود گذاشت وبه ما بهاندادچون خود رای بود وشانی برای ما قائل بود وتمام سیاست اش اشتباه ودسیسه بود وذهن جوانان ومردم ساده لوح را پر کردند وامکان انکه انهار بزدایند برای شیعیان امکان پذیر نبود امام حسین علیه السلام درکربلا بقول عالمی دوکار عمده کرد یک انکه یک خلاصه ا زمعارف اسلامی به نحو شیوا بیان کرد که بی نظیر است ودوم به این شبهات پاسخ دندان شکن داد وحقایق راروشن کرد وعظمت خاندان عصمت وطهارت مشخص ومبرهن کرد پس از شاهات حضرت اقایان عنان راازدست دادند به یک عیاشی وچپاول وفریب وزیراب تمام احادیث نبوی و.اسلامی رازدند تانکه انجوانان ومردم عادی کم کم بیانات مشعشع حضرت امامحسین علیه السلام درذهن انها خود تحلیل شد وپی رهبران امدن این بود ان جایگاه ومقامی که میخواستید مارا بانجا برسانید شما که تمام احادیث رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم را که پنبه کردید؟ زعمای قوم فرمودند ما گول خوردیم وتواب میشویم وجبران میکنم-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به انقلاب امام حسین علیه السلام مکتب دین- مکتبی مخالف هوا وهوس وتمایلات شهوانی تاریک است ودرک روشنائی ان روشنائی است که انسان مهذب ومخلص درک میکند وانسان ازلذاتهای بی ارزش وبدون معنویتکه سرانجامدراو اتش وغضب بوجود میاورد وهمانطور قران مجید فرموده است مداوم به تاریکی میرسد واین تاریکی بقدر غلیظ میشود که دست خودرا نمیبیند ونمیداند برای نجات خود به کدام سمت شنا کند ودرضمن اتشی رادردل بوجود میاورد که ارامش حقیقی ازاومیگرید ولی بعلت اعتیادبه لذتی ولواورا بسوزاند پابر جا میماند ماند برتری بردیگران وجاه طلبی ها وبدستاوردن قدرتها برای رسیدان به امال ها گرچه نور درفروتنی وزهد وانسان دوستی وبدنبال معبود ابدی خوداست انچنانکه حدیث نبوی میفرماید امت من به هفتادسه گروه میشوند ویک گروه ان اهل نجات هست ودرحقیقا ان گروهها بدنبال مکتب دین نیستند دین وسیله است برای رسیدن به امال های انها است دین مطابق میل خود میتراشند ومیسازندومخلوق ذهن انها است تا امروز جهان از ابتدا برهمین منوال بوده است- جامعه شناسی غربی این حقیقت را میپذیرد ومعتقد است که جامعه مسیری رانتخاب میکند وارام وارام به مسیری که میخواهد برود حرکت میکند ویک حرکت خزنده وارام طی میکند وسعی میکندموانع رادور بزند وزمانیکه قدرت پیدا کرد برای به هدف رسیدن انقلاب میکند لذا گروه های دیگر درجهت رسیدن به هدف عمد جامعه باشد از اوپشتیبانی میکند ولی غالبا گروه های کوچگ بعد از پیروزی تصور میکنند که کار اسن است ومیتواند هدف جامعه به راحتی به سمت اهداف خودشان بچرخانند ولی باشکست مفتضحانه روبرو میشوند زیرا متوجه نیستند که جامعه در طول مسیر هدف راتعین کرده است ودران به پیچیدگی رسیده است واهداف که ساده هستند تمایلی به انها ندارد اگر انها عاقلباشند بایدصبر کنند تا جامعه به سمت انها تمایل پیدا کند وبه ان قاعده برسند حرکت انسان درجهت تاریکی کم کم عوارض ناخوش ایند خودرا نشان میدهد وانسان بدنبال تغیرمسیر به سمت اهداف جدید است جز عده ای که درا ن شرایط میخواند بمانند