خودتان را با خودتان مقایسه کنید
یک ماه قبل و یک ماه بعد
تو منحصر به فردى
از تو در این دنیا فقط یک نمونه وجود دارد
چرا در این شهر و کشور بدنیا آمدى جوابى ندارد
چرا در این محله و خانواده هستى جوابى ندارد
چرا پسر عمه جانت ماشین آنچنانى سوار مى شود
و تو ندارى
چراها را کنار بگذار
راهت را پیدا کن
هر راهى که عاشقش هستى
هر جا که دلت ترا مى برد
حرکت کن
به سمت رویاهایت
حرکت کن به سمت آنچه آرزو دارى
اما
یادت باشد
از همین لحظه
تلاش کن و لذت ببر
حرکت کن و لذت ببر
بخواب و لذت ببر
گریه کن و لذت ببر
موفقیت این نیست که سوار بهترین ماشین دنیا شوى
موفقیت این نیست که بخواهى آدم خاصى باشى
موفقیت یعنى
یک آدم معمولى هدفمند باشى و از داشته هایت لذت ببرى
همین حالا
خود معمولیت را در آغوش بگیر
برو جلو آیینه
خودت را خوب نگاه کن
با همین صورت با همین بینى با همین اندام
فریاد بزن
من خودم را همینطورکه هستم دوست دارم و تأیید مى کنم
یاران موفقیت
بیاییم از امروز نگاهمان را به همه چیز تغییر دهیم
امروز روز تغییر است
حسادت به داشته هاى دیگران ،آنچه امروز خودمان داریم را نابود مى کند
سلامتیمان در خطر است
اضطراب بهترین بودن ما را از پاى در مى أورد
مراقب باش که آنچه را میخواهی واقعا انتخاب خودت باشد نه اجبار از روی حس رقابت و کمبود
خواسته های خالص و منحصر به فرد خود را خلق کن
باید راهى باشد ،باید راهى باشد ...
?? احمد حلت
????
join?https://chat.whatsapp.com/D1qilLNL2JF6hy6Z4SlCn0
خودتان را با خودتان مقایسه کنید
یک ماه قبل و یک ماه بعد
تو منحصر به فردى
از تو در این دنیا فقط یک نمونه وجود دارد
چرا در این شهر و کشور بدنیا آمدى جوابى ندارد
چرا در این محله و خانواده هستى جوابى ندارد
چرا پسر عمه جانت ماشین آنچنانى سوار مى شود
و تو ندارى
چراها را کنار بگذار
راهت را پیدا کن
هر راهى که عاشقش هستى
هر جا که دلت ترا مى برد
حرکت کن
به سمت رویاهایت
حرکت کن به سمت آنچه آرزو دارى
اما
یادت باشد
از همین لحظه
تلاش کن و لذت ببر
حرکت کن و لذت ببر
بخواب و لذت ببر
گریه کن و لذت ببر
موفقیت این نیست که سوار بهترین ماشین دنیا شوى
موفقیت این نیست که بخواهى آدم خاصى باشى
موفقیت یعنى
یک آدم معمولى هدفمند باشى و از داشته هایت لذت ببرى
همین حالا
خود معمولیت را در آغوش بگیر
برو جلو آیینه
خودت را خوب نگاه کن
با همین صورت با همین بینى با همین اندام
فریاد بزن
من خودم را همینطورکه هستم دوست دارم و تأیید مى کنم
یاران موفقیت
بیاییم از امروز نگاهمان را به همه چیز تغییر دهیم
امروز روز تغییر است
حسادت به داشته هاى دیگران ،آنچه امروز خودمان داریم را نابود مى کند
سلامتیمان در خطر است
اضطراب بهترین بودن ما را از پاى در مى أورد
مراقب باش که آنچه را میخواهی واقعا انتخاب خودت باشد نه اجبار از روی حس رقابت و کمبود
خواسته های خالص و منحصر به فرد خود را خلق کن
باید راهى باشد ،باید راهى باشد ...