وراه حل انها این است که جامعهرا به حال خودبگذارنندودرحاشیه متن باشند وباز انها اشتباه ذمیکنند وتصور میکندکه میتواند بر مشکلات بازور غلبه کنند وسرانجام شکست میخورنند- حضرت علی علیه السلام فرمودند ما اهلبیت مکرم حقایقی از دین نمیگویئم که جامعه ازما دوری گزینند انچه میگویئم باعث جلب توجه انان میشود زیراجامعه ظرفیت انراندارد چون مخالف افکاروامیال انان است لذا جامعه انسانی هیچگاه ولو موافق با اهل بیت مکرم نباشد در اصولی بانها شریک است که بحث خواهد شد منجمله چنان جامعه نخواهد امام علیه السلام خودرا تحمیل نمیکند هم حضرت علی علیه السلام وهم امام حسن علیه السلام نین کردند وحتی در زمان امامحسن علیه السلام امام حسن علیه السلام از امام حسین علیه السلام درباره کناری کردن مشورت کردند وایشان هم تائید کردند ودهسال هم درکنار بودند وچهره محبوبی شدن که چناچه معاویه علیه العنت ایشان را شهید میکرد به انقلاب سختی دچار میشد- حضرت زمانی که عراق اماده انقلاب بود وان رویه درکنار بودن ترک کردن وبه انقلابیون پیوستند وانچه امام دراین انقلاب بکاربست یکی از بهترین نوع انقلاب رابه جهان نشان داد- این انقلاب دوپیام دارد که پیام ابدی انقلاب است- یک انکه این رهبررا قبول نمیکنم چون اولا با معیارمن هم خوانی ندارد ودوم ظالم است-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-خطاب به ملت اسرائیل- امرزوه به خوبیمشخص میشودکه حکومت اسرائیل تمایلات فردی وجمعی بخصوص فرهیختگان ملت خودر را به هیچ گرفته است واز تکنیک وتاکیک های احزاب کمونیست در اروپای شرقی تبعیت میکند در باغ سبز نشان میدهد وسپس خواستهای خوداش را تحمیل میکند بله سمت رو شهای استالینیستی نزدیک میشود بهاری برای اسرائیل هم بوجود نیاورده است- وهمهچیز باخنده شروع میشود وبافراموشی پایان میابد- تحمل رهبران اسرائیل به پایان رسیده است وعاشق مصاحبه هائی هستند که یک سرنوشت مختومی رابرای مردم اسرائیل رقم بزنند- وحتی تاثیری از فرهیختگان یهود در طول تاریخ هم خبری نیست وبقول معروف راهنمای شما برای رسیدن به بهشت سگان شدهاند صلح یعنی حرفی نزنی وکاری انجام ندهی ووکم حوصلگی نکنی- وهیچ امیدی هم برای بهبودی متصور نمیشود- زندگی روزمره به کمدی درام تاریک تشبیه میشود که کمترین نوری را دراینده تحمل نخواهد کرد وحداقل میبایست فردی نقش اقای جبرائیل گارسیامارکوئز را ویا اقای الکساندرسولژنیتسین را ایفا کند شما امروزه در حافظه جهان درحال شناختن وتجزیه وتحلیل شدن هستید وحقایق شما با بصیرت تمام وتمامی درک وفهم میشود وشما میتوانید از جهاناین درخواست کمک ورسیدگی کنید- وحقایق اسرائیل رادرجهان منتشرکنید- این چنینن نیست بیان حقایق منجر به مرگ انان میشود- همه قولهای راستین بشری درحال خوردن شدن درل زیر چکمه های صیهنویست هست- ویک زندگانی سرد بی رمق وپوچدرحال تشکیل است وحتی کار مورد دلخواه وعیاشی وزنبارگی هم دیگر نتجهای نمیبخشد وزندگانی چهره وحشیانه وخشن وانتقامجویان خوداش را اشکار کرده استوبه روح اجازه همانگی باجنایت راداده شده است ودرحال انسان بودن موقیتاش را دارد است میدهد