?? احمد حلت
????
join?https://chat.whatsapp.com/D1qilLNL2JF6hy6Z4SlCn0
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- مومنین باید بخوبی دوستان خود ودشمنان خودرا تشخیص دهند وفریب نخورد چون دشمنان اگر بازور نتوانستند پیشرفتی داشته باشند از طرق دیگری عمل میکنند- وفریب یکی از ان راه است درتمام ملت ها داستان گرگی که گوسفند نما میشود تا بره هارا بخورد- داستان سامری همین موضوع را بیان میکند- که بت تراش بود وبیشتر از طلا ونقره بت میساخت به ادیان الهی علم زیادی داشت به دانشمند بودن هم معروف بود- وضد دین الهی بود درباره یهودیان همراه حضرت موسی علیه السلام امدند اعداد مختلف است دوهزارنفرهم گفتند هزارنفرهم گفتند درحدود هفتصد نفر شاید بهترین باشد اینها خانه ها ووسایل خودرا فروختند طلا ونقره خریدند که درفلسطین وخانه بخرند واین بار بسیار برای انها مسئله ساز بود لذا درقران سامری را با ال معین کرده است ایشان بر یا ضربه زدن پشت سر کاروان حرکت میکرددرمیقات که حضرت موسی علیه السلام یک مرتبه ا ی مانند معراج حضرت محمد صلواته الله علیه و اله والسلم پیدا کرد وفرمودند من سی روز میروم وبعد باز میگردم تابع حضرت هارون علیه السلام باشید وبدستورات ایشان عمل کنید درمکان مقدسی هستید هرچه میتوانید دعا وحاجات بخواهید ودسترات زیادی به حضرت هارون علیه السلام داد- جماعتی گفتند ماهم میایم هرچه نهی کرد ئکه شما ادب وشان ندارید گفتندبرای حفظ شما ودرک این مقام بکنیم همه خواستند بیایند از هفتصد نفر خودشان هفتادنفراز اشراف- انتخاب کردند- سامری فرصت غنیمت دانست که خدای نادیده زیاد کاری برای ایشان نمیشود کرد یک خدای زمینی باید داشت دراطراف او کارهای میتوان کرد پذیرفتند وطلا ونقره بخشی را سامری داد وبخشی از انها گرفتن دریک گودال کارگاه درست کرد و گوساله ای ساخت که درمصر گاو مقدس بود وگوساله خدای کوچک بود درازمایش خداوندمنان یک کمک های به کفر میکند فرمودند تحت تاثیر واقع نشوید که درواقعیت باطل است ولی فریبنده استدرضمن اسب حضرت جبرائیل علیه السلام یک دفعه پیدا شد که اسب ماده بودوارد رودخانه شد واسب فرعون بدنبال او وارد رودخانه شد نقش زنان بیارمهم است چه درجهت مثبت وچه درجهت منفی - وخاک زیرپای اسب حضرت جبر لئیل علیه السلام صدای خوار که صدای گوساله است میداد سامری این خاک برداشت که دربزنگاه از ان استفاده کندکفر ودشمنان اسلامناب از نقاط ضعف میخواهند استفاده کنند نقاط مثبت ندارند وجلوه نمائی میکنندکه واقعیت ندارد-اوهام ورویا است وبخصوص روی خانم ها تاثیر زیادیمیگذارد کتابی هم به همین دلیل درامریکا خانمی چاپ کرده است-وداستان اش درقران مطالعه کنید وبه نوشتار حضرت ایت الله العظمی جناب حضرت اقای جواد ی املی رحمت الله علیه ودیگربزرگان مراجعه کنید- قران مجید ایمان اول در مغز میداند اعراب مغزرا قبول نداشتند عدهای کمی مغزرا یاسر قبول داشتند دو بخش سینه وقلب را قبول داشتند مادی فکر میکردند به روح غیر مادی ایمان نداشتند محل اتصال خاص روح بامغز وسینه وقلب است وبطور عام با کل بدن ارتباط دارد اعراب قلب وسینه را قبول داشتند زیرا حرکت اندورا لمس میکردند عصب یعنی رگ شمرده بودند عدهای چهارصد رگ وعدهای سیصد ویا سیصد وشصت رگ راعصب میگفتند ارمش وحافظه مال سینه بود حرکت وتفهم مال قلب بود ومثالی داریم میگئیم قلبم ارام است وقلبم گواه ای میدهد- ومغز چون حرکت نداردارزشی زیادنداشت- دیدن ملاک بود- وگاهی میگفتند براساس تجربه این اتفاق می افتد قلب گواهی میدهد لذا قران میفرماید اعراب بادیه نشنین اسلام اوردند- ولی ایمان نیاوردند از سر یا سینه وارد قلب نشد اگر وارد قلب بشود عرفان میشود معرفت میشود یک زمان ما صفات الهی وعملکرد انهارا درک نظری میکنیمیک زمان حوادثی از این صفات شهود خاص میکنیم یکمرتبه بالتراز معمول دنیائی است فرض کنید دریک مهمانی ترشی اوردند همه میگویند اگر ترشی دیگردارید بیاورید ولی برای فرد ی بسیار جذاب است این نکته رابگویم درشیراز یک بارگاه پر عظمت حضرت سیدالاعالدین حسین رحمت الله علیه ااست درتاریخ از بدو زمانی که درشیراز بوده است مداوم معجزه داشته است حتی پس از شهادت وحتی افردسرسخت که بعضی ا زانها خانم ها ی مبلغ سنی بودند شیعه شدند درشیراز تصور میکنم شب چهارشنبه اصطلاحی است شب وخمه- یعنی شبی ان عظمت شهید شده است ومعجزه نشان داده است یک روز جمعه من رفتم به بارگاه رفتم در داخل اطاق جمعا چهارنفربودیم یک نفر درحال عبادت دونفرهم به گوشه دیوار تکیه زده بودند وصحبت میکردند ومنپس از دعا دستم به روی ضریح گذاشتم وگفتم حضرت اعلا الدین حسین علیه السلام من میدانم شما روز را ظهورمیدانید چقدر مانده است- یکی به پشت من کمی ضربه زد نگاه کردم مردی تاحدی بلند قامت لباس سیاه بسیار شیکی پوشیده است یک ریشی تا نروز ندیده بودم پرپشت مثل شبق بسیار طرح زیباداشت ساعت اش را بهمن نشان داد گفت نگاه کن یگ ربع به یازده است هنوز ساعت یک ربع به یازده امام الزمان علیه السلام نرسیده است- ومن بیرون امدممعلوم میشوددرساعت یک ربع به یازده درروز جمعه امام الزمان علیه السلام پشت خودرا به کعبه میزند وانه الحق میگوید
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- خداوندمنان هشدار داده است- ازمنافقین یهودیان واهل کتاب- مشرین وکافرین وملحدین ودنیا پرستان بشدت دوری کنید مگر با احتیاط یا بخاطر نیازمندی ویا ترس- این ترس ترس ظاهری است ترس باطنی نیست- ترس باطنی فقط از خداوندمنان است- که برخلاق عقل و وحی نکند ورغبت به خداوند منان داشته باشد به روزی خداوند منان میدهد بسنده کنید وبرای کسب روزی بیشتر به انها نزدیک نشوید به شرایط سخت خود نگاه نکنید روزی رساندن درهرشرایط سخت برای خداوندمنان اسان است شما ها یک تعدادی نعمتهای باطنی دارید که ارزش های بسیارزیاد دارد که قدرو ارزش انرا کم میدانید- با دوستانی با انها رفتار میکنند وبه انها متصل هستند از انها هم دوری کنید که تابع انها درشرایط خاصی خواهند شد- شمارا به راحتی میفروشند ونظرات خودرا برشما دیکته میکنند وان طور که دلخواه انها است باشما رفتار میکنندولی اگر به سمت من بیائیدعزت شما حفظ میشودواز شما بشدت میترسند وشماربیشتراز انکه درحقیقت هستیدمینگرند- شما به انها خوبی میکنید انها به موقعه شما را میگزند وخداوند منان سخت ترین عذاب برانها مستولی میکند ولی شما انرا درک نمیکنید هیچگاه ازدنیا سیر نمیشوند ومدت کمی استفاده مکنند وسپس از انها دنیا دور وضدانها میشود اندکی از دنیا بهره مند هستندکه چون درختان زمان خزان انها هم میرسد وچون علف ها خشک میشوند ولی ما مسلمانان باوجود انکه درتاریخ مداوم رخ داده است پند نمیگیرم ومداوم ساده لوحی میکنیم ومیباست بهای سنگنینی بپردازیم-تا بیدار شویم- کتاب - اینجا سوریه است- این نکته بخوبی روشن میکند حاکم ها خو ش خیال مردم حریص برای روزگار بهتر وعلمای نادان سبب این نوع جنایات غیرباور شد- درصفحه 40 این کتاب- مینویسد اینجا عتیبه است انسان عاقل که درصحرا وبیابان زندگانی نمی کند خداوندمنان برای انکه شعور مردم زیاد شود انواع نعمت را بوجود اورده است افتهای انهارا بوجود اورده است که پیچیده تراز نعمت ها است را مبارزه هر زمان ارداه کند کشف میشود وغالبا برای افراد که بشعوری دست پیدا کردن افاضه میشود وسپس ومسلم بود که ارتش سوریه توان مبارزه با امریکاندشت امکان سودجوئی ازانهاهم امکان پذیر است اگر این افات نبودند انسان وغرور میشد وبه شناخت نعمت ورفع این مشکلات دست نمیزد مهمترین افات انسان بی ایمان حریض است عربستان درانجا وارد شد وپول پخش میکرد وکم کم مردم را متعصب وهابی کرد دولت نمی بایست اجازه این کارا بدهد برای ملت خوداش چنین عمل نمیکند چطور شده است برای سوریه دلسوزی میکند؟؟ مینویسد از همان ابتدا روابطشان با عربستان خوب بود-بهعربستان رفت امد میکردند وبه انها دختر میدادند- تا اینکه بالاخره فرهنگشن عوض شدوهم عقیده انها شدند- در زمان جنگ اسلحه زیادی بدست اوردند این اسلحه اول ساخت بلوک شرق بود وسپس کم کم اسلحه مدرن امریکائی شد بعدا خودامریکا درانجا پایگاه زد که از این ارتباط حمایت کند واسلحه به سراسر سوریه انتقال دهد وملیاردها دلار وارد منطقه کرد- یکاز گناهان کبیره که دراوج کبیره است پس از شرک کسی به کسی کمک کند واو سرانجام انفرد برعلیه او شود درحالیکه دولت سوریه میبایست ارتش مرز داری بسیار قوی بوجود میاورد ودرجهت اقتصا دتلاش میکرد ومردم را مومن واقعی میکرد دست غرب را میخواند امروزه اوکراین بدبخت بیشرف وبیشرم به امریکا درراس جنایات کاران پایگاه میدهد- جانچه با روسیه که اروزه بسیارهوشمند استوارد جنگ شود شرق باید یکپارچه برعلیه اوکراین اقدام کند- این جوجه ایتعمار چی های مافیااوباش بیسواد بحساب انها رسیده شود- همیسگان سنی اول باید شیعیان را بکشند وسپ ارتش ها وبعد کارمندان دولت وسپس پلیس تا ایمانانها تائید شودوسپس سنی هائی که وهابی نمیشوند- به خانها ار-پی چی- زده میشود درصفحه 42 پا ورقی پنچاه گروهک درست کردند از طوایف وعقاید مختلف وهابی- که سر کرده انها زهران علوش است- که پدرش یکیاز مفتی های سلفی معروف عربستان نزدیک بخاندان حاکم ال سعود کهملقب به شیخ عبدالله است تحت نام جیش الاسلام به صورت شورائی اداره میشودگرچه ارتش درانجا تا فشنگ اخر جنگید وبعد فرار کرد میبایست رزم شبانه داشته باشند وانبارهای اسحله را مصادر کنند مانندویتنامی ها مسلم است در روز امکان پیروزی نیست اگر میکردند انها سرانجام فرار میکردد که این کارا درکفریا وفو عیه کردن سرانجام انها با تبادل موافقت کردند تمام مرکرا صنتعتی هم کارگران سربریدند وهم ان کارخانجات را ویرانه کردندکه همه وابسته مالی به عر بستان وامریکا شوند که اخیرا درافغانستان همین مسئله تکرار شد وحال هوش الهی وقدرت الهی بکار میافتد امام الخمینی رحمت الله علیه حدیثی بیان کردند رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم خداوندمنان دین خودرا ازطریق دو گروه رشد میدهد یکی خوبان ویکی بدان که اغلب بدان موثرتر هستند خیلی تعجب کردند گفتند خوبان که معلوم است ولی بدان ازار اذیت میکنندفرمودند به همین دلیل ازبدان بدشان میاید وانوقت ارزش خوبان را میفهمند ولی بز شیطان دنیا درچشم انان تزین وجلوه میدهد ومیخواهند به ان گروه ملعونه که متاسفانه دنیارا دراختیار دارند نزدیک
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- قبلا دوشرکت سطح بالای اتوبوس های مسافر بری بود یکی تی بی تی ودومی سی ال ام سی یعنی سیگاری فامیلی فرد وام یعنی امامی ال یادم رفته چه کسی بود اینها بهترین ماشین رو زرا داشتند بعد میهن تور بود که یک درجه کمتر بود ولی تعداد ماشین بیشتربود- یک راننده سی ال ام بعداز مدتی مومن میشود- دربین راه شیراز به تهران قبلاز اصفهان یک چشمه بود درکنار جاده که جاده نزدیک یک گردنه بود انزمان بریا کوتاه کردن مسافت از گردنه استفاده میکردند که غالبا جاده باریک بود وسرا زیری شدید داشت روستائی محل اماده بودند یک اطاق برزگ بعنوان مسجد درست کردهبودندکرده بودندیک مشکل بخاطر واشر ها ی ایرانی مداوم پیش می امد ایشان دم چشمه نگه میدارد که واشر عوض کند مردم هم در خواب یکجوانی جلو نشستهبود راننده میخواسته بوق بزندکه بیایند جوان نمیگذارد میگوید بگذار کمی بخوابنند شما مقداری باسرعت امدی بعد مردم صدا میزند بیاید راننده سزا روی فرمان گذاشته بود که چرتی بزند همه که سوار میشوند- راننده را صدا میزند متوجه بیدار نمیشود پشت اش کمی ضربه میزند بیدار نمیشود وبعد متوجه میشوند فوت کرده است به روستا میروند اقامی اید کافور وسدر یا کنار میاورند اقارا غسل میدهند نماز میخوانند کفن پیچ میکنند میگذارند درصندلی عقب که دراصفهان به سی ال ام بدهند که شیراز بیاورد جوانک میگوید چه کسی راننده بیا بانی بوده است شخصی بلند میشود که سالهای راننده بیابانی بودم وحال دیگر کار نمیکنم میگوید پشت فرمان بشین ایشان میگوید من بایداول ماشینراچک کنم کمی جلو عقب میکند همین که گردن پیچ میزند متوجه میشئ یک تریلی بسمت مخالف ارد کج میشود راننده خواب است عقبمی اید وشروع میکند بوق زدند راننده ها همین که خواب شروع میشود ساعات چم بسته میشود وباز میشود ودفعه اخر بسته میشود دیگر باز نمیشود پس تی بلندی ججاده و لرزش دست چپ ماشین به سمت مخالف میرود یکدفعه از تهران به شیراز می امدم یکجوانی درحدود بیست وپنچ سال پشت فرمان بود با کت شوار کمی گران قیمت غالبا باید لباس کار باشد- من گفتم بخاطر گردنه به صاحب ماشین دادی ایشان فرمودند من تریلی میبرم ولی خواستم صاحب کار اطمینان داشته باشد امروزه شغل نیست همه جوان پشت تریلی منشنیند هرچه بوق میزنی چراغ میزنی اثر نمیکند لبه بلبه رد میشویم یک دفعه هم اتفاق می افتد صاحب کار باشد خیال من راحت تر است چشم اش بسته باز میشد گفت پیش دکتر برو فرمودند ومنبشدت خوابم میاد ولی باچشم بسته وباز ساعات ها رانندگی میکنم بدون انکه مواد بزم این قدرت بدنی است ولی دفعه اخر چشم بسته میشودودیگرباز نمیشود هرچه بوق بزنید فایده ندارد یک یک راننده نمی ساعت رانندگی رفت بخوابد من خیی تعجب کردم ایشان گفت که کمکی من کاری داشت ته ران بود ومن یکسر خودم امدم حالا بر میگردم من دربین رانندگان تک هستم نیم ساعت بخوابم کافی است ولی غالبا یک ساعت میخوابم بعد اگرنیاز بود یاز ده ساعت رانندگی میکنم خاصه ان تریل دراثر بوق بیدار میشود ماشین میچرخاند وبخواب میرود لبه بله رد میشود به تپه میخورد می ایستدجوانک بلند میشود میگوید شما مردم خوبی بودید عده ای باطن با باطن با ام الزمان علیه السلام درارتباط هستید وگرنه کللک همگی درامده بود-
تیم یورگن کلوپ
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-در سالهای پیش کله قند بود مدتها وبعدا شکرهم اضافه شدولی حبه قند نبود یکی از شغل خانمها مخصوصا مادربزرگ ها قند شکستن بود یک سفره ای داشت گرد پارچه اش ازپارچه سنتی اصفهان بود-کها نها برای سفره و روی میزی وگاهی پرده استفاده میشد بازاری ان یک ساتن سبز بود وای اهل مد ساتن ابی خوش رنگ بود بعضی هم متقال سفید- دوراین سفره چند دیاره ا اهنی گرد تو خالی بود که نخ قیطان ازدرون ان گذشته بودد سر اش بهم گره خورده بود انوقت هرخانمی تعداد ی کله قند میخردند- انرا تبدیل به قند حبه میکردند ویک قیچی سیاه ایرانی هم ساخته شده بود که حبه رادرست به اندازه دربیاورد وعجیب مهارت داشتند وحتی شغلی بود که بعضی خانم ها یااقایان مثلا صد که قند تبدیل به حبه قند میکردند خوردهای قند را خاک قند میگفتند بایک الک ریزرد میکردند برای شربت وساخت شیرینی از ان استفاده میکردند وگاهی دریک تنظیف- توری ریز که غالبا رنگ سیاه داست اینخاک قند راداخلان قرار میدادند وبسیار کوچک بود داخل خاک قند میکردند وسرش را میدوختند یک بند سفید داشت به گردن نوزاد می انداختند وانرادردهان نوزاد میگذاشتند- بچه هادرزمان قند شکنی قنددزدی میکردد- بعداز شکستن این بندرا میکشیدند وگره میزدند ودرجائی امن قرار میدادند تمام اطاقها چندین ظرف قند مخصوصا مهمان خانه بعدا از بلژیک جعبه های قند حبه امد نیم کلیلو ویککلیو چون گران بود باز قندشکنی مرسوم بود وکم کم ایران قند حبه درست کرد-دردبیرستان یک هم کلاسی بهمن گفت ما جمعه ها نزد یک روحانی سید میروم البته قبلاز رفتن پسر ایشان فوتبالیست برجستهبود وکنار ایشان یک زمین خال یبود ویک کوچه پهن وتعداد اندکی هم ساختمان فوتبال باز ی میکنیم وبه چهارنفر از بچه9ای وسه نفر از دوستان انها به خانه ایشان میرومی وایشان موعظه میکند شماهم اگرخواستیدبیائیدمن رفتم سید بسیار قد بلند زیباروی وبا خنه ملیح وچشمان طناز ونگاه های شیرین داشت ایشان بیان کرد دریک جلسه اینجریان قند شکنی راکهمداوم که قند ها شکسته میشود برای انکه سفره لبه پیدا کند نخ را میکشند وایشان فرمود واز جمله کار های من قند دزدی بود تحقیق من نشان میدهد این حکومت درست مانند این قند شکنی دارد مسیر خوداش را طی میکند هیچ نیاز ی به تبلغ نیست شماهم کسی را بزور نیاورید اگر دیدید مایل است بیاورید اولین مسئله رفتن برکت است الان امریکا این مسیر را دارد طی میکندودوم بارانهای غیر سودمند وزلزله سوم اختلافات حتی دربین افراد کاخ خداوند شیطان جنی بخصوص انسی میفرستد که ایجاد اختلاف کنند سرانجام مرصاد است بوعد ایشان گفت ساواک الان کردند جمعه منزل را بازرسی میکند وایشان خانم خود وبچه هارابه بوشهر میفرستاد وبعدا گفتند بهمنزل نادیدد در جلسات عاشورئای انجا همیدگر رابرای مدتها کوتاهی دیدار میکنیم بنظر میرسد درحال همین مسیر طی تطریق کردن غرب